آیا تطبیق آیات قیامت بر ظهور حضرت مهدی (عج) دلیل بر برپایی قیامت در عصر ظهور است؟
۱۳۹۴/۱۰/۲۹
–
۱۳۲ بازدید
آیا تطبیق آیات قیامت بر ظهور حضرت مهدی (عج) دلیل بر برپایی قیامت در عصر ظهور است؟
برخی میگویند: مقصود از قیام امام زمان(عج) و ظهور و خروج آن حضرت و برپایی حکومت عدل توحیدی در سراسر جهان، همان برپایی قیامت است که در قرآن و روایات به آن اشاره شده است. ایشان به ادلّهای تمسّک کردهاند؛ از آن جمله آیاتی که در تعریف قیامت بهکار میرود و منطبق به قیام امام زمان(عج) شده است.
برخی میگویند: مقصود از قیام امام زمان(عج) و ظهور و خروج آن حضرت و برپایی حکومت عدل توحیدی در سراسر جهان، همان برپایی قیامت است که در قرآن و روایات به آن اشاره شده است. ایشان به ادلّهای تمسّک کردهاند؛ از آن جمله آیاتی که در تعریف قیامت بهکار میرود و منطبق به قیام امام زمان(عج) شده است.
۱- از امام موسی کاظم(ع) نقل شده که فرمود: «… چون قائم قیام کند برادر دینی ارث خواهد برد نه برادر نسبی و این است قول خداوند عزّوجلّ در کتابش (به تحقیق مؤمنان رستگار شدند. پس چون در صور دمیده شود نسبتی بین آنان در آن روز نیست و از یکدیگر سؤال نمیکنند).»(۱)
۲- مفضلبنعمر از امامصادق(ع) دربارۀ آیه: «وَلَنُذِیقَنَّهُم مِّنَ الْعَذَابِ الْأَدْنَىٰ دُونَ الْعَذَابِ الْأَکْبَرِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ (۲)؛ به آنان از عذاب نزدیک (عذاب این دنیا) پیش از عذاب بزرگ (آخرت) میچشانیم شاید بازگردند.» سؤال کردم، حضرت فرمود: «مقصود به عذاب ادنی عذاب قبر و مقصود به عذاب اکبر شمشیر حضرت مهدی(عج) است.»(۳)
۳- زراره میگوید: از امامباقر(ع) دربارۀ آیه:«هَلْ یَنظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَن تَأْتِیَهُم بَغْتَةً وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ (۴)؛آیا جز این انتظار دارند که قیامت ناگهان به سراغشان آید درحالیکه نمیفهمند؟» سؤال کردم، حضرت فرمود: «مقصود به آن ساعت، قائم(عج) است که به طور ناگهانی میرسد.»(۵)
۴- از امامصادق(ع) دربارۀ آیه: «یَوْمَ یَسْمَعُونَ الصَّیْحَةَ بِالْحَقِّ ۚ ذَٰلِکَ یَوْمُ الْخُرُوجِ(۶)؛ روزی که همگان صیحه رستاخیز را بهحق میشنوند؛ آن روز، روز خروج (از قبرها) است.» سوال شد، حضرت فرمود: «به اسم قائم(عج)، از آسمان در آن روز خروج است.»(۷)
5- ابوبصیر میگوید: از امامصادق(ع) دربارۀ آیه: «یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیمَاهُمْ فَیُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِی وَالْأَقْدَامِ (۸)؛ مجرمان از چهرههایشان شناخته میشوند؛ و آنگاه آنها را از موهای پیش سر و پاهایشان میگیرند (و به دوزخ میافکنند).» سؤال کردم، حضرت فرمود: «خداوند آنان را میشناسد ولکن دربارۀ قائم(عج) نازل شد، آنان را با چهره میشناسد، حضرت و اصحابش آنان را با شمشیر خواهد زد.»(۹)
6- صفار به سندش از امامصادق(ع) نقل کرده که دربارۀ آیۀ فوق فرمود: «ای معاویه! مردم دربارۀ این آیه چه میگویند؟ عرض کردم: گمان میکنند خداوند تبارک و تعالی مجرمان را به چهره در قیامت میشناسد و لذا دستور میدهد تا گیسوان و قدمهای آنان گرفته شده و در آتش افکنده شود.
امام فرمود: خداوند تبارک و تعالی چگونه به شناسایی مخلوق خود احتیاج دارد درحالیکه او را ایجاد کرده و او خالق آنان است. عرض کردم: فدایت شوم! پس مقصود از آیه چیست؟ حضرت فرمود: اگر قائم ما قیام کند، خداوند متعال تصویر افراد را به او عطا میکند و لذا درمورد کافران دستور میدهد تا گیسوان و قدمهای آنان را گرفته، آنگاه با شمشیر بر آنان میکوبد.
امام(ع) آیه را این گونه خواند: این است آن جهنّمی که شما آن را تکذیب میکردید، وارد آن شوید و در آن نمیمیرید و زنده نمیشوید.»(۱۰)
۷- از امامباقر(ع) دربارۀ آیه: «وَالَّذِینَ یُصَدِّقُونَ بِیَوْمِ الدِّینِ (۱۱)؛ و آنها که به روز جزا ایمان دارند.» سوال شد، حضرت فرمود: «مقصود از روز جزا خروج قائم(عج) است.»(۱۲)
۸- از امامباقر(ع) دربارۀ آیه: «خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ۖ وَقَدْ کَانُوا یُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَهُمْ سَالِمُونَ (۱۳)؛ این در حالی است که چشمهایشان (از شدّت شرمساری) بهزیر افتاده، و ذلّت و خواری وجودشان را فراگرفته؛ آنها پیشازاین دعوت به سجود میشدند درحالیکه سالم بودند (ولی امروز دیگر توانایی آن را ندارند).» سوال شد، نقل شده که فرمود: «مقصود به آن، روز خروج قائم(عج) است.»(۱۴)
۹- خداوند متعال میفرماید: «هَلْ یَنظُرُونَ إِلَّا أَن تَأْتِیَهُمُ الْمَلَائِکَةُ أَوْ یَأْتِیَ رَبُّکَ أَوْ یَأْتِیَ بَعْضُ آیَاتِ رَبِّکَ ۗ یَوْمَ یَأْتِی بَعْضُ آیَاتِ رَبِّکَ لَا یَنفَعُ نَفْسًا إِیمَانُهَا لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِن قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فِی إِیمَانِهَا خَیْرًا ۗ قُلِ انتَظِرُوا إِنَّا مُنتَظِرُونَ (۱۵)؛ آیا جز این انتظار دارند که فرشتگان (مرگ) به سراغشان آیند، یا خداوند (خودش) بهسوی آنها بیاید، یا بعضی از آیات پروردگارت (و نشانههای رستاخیز)؟! امّا آن روز که بعضی از آیات پروردگارت تحقّق پذیرد، ایمانآوردن افرادی که قبلاً ایمان نیاوردهاند، یا در ایمانشان عمل نیکی انجام ندادهاند، سودی به حالشان نخواهد داشت! بگو: (اکنون که شما چنین انتظارات نادرستی دارید) انتظار بکشید ما هم انتظار (کیفر شما را) میکشیم.»
این آیه که مربوط به قیامت است، در برخی از روایات بر قیام امام زمان(عج) تطبیق شده است، آنجا که امام صادق(ع) در تفسیر آیه: «… حَتَّىٰ إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ(۱۶)؛… تا جنگ بار سنگین خود را بر زمین نهد… .» میفرماید: «جنگ سنگینی خود را بر زمین نمیگذارد تا اینکه خورشید از مغربش طلوع کند و چون از مغرب طلوع کرد همۀ مردم در آن روز ایمان آورند و درصورتیکه انسان از قبل ایمان نیاورده یا در ایمانش کسب خیر نکرده، ایمانش او را نفع نخواهد داد.»(۱۷)
و نیز ابنبابویه به سندش از امامصادق(ع) نقل کرده که دربارۀ آیه: «هَلْ یَنظُرُونَ إِلَّا أَن تَأْتِیَهُمُ الْمَلَائِکَةُ أَوْ یَأْتِیَ رَبُّکَ أَوْ یَأْتِیَ بَعْضُ آیَاتِ رَبِّکَ ۗ یَوْمَ یَأْتِی بَعْضُ آیَاتِ رَبِّکَ لَا یَنفَعُ نَفْسًا إِیمَانُهَا لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِن قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فِی إِیمَانِهَا خَیْرًا ۗ قُلِ انتَظِرُوا إِنَّا مُنتَظِرُونَ(۱۸)؛ … اما آن روز که بعضی از آیات پروردگارت تحقّق پذیرد، ایمانآوردن افرادی که قبلاً ایمان نیاوردهاند، یا در ایمانشان عمل نیکی انجام ندادهاند، سودی به حالشان نخواهد داشت! بگو: (اکنون که شما چنین انتظارات نادرستی دارید)، انتظار بکشید ما هم انتظار (کیفر شما را) میکشیم.» فرمود: مقصود به آیات، امامان است و آیه و نشانۀ منتظره همان قائم است، پس در آن روز ایمان انسان به او نفع نمیرساند، اگر قبل از قیام حضرت به شمشیر به او ایمان نیاورده باشد، گرچه به پدران او ایمان آورده باشد.(۱۹)
پاسخ:
اوّل: بر فرض دلالت این روایات بر اتحاد روز قیامت با روز ظهور، با ادلّۀ قطعی قرآنی و حدیثی که دلالت بر تفکیک و جدایی قیامت از عصر ظهور دارد، معارض است و لذا از اعتبار ساقط میباشد.
دوم: بر فرض صحّت سند اینگونه روایات، تطبیق این آیات بر عصر ظهور از باب جری و تطبیق و تفسیر آیه به بطن قرآن است؛ زیرا عصر ظهور نماد و الگویی از قیامت کبرا است و لذا از او به قیامت صغرا تعبیر شده است.
به تعبیر دیگر: قیامت مراتب و مراحلی دارد که یکی از آنها رجعت و یکی دیگر عصر ظهور و مورد اصلی آن همان قیامت کبرا است. علاّمه طباطبایی(ره) دراینباره میگوید: «هرگاه جستوجو کنی، بسیاری از آیات را خواهی یافت که امامان اهلبیت(ع) یکبار آنها را به قیامت و بار دیگر به رجعت و یکبار هم به ظهور تفسیر کردهاند و مردم چون از حقیقت روز قیامت بحث و تفحص نکردهاند و برای کشف از آنچه قرآن دربارۀ ماهیت این روز بزرگ بها و ارزش گذاشته، وقت نگذاشتند.
لذا درمورد این روایات متفرق شدهاند؛ برخی این روایات را طرح کرده و باطل دانستهاند، روایاتی که به صدها میرسد؛ بلکه از پانصد روایت در ابواب مختلف بیشتر است و برخی آنها را در عین ظهور و صراحت، تأویل کردهاند و برخی نیز ـ که خطّ اعتدال را پیش گرفتهاند ـ کسانی هستند که این روایات را نقل کردهاند و بدون بحث درمورد آنها توقف کردهاند.
ولی آنچه از کلام خداوند متعال استفاده میشود، این است که در آن روز هیچ سبب از اسباب مخفی نمیماند و اشتغال خداوند او را از امور دیگر بازنمیدارد و لذا در آن روز تمام اوهام نابود شده و آیات او در کمال روشنی ظاهر میگردد. و این روزی است که وجودش باطلکننده تحقق وجود این عالم جسمانی نیست و چیزی از کتاب و سنّت نیست که دلالت بر آن کند؛ بلکه امر برخلاف آن است؛ ولی ظاهر کتاب و سنّت آن است که نسل آدم و همسرش زود است که از این دنیا قبل از طلوع این روز برای بشر منقرض شود و هیچ تزاحمی بین عالم دنیا و عالم قیامت نیست تا با یکدیگر معارضه داشته باشند، همانگونه که عالم برزخ، که الان برای مردگان ما ثابت است، نمیتواند با عالم دنیا ضدّیت داشته باشد، همانگونه که عالم دنیا نیز با آن ضدّیت ندارد.
خداوند متعال میفرماید:
«تَاللَّـهِ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَىٰ أُمَمٍ مِّن قَبْلِکَ فَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَهُوَ وَلِیُّهُمُ الْیَوْمَ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ (۲۰)؛ به خدا سوگند! ما بهسوی امّتهایی از قبل تو [پیامبرانی] فرستادیم؛ ولی شیطان اعمالشان را زینت داد، پس او ولیّ آنان در این روز است و برای آنان عذاب دردناکی است.»
پس این حقیقت روز قیامت است، روزی که مردم برای پروردگار عالمیان قیام میکنند، روزی که مردم آنچه را که دارند، بروز و ظهور میدهند و چیزی از آنها برای خدا مخفی نمیماند. و چهبسا روز مرگ، به روز قیامت نامیده شده است؛ چراکه در آن روز حجابهای اسباب از توهّم مرگ برداشته خواهد شد. از علی(ع) وارد شده که فرمود: «هرکس بمیرد قیامتش برپا خواهد شد.» و زود است که بیان همه اینها خواهد آمد، اِنشاءالله.
و روایاتی که اثباتکننده رجعت است، گرچه هرکدام بهتنهایی اختلاف دارند؛ ولی با کثرت آنها در یک معنا اتحا دارند و آن اینکه: سیر نظام دنیوی بهسوی روزی میرود که در آن آیات خداوند به تمام معنا ظاهر خواهد شد و در آن روز هرگز معصیت خداوند سبحان نخواهد شد؛ بلکه خداوند خالصانه و بدون هوای نفس و گمراهی شیطان عبادت میگردد و برخی از اموات از اولیای الهی و نیز دشمنان خداوند در آن روز به دنیا بازمیگردند و حق از باطل جدا خواهد شد.
و این مطلب دلالت دارد بر اینکه رجعت از مراتب روز قیامت است، گرچه پایینتر از آن در ظهور میباشد؛ چراکه شرّ و فساد فیالجمله در آن امکان دارد، بهخلاف روز قیامت. و لذا چهبسا روز ظهور مهدی(عج) نیز به آن ملحق شود، بهجهت آنکه در آن روز حق بهطور کامل ظهور خواهد کرد، گرچه از رجعت پایینتر است. و لذا از امامان معصوم(ع) وارد شده که فرمودند: «ایام خداوند سه روز است؛ روز ظهور، روز رجعت و روز قیامت.» و در برخی از روایات آمده است: «ایام خداوند سه روز است؛ روز مرگ، روز رجعت و روز قیامت.» و این معنا؛ یعنی اتحاد به حسب حقیقت و اختلاف به حسب مراتب، جهت تفسیر اهلبیت(ع) برخی از آیات را به قیامت و برخی را به رجعت و برخی دیگر به ظهور است. و از بیانات گذشته روشن میشود که این روز فیحدّنفسه، ممکن؛ بلکه واقع است و منکر دلیلی ندارد که دلالت بر نفی آن کند.» (۲۱)
پینوشتها:
۱. دلائل الامامة، ص۲۶۰؛ «.. فإذا قام القائم ورث الأخ فیالدین و لم یورث الأخ فیالولادة و ذلک قولالله عزّوجلّ فی کتابه: (قد افلح المؤمنون)، (فإذا نُفخ فیالصور فلا أنساب بینهم یومئذ ولایتسائلون).
۲. سجده، ۲۱.
۳. المحجة، بحرانی، ص۱۷۳؛ «الأدنی عذاب السفر (القبر) والأکبر المهدی بالسیف.»
۴. زخرف، ۶۶.
۵. همان، ص۲۰۱؛ «هی ساعة القائم، تأتیهم بغتة.»
۶. ق، ۴۲.
۷. تفسیر قمی، ج۲، ص۳۲۷؛ «باسم القائم منالسماء، ذلک یوم الخروج.»
۸. رحمن، ۴۱.
۹. الغیبة نعمانی، ص۱۲۷؛ «الله یعرفهم ولکن نزلت فیالقائم، یعرفهم بسیماهم فیخبطهم بالسیف هو و أصحابه خبطاً.»
۱۰. بصائرالدرجات، ص۳۵۹؛ «یا معاویة! ما یقولون فی هذا؟ قلت: یزعمون أنّالله تبارکوتعالی یعرف المجرمون بسیماهم فیالقیامة، فیأمر بهم فیؤخذ بنواصیهم و أقدامهم فیلقون فیالنار.
فقال لی، و کیف یحتاج تبارکوتعالی إلی معرفة خلق أنشأهم و هو خلقهم، فقلت: جعلت فداک! و ما ذاک؟ قال: لو قام قائمنا أعطاه الله لسیماهم فیأمر بالکافر بنواصیهم و أقدامهم، ثمّ تخبط بالسیف خبطاً. وقرأ أبوعبدالله: هذه جهنم التی کنتما بها تکذبان تصلّیانها لا تموتان ولا تحییان.»
۱۱. معارج، ۲۶.
۱۲. روضه کافی، ص۲۸۷؛ «بخروج القائم».
۱۳. قلم، ۴۳.
۱۴. المحجة، ص۲۳۶؛ «یعنی یوم خروج القائم».
۱۵. انعام، ۱۵۸.
۱۶. محمّد، ۴.
۱۷. اصول کافی، ج۵، ص۱۰؛ «و لن تضع الحرب أوزارها حتی تطلع الشمس من مغربها، فإذا طلعت الشمس من مغربها آمنالناس کلّهم فی ذلک الیوم فیومئذ لاینفع نفساً إیمانها لم تکن آمنت من قبل أو کسبت فی إیمانها خیراً.»
۱۸. انعام، ۱۵۸.
۱۹. بحارالانوار، ج۵۱، ص۵۶، باب۵؛ «الآیات هم الأئمّة والآیة المنتظر القائم، فیومئذ لاینفع نفساً إیمانها لم تکن آمنت من قبل قیامه بالسیف، و إن آمنت بمن تقدّمه من آبائه.»
۲۰. نحل، ۶۳.
۲۱. المیزان، ج۲، ص۱۰۶تا۱۰۹، طبع ایران، ذیل آیۀ ۲۱۰ از سورۀ بقره؛ «إذا تصفحت وجدت شیئاً کثیراً منالآیات ورد تفسیرها عن أئمة أهلالبیت تازة بالقیامة و أخری بالرجعة، و ثالثة بالظهور، و لیس ذلک إلاّ لوحده و سنخیة بین هذه المعانی. والناس لمّا لم یبحثوا عن حقیقة یومالقیمة و لم یستفرغوا الوسع فیالکشف عمّا یعطیه القرآن من هویّة هذا الیوم العظیم، تفرّقوا فی أمر هذه الروایات؛ فمنهم من طرح هذه الروایات و هی مئات، و ربّما زادت علی خمس مائة روایة فی أبواب متفرقة، و منهم من أوّلها علی ظهورها و صراحتها،
و منهم ـ و هم أمثل طریقة ـ من ینقلها و یقف علیها من غیربحث… والذی یتحصّل من کلامه تعالی فیما ذکره تعالی من أوصاف یومالقیامة و نعوته، أنّه یوم لایحجب فیه سبب منالأسباب و لاشاغل منالشواغل عنه سبحانه فیفنی فی جمیع الأوهام و یظهر فیه آیاته کمال الظهور، و هذا یوم لایبطل وجوده و تحقّقه تحقّق هذه النشأة و وجودها فلا شیء یدلّ علی ذلک من کتاب و سنّة؛ بل الأمر علی خلاف ذلک، غیر أنّ الظاهر منالکتاب والسنّة أنّ البشر أعنی هذا النسل الذی أنهاه الله سبحانه إلی آدم و زوجته سینقرض عنالدنیا قبل طلوع هذا الیوم لهم.
و لامزاحمة بینالنشأتین أعنی نشأةالدنیا و نشأةالبعث، حتی یدفع بعضها بعضاً کما أنّ النشأة البرزخیة، و هی ثابتة الآن للأموات منّا لا تدفع الدنیا، و لاالدنیا تدفعها؛ قال تعالی فیالآیة ۶۳ من سورة النحل: (تَاللَّـهِ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَىٰ أُمَمٍ مِّن قَبْلِکَ فَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَهُوَ وَلِیُّهُمُ الْیَوْمَ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ).
فهذه حقیقة یومالقیامة، یوم یقومالناس لربّالعالمین، یوم هم بارزون لایخفی علیالله منهم شیء، و لذلک ربما سمّی یوم الموت بالقیامة؛ لارتفاع حجب الأسباب عن توهّم الموت، فعن علیّ: «من مات قامت قیامته»، و سیجیء بیان الجمیع إنشاءالله.
والروایات المثبتة اللرجعة، و إن کانت مختلفة الآحاد، إلاّ أنّها علی کثرتها متّحدة فی معنی واحد، و هو أنّ سیر النظام الدنیوی متوجّه إلی یوم تظهر فیه آیاتالله کلّالظهور، فلا یعصی فیه سبحانه و تعالی، بل یعبد عبادة خالصة، لایشوبها هوی نفس، و لایعتریه إغواءالشیطان، و یعود فیه بعض الأموات من أولیاءالله تعالی و أعدائه إلیالدنیا، و یفصل الحقّ منالباطل.
و هذا یفید: أنّ یوم الرجعة من مراتب یومالقیامة، و إن کان دونه فیالظهور لامکان الشرّ والفساد فیه فیالجملة دون یومالقیامة، و لذلک ربما ألحق به یوم ظهور المهدیّ أیضا لظهور الحقّ فیه أیضاً تمام الظهور و إن کان هو أیضا دون الرجعة، و قد ورد عن أئمّة أهلالبیت: أیامالله ثلاثة: یومالظهور و یومالکرّة و یومالقیامة، و فی بعضها: أیّامالله ثلاثة: یوم الموت و یوم الکرّة و یومالقیامة. و هذا المعنی أعنی الاتّحاد بحسب الحقیقة والاختلاف بحسب المراتب، هو الموجب لما ورد من تفسیرهم بعض الآیات بالقیامة تارة و بالرجعة أخری و بالظهور ثالثة. و قد عرفت مما تقدم منالکلام أنّ هذا الیوم ممکن فی نفسه بل واقع، و لادلیل معالمنکر یدلّ علی نفیه.»