ابتدا باید گفت همانگونه که ذکر و صدقهی مخفیانه و آشکار هر دو ارزشمند است، هم خواندن فردی نمازهای واجب و مستحب با رعایت تمام شرایط و آداب امری ارزشمند بوده و مورد تأکید قرآن کریم است، و هم گسترش فرهنگ نمازخوانی در اجتماع، و این دو نباید در برابر هم قرار گیرند؛ زیرا فردی که خود به نمازش مقید است، با توجه به توصیهی اکید قرآن به امر به معروف، به عنوان یک وظیفه دیگر، برای گسترش فرهنگ جامعه در نماز نیز تلاش خواهد کرد.
با این مقدمه، به بررسی موضوع خواندن و برپاداشتن نماز در آیات قرآن خواهیم پرداخت.
در قرآن کریم برای انجام و برپاداشتن نماز از تعبیرات مختلفی بهره گرفته شده است؛ مانند:
- تعبیر به «قضاء نماز»:
“فَإِذا قَضَیْتُمُ الصَّلاةَ فَاذْکُرُوا اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِکُمْ“؛[1] هنگامى که نماز را به پایان رساندید، خدا را یاد کنید ایستاده، و نشسته، و در حالى که به پهلو خوابیدهاید.
در این آیهی شریفه مراد از “قضاء نماز”، «نماز قضاء» نبوده، بلکه به معنای به پایان رساندن و فارغ شدن از انجام نماز به عنوان یک عبادت فردی و اجتماعی است.
- تعبیر به «قیام برای نماز(با صیغه ثلاثی مجرد)»:
“إِنَّ الْمُنافِقینَ یُخادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا کُسالى یُراؤُنَ النَّاسَ وَ لا یَذْکُرُونَ اللَّهَ إِلاَّ قَلیلاً “؛[2] منافقان میخواهند خدا را فریب دهند، در حالى که او آنها را فریب میدهد و هنگامى که به نماز برمیخیزند، با کسالت برمیخیزند و در برابر مردم ریا میکنند و خدا را جز اندکى یاد نمینمایند!
اگرچه در این آیه، مراد از قیام به نماز، خواندن صوری و ظاهری و ریاکارانه نماز است؛ اما نمیتوان نتیجه گرفت که هرگاه از قیام به نماز با صیغهی ثلاثی مجرد یاد شده، نمیتوان عبادت کامل را از آن برداشت کرد؛ زیرا در آیاتی دیگر، تعبیر «قیام به نماز» برای عبادت کامل نیز مورد استفاده قرار گرفته است:
“یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ أَیْدِیَکُم“.[3]
- تعبیر به «اتیان نماز»:
“وَ لا یَأْتُونَ الصَّلاةَ إِلاَّ وَ هُمْ کُسالى وَ لا یُنْفِقُونَ إِلاَّ وَ هُمْ کارِهُونَ“؛[4] و نماز به جا نمیآورند جز با کسالت، و انفاق نمیکنند مگر با کراهت!
در این آیه، اتیان و آوردن نماز به گونهای عام مطرح شده است که هم شامل نماز پذیرفتهشده و هم نماز ریایی میشود، اما اعلام شده است که منافقان گزینه دوم را انتخاب میکنند.
- تعبیر به «اقامهی نماز (باب افعال)»:
“الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ“؛[5] آنانی که نماز را برپا میدارند، و زکات را میپردازند و آنها به آخرت یقین دارند.
برخی از مفسران، تفسیر ویژهای برای اقامهی نماز ارائه میکنند:
- اقامه، به معناى بپا داشتن هر چیز است به نحوى که تمامى آثار آنچیز بر آن مترتب شود، و هیچ اثر و خاصیتى پنهان و مفقود نماند؛ مانند اقامهی عدل، اقامهی سنت، اقامهی نماز، اقامهی شهادت، اقامهی حدود، اقامهی دین و امثال آن”.[6]
- تعبیر به اقامهی نماز بالاتر از نمازخواندن هر فرد مسلمان و انجام تکلیف شخصی است، و اشاره به این است که مؤمنان نه تنها خودشان نماز میخوانند، بلکه کارى میکنند که این رابطهی محکم با پروردگار همیشه و در همه جا برپا باشد.[7]
همانگونه که در زیارت امام حسین(ع) میخوانیم: “أشهد أنک قد أقمت الصلاة”؛ شهادت میدهم که تو نماز را به پاداشتی.
در اینجا اقامهی نماز یعنی زندهکردن نماز، نه تنها خواندن آن. بنابر این، تعبیر به اقامهی نماز (به جاى خواندن نماز) اشاره به این است که مؤمنان نه تنها خودشان نماز میخوانند، بلکه کارى میکنند که این رابطهی محکم با پروردگار همچنان و در همهجا برپا باشد؛ لذا اقامهی نماز یک معنای بالاتر و والاتر از نمازخواندن فردی دارد، و به معنای زنده کردن، زنده نگهداشتن، و عزت و ارزش بخشیدن به نماز در جامعه و در بین مردم است.
اکنون این تفسیر از «اقامهی نماز» در میان افراد بسیاری به عنوان تنها تفسیر، پذیرفتهشده و به صورت گسترده در سخنرانیها و مقالات مطرح میشود.
اما در ارزیابی این برداشت از «اقامهی نماز» باید گفت: واضح است که گسترش فرهنگ نماز اگرچه ارزشمندتر از بهپا داشتن آن به صورت فردی است؛ اما اینکه به صورت قطعی اعلام کنیم که هرکجا در قرآن کریم سخن از «اقامهی نماز» آمده، منحصرا ناظر به جنبه اجتماعی آن است، ادعایی پذیرفتنی نیست؛ زیرا آیاتی در قرآن وجود دارد که در آنها به اقامهی نماز اشاره شده؛ اما نمیتوان از آن برداشت کرد که تنها جنبهی اجتماعی گسترش فرهنگ نماز، مورد نظر بوده و به هیچ وجه شامل برپاداشتن نمازها به صورت فردی نمیشود:
- “أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلى غَسَقِ اللَّیْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کانَ مَشْهُودا“؛[8] نماز را از هنگام ظهر تا نیمه شب برپا دار و همچنین هنگام فجر که فرشتگان آنرا با دقت در نظر دارند.
طبیعی است که گسترش فرهنگ نماز و جنبهی اجتماعی آنرا نمیتوان منحصر به زمان خاصی نمود؛ از اینرو نمیتوان از جنبهی فردی «اقامه نماز» در این آیه غافل شد.
- “إِنَّنی أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْنی وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْری“؛[9] من خدایی هستم که معبودی جز من نیست! پس مرا بپرست و برای آنکه به یاد من باشی، نماز را برپا دار!
- “وَ قَرْنَ فی بُیُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولى وَ أَقِمْنَ الصَّلاةَ وَ آتینَ الزَّکاة“؛[10] )ای همسران پیامبر!) در خانههاى خود بمانید، و حضورتان در میان مردم مانند حضور زنان عصر جاهلیت نباشد، و نماز را برپا دارید، و زکات را بپردازید.
درست است که همسران پیامبر(ص) نیز باید در راستای گسترش فرهنگ نماز و زکات تلاش نمایند؛ اما نمیتوان گفت که اگر هر کدام از آنان به صورت انفرادی نمازش را با شرایط و آداب به جا آورده و زکات اموالش را پرداخت نماید، از دستور این آیه سرپیچی نموده است.
نتیجه نهایی آنکه «اقامهی نماز» هم شامل خواندن و برپاداشتن آن به صورت انفرادی و با رعایت تمام شرایط و آداب خواهد شد و هم شامل تلاش برای گسترش فرهنگ نماز در جامعه که البته این دومی چون دشوارتر است، پاداش بیشتری را هم به دنبال خواهد شد و این نیز مسلم است که «اقامهی نماز» شامل خواندن ریاکارانه و سرسری نماز نخواهد شد.
[2]. نساء، 142.
[3]. مائده، 6.
[4]. توبه،54.
[5]. لقمان،4.
[6]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 11، ص 47، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[7]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 7، ص 88، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[8]. اسراء، 78.
[9]. طه، 14.
[10]. احزاب، 33.