توجه

  1. توجه توجه : متاسفانه تا اطلاع ثانوی درگاه پرداخت زرین پال از دسترس خارج شده

توجه توجه : متاسفانه تا اطلاع ثانوی درگاه پرداخت زرین پال از دسترس خارج شده

خانه » همه » مذهبی » آيا براي اثبات عدم تحريف قرآن دلايلي هم وجود دارد؟

آيا براي اثبات عدم تحريف قرآن دلايلي هم وجود دارد؟

براي اثبات عدم تحريف قرآن دلايل مختلفي وجود دارد كه مي توان آنها را به دلايل عقلي، قرآني، روايي و تاريخي طبقه بندي كرد:
1. دلايل قرآني: در آياتي از قرآن به مصونيت قرآن از تحريف اشاره شده است:
در آيه 9 سوره حجر مي فرمايد: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ» ما خودمان ذكر [قرآن‏] را فرود آورديم و خودمان نگهبان آن هستيم.
حفظ قرآن در اين آيه به صورت مطلق و بدون هيچ قيدى بيان شده است؛ بنابراين شامل حفظ آن از هر نوع تحريفى (اسقاط، تغيير و …) مى‏ شود؛ و اين بهترين وجه حفظ قرآن است كه خداوند براى آن ضمانت قطعى كرده است.
دليل ديگر آيات 41 و 42 سوره فصلت است كه مي فرمايد : «وَ إِنَّهُ لَكِتابٌ عَزِيز. لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ» و به طور قطع آن كتابى عزيز است، باطل از رو به رو و پشت سر به آن راه نمى‏ يابد، فرود آمده ‏اى است از ناحيه‏ خداوند حكيم و ستوده.
صفت عزيز در اين آيه بر عدم تحريف قرآن دلالت دارد، چرا كه واژه‏ «عزيز» به معناى شكست ناپذير و غير قابل نفوذ و رسوخ ناپذير است و تحريف نيز نوعى شكست و نفوذ پذيرى است. واژه‏ «باطل» نيز به معناى نقيض حق، چيزى را گويند كه ثبات ندارد و تباهى و فساد مى ‏پذيرد، و خداوند كه مى ‏فرمايد: لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ؛ هر نوع تغيير و تبديلى را در قرآن نفى مى‏ كند؛ زيرا با توجه به اعجاز قرآن هر گونه تغيير و تبديل، به محتوا و نظم و هماهنگى قرآن آسيب مى‏ رساند و آن را مصداق تباه شونده و فساد پذير مى‏ گرداند؛ در حالى كه اين آيه با تعبير «مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ» (از پيش رو و از پشت سر) به طور كلى در هر زمان و از هر جهت چنين امرى را منتفى دانسته است.
2. دلايل روايي: بر سلامت قرآن از تحريف به احاديث بى‏شمارى در گروه‏ هاى متعدد، مى ‏توان استدلال كرد. البته اين به معناى نياز قرآن به احاديث در اين‏ باره نيست؛ چون در واقع اين احاديث‏ اند كه بايد اعتبارشان را از قرآن دريافت كنند و صحت و سقمشان را با محك قرآن به دست آورند؛ ليكن چون نوع اين احاديث در گواه بودنشان بر سلامت قرآن از تحريف، از سوى خود قرآن تأييد مى‏ شود، مورد استناد قرار گرفت ه‏اند. برخى از اين احاديث در چند دسته بدين شرح ‏اند:
الف) احاديث ثقلين، كه نزد فريقين(شيعه و اهل سنت) متواترند، تمسك به قرآن و عترت را واجب مى‏ دانند: «إنّى تارك فيكم الثقلين كتاب اللّه و عترتى أهل بيتى و لن يفترقا حتى يردا علىّ الحوض فانظروا كيف تخلفونى فيهما»؛ رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: به درستى كه باقى مى‏ گذارم در بين شما چيزى را كه اگر به آن تمسك كنيد بعد از من هرگز گمراه نخواهيد شد: يكى كتاب خداست و ديگرى عترت و اهل بيت من است و هرگز از هم جدا نمى‏ شوند تا بر من در كنار حوض كوثر وارد گردند، پس نگاه كنيد چگونه در مورد اين دو، بعد از من جاى گزين من مى ‏شويد.
 اگر قرآن تحريف شده باشد، هدايت كننده نيست و نبايد به آن تمسك جست، ليكن اين احاديث تمسك به قرآن را تا ابد واجب و ضرورى مى‏دانند، پس پندار تحريف قرآن باطل است.
ب) احاديث متعدد از اهل بيت عليهم السّلام كه با صراحت يا با اشاره بر سلامت قرآن از تحريف دلالت دارند؛ از جمله حديثى از امام صادق عليه السّلام نقل شده است كه حضرت مى‏فرمايد:
«ما بين الدّفّتين قرآن» آنچه كه بين دو جلد قرار دارد قرآن است. يعني هيچ كم يا زياده اي در آن رخ نداده است.
و بخشى از نامه‏ امام باقر عليه السّلام كه به يكى از ياران خود به نام سعد الخير چنين مى‏ نگارند: «و كان من نبذهم الكتاب أن أقاموا حروفه و حرّفوا حدوده» از جمله بى‏ اعتنايى آنان به قرآن اين است كه الفاظ قرآن را به پاداشتند، ولى حدود و معارفش را تحريف كردند. عبارت امام صراحت دارد كه در الفاظ قرآن تحريفى صورت نگرفته؛ چون مى‏ فرمايد الفاظ قرآن را به پا داشتند [كنايه از اين كه حفظ كردند] هر چند آنان احكام قرآن را تغيير دادند و دستوراتش را تباه ساختند.
و احاديث ديگري كه به دليل رعايت اختصار ذكر نمي كنيم. مانند احاديثي كه به شيعيان مي گويد حجيت حديث را با قرآن بسنجند(احاديث را بر قرآن عرضه كنند) و اگر حديثي مخالف قرآن بود آنرا كنار بگذارند. اگر قرآن تحريف شده بود ديگر نمي شد حجيت احاديث را با آن سنجيد.
3. دلايل تاريخي: عنايت ويژه‏ مسلمانان در تمام ابعاد جمع‏آورى، حفظ، ضبط، قرائت و نگارش قرآن، و انس بى ‏پايان و قداستى كه اين كتاب از همان اوان نزول در ژرفاى جانشان داشته و حساسيت فوق العاده ‏اى كه آنان نسبت به كوچك‏ترين تغيير در اين زمينه از خود نشان مى‏ دادند، هر نوع ترديدى را درباره‏ تحريف قرآن مى ‏زدايد. نا گفته پيداست كه عنايت به قرآن و ضبط آن بسى فراتر از عنايت به ضبط و ثبت كتاب دانشمندان و شاعران و اديبان است و هرگز قابل مقايسه با آنها نيست. بنابراين نمي توان باور كرد كه علي رغم توجه و اهتمام شديد مسلمانان به ضبط و حفظ و نگارش قرآن اجازه تغيير و تبديل و كم كاري در مورد آن داده باشند.
4. دلايل عقلي: در اين دليل با پيوند چند مقدمه به شرح زير، سلامت قرآن از تحريف اثبات مى ‏شود:
الف) خداوند حكيم قرآن را براى هدايت بشر فرستاد؛
ب) اين كتاب آخرين كتاب آسمانى و آورنده‏ آن نيز آخرين فرستاده‏ خداست؛
ج) اگر اين كتاب تحريف شده باشد، كتاب آسمانى ديگر و يا پيامبرى ديگر راه درست را به مردم نشان نخواهد داد و در اين صورت مردم به بيراهه مى‏ روند، بدون آن كه تقصيرى متوجه آنان باشد؛
د) اين گمراهى با ساحت اقدس پروردگار جهان ناسازگار، و مخالف حكمت الهى در هدايت بشريت است.
نتيجه: پس قرآن بايد از هر نوع تغيير و تحريفى مصون باشد.[1] پي نوشت:
[1] .تحريف ناپذيرى قرآن،فتح الله نجارزادگان‏، نشر مشعر، تهران،1384، ص: 23-36

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد