طلسمات

خانه » همه » مذهبی » آیا سیاست به خرج دادن گناه است؟

آیا سیاست به خرج دادن گناه است؟


آیا سیاست به خرج دادن گناه است؟

۱۳۹۲/۰۴/۲۶


۲۸۷ بازدید

دانشجوی گرامی ضمن تشکر از تماس شما با این مرکز ، در پاسخ به این سوال شما لازم است چند نکته را متذکر شویم :

دانشجوی گرامی ضمن تشکر از تماس شما با این مرکز ، در پاسخ به این سوال شما لازم است چند نکته را متذکر شویم :

1 – پیش از پرداختن به پاسخ اصلی ، لازم است این سوال مورد بررسی قرار گیرد که اساسا سیاست ورزی یعنی چه ؟ آیا مراد از سیاست ورزی عبارت است از اتکاء به هر راه و شیوه ای برای دست یابی به هدف که در واقع همان سیاست فریب و دروغ و به اصطلاح سیاسیون، سیاست ماکیاولیستی می باشد؟ و یا سیاست ورزی به معنای مصلحت سنجی و اتخاذ بهترین شیوه ها و راهکارهای مشروع در راه رسیدن به هدف می باشد که تفاوت عمده میان این دو در این است که در اولی هدف ، اصل قرار گرفته و رسیدن به آن با توسل به هر ابزاری مجاز شمرده می شود . این در حالی است که در معنای دوم ، رعایت اصول اخلاقی و ارزش های الهی اصل است و رسیدن به هدف نیز تنها در سایه رعایت این امور باید صورت گیرد و گر نه هیچ ارزشی ندارد .

در این میان معنای اول از سیاست ، هرگز نمی تواند مد نظر اسلام که هدفش گسترش فضائل اخلاقی و الهی در جامعه هست ، باشد و وجود شریف پیامبر اسلام (ص) نیز هرگز در طول مدت حکومت خویش از این حد و حدود تخطی نکرده است .

همچنین در مورد مثال های ذکر شده در بالا نیز باید بگوییم که از میان این مثال ها ، مثال اول ، به هیچ وجه منافاتی با اصول و ارزش های اسلامی نداشته و در واقع یک شیوه و تاکتیک کاملا مشروع در راستای پیروزی در جنگ می باشد . به عبارتی چنین شگردی در راستای جنگ روانی بر علیه دشمنان تعریف می شود تا به این ترتیب با کمترین هزینه بهترین نتیجه حاصل شود .

اما مثال دوم در صورتی که واقعی باشد با این مبنا در تعارض بوده و در آن صورت این تصور خواهد رفت که سیاست ورزی پیامبر نیز می تواند بر مبنای فریب و دروغ باشد . اما کمی مطالعه پیرامون این ماجرا حاکی از این است که این ماجرا اساسا به این صورت درست نمی باشد بلکه داستان چیز دیگری است و در واقع پیامبر هیچ وعده ای نمی دهند و هیچ خلف وعده ای هم نمی کنند .

ماجرا از این قرار است که « ابن اسحاق و واقدی نقل کرده اند که وقتی [در جنگ خندق] دوران محاصره طول کشید و مسلمانان دچار سختی شدند رسول خدا سران غطفان را خواست و با آنان قرارداد بست که یک سوم خرمای آن سال مدینه را بگیرند و با سپاه خود بازگشته و از جنگ با مسلمانان دست بکشند. هنوز قرارداد امضا نشده بود حضرت با سعد بن معاذ و سعد بن عباده مشورت کرد. آنان گفتند: ای رسول خدا! اگر این دستور آسمانی است که حتماً اجرا کنید و اگر دستور آسمانی نیست ولی خودتان بدان مایل هستید باز هم اجرا کنید که ما گوش به فرمانیم و اما اگر مشورت می فرمایید پس برای آنان نزد ما جز شمشیر چیز دیگری نیست. پیامبر به سعد بن معاذ دستور داد نامه را پاره کند و او با آب دهان نوشته ها را محو نمود و سپس آن را پاره کرد.

برخی از محققان معاصر در صحت این مطلب به این گونه تردید کرده و مسائلی را در استبعاد آن ذکر نموده اند. به نظر می رسد اصل داستان صحیح است ولی به گونه ای دیگر و آن این‌که درخواست این مطلب از سوی قبیله غطفان بوده است نه از جانب پیغمبر. واقدی نقل می کند که زبیر بن باطا در ضمن سخنان خود که تفاوت موقعیت بنی قریظه را با قریش بیان می داشت گفت: غطفان از محمد خواسته اند که مقداری از محصول خرمای اوسیان را به آنان بدهد تا برگردند و محمد نپذیرفته و گفته است فقط شمشیر بین ما حکمفرماست. با توجه به این‌که قبیله غطفان به گدایان عرب معروف بودند و در شدت فقر و تنگدستی به سر می بردند به احتمال زیاد درخواست قسمتی از خرمای مدینه از سوی خود آنان بوده است.»(درسنامه آشنایی با تاریخ اسلام ، سید علی میر شریفی ، حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت ، ص25)

همانگونه که مشاهده می شود داستان مزبور حتی اگر واقعیت داشته باشد نهایت این است که آغاز تلاشی بود برای دور کردن قبیله غطفان از جنگ از طریق وعده دادن پیامبر و اگر این قرار داد امضا می شد قطعا پیامبر به آن عمل می کردند ولی از آنجایی که پیامبر هیچ قراردادی امضا نکردند لذا نه قبیله غطفان عقب نشینی کرد ونه اینکه خلف وعده ای صورت گرفته است و به همین دلیل مبنای اولیه ما در مورد سیاست ورزی پیامبر همچنان پا برجا می ماند .

2 – حضرت علی (ع) تابع و پیرو محض پیامبر اسلام ص و احیاگر سیره ایشان به ویژه در زمینه حکومتداری بودند و به همین دلیل تفکیک میان سیره امام علی ع با سیره پیامبر در زمینه نحوه حکومت داری ، اساسا امکان پذیر نیست و وجود رفتارهایی در زندگی پیامبر که مورد مشابه آن در حکومتداری حضرت علی ع دیده نمی شود دلیل بر این نیست که حضرت علی ع به چنین سیره ای اعتقاد نداشتند بلکه به این علت است که اساسا شرایط مشابه با پیامبر پیش نیامده بود تا اینکه تشابه سیره حضرت علی ع با سیره پیامبر دیده شود به ویژه با توجه به معنایی که از سیاست ورزی در سیره پیامبر ص ذکر شد که قطعا حضرت علی ع نیز همین معنا را در رفتارهای سیاسی خویش به عنوان دستور راه خود مد نظر داشت . همچنین تاریخ گواه این است که آن حضرت نیز همچون پیامبر اسلام ص در جنگ هایی که داشتند تاکتیک ها و شگردهای نظامی مشروع را به منظور دست یابی به هدف اتخاذ می کردند به عنوان مثال همانگونه که پیامبر اسلام از وجود جاسوسانی زبده که قابلیت کسب اطلاعات و شناسایی از دشمن را داشتند بهره می برد حضرت علی ع نیز در جنگ هایی که با معاویه داشت از این نیروها استفاده های شایانی می کرد .

نتیجه اینکه پیامبر(ص) و حضرت علی (ع) قطعا از یک سنت تبعیت می کردند و تمایز گذاری میان شیوه حکومتداری این دو شخصیت الهی ، امکان پذیر نیست و اگر در حکومت حضرت علی ع شرایط مشابه با شرایط پیامبر ص بروز می کرد قطعا سیره حضرت علی ع ، نسبت به آن شرایط ، مشابه سیره پیامبر اسلام ص می شد . اما مساله اینجاست که شرایط دوران حضرت علی ع از بسیاری از جهات با دوران پیامبر تفاوت داشت به ویژه از جهت کسانی که در مقابل حکومت آن حضرت ایستاده بودند که به دلیل اینکه خود را مسلمان نامیده بودند احکامشان با احکام کافرانی که پیامبر با آنان درگیر بود تفاوت داشت و به همین دلیل امکان مشابهت سازی میان سیره پیامبر با امام علی ع در این موارد امکان پذیر نمی باشد . همچنین در دوران پیامبر ، خواصی که با پیامبر بودند و پیامبر از وجود آنان استفاده می کرد بسیار خالص تر و با ایمان تر از دوران امام علی بودند ، چرا که در این مقطع به دلیل گذشت زمان و مخصوصا سنت هایی که در دهه پیش از به خلافت رسیدن امام علی ایجاد شده بود و امتیازات ناحقی که برای برخی خواص قائل شده بودند ، دنیا طلبی ها رشد پیدا کرده بود و کار به جایی رسیده بود که برخی از سرشناسان صحابه خود را همتراز خلیفه دانسته و خواستار امتیازات بودند و حضرت هم به آن مخالفت می کردند و خود این مسائل ، باعث بروز اتفاقات دیگری می شد . در مجموع بروز چنین مسائلی مستلزم این بود که جراحی هایی در بخش هایی از جامعه اسلامی صورت گیرد که گاه از آن به عنوان نقطه مقابل سیاست ورزی یاد می شود و حال آنکه این قبیل اقدامات نقطه مقابل سیاست ورزی به معنای ماکیاولیستی می باشند و نه سیاست ورزی به معنایی که پیامبر از آن تبعیت می کرد و مبتنی بر عمل به تکلیف بود. به همین دلیل تفاوت هایی در شرایط دوران پیامبر ص و امام علی ع بود که به خاطر آنها ظاهرا سیره های متفاوتی از این دو معصوم به چشم می خورد و این در حالی است که برای دریافت تفاوت یا تشابه سیره ها ، لازم است که شرایط مقایسه ، کاملا یکسان باشد که در مورد پیامبرص و امام علی ع چنین شرایط یکسانی وجود نداشت .

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد