خانه » همه » مذهبی » آسیب شناسی کتاب های کودکان و نو جوانان

آسیب شناسی کتاب های کودکان و نو جوانان

عوامل درونى، زنجيره ی توليد كتاب از پديدآورنده تا نشر كتاب است. عوامل بيرونى نیز مجموعه اى از عوامل است كه اگر چه به ظاهر در زنجيره ی توليد قرار نمى گيرند، اما تاثيرات آن ها بر فرايند توليد كتاب چشمگير است.سر حلقه ی فرايند توليد كتاب كودك و نوجوان پديدآورندگان آن هستند و پديدآورندگان،  طيف متنوعى از فعالان اين عرصه مانند نويسندگان، مترجمان،تصويرگران كتاب كودك و غیره را شامل مى شود.
* اصلى ترين مشكل در اين حوزه، سهل و ممتنع بودن کار نوشتن براى بچه ها است. اين باور ناصواب كه نوشتن براى كودكان و نوجوانان راحت تر از عرصه هاى ديگر است، باعث شده است كه بسيارى از نويسندگان با اندك تجربه و تخصص در اين حوزه ذوق آزمايى كنند.
* در حوزه ی ترجمه نیز وضعيت به مراتب بدتر از تاليف است. ترجمه ی كتاب كودك و نوجوان به دليل حجم كم متن، سادگى زبان و ساخت متن، اشتياق بسيارى را براى آزمودن بخت خويش تحريك مى كند.
* ناشران غيرحرفه اى نيز در ايجاد این اشتياق در ذهن مترجمان تازه كار بى تاثير نيستند. گاهى ناشر براى استمرار فعاليت هاى خود و شايد حتا جلب حمايت هاى دولتى و… به چاپ كتاب ترجمه اى براى كودكان و نوجوانان اقدام مى كند. از آنجا كه قانون «كپى رايت» هم در ايران لازم الاجرا نيست، ناشر با اندك حق الترجمه اى كه به مترجمان جوان مى دهد يا نمى دهد و با استفاده از تصاوير و صفحه آرايى آماده، كتاب مورد نظرش را با كم ترين هزينه چاپ مى كند.
*  عدم تسلط بر زبان مبدأ و مقصد، عدم آشنايى با زبان متناسب با گروه سنى مخاطبان كتاب، خطاهاى عمده ی نگارشى و عدم رعايت بديهى ترين اصول اوليه ی نگارش، گواه آن است كه مترجمان با كم ترين تجربه ی عملى در اين حوزه وارد مى شوند.
* عدم توسعه مراكز فرهنگى در كل كشور و تمركز امكانات چاپ، باعث يك قطبى شدن توليد كتاب كودك و نوجوان شده است.
در پژوهش هاى رسمى انجام شده مشخص شده است كه در دهه ی ۷۰ بيش از ۹۰ درصد نويسندگان فعال كودك و نوجوان در تهران ساكن بوده اند.
٦ درصد ديگر متعلق به پنج استان اصفهان، خراسان، فارس، قم و آذربايجان شرقى و ۴/۳ درصد متعلق به بقيه استان ها است. در حالى كه تهران تنها ۲۰ درصد جمعيت كل كشور را دارد.
شايد دليل اين تمركز را در اعمال سياست هاى دولت بتوان جست وجو كرد. اکنون عدم توسعه مراكز فرهنگى و نبود سياست هاى تشويقى جهت سرمايه گذارى هاى فرهنگى در استان ها، نوعى انحصار جغرافيايى ايجاد كرده است و  اين مساله هم پيامدهاى خاص خودش را دارد.
* مشكل ديگر ادبيات كودك و نوجوان مساله ی حرفه اى نبودن نويسندگان اين عرصه است. پديدآورندگان كتاب كودك اغلب حرفه اى نيستند. حرفه اى به اين معنا كه شغل اصلى آنان نوشتن براى كودكان و نوجوانان نيست.
تعداد نويسندگانى كه كار اصلى آنان  نوشتن براى كودكان است، به تعداد انگشتان يك دست هم نمى رسد. به عنوان مثال در انجمن نويسندگان كودك و نوجوان كه نزديك به دويست و پنجاه عضو دارد، بيش از يك سوم آنان در سه سال گذشته كتابى منتشر نكرده اند. تعداد قابل توجهى هم با چاپ يك يا چند اثر ترجمه عضو شده اند و مدت ها است که ديگر كارى منتشر نكرده اند.  عدم وجود نويسندگان حرفه اى در توليدات كمى و كيفى ادبيات كودك و نوجوان تاثير  گذاشته است.
* ناشران كتاب كودك و نوجوان به عنوان توليدكنندگان فنى كتاب به شمار مى آيند. بر اساس آمارهاى رسمى، تعداد كل ناشران فعال كتاب كودك و نوجوان در سال ۱۳۷۰ ، ۱۱۱۹ ناشر بوده است. اين رقم در سال ۱۳۸۳ به ۳۱۴۳ ناشر رسيده است. اما افزايش اين تعداد ناشر، تاثير قابل توجهى بر کیفیت كتاب های كودك و نوجوان نداشته است. اين عدم تاثير هم ناشی از حرفه اى نبودن ناشران اين عرصه است. عدم پايدارى فعاليت هاى نشر، ناآشنايى با مساله ی كتاب و در نهايت عمر كوتاه فعاليت، از جمله ويژگى هاى ناشران غيرحرفه اى در اين عرصه است.
* اين نكته درست است كه افزايش رو به رشد تعداد ناشران كودك و نوجوان تاثير كمّى در بازار نشر خواهد داشت، اما اين تاثير كمى به تغييرات كيفى منجر نشده است.با این حال دست اندركاران كتاب همواره تغييرات ميزان تيراژ را به عنوان ملاك معنى دار براى ارزيابى وضعيت كتاب در نظر مى گيرند.
در طول سال هاى گذشته آمارهاى متنوعى از بالا رفتن ميانگين تيراژ كتاب كودك و نوجوان ارائه شده است. اميدوارانه ترين آمارها مربوط به گزارشى است كه معاونت فرهنگى وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى آن را منتشر كرده است. اين آمارها گوياى آن است كه تيراژ كتاب هاى كودك و نوجوان در سال ۷۰ ، ۶۷۱۴۶۷۲ بوده كه اين آمار در سال ،۸۰ به ۸۱۴۸۴۳۲ رسيده است. البته روشن است كه اين آمارها نشان از بالا رفتن ميانگين تيراژ كتاب دارد. اين رشد در افزايش عنوان ها هم ديده مى شود. نسبت عناوين كتاب هاى كودك و نوجوان با تيراژ ۱۰ تا ۲۰ هزار جلد از ۲۸ درصد در سال ۱۳۷۰ به ۱۶ درصد در سال ۸۰ رسيده است. نسبت عناوين كتاب هايى با تيراژ بيش از ۲۰ هزار جلد از ۲/۹ درصد در سال ۷۰ به ۳/۳ درصد در سال ۸۰ رسيده است. اين نسیت در كتاب هايى با تيراژ ۳ تا ۵ هزار جلد از ۹/۹ درصد در سال ۱۳۷۰ به ۴۰ درصد در سال ۱۳۸۰ رسيده است. اين آمارها در لحظه اول بسيار اميدوارکننده است. اما اگر ميزان سرانه تيراژ كتاب و عناوين را مقايسه كنيم حقيقت روشن تر خواهد شد.
آمارهاى رسمى ارائه شده پیرامون سرانه عنوان كتاب براى جمعيت كودك و نوجوان كشور در طول سال هايى كه در آن ها آمارها نشان از رشد كتاب كودك و نوجوان دارد، نشان می دهد که  براى هر ۱۰ هزار نفر جمعيت كودك و نوجوان فقط يك عنوان كتاب توليد شده است و اين آمار شامل همه ی عناوين (اعم از ترجمه، تاليف، گردآورى، بازنويسى و…) است.
براساس گزارش تحقيقى كه يونسكو آن را منتشر كرده است جمعيت ۶ تا ۱۷ سال كشور ما از ۲۰۵۹۱۰۰۰ نفر در سال ۱۳۷۵ ابتدا به ۱۹۱۲۳۰۰۰ در سال ۱۳۸۰ و سپس تا  ۱۶۸۸۲۱۰۰ در سال ۱۳۹۰ خواهد رسيد.
اکنون اگر تعداد عناوين كتاب هاى توليد شده كودك و نوجوان را تنها محدود به كتاب هاى تاليفى كنيم، در اين صورت ميانگين سالانه ی سرانه تعداد كتاب ها براى كودكان و نوجوانان كشور نشان خواهد داد که سالانه به ازاى هر ۱۰۰ هزار نفر، فقط ٦ عنوان كتاب تاليفى منتشر شده است. البته اگر ميزان بررسى آمارى تنها كتاب هاى چاپ اول تاليفى در نظر گرفته شود، در آن صورت سالانه براى هر ۱۰۰ هزار نفر كودك و نوجوان كشور تنها ۴ عنوان كتاب منتشر مى شود. و تازه اين آمار بدون در نظر گرفتن کیفیت كتاب هاى كودك و نوجوان است.
در ارزيابى هاى توليد كتاب همواره ميزان توليد چاپ اول كتاب، ملاكى براى ميزان خلاقيت ها به حساب مى آيد. براساس آمارها نسبت نشر كتاب چاپ اول براى كودكان و نوجوانان در سال هاى ۱۳۷۰ تا ۱۳۸۰ به طور متوسط ۹/۴۱ درصد كل كتاب هاى منتشر شده بوده است. این میزان در سال ۱۳۷۰ نسبت به سال قبل ۷۷/۲۲ درصد رشد كرده است. در سال ۷۱ ، ۲۰/۳۴ درصد، در سال ۷۲ ، ۲۲/۴۴ درصد، در سال ۷۳ ، ۷۰/۳۲ درصد، در سـال ۷۴، ۵۱/۳۳ درصد، در سال ۷۵ ، ۵۵/۳۷ درصد، در سال ۷۶ ، ۴۷/۴۲ درصد، در سال ۷۷ ، ۵۲/۴۸ درصد، در سال ۷۸ ، ۲۳/۴۷ درصد، در سال ۷۹ ، ۱۸/۴۳ درصد، در سال ۸۰،  ۰۷/۴۶ درصد نسبت به سال قبل رشد داشته است. و نبايد از نظر دور داشت كه اين افزايش ها با آغاز سياست هاى حمايتى دولت مبنى بر خريد كتاب هاى چاپ اول همراه بوده است. در سال هاى ۷۵ به بعد هم طرح اعطاى وام كم بهره براى توليد كتاب آغاز شده است كه آن هم تنها به كتاب هاى چاپ اول تعلق گرفته است. نتیجه ی این سیاسی عدم تمايل به تجديد چاپ با هدف بهره مندى از حمايت هاى دولتى از سوی ناشران و از ويژگى هاى توليدات كتاب هاى چاپ اول در اين سال ها است. اين وضعيت نشانگر آن است كه اين رشد آماری طبيعى و اصيل نيست.
* افزايش بهاى كتاب هم يكى از مشكلات كتاب كودك و نوجوان است.معضلات اقتصادى كشور و روند رو به رشد بهای هر ساله، بر توليد كتاب كودك و نوجوان نیز تاثير گذاشته است. آمار ها نشان مى دهد كه از سال ۱۳۷۰ تا ۱۳۸۰ سالانه نزديك به يك درصد به قيمت توليد كتاب نسبت به سال قبل افزوده شده است.
به عنوان مثال بهای کتاب در سال ۱۳۷۰ نسبت به سال قبل يك درصد رشد كرده است. همين تغيير در سال ۷۱ هم وجود داشته است. در سال ۷۲ ، ۳۲۰/٠ افزايش، در سال ۷۳، ۲۵۵/۰ در سال ۷۴، ۰۵۲/۰ در سال ۷۵، ۲۴۲/،۰ در سال ۷۶، ۱۸۶/۰ در سال ۷۷، ۲۹۲/،۰ در سال ۷۸، ۱۸۲/٠ و در سال ۷۹ هم با اندكى تغيير ۳۳۶/٠ افزايش مى يابد. اين روند رو به رشد قيمت كتاب كودك و نوجوان، حاصل تاثیر  چند عامل است.
نخست عامل تورم پردامنه ی اقتصادى كه كرانه هاى تاثیر و نفوذش به صنعت چاپ و عوامل فنى توليد كتاب مثل كاغذ، مقوا، فيلم، زينك، دستگاه چاپ و رنگ و… نیز می رسد.
عدم رشد تيراژ كتاب نیز از عوامل مهم گرانى قيمت كتاب محسوب مى شود. آمار ها نشان مى دهد كه نرخ رشد كتاب كودك و نوجوان که در سال ۷۰، ۷۲/۰ بوده در سال ۸۰ به ۴۳/١  رسيده است. که نشان از رشد تيراژ كتاب كودك و نوجوان دارد، اما از آنجا كه اين رشد، كمى بيشتر از يك درصد در مقابل رشد يك درصدى قيمت كتاب در سال است، نمى تواند بهبودى در توليد كتاب به حساب آيد.
* در فرايند طبيعى توليد هر كالا، این نياز جامعه است که آهنگ توليد را تنظيم مى كند. اما در مساله ی كتاب كودك و نوجوان اين فرايند به دليل اجراى سياست هاى مختلف برهم خورده است.در روند توليد كتاب كودك و نوجوان در ايران پيوند منطقى میان نياز هاى واقعى مخاطبان (یعنی کودکان و نوجوانان) با توليد كتاب از بين رفته است.مساله ی توزيع در سازمان نشر كتاب ايران همواره دچار مشكلات عمده اى بوده است. اين مشكلات برخى حاصل شرايط اقتصادى و برخى مربوط به ناهماهنگى ميان اجزاى توليد و توزيع است. اما عميق شدن فاصله بين نياز هاى مخاطبان كودك و نوجوان و آن چه پديدآورندگان توليد مى كنند، از اصلى ترين عوامل توزيع به حساب مى آيد. سياست هاى دولت که با هدف كمك به رفع مشكل توزيع انجام مى شود در واقع به نوعى رایانه براى برخى از ناشران و نهاد هاى دولتى و شبه خصوصى تبديل مى شود. به عنوان مثال طرح خريد كتاب از ناشران كه دولت گویا  با هدف كمك به رشد و توسعه فرهنگ كتاب خوانى انجام مى دهد، در نهايت تنها به توليد كتاب هايى منجر شده است كه تنها خريداران آن، نهاد هاى دولتى هستند. ملاك هاى خريد كتاب و يا شايد به تر بتوان گفت، ملاك هاى بررسى و ارزش گذارى خريد كتاب كه توسط خود نهاد هاى دولتى مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى و وزارت آموزش و پرورش اعمال مى شود در واقع ناشران را به توليد كتاب هايى رهنمون مى كند كه با موازين و سليقه هاى سياست گزاران نهاد هاى دولتى هم سو است و اين مساله به شكاف هرچه بيش تر میان نياز هاى مخاطبان و پديد آورندگان مى انجامد.
نهاد هايى كه در توليد كتاب كودك و نوجوان دخيل هستند را مى شود به دو بخش نهاد هاى دولتى و نهاد هاى غير دولتى تقسيم كرد. نهاد هاى دولتى مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، وزارت آموزش و پرورش، كانون پرورش فكرى كودكان و نوجوانان، سروش وابسته به سازمان صداوسيما، حوزه هنرى سازمان تبليغات اسلامى و…. نهاد هاى غير دولتى هم مانند شوراى كتاب كودك، انجمن نويسندگان كودك و نوجوان و ديگر ناشران و موسسه هاى فرهنگى خصوصى.
* متاسفانه آمار دقيقى از ميزان فعاليت هاى نهاد هاى دولتى و غير دولتى در دست نيست، يعنى روشن نيست اين نهاد ها سالانه چه مقدار بودجه در اين عرصه هزينه مى كنند و در نهايت چه مقدار كتاب به جامعه ارائه مى کنند و كيفيت آن چه گونه است. اما نگاهى گذرا به آمارهاى غير رسمى گوياى حضور پر رنگ نهاد هاى دولتى در اين عرصه است.
نبايد هم از نظر دور داشت كه در كنار اين دو بخش (نهادهاى دولتى و غير دولتى) نهاد هايى ديگری هم شكل گرفته اند كه به ظاهر ادعاى غير دولتى دارند، ولى پيدا و پنهان، رسمى و غير رسمى، از سوى دولت مورد حمايت قرار مى گيرند. اين نهادها را شايد بتوان نهادهاى دولتى شبه خصوصى ناميد.
* از ديگر عوامل تاثير گذار بر توليد كتاب كودك و نوجوان نیز نبود يك جريان انتقادى مناسب است. اگرچه در گذشته اى نه چندان دور، نشرياتی تخصصى در حوزه ادبيات كودك و نوجوان شكل گرفته است، اما اين نشريات به دلايلى عمر چندانى پيدا نكردند، از آن جمله اند «قلمرو»، «پويش»، «حاشيه» و… . و نشریاتی مانند فصل نامه ی «پژوهش نامه» و “كتاب ماه كودك و نوجوان”در واقع تنها نشريات تخصصى هستند كه با همه بى نظمى ها در روند توليد، فعاليت مستمر تخصصى و دائمى داشته اند  از اين استثناها كه بگذريم اغلب نشريات تخصصى ادبيات، به كتاب كودك و نوجوان اگر نگويم بى اعتنا، كم اعتنا هستند. كم تر روزنامه اى يا هفته نامه يا ماهنامه اى را مى توان یافت كه بخش يا صفحه اى تحت عنوان كودك و نوجوان داشته باشند و اگر هم چيزى داشته باشند، اغلب مربوط به اخبار اين حوزه مى شود.
حتى در نشرياتى كه به نقد كتاب مى پردازند، كم تر پيدا مى شود نشريه اى كه كتاب كودك و نوجوان را نقد كرده باشد. البته بگذريم از اين كه بسيارى از نوشته هايى كه به اسم نقد كتاب كودك و نوجوان منتشر مى شود، در خقیقت نقد نيست.
* سياست هاى نظارتى هم يكى از مشكلات ادبيات كودكان و نوجوانان است. منظورم از سياست نظارتى كليه ی فعاليت هايى است كه دولت براى اعمال نظر و سليقه در روند توليد كتاب كودك و نوجوان ايجاد مى كند.
نظارت قبل از چاپ بر انتشار كتاب از مصاديق اين سياست ها است و اگرچه بسيارى از دست اندركاران كتاب اين سياست را قانونى نمى دانند مجريان دولتی، نظارت را با استناد به صورت جلسه ی مورخ ۲۰/۲/۶۷ شوراى عالى انقلاب فرهنگى قانونى مى دانند. در اين مصوبه آمده است: «نظر به حساسيت و جنبه هاى خاص كتاب هاى كودكان و نوجوانان هيات ويژه اى به نام هيات نظارت بر نشر كتاب هاى كودك و نوجوان متشكل از حداقل ۵ تن از افراد صاحب نظر و آگاه به امور تربيتى (از ديدگاه اسلام) و مسائل خاص كتاب هاى كودكان و نوجوانان تشكيل خواهد شد. اين افراد را وزير فرهنگ و ارشاد اسلامى از ميان صاحب نظران و نويسندگان كتاب هاى كودكان و نوجوانان و اشخاص آگاه انتخاب و جهت تصويب به شوراى عمومى معرفى خواهد كرد».
بر اين اساس اين هيات از حيث شكل و محتوا بر كتاب هاى كودكان و نوجوانان اعمال نظر مى كند.
جالب است كه در تبصره ی سوم اين مصوبه آمده است كه «هيات نظارت خود آئين نامه اى براى انجام اين نظارت تدوين خواهد كرد» و بر اين اساس، اين شورا در سال ۱۳۷۳ آئين نامه اى را تحت عنوان «ضوابط چاپ و نشر كتاب هاى كودكان و نوجوانان» تدوين نمود که از آن پس به صورت دستورالعمل اجرايى مميزى كتاب كودك و نوجوان اعمال شده است. ادبيات كودك و نوجوان در طول همه ی اين سال ها همواره از این گونه اعمال نظر و سليقه ها لطمه خورده است.
  هارون شفیقی
منابع:
۱- علی رضا كرمانى ، طرح پژوهشى بررسى عوامل اجتماعى محيطى موثر بر ميزان توليد در ادبيات كودك و نوجوان در ايران  ۷٩ – ۱۳٦٠
۲ – محمد رنجبرى، تحولات نشر كتاب در دهه ی ۷۰ ، چاپ اول، خانه كتاب، ۱۳۸۰.
۳- علي رضا كرمانى، على اصغر سيدآبادى، بررسى وضعيت نشر كتاب در دهه ی ۷۰ ، مركز مطالعات و تحقيقات فرهنگى.
۴ – سياست گزارى براى نشر كتاب هاى كودك و نوجوان در ايران، انجمن نويسندگان كودك و نوجوان، ۱۳۸۱.
۵ – محسن رضايى، نظام توزيع كتاب در ايران، ناشر مليكا، چاپ اول، ۱۳۸۱.
٦ – اعظم نورى، مجموعه ی قوانين و مقررات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى و سازمان هاى وابسته، چاپ دوم، تهران، ۱۳۷۵ .
 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد