خانه » همه » مذهبی » آیا بداء با حتمی‌بودن علائم ظهور، منافات ندارد؟

آیا بداء با حتمی‌بودن علائم ظهور، منافات ندارد؟


آیا بداء با حتمی‌بودن علائم ظهور، منافات ندارد؟

۱۳۹۴/۰۹/۱۲


۱۲۴ بازدید

آیا بداء با حتمی‌بودن علائم ظهور، منافات ندارد؟

برخی روایات اسلامی، علائم ظهور را حتمی‌الوقوع معرفی نموده‌اند؛ ازطرفی، ابوهاشم جعفری گوید: «ما در محضر امام‌ جواد علیه‌السلام بودیم و سخن از سفیانی به میان آمد و آنچه در روایات آمده که کار او از حتمیّات است و…؛ به آن حضرت عرض کردم: آیا خداوند را در امور حتمی بَدایی پدید می‌آید؟ فرمود: آری، عرض کردم: پس با این ‌ترتیب، ما می‌ترسیم که درمورد قائم نیز خدا را بَدایی حاصل شود، فرمود: همانا قائم از وعده‌ها است و خداوند، خلاف وعده خود رفتار نمی‌کند».[۱]

آیا بداء با حتمی‌بودن علائم ظهور، منافات ندارد؟

برخی روایات اسلامی، علائم ظهور را حتمی‌الوقوع معرفی نموده‌اند؛ ازطرفی، ابوهاشم جعفری گوید: «ما در محضر امام‌ جواد علیه‌السلام بودیم و سخن از سفیانی به میان آمد و آنچه در روایات آمده که کار او از حتمیّات است و…؛ به آن حضرت عرض کردم: آیا خداوند را در امور حتمی بَدایی پدید می‌آید؟ فرمود: آری، عرض کردم: پس با این ‌ترتیب، ما می‌ترسیم که درمورد قائم نیز خدا را بَدایی حاصل شود، فرمود: همانا قائم از وعده‌ها است و خداوند، خلاف وعده خود رفتار نمی‌کند».[1]
یکی از بالاترین عبادات، اعتقاد به «بَداء» است و بَدا به‌ معنی تغییر‌ نظر پیداکردن می‌باشد. بَدا در مورد خدا محال است؛ زیرا این معنی، ناشی از جهل و نقص است و این دو در خدا راه ندارد، بلکه در سوره رعد آیه 39 آمده است: «خدا هر تقدیری را که بخواهد از لوح قضا پاک کند و هرکدام را که بخواهد، تثبیت می‌نماید و ام‌الکتاب (تقدیر اصل) نزد او محفوظ است؛ یعنی خدا چیزی را به زبان پیامبر یا وصیّ و جانشین پیامبرش به مصلحتی بر مردم آشکار کرده، سپس آن‌ را پاک نموده و مطلب را برخلاف آنچه که در پیش ارائه داده بود، اظهار می‌کند.

با توجه به آنچه که به‌طور اجمال، راجع به «بَداء» گفته شد، از روایات مربوطه می‌توان سه مسأله را استفاده کرد:

1. ممکن است پیشگویی از تحقق مقتضی حوادث و رویدادها باشد، بدون اینکه به شرایط و موانع آن توجه شده باشد؛ بنابراین ممکن است که شرایط هم تحقق یابد و مانعی ایجاد نشود و آن پیشگویی‌ها به تحقق برسد و ممکن است شرایط تحقق نیابد، مانع هم باشد، لذا حوادث پیشگویی‌شده، به‌وقوع نپیوندد.

این مسأله مانند این است که، انسانی یک صله رحم می‌کند، اگر از عمرش سه سال مانده باشد، خداوند آن‌ را سی‌ سال می‌کند و برعکس.

2. آن نشانه‌هایی که پیشگویی در آن، پیشگویی از تحقق علت تامه با تمامی اجزاء و شرایط و نبود موانع است؛ چنان‌که معلول،‌ به‌صورت امری حتمی درمی‌آید، جز دخالت اراده خداوندی، هیچ چیز نمی‌تواند آن‌ را تغییر دهد؛ زیرا هر چند علت تامه باشد، باز قدرت خداوند و حاکمیت مطلق و حق او را در دخالت در امور، از بین نمی‌برد و این مسأله با عدل الهی، حکمت و رحمت و هیچ‌کدام از صفات ربوبی خداوند سازگار نیست.

3. آن نشانه‌هایی که پیشگویی در آن، پیشگویی از امور حتمی‌الوقوع است، ولیکن با وجود اینکه خداوند سبحان برای ایجاد تغییر در آن قادر است، دخالت نمی‌کند؛ زیرا با صفات ربوبی پروردگار منافات دارد؛ به‌طور مثال، خلف وعده قبیح است و محال است که خدا خلاف وعده خود عمل کند و روایت مورد بحث نیز، قیام حضرت‌ مهدی علیه‌السلام را از این قبیل می‌داند.

از مطالبی که گذشت، دانستیم که:

1. بَدا در نشانه‌های ظهور، از نوع اول است؛

2. بَدا در نشانه‌های حتمی، از نوع دوم است؛

3. بَدا در قیام قائم، از نوع سوم است.[2]

——————————————————————————–

پی‌نوشت‌ها

1. الغیبة، نعمانی، باب18،‌ ص431.

2. اقتباس از «جزیره خضرا، افسانه یا واقعیت!؟» تألیف علامه سید جعفر مرتضی عاملی، ص51

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد