خانه » همه » مذهبی » آیا بعد از ۵۰۰ سال تسلط،غرب سقوط خواهد کرد؟۴

آیا بعد از ۵۰۰ سال تسلط،غرب سقوط خواهد کرد؟۴


آیا بعد از ۵۰۰ سال تسلط،غرب سقوط خواهد کرد؟۴

۱۳۹۲/۰۹/۲۹


۵۲ بازدید

پروفسور نایل فرگوسن بررسی کرد/۴

آیا بعد از ۵۰۰ سال تسلط،غرب سقوط خواهد کرد؟

پیشرفت‌های کلیدی پزشکی در قرن نوزدهم در آزمایشگاه های تمیز و پاکیزه‌ی دانشگاه‌های غرب و یا شرکت‌های داروسازی حاصل نمی‌شد. بلکه بیشتر محققان بیماری‌های گرمسیری آزمایشگاه‌ های خودشان را در دورافتاده‌ترین مستعمرات آفریقا بنا می‌کردند. این افراد، نوع دیگری از قهرمانان امپریالیسم بودند؛ باکتریولوژیست‌ها…

گروه جنگ نرم مشرق- مطالبی که مشاهده می‌کنید قسمت چهارم مستند تمدن‌سازی، ساخته‌ نایل فرگوسن، مورخ، اقتصاددان و استراتژیست نوظهور غربی است. وی در این مستند یک سوال اساسی را مطرح می‌کند: آیا غرب به تاریخ خواهد پیوست؟

پروفسور نایل فرگوسن بررسی کرد/4

آیا بعد از 500 سال تسلط،غرب سقوط خواهد کرد؟

پیشرفت‌های کلیدی پزشکی در قرن نوزدهم در آزمایشگاه های تمیز و پاکیزه‌ی دانشگاه‌های غرب و یا شرکت‌های داروسازی حاصل نمی‌شد. بلکه بیشتر محققان بیماری‌های گرمسیری آزمایشگاه‌ های خودشان را در دورافتاده‌ترین مستعمرات آفریقا بنا می‌کردند. این افراد، نوع دیگری از قهرمانان امپریالیسم بودند؛ باکتریولوژیست‌ها…

گروه جنگ نرم مشرق- مطالبی که مشاهده می‌کنید قسمت چهارم مستند تمدن‌سازی، ساخته‌ نایل فرگوسن، مورخ، اقتصاددان و استراتژیست نوظهور غربی است. وی در این مستند یک سوال اساسی را مطرح می‌کند: آیا غرب به تاریخ خواهد پیوست؟

در این مستند 6 قسمتی وی می‌کوشد تا به 6 دلیل اساسی برتری غرب در 500 سال گذشته اشاره کرده و در نهایت نتیجه می‌گیرد که آیا جهان غرب به پایان خود نزدیک شده است یا خیر؟

پروفسور نایل فرگوسن یک جمهوری‌خواه تندرو و از نئومحافظه‌کاران است. در انتخابات دو دوره قبل در ایالات متحده مشاور جان مک‌کین بود و در حال حاضر یکی از گزینه‌های اصلی جای‌گزینی هنری کسینجر در جناح جمهوری‌خواه و برنارد لوییس، استراتژیست فرهنگی غرب است.

او از مسیحیان صهیونیست و طرف‌دار دو آتشه‌ی اسرائیل و کاملا ضد اسلام است. در سال 2010 همسر خود را با 3 فرزند طلاق داد و با ایان هیرسی علی که فمینیست افراط‌گرای ضد اسلام است ازدواج کرد.

انتخاب این مستند از یک سو با روی‌کرد دشمن‌شناسی، در جهت آشنایی مخاطبان با نظرات اصلی این استراتژیست غربی و ضد اسلام صورت گرفته و از سوی دیگر کمک می‌کند تا مخاطبان با دست‌یابی به برآورد استراتژیک متوجه شوند که دشمنان اسلام چطور یا چگونه فکر می‌کنند. در ضمن با توجه به اینکه جنبه‌های آموزشی این مستند از حیث تاریخی و کلان‌نگر، یکی از عوامل اصلی در انتخاب این مستند بوده، به مخاطب گرامی اصرار می‌ورزیم که اصل ویدئوی این مستند را مشاهده نموده و از مطالب عمیق آن نهایت استفاده را ببرند. آنچه که در ادامه می‌آید روگرفتی ساده و خلاصه‌ای مجمل از این مستند 6 قسمتی می‌باشد.

نایل فرگوسن

نایل فرگوسن: در قرن نوزدهم، غرب به سمت جنوب پیش رفت تا کنترل قاره‌ای پهناور را به دست بگیرد. این بزرگ‌ترین چالش پیش روی غرب بود: آفریقا. غلبه بر آب و هوا و جغرافیای نامساعد، فقر خوردکننده، و به خصوص کلکسیون بیماری‌های گرمسیری در آنجا نیازمند تلاشی بی‌سابقه بود. غلبه بر این بیماری‌ها علم طب مدرن را به وجود آورد. علمی که دارای یک نیمه‌ی زشت و تاریک است: شبه علم اصلاح نژادی و بیولوژی نژادی. این به کشتار جمعی آفریقاییان منتهی می‌شد تا حدی که نزدیک اعتبار تمدن غرب را به نابودی بکشاند.

در سال 1860 فرانسه کشور سنگال را از استعمار به انضمام و از برده‌داری به دموکراسی کشاند. ناگهان در یک شب همه چیز تغییر کرد و سیاهان جامعه‌ی سنگال تبدیل به شهروندان فرانسه شدند. اگر چه این کار بسیار بزرگی بود اما دلیلش جلوگیری از شورش و استقلال‌طلبی‌ای بود که در میان کشورهای استعمارزده به راه افتاده بود و اما بدون افزایش امید به زندگی در میان مردم هیچ ارزشی نزد فرانسویان نداشت. چیزی که خیلی شناخته شده نیست این است که طولانی‌تر کردن امید به زندگی در آفریقا در طول دوران استعمار شروع شد.

بزرگ‌ترین گام‌های رو به جلو در پزشکی در قرن نوزدهم، تا قسمتی محصول دوران استعمار بود. برای حکم‌رانی بر سرزمین‌های جدید غلبه بر بیماری‌های جدید نیاز بود.

مثلا 6 هیئت اعزامی به غرب آفریقا بین سال‌های 1805 تا 1841 با نرخ مرگ و میر 50% روبرو بودند. اگر نرخ مرگ و میر به همین صورت باقی می‌ماند مستعمره‌سازی آفریقا توسط اروپاییان به کلی غیر ممکن بود.

(نویسنده: مساله‌ی بسیار قابل توجه این است که جناب فرگوسن به هر کشوری که اراده می‌کند سفر کرده، وارد موزه‌ی اسناد ملی و محرمانه شده و آن را در راستای اهدافش به تصویر می‌کشد. این امر دو نکته را به ذهن متبادر می‌سازد: 1. نایل فرگوسن به عنوان یکی از برترین استراتژیست‌های ایالات متحده و یکی از اساتید برجسته‌ی بهترین‌ دانشگاه‌های آمریکا به جای نوشتن کتاب و نشستن در کلاس و درس و سر و کله‌ زدن بی‌مورد با دانشجو، جلوی دوربین حاضر شده و اقدام به ساختن مستندی می‌کند که برد حرفش را تا این سوی کره‌ی خاکی می‌رساند.2. تیم‌های فیلم‌سازی‌ای که در ایالات متحده برای ساخت مستندهای این استاد دانشگاه سر و دست می‌شکنند، تلاشی وصف‌ناپذیر را برای اجرای خواسته‌های این پروفسور دانشگاه‌های آمریکا و با همکاری دولت آمریکا به سرانجام می‌رسانند.)

اما پیشرفت‌های کلیدی پزشکی در قرن نوزدهم در آزمایشگاه‌های تمیز و پاکیزه‌ی دانشگاه‌های غرب و یا شرکت‌های داروسازی حاصل نمی‌شد. بلکه بیشتر محققان بیماری‌های گرمسیری آزمایشگاه‌های خودشان را در دورافتاده‌ترین نقاط مستعمرات آفریقا بنا می‌کردند. این افراد، نوع دیگری از قهرمانان امپریالیسم بودند؛ باکتریولوژیست‌ها گاها زندگی خودشان را به خطر می‌انداختند تا درمان‌هایی برای عفونت‌های کشنده پیدا کنند.

در دوران استعمار، تلاش برای آفریقا، هم‌معنی استثمار بی‌رحمانه‌ی تمام این قاره توسط اروپایی‌های درنده‌خو شده بود؛ اما هم‌چنین تلاشی بود در جهت کسب دانش پزشکی. چرا که آزمایش‌گاهی به بزرگی یک قاره در اختیارشان قرار گرفته بود.

فرانسوی‌ها در اوایل قرن بیستم تصمیم گرفتند با راه‌اندازی اولین خدمات درمانی ملی آفریقا قدمی فراتر بگذارند. فرانسوی‌ها حتی درمان در مناطق استعماری خودشان را به صورت رایگان انجام می‌دادند. نبرد علیه بیماری مالاریا، ساکنان اروپایی آفریقا توجه بیشتری از سوی خدمات درمانی مستعمرات دریافت می‌کردند. اما وقتی طاعون داکار را فراگرفت، واکنش مقامات فرانسه بی‌رحمانه بود: خانه‌های مبتلایان سوزانده می‌شد و ساکنان آن به زور، قرنطینه می‌شدند.

زمانی فرانسو‌ی‌ها مشتاق تلفیق نژادی بودند اما علم پزشکی حالا پیشنهاد به جداسازی بیش از پیش می‌داد. ضرورت دانش، برای تحت کنترل درآوردن طاعون، اقدامات محکم را ملزم می‌کرد اما با این حال علم آن روز منطقی ساختگی برای رفتار خشونت‌آمیز با آفریقایی‌ها فراهم می‌آورد. مطابق تئوری اصلاح نژادی، آن‌ها فقط نسبت به دانش پزشکی ناآگاه نبودند، بلکه گونه‌ای پست‌تر نیز بودند.

فرانسیس گالتون

در سال‌های 1870، پسردایی چالز داروین، فرانسیس گالتون سفری به سرزمین‌های ناشناخته‌ی جنوب غرب آفریقا داشت. در بازگشت به لندن گالتون به انجمن سلطنتی گزارش داد که به اندازه‌ی کافی از نژادهای وحشی دیده تا برای باقی عمرش خوراک فکری داشته باشد. به راستی تحقیقات گالتن باعث تولید واژه‌ای به نام اصلاح نژادی شد؛ یعنی استفاده از تولید مثل گزینشی برای ارتقای خزینه‌ی ژنی بهتر انسانی.

تاثیر خوف‌آور شبه‌علم اصلاح نژادی در هیچ جایی بیشتر جنوب غرب آفریقا نبود که بخشی از امپراطوری آلمان بود. در سال 1900 آلمان در لبه‌ی برنده‌ی تمدن غرب قرار داشت و این دانشگاه‌های آلمان بودند که رهبری دنیا را در شیمی و بیوشیمی برعهده داشتند. با این حال این پیشرفت نیمه‌ی تاریکی هم داشت.

افریقا برای بلژیکی‌ها زندانی بزرگ برای بردگان سیاه بود. برای فرانسوی‌ها آزمایشگاهی پهناور برای ارتقای دانش پزشکی و برای آلمان‌ها که دیرتر از بقیه به این مهمانی آفریقایی آمده بودند آزمایشگاهی برای تئوری اصلاح نژادی بود. نسخه‌ی آلمانی این آزمایشات قاره‌ای نتیجه‌ای هولناک در پی داشت: بیرون کردن اهالی منطقه به دلیل شورش علیه ظلم آلمانی‌ها؛ به شکلی وحشتناک و به صورت یک نسل‌کشی واقعی.

برای آلمان‌ها ریشه‌کن کردن یک نسل، تنها بخشی از یک هدف بود. اردوگاه‌های مرگی که آلمانی‌ها به وجود آورده و آن‌ها را سیاهان پر می‌کردند نقش سازنده‌تر دیگری هم داشت. توجیه نسل‌کشی به دلیل پیشبرد علم فاسد پزشکی.

در سال 1906، تعداد 778 کالبدشکافی به منظور به اصطلاح تحقیقات بیولوژیکی در زندان‌های آلمان انجام شدند. یک پزشک آلمانی که به شکل وصف‌ناپذیری به مسئله‌ی پاکیزگی نژادی علاقه داشت بعد مدت‌ها تحقیق روی اختلاط نژادهای سفید و سیاه در آفریقا نظراتش را منتشر کرد:

دانلود

در سال‌های ابتدایی جنگ جهانی اول 1 میلیون و 300 هزار فرانسوی کشته شدند و دولت این کشور عمیقا نگران کمبود نیروی جنگی یا سرباز بود. به یاد داشته باشیم که فرانسه بین سال‌های 1870 تا 1940 در دو جنگ از سه جنگ خودش بر علیه آلمان شکست خورده بود. در سال 1917 چیزی به شکست اون‌ها در جنگ جهانی اول نمانده بود. فرانسوی‌ها برای فرار از شکست به آفریقا پناه بردند!

تنها نماینده‌ی سیاه مجلس فرانسه به دولت این کشور اصرار کرد که هر آفریقایی که برای جنگ داوطلب بشود، باید به او شهروندی فرانسه اعطا بشود. 63000 هزار نفر از مردم غرب آفریقا به ندای دولت فرانسه پاسخ مثبت دادند. بیشتر از دو برابر تعدادی که فرانسته تقاضا کرده بود. در سال 1917، لشکر آفریقایی فرانسه در مقابل شاید آموزش‌دیده‌ترین سربازانی که دنیا به خودش دیده بود صف کشیدند: در برابر ماشین جنگ، ارتش امپراطوری آلمان.

طنز بزرگ در اینجاست که جنگ جهانی اول لابراتوار جدیدی برای پیشرفت جنبه‌ی درمانی ایجاد کرد. کشتارگاه خطوط مقدم جبهه‌ی غرب فرصتی برای پیشرفت در جراحی و روان‌شناسی فراهم آورد. پیوند پوست و پانسمان ضدعفونی ابداع شدند. اولین شیوه‌های انتقال خون امتحان شدند.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد