آیت الله بهجت_ذکر خدا_دوام ذکر_ذکر یونسیه
۱۳۹۲/۰۷/۲۱
–
۹۹۸۰ بازدید
به نام خدا – سلام
من مقلد ایت الله محمد تقی بهجت هستم و ایشون رو خیلی دوست دارم و ایشون رو الگوی خودم در زندگی قرار دادم و تلاش می کنم که مثل ایشون بشم و به خدا نزدیک بشم و جزو اولیا خدا بشم میدونم خیلی سخته ولی من با امید و توکل به خدا و توسل به امام زمان می خواهم این راه سخت خود سازی و تزکیه نفس رو طی کنم و به درجات عالی عبودیت و بندگی برسم و ایت الله بهجت فرمودند بالاترین چیزی که از ما خواستن دائم الذکر بودن هست
من ۴ تا سوال از شما داشتن :
۱ – دائم الذکر بودن یعنی چه
۲ – من در خیابان ها و مجالس و دانشگاه و غیره ذکر رو تو دلم میگم هم به خاطر این که ریا نشه و هم بخاطر این که بعضی ها مسخره می کنند می خواستم بدونم گفتن ذکر در دلم همون خواص و ثواب رو داره یا باید حتما بلند بگیم
۳ – ایت الله بهجت فرمودند بالاترین ذکر ذکر عملی است یعنی ترک معصیت می خواستم بدونم بعضی وقت ها که ادم از گفتن ذکر خسته میشه می تونه ذکر نگه ولی خودش رو در محضر خداوند احساس کنه و گناه نکنه و این یک نوع ذکر محسوب میشه یا نه
۴ – علمای اخلاق سفارش زیادی به ذکر یونسیه می کنند و این ذکر خواص زیادی داره از جمله رقت قلب و نورانیت قلب و دوری از گناهان و همین طور به دست اوردن چشم برزخی می خواستم بدونم که اگه این ذکر رو بگم و بر اون مداومت کنم تمام این صفات در من به وجود میاد یا نه
لطفا جواب تمام سوال های منو بدید چون همشون برای من مهم هستند – با تشکر
با عرض سلام و ادب خدمت پرسشگر محترم؛
ابتدائاً باید بگویم قدر این علاقه و اشتیاق خود به رشد و طی کردن راه خدا را بدانید. اگر سیر به سمت عبودیت خداوند را یک ماشین فرض کنیم، بنزین آن که در واقع تأمین کننده انرژی حرکت ماشین است همین اشتیاق به کمال و تقرب به خداست. همچنین یادآوری این نکته را لازم می دانم که بسیار بوده اند کسانی که از این سرمایه بهره مند بوده اند اما چون عالمانه در مسیر سلوک حرکت نکرده اند یا سر از فرقه های انحرافی در آورده اند و یا پس از چندی که تلاش کردند و نتیجه نگرفتند ملول و مأیوس، به گوشه ای نشسته و از راه خدا کناره گرفتند. لذا انسانی که یک عمر و یک فرصت بیشتر ندارد اجازه ریسک و آزمون و خطا ندارد؛ بلکه باید عالمانه سرمایه عمر خود را هزینه کند تا دچار خسران نشود. لازمه این مطلب آن است که در سلوک اخلاقی و رفتاری یا خود مجتهد و اسلام شناس باشد و اگر نیست با اهل علم و تقوی مشورت نماید.
اما پاسخ پرسش اول شما که در مورد دوام ذکر بود؛ ذکر به معنای یاد خداست و نه نام او و محل آن قلب انسان مون است. و این متفاوت است با ورد که به معنای تکرار کلمات با زبان است. بله؛ ذکر انواعی دارد که یک نوع ان ذکر زبانی است. یعنی همه اعضای انسان باید خدا را عبادت کرده و در روایات آمده است که هر عضو انسان سهمی و بهره ای از ایمان دارد. سهم زبان انسان از یاد خدا این است که برخی کلماتی که متضمن یاد خداست تکرار کند یا مثلاً قرآن بخواند. سهم گوش این است سخن خدا را بشنود و … . لذا ذکر زبانی یا لسانی عبادتی جسمی است؛ بلکه عبادتِ تنها یک عضو بدن است. آنچه حقیقت انسان را تشکیل می دهد قلب و روح انسان است. اگر قلب انسان پیوسته متذکر خدا بود، یعنی انسان در همه چیز خدا را دید، قدرت او را، علم او را، هدایت او را … و دائماً خود را در محضرش احساس کرد این ذکر قلب و در واقع همان ذکر دائمی انسان است. انسان مومن، دائم الذکر و دائم الصلاه نشود مگر با ذکر قلبی. زیرا زبان نه می تواند و نه لازم است که پیوسته ذاکر خدا باشد. زیرا نبی اکرم صلی الله علیه و آله نیز پیوسته با زبان خود ذکر نمی گفتند و ورد نمی خواندند. گاهی در خواب بودند و گاهی مشغول صحبت با مردم و بلکه در اکثر اوقات سکوت می کردند. البته اینطور می توان گفت پیوسته زبان مبارک ایشان در طاعت خداوند بوده است. دوام ذکر قلبی نیز به تربیت قلب است که با تزکیه نفس ممکن می گردد. برای تقریب به ذهن مثالی می آورم؛ عاشقی که بسیار به معشوق خود علاقه دارد؛ وقتی غذا می خورد دلش پیش معشوق است؛ موقع پیاده روی فکرش آنجاست، با یاد او می خوابد و از خواب بر می خیزد، همه اش دنبال این است که چه کنم معشوقم را خوشحال کنم، چه هدیه ای برایش ببرم؛ فلان روز یه مقدار معشوقم اخم کرده بود نکند از من ناراحت باشد، نکند کار بدی از من سر زده و … . به این می گویند انسان دائم الذکر. خدا این را از ما می خواهد، نه ذکر زبانی دائمی. البته ذکر زبانی می تواند به این مسیر کمک کند.
پاسخ پرسش دوم؛ ذکر در دل تقریباً همون خواص ذکر لسانی رو داره؛ بلکه هدف ذکر لسانی همان ذکر قلبی است. البته دو نکته را در این باره یادآوری میکنم؛
اول؛ ذکر لسانی برای کسانی که قلب خود را تربیت نکرده اند راحت تر و با دوام تر است. حتی به دست گرفتن تسبیح نیز به این امر کمک می کند. زیرا مرغ خیال بسیار فرّار و پرّان است و اگر اسباب ظاهری ذکر فراهم نباشد سریع توجه انسان به جای دیگری جلب می گردد و به قول معروف حواس انسان از ذکر پرت می شود.
دوم؛ می توانید ذکر خود را در طول مسیر نه ذکر زبانی که فکر ربانی قرار دهید. مثلاً نگاه خود را تیز بین کنید و ببیند در هر چیزی خداوند چه آیه و نشانه و عبرتی برای شما قرار داده است؛ که فرموده اند: ما من شیء الا و فیه موعظه: هیچ چیزی نیست مگر اینکه برای شما در آن موعظه ای است. اموری که اطراف شما و در کوچه و خیابان هستند چگونه می توانند مایه آزمایش شما باشند یا چگونه خدا را به شما نشان می دهند؟ بدانید ریاضت های ذهنی و عقلی بسیار سخت تر و مهم تر از ریاضت های بدنی است.ان شاء الله موفق باشید.
اما پاسخ پرسش سوم؛ پاسخ این پرسش در پاسخ های قبلی نهفته است؛ بله؛ می تواند بلکه ادامه ذکر در حالی که قلب انسان ملول شده و ادبار کرده است توصیه نمی شود. تاکید می کنم در اینگونه امور پیوسته با عالمی در ارتباط باشید.
پاسخ پرسش چهارم؛ گفتن این ذکر(ذکر یونسیه) بسیار مفید است و توصیه می شود؛ اما اولاً؛ گفتن ذکر آدابی دارد که اگر مهیا نباشد و رعایت نگردد فواید و نتایج آن نیز حاصل نمی گردد. ثانیاً؛ انسان نمی تواند سر خود یا به صرف اینکه در کتابی مطالعه کرده ذکری را آغاز کند. تکرار اذکار آثاری دارد که برخی حتی به ذهن ما نیز خطور نمی کند؛ مثلاً تکرار برخی اذکار انسان را فقیر می کند. لازم است در اینگونه امور با فرد روحانی که عالم و با تقوا باشد مشورت نمایید. موفق باشید.
ابتدائاً باید بگویم قدر این علاقه و اشتیاق خود به رشد و طی کردن راه خدا را بدانید. اگر سیر به سمت عبودیت خداوند را یک ماشین فرض کنیم، بنزین آن که در واقع تأمین کننده انرژی حرکت ماشین است همین اشتیاق به کمال و تقرب به خداست. همچنین یادآوری این نکته را لازم می دانم که بسیار بوده اند کسانی که از این سرمایه بهره مند بوده اند اما چون عالمانه در مسیر سلوک حرکت نکرده اند یا سر از فرقه های انحرافی در آورده اند و یا پس از چندی که تلاش کردند و نتیجه نگرفتند ملول و مأیوس، به گوشه ای نشسته و از راه خدا کناره گرفتند. لذا انسانی که یک عمر و یک فرصت بیشتر ندارد اجازه ریسک و آزمون و خطا ندارد؛ بلکه باید عالمانه سرمایه عمر خود را هزینه کند تا دچار خسران نشود. لازمه این مطلب آن است که در سلوک اخلاقی و رفتاری یا خود مجتهد و اسلام شناس باشد و اگر نیست با اهل علم و تقوی مشورت نماید.
اما پاسخ پرسش اول شما که در مورد دوام ذکر بود؛ ذکر به معنای یاد خداست و نه نام او و محل آن قلب انسان مون است. و این متفاوت است با ورد که به معنای تکرار کلمات با زبان است. بله؛ ذکر انواعی دارد که یک نوع ان ذکر زبانی است. یعنی همه اعضای انسان باید خدا را عبادت کرده و در روایات آمده است که هر عضو انسان سهمی و بهره ای از ایمان دارد. سهم زبان انسان از یاد خدا این است که برخی کلماتی که متضمن یاد خداست تکرار کند یا مثلاً قرآن بخواند. سهم گوش این است سخن خدا را بشنود و … . لذا ذکر زبانی یا لسانی عبادتی جسمی است؛ بلکه عبادتِ تنها یک عضو بدن است. آنچه حقیقت انسان را تشکیل می دهد قلب و روح انسان است. اگر قلب انسان پیوسته متذکر خدا بود، یعنی انسان در همه چیز خدا را دید، قدرت او را، علم او را، هدایت او را … و دائماً خود را در محضرش احساس کرد این ذکر قلب و در واقع همان ذکر دائمی انسان است. انسان مومن، دائم الذکر و دائم الصلاه نشود مگر با ذکر قلبی. زیرا زبان نه می تواند و نه لازم است که پیوسته ذاکر خدا باشد. زیرا نبی اکرم صلی الله علیه و آله نیز پیوسته با زبان خود ذکر نمی گفتند و ورد نمی خواندند. گاهی در خواب بودند و گاهی مشغول صحبت با مردم و بلکه در اکثر اوقات سکوت می کردند. البته اینطور می توان گفت پیوسته زبان مبارک ایشان در طاعت خداوند بوده است. دوام ذکر قلبی نیز به تربیت قلب است که با تزکیه نفس ممکن می گردد. برای تقریب به ذهن مثالی می آورم؛ عاشقی که بسیار به معشوق خود علاقه دارد؛ وقتی غذا می خورد دلش پیش معشوق است؛ موقع پیاده روی فکرش آنجاست، با یاد او می خوابد و از خواب بر می خیزد، همه اش دنبال این است که چه کنم معشوقم را خوشحال کنم، چه هدیه ای برایش ببرم؛ فلان روز یه مقدار معشوقم اخم کرده بود نکند از من ناراحت باشد، نکند کار بدی از من سر زده و … . به این می گویند انسان دائم الذکر. خدا این را از ما می خواهد، نه ذکر زبانی دائمی. البته ذکر زبانی می تواند به این مسیر کمک کند.
پاسخ پرسش دوم؛ ذکر در دل تقریباً همون خواص ذکر لسانی رو داره؛ بلکه هدف ذکر لسانی همان ذکر قلبی است. البته دو نکته را در این باره یادآوری میکنم؛
اول؛ ذکر لسانی برای کسانی که قلب خود را تربیت نکرده اند راحت تر و با دوام تر است. حتی به دست گرفتن تسبیح نیز به این امر کمک می کند. زیرا مرغ خیال بسیار فرّار و پرّان است و اگر اسباب ظاهری ذکر فراهم نباشد سریع توجه انسان به جای دیگری جلب می گردد و به قول معروف حواس انسان از ذکر پرت می شود.
دوم؛ می توانید ذکر خود را در طول مسیر نه ذکر زبانی که فکر ربانی قرار دهید. مثلاً نگاه خود را تیز بین کنید و ببیند در هر چیزی خداوند چه آیه و نشانه و عبرتی برای شما قرار داده است؛ که فرموده اند: ما من شیء الا و فیه موعظه: هیچ چیزی نیست مگر اینکه برای شما در آن موعظه ای است. اموری که اطراف شما و در کوچه و خیابان هستند چگونه می توانند مایه آزمایش شما باشند یا چگونه خدا را به شما نشان می دهند؟ بدانید ریاضت های ذهنی و عقلی بسیار سخت تر و مهم تر از ریاضت های بدنی است.ان شاء الله موفق باشید.
اما پاسخ پرسش سوم؛ پاسخ این پرسش در پاسخ های قبلی نهفته است؛ بله؛ می تواند بلکه ادامه ذکر در حالی که قلب انسان ملول شده و ادبار کرده است توصیه نمی شود. تاکید می کنم در اینگونه امور پیوسته با عالمی در ارتباط باشید.
پاسخ پرسش چهارم؛ گفتن این ذکر(ذکر یونسیه) بسیار مفید است و توصیه می شود؛ اما اولاً؛ گفتن ذکر آدابی دارد که اگر مهیا نباشد و رعایت نگردد فواید و نتایج آن نیز حاصل نمی گردد. ثانیاً؛ انسان نمی تواند سر خود یا به صرف اینکه در کتابی مطالعه کرده ذکری را آغاز کند. تکرار اذکار آثاری دارد که برخی حتی به ذهن ما نیز خطور نمی کند؛ مثلاً تکرار برخی اذکار انسان را فقیر می کند. لازم است در اینگونه امور با فرد روحانی که عالم و با تقوا باشد مشورت نمایید. موفق باشید.