خانه » همه » مذهبی » آیا در تاریخ ما ظلم چینی ها را علیه ایران هیچ کجا داشتیم یا نه

آیا در تاریخ ما ظلم چینی ها را علیه ایران هیچ کجا داشتیم یا نه

در تاریخ کشور ما نمونه ای از ظلم چینی ها علیه کشورمان نداشته ایم. در ادامه به بررسی تاریخچه روابط کشورمان و چین می پردازیم.روابط چین و ایران پیش از تأسیس چین جدیدپیشینه روابط ایران و چین به سال‌های آغازین قرن بیستم برمی‌گردد. سال ١٢٩٩ شمسی نخستین گام در این زمینه برداشته شد و عهدنامه مودت کنسولی و قضائی بین دو دولت در رم به امضا رسید. اوایل قرن بیستم، در سال ١٩١١، انقلاب دموکراتیک بورژوازی چین به وقوع پیوست و هم‌زمان با آن، انقلاب مشروطیت در ایران اتفاق افتاد. انقلابیون دو کشور از دور، روند تحولات اجتماعی یکدیگر را تحت‌نظر داشتند، به‌ویژه انقلابیون چین پس از آگاهی از انقلاب مشروطه از آن الهام گرفتند. انقلاب مشروطه پایه‌های حکومت قاجار را لرزاند و انقلاب ١٩١١ چین طومار دودمان سلسله چینگ را در هم پیچید و آن را سرنگون کرد. از آن پس، تاریخ دو کشور چین و ایران تقریبا هم‌زمان و به‌صورت یکسان پیش رفت.
سال ١٩٢٠ که چین در اجلاس صلح پاریس موردتحقیر قدرت‌های غربی واقع شد و دولت پادشاهی قاجار در حال فروریختن بود، «قرارداد دوستی بین چین و فارس» در رم ایتالیا به امضا رسید و مقرر شد دو کشور سفیر، وزیر مختار و کاردار خود را به کشور یکدیگر اعزام کنند، ولی در آن دوران، به دلیل ضعف قوای دو کشور و گرفتاری آنها در جنگ‌های داخلی و رسیدگی به روابط خود با قدرت‌های غربی، این قرارداد به اجرا گذاشته نشد، بنابراین پیشرفتی در روابط دو کشور حاصل نشد. در روند جنگ جهانی دوم، آمریکا در جنگ ضد ژاپنی به چین کمک کرد و دو کشور با هم، هم‌پیمان شدند. سال ١٩٤٢، ایران نیز پس از اشغال توسط نیروهای کشور‌های هم‌پیمان، وارد بلوک کشور‌های هم‌پیمان آمریکا شد. در ماه سپتامبر ١٩٤٥، ایران اداره وزارت مختار خود را در شهر چونگ ‌چینگ، پایتخت موقت چین، دایر کرد، ولی این کار به منزله عمل حاکمیت مستقل دو کشور تلقی نشد و بیشتر نشانه دو کشور هم‌پیمان بود. پس از پایان جنگ جهانی دوم در سال ١٩٤٥، دولت ملی چین پایتخت خود را به شهر نانجینگ انتقال داد و در فوریه ١٩٤٦، سطح نمایندگی ایران از وزیرمختاری به سفارت ارتقا یافت و سیدعلی‌ نصر، وزیرمختار ایران در چونگ ‌چینگ به سفیری ارتقای مقام پیدا کرد و همراه دولت ملی به شهر نانجینگ منتقل شد و تا سال ١٩٤٩ که نانجینگ به دست نیروهای کمونیست آزاد شد، وی در این شهر اقامت داشت.
طبعا در این دوران که جهان شاهد تحولات عظیمی بود و منطق نظامی‌گری بر روابط بین کشورها حاکم شده بود و دو کشور ایران و چین ناخواسته قربانی مطامع سیاسی و نظامی قدرت‌های جنگ‌طلب شده بودند، نه‌تنها روابط فرهنگی، بلکه روابط سیاسی میان آنها نیز دچار وقفه و سردرگمی شده بود. بنابراین هیچ‌گونه فعالیت و مبادلات فرهنگی میان دو کشور صورت نگرفت.
روابط فرهنگی ایران و چین، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی
پس از تأسیس جمهوری خلق چین در سال ١٩٤٩، این کشور با شوروی هم‌پیمان و وارد اردوگاه سوسیالیستی شد. در سال ١٩٥٠، جنگ کره آغاز و چین در صحنه نبرد کره، مستقیما با آمریکا وارد جنگ شد و از این‌رو، روابط چین و آمریکا به دشمنی تبدیل شد. دشمنی دو اردوگاه بزرگ آمریکا و شوروی، اختلاف ایدئولوژیک و توجه دو کشور به منافع و حقوق خود، موجبات سوء‌تفاهم بین دو کشور چین و ایران را فراهم کرد و مانع برقراری روابط بین آنها در آن زمان شد. بنابراین در مدت ٢٢ سال از سال ١٩٤٩ تا ١٩٧١، ایران جمهوری خلق چین را به رسمیت نشناخت و با جزیره تایوان «روابط سیاسی» خود را حفظ و با آن سفیر مبادله کرد. در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ایران همیشه از سیاست آمریکا در جلوگیری از احیای عضویت چین در سازمان ملل متحد پشتیبانی می‌کرد. در آن زمان، چین و ایران علاوه بر محدودیت در تجارت، تقریبا هیچ رفت‌و‌آمدی نداشتند. جنگ سرد بین دو قدرت شرق و غرب، ایران و چین را از هم جدا کرده بود.
در اواخر قرن بیستم، چین در داخل گرفتار «انقلاب بزرگ فرهنگی» بود و در صحنه بین‌المللی نیز برای رقابت با شوروی آماده می‌‌شد و هم‌زمان در میدان جنگ ویتنام به طور غیرمستقیم با آمریکا رقابت می‌‌کرد. دوران انقلاب فرهنگی، سیاست خارجی چین را نیز تحت تأثیر قرار داد و سفرای چین از اغلب نقاط دنیا، از جمله از همه کشور‌های خاورمیانه، به جز مصر، فراخوانده شدند و مناسبات با حکومت‌های منطقه دچار رکود شد. بنا بر ضرورت تحولات بین‌المللی و با تغییر نگرش آمریکا نسبت به چین در آغاز دهه ١٩٧٠، رژیم شاه نیز فرصت را غنیمت شمرد و با اعزام اشرف پهلوی، خواهر دوقلوی شاه، به چین در ١٣ آوریل ١٩٧١ و سپس فرستادن فاطمه پهلوی، خواهر دیگر شاه در روز ٣٠ آوریل همان سال به این کشور، قدم‌های مثبتی برای آغاز مجدد روابط دو کشور برداشته شد. با میانجیگری پاکستان، نمایندگان چین و ایران در اسلام‌آباد برای برقراری روابط سیاسی، مذاکرات خود را در روز ١٦ آگوست سال ١٩٧١ آغاز کردند.
روابط چین و ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی
سال ١٩٧٩، چین سیاست اصلاحات و درهای باز را به اجرا گذاشت و با آمریکا روابط سیاسی برقرار کرد؛ در همان سال، به رهبری امام خمینی (ره)، انقلاب اسلامی در ایران به وقوع پیوست و جمهوری اسلامی تأسیس شد. این دو رویداد، ساختار سیاسی بین‌المللی در اواخر دوران جنگ سرد را دگرگون و روابط چین و ایران را نیز متحول کرد. چین از شرایط درهای بسته به سمت درهای باز گروید و با آمریکا رابطه سیاسی برقرار کرد، در‌حالی‌که رویکرد جامعه سیاسی ایران، از گرایش و وابستگی کامل به غرب به‌ویژه آمریکا، به صورت گسترده به سمت استقلال و قطع وابستگی به اجانب و گرایش‌های دینی و مذهبی و حرکات انقلابی و اسلامی تحول یافت و در نتیجه، روابط و هم‌پیمانی آمریکا و ایران پس از ٣٠ سال به دشمنی تبدیل شد. به عبارت دیگر، سیاست‌های چین و ایران در این دوره، تقریبا هم‌زمان، مخالف جهت یکدیگر به حرکت در آمد. بنابراین روابط چین و ایران برای مدتی به سردی گرایید.
تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام و متعاقب آن، آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و حمایت قدرت‌های جهانی به‌ویژه غرب و آمریکا از صدام از یک سو و اعلام بی‌طرفی چین در آغاز این جنگ از سوی دیگر، کم‌کم زمینه را برای توسعه مجدد روابط فراهم کرد. سیاست‌مداران چین که از روند وقایع ایران که به پیروزی انقلاب اسلامی انجامید، بسیار نگران شده بودند، با اعلام و تعقیب سیاست «نه شرقی، نه غربی» توسط جمهوری اسلامی ایران، این اطمینان را پیدا کردند که انقلاب اسلامی ایران موجبات افزایش نفوذ شوروی در منطقه را فراهم نخواهد کرد. این اطمینان خاطر، زمینه را برای نزدیکی بیشتر این ‌دو کشور فراهم کرد.
با توجه به دیدگاه‌های مشترکی که میان رهبران دو کشور به وجود آمد، از آن پس، ایران و چین در زمینه مبارزه با استیلاطلبی قدرت‌های غربی با هم، همدردی و از یکدیگر پشتیبانی کردند. ایران در زمینه حقوق بشر و مسئله تایوان از چین پشتیبانی کرد و چین نیز در مجامع بین‌المللی، به‌ویژه در برابر تحریم‌های بین‌المللی و صدور قطع‌نامه‌‌های شورای امنیت سازمان ملل که تحت‌ فشار آمریکا علیه ایران صادر می‌شد، مقاومت می‌‌کرد. رفت‌وآمد مقامات عالی‌رتبه دو کشور و افزایش مبادلات تجاری و اقتصادی در این شرایط، زمینه را برای همکاری‌های فرهنگی نیز فراهم کرد.
آغاز همکاری‌های رسمی فرهنگی میان دو کشور
روابط رسمی فرهنگی بین دو کشور، پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران، نخستین‌بار با امضای قرارداد همکاری‌های فرهنگی بین ایران و چین که مقدمات آن پیش از انقلاب و در سال ١٣٥٧ فراهم شده ولی به دلیل وقوع انقلاب اسلامی به تأخیر افتاده بود، سرانجام در سال ١٣٦٢ و در سفر رسمی آقای دکتر علی‌اکبر ولایتی، وزیر امور ‌خارجه وقت، به پکن امضا و پس از تصویب مجلس شورای اسلامی در سال ١٣٦٣ و رسمیت‌یافتن آن، در تاریخ ٤/١٢/٦٣ برای اجرائی‌شدن از سوی نخست‌وزیر وقت به مراکز ذی‌ربط ابلاغ شد. متعاقب این ابلاغ، همکاری‌های رسمی فرهنگی، علمی و فنی بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین وارد مرحله تازه‌ای شد.
(www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-2998552)
پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا به امروز شاهد روابط دوستانه ای میان کشورمان با چین هستیم و در کنار روابط تجاری و اقتصادی، در مناسبات سیاسی و بین المللی و به ویژه در مسأله پرونده هسته ای کشورمان، این کشور از مواضع کشورمان حمایت و دفاع کرده است. به نظر می رسد با توجه به وابستگی کشورهای اروپایی به آمریکا و عدم استقلال لازم در برابر این کشور و ظرفیت های فراوان میان دو کشور ایران و چین، باید در مسیر افزایش و تقویت روابط با این کشور گام برداشت و اجرای سند راهبردی برنامه 25 ساله همکاری های جامع ایران و چین می تواند تحول بزرگی در این زمینه ایجاد نماید.
برای آشنایی بیشتر به کتاب روابط ایران و چین قبل و بعد از انقلاب اسلامی نوشته ولی الله حامی، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی مراجعه شود.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد