۱۳۹۲/۰۴/۲۶
–
۱۰۸۷ بازدید
چرا حضرت آیت الله جوادی آملی در سال ۸۸ موضع صریح نگرفتند؟و جزء ساکتین بودند؟
بر خلاف آنچه مطرح شده که ایشان را جزو ساکتین فتنه دانسته اند و معتقدند که ایشان در این باره موضع گیری صریح و شفافی انجام ندادند , باید بگوییم ایشان یکی از افرادی بودند که سریعترین و صریح ترین موضع گیری ها را در این مورد انجام دادند که به دو نمونه از موضع گیری های ایشان اشاره می کنیم .
ایشان در مورد جایگاه رهبری فرمودند: « ولایت و رهبری در رأس همه امور قرار دارد و در فلسفه و کلام نسبت به این موضوع توجه شده است. .. دشمنان بدانند اگر به فکر توطئههای خارجی هستند هشت سال موفق به چنین کاری نشدند و از سوی دیگر نیز اگر به فکر توطئههای داخلی هستند، در این زمینه نیز هیچ موفقیتی کسب نکرده و با شکست مواجه شدند. وی افزود: اگر دشمن به فکر فتنه، آشوب، اغتشاش و درگیری در داخل کشور است باید بداند که ملت ایران مقاوم بوده و در برابر هیچ فتنهای سر تسلیم فرود نمیآورد. امام جمعه قم گفت: دشمن باید این خیالهای باطل را از ذهن خود بیرون کند و بداند با شکستن چند شیشه اختلاف و درگیری و فتنه در ایران رخ نخواهد داد.( www.farsnews.com/newstext.php?nn=8807030505)
همچنین ایشان در تاریخ 28 خرداد 88 یعنی یک روز قبل از خطبههای تاریخی رهبر انقلاب در نماز جمعه، در دیدار با جمعی از اعضای انجمن اسلامی دانشگاه تهران به طور جدی به حمایت از مواضع حضرت آیتالله خامنهای پرداختند و خواستار احترام به قانون و رای مردم از سوی همه گروههای سیاسی شدند .که متن سخنان ایشان را می آوریم .
اقسام اختلاف و راهحل مقابله با آن
اختلاف سه قسم است؛ یک اختلاف قبل از علم است که نظریهپردازها، انظار و آرای علمی خود را طرح میکنند تا آنچه که حق است، روشن شود. این یک اختلاف محمود و ممدوحی است، مثل اختلاف دو کفه ترازو در برابر شاهین برای حفظ عدالت. اگر در یک کفهای وزن بگذارند و در کفهای دیگر موزون بگذارند، یعنی یک طرف سنگ بگذارند، یک طرف نان، اینها هماهنگ نباشند، همیشه این دو کفه با هم اختلاف دارند و این یک اختلاف مقدسی هم است، برای اینکه اگر وزن سنگینتر باشد میگوید من به همراه تو نمیآیم و اگر موزون سنگینتر باشد به وزن میگوید من به همراه تو نمیآیم،اگر هماهنگ بودیم و همسان و همتا بودیم، بالا می رویم باهم، پایین می آییم باهم.
این اختلاف دو کفه ترازو یک اختلاف مقدسی است برای برقراری عدل، مثل اختلاف یک نظریهپرداز با ناقد آن نظریه که هر دو در صدد رسیدن به یک نظریه علمی هستند. این قسم اول اختلاف است.
قسم دوم اختلاف در اثر اطلاع رسانی ها یا برداشتهای ناصواب یا مقدمات و موخرات و نتایج ناصواب است که با گفتگو و گفتمان و نزدیک شدن و جلسه تشکیل دادن و تفاهم کاملا قابل حل است.
اما قسم سوم اختلاف، به عنوان عذاب الهی است. آن اختلاف دیگر با تفاهم حل نمیشود. ذات اقدس اله در سوره مبارکه مائده دوبار دو مطلب و در سوره مبارکه انعام یک مطلب جامعی را بیان میکند، در سوره مبارکه مائده فرمود یهودیها در اثر بدرفتاری، بینشان عذاب اختلاف را ایجاد کردم و ألقَینا بَیَنهُمُ العَداَوةَ وَالبَغضَاء اِلى یَوم القِیامَة(سوره مائده، آیه 64) و مسیحی هایی که طرفدار مسیحیت ناب عیسوی نبودند، من بین اینها عذاب و اختلاف ایجاد کردم فَأَغْرَیْنا بَیْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ (سوره مائده، آیه 14) درباره یک عده اغرینا است، درباره عدهای دیگر القینا است و هر دو در سوره مبارکه مائده است. فرمود: این ملتی که حق را نپذیرفت، من اینها را به جان هم انداختم.
در سوره مبارکه انعام به عنوان یک اصلی جامع بیان کرد که اختصاصی به یهودی و مسیحی و زرتشتی و اینها ندارد. فرمود: هُوَ الْقَادِرُ عَلَى أَن یَبْعَثَ عَلَیْکُمْ عَذَابًا مِّن فَوْقِکُمْ أَوْ مِن تَحْتِ أَرْجُلِکُمْ أَوْ یَلْبِسَکُمْ شِیَعًا وَیُذِیقَ بَعْضَکُم بَأْسَ بَعْضٍ ( سوره انعام آیه 65) او قادر است در اثر بد رفتاری شما، عذابی از بالا به عنوان صاعقه، از پایین به عنوان زمین لرزه و یا عذاب اختلاف بین شما القا کند که به جان هم بیفتید أَوْ یَلْبِسَکُمْ شِیَعًا وَیُذِیقَ بَعْضَکُم بَأْسَ بَعْضٍ
بنابر این ما سه اختلاف داریم، یک اختلاف محمود و ممدوح و مقدس که اختلاف نظریهپردازها و ناقدان آن است، یک کسی یک کتابی نوشته یا کارگردانی کرده یا یک نظریهای ارائه کرده، یک عده نقد دارند؛ این یک کار خوبی است تا روشن شود.یک سلسله اختلافات هم سیاسی – اجتماعی است که با گله شروع میشود و با قهر ختم میشود. این با تفاهم و گفتگو کاملا قابل حل است.یک سری اختلافها هم بر اثر بدرفتاری و عذاب الهی است.
آن اختلافهای علمی را از مجرای علمی باید حل کرد، آن اختلافات اجتماعی را از راه عاطفه باید حل کرد، این اختلاف تقدیر را با ناله و ضجه و اصلاح بین خود و خدا و به کجا ما بدراهه رفتیم، بیراه رفتیم، راه کسی رابستیم راه خودمان را نرفتیم یا بی راهه رفتیم یا راه کسی را بستیم، خودمان را اصلاح کنیم.
هیچ مسلمانی حاضر نیست مال و ماشین مردم را بسوزاند، این حتما بیگانه است
این اصل اول که سه مطلب را به همراه داشت. اصل دوم آن است که این فرمایشات شما که مربوط به رنج دیدن دانشجویان در خوابگاه است، ما شنیدیم و کاملا منتقل کردیم و آنها هم متوجه شدند، اما ما باید بدانیم که وقتی کسی حرفی دارد، بیگانه در کار او دخالت نکند این فقط در بهشت است، در بهشت آدم یکسان و خالص است. اما اینجا همانهایی که بیگانه بودند؛ هیچ مسلمانی، نه طرفدار این آقا و نه طرفدار آن آقا، هرگز حاضر نیست که به خانه کسی آسیب برساند و مال کسی را بسوزاند، ماشین کسی را بسوزاند، این حتما بیگانه است. ما بخواهیم یک جایی داشته باشیم و حرفی داشته باشیم که اینها نباشند، این کار بسیار خوب است ولی اینها خواه و ناخواه خودشان را در این جمع داخل میکنند.
یک وقت است که انقلاب است، نظیر رهبری امام اینها را شستشو میکند، آن روزها ممکن بود چهارتا جوان حزب اللهی به سینما آسیب برسانند، اما هرگز سعی نمیکردند که به مال و ماشین مردم آسیب برسانند، بلکه سعی میکردند که هرگز آسیب نرسانند. آنکه لاتبق ی و لاتذر ( سوره مدثر آیه 28) بود و به همه آسیب می رساند، آن دیگر خط امام نبود. اما انقلاب امام، همه را شستشو کرد و مشخص شد که آنها چه کسی هستند و ملت کیست.خواه و ناخواه ما این دشواری و مشکل را در جامعه احساس می کنیم. این هم یک مطلب.
نامه ای هم که این آقایان برای مسئول دستگاه قضایی نوشتند، که امروز من در بعضی از روزنامهها خواندم. آنها هم اقدام می کنند. این عزیزانی که فعلا در منزل هایشان نیستند، ان شاءالله به منزل هایشان برگردند. برای اینکه اینها نامه نوشتند برای مسئول دستگاه قضایی، او هم انشاءالله اقدام میکند. همانطوری که امروز باز من در بعضی از روزنامهها دیدیم که جناب آقای موسوی و همراهانشان از اغتشاش گران کاملا تبری کردند، این هم که شده است.
مقام معظم رهبری دیگر از این دوستانهتر و مهربانانهتر میتوانست رفتار کند؟!
مقام معظم رهبری هم سه چهار تا کار کردند، با واسطه یا بی واسطه؛ آن دیداری که با اعضای محترم ستادهای این چهار نامزد داشتند، این یک دیداری دوستانه و تفاهمی مهربانانه بود، فرمایشات این آقایان را گوش کردند، خودشان هم فرمایشاتی فرمودند، ولی این می تواند آن اختلاف دوم را حل کند.
اگر خدای ناکرده ما گرفتار اختلاف سوم باشیم، این با دیدار رهبری حل نمیشود، این فقط سجده میخواهد و ناله و توبه؛ ولی این بزرگوار )رهبر انقلاب)کار خودش را کرده است، یعنی کاملا فرمایشات آن آقایان را شنید، اعضای محترم ستاد آقای موسوی آن آقایان بزرگوار دیگر، این چهار نامزد محترم، فرمایشات آنها را شنید و بعد سخنرانی کرد، دیگر از این دوستانه تر مهربانانه تر؟! شما شخص اول مملکت را ببینید، تمام فرمایشات این آقایان را شنید. برادری معنایش همین است دیگر. دستور اکید هم به شورای نگهبان داده تا شورای نگهبان حرف های آنها را گوش دهد.
اگر شما جای شواری نگهبان بودید چه کار میکردید؟
ولی ما یک پرانتزی باید اینجا باز کنیم و آن این است که نه ما علم غیب داریم و نه خیلی ها؛ با گلایه و شواهد اگر خود شما هم به جای شورای نگهبان بودید، چه کار می کردید؟ شما می فرمایید که مثلا در فلان صندوق اختلاف شده است، بسیار خب؛ مدرکی دارید؟ نه! این را عزیزان من، خواهران من، مادران من، خوب گوش دهید، آن کسی که علم غیب دارد برابر علم غیب عمل نمی کند، او پیامبر است. دنیا دار آزادی است، اگر دنیا برابر علم غیب عمل می شد کسی به کمال نمی رسید. کمال در این است که شخص بتواند به این راه برود و نرود.
در دو آیه قرآن به صراحه خدا به پیامبر فرمود که مردم هر کاری می کنند، هم من می دانم و هم تو را آگاه می کنم. قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُون (سوره توبه 105 ) ما معتقدیم پیامبر و امام همه اعمال ما را می بینند، برای اینکه باید در قیامت شهادت دهند. اما حضرت آمده صریحا اعلام کرده است، این کلمه انما مفید حصر است، فرمود: مردم، زنها، خواهران و برادران بدانید من فقط برابر قانون عمل می کنم. من میدانم برابر علم غیب چه کسی خلاف کرده است اما علم غیب منشاء فقه و حقوق نیست. انما اقضی بینکم بالأیمان و البینات این انما مفید حصر است. یعنی هر کسی که شاهد آورد من حکم می کنم، هرکسی قسم خورد من حکم می کنم، اما بنا بر این نیست که من به علم غیب عمل کنم.
لکن مردم، خواهران و برادران بدانید و این را به صراحت فرمود، فرمود که گر کسی شاهدی دروغ آورد، یا قسم دروغ ایراد کرد، آمد در محکمه و من حکم کردم که این مال مال اوست، مبادا بگوید من رفتم محکمه پیامبر از دست خود پیامبر گرفتم. این قطعة من النار است، این آتش است که دارد به خانه می برد. این را هم بدانید.
از این شفافتر؟!
ما یک اخلاق داریم که مکمل قانون است، یک اخلاق داریم متمم قانون است، یک اخلاق داریم ضامن اجرای قانون است، یک اخلاق داریم پشتوانه قانون است، هر نقصی که در قانون باشد اخلاق ترمیم می کند. بنابراین آنکه علم غیب دارد برابر علم غیب عمل نمیکند. ایشان (رهبر انقلاب) هم دستور دادند به شورای نگهبان؛ سخنگوی شورای نگهبان هم چندبار گفت که از خود نامزدهای محترم دعوت کردیم که در جلسه رسمی شورای نگهبان، نه آنهایی که مامور به انتخابات هستند، تشریف بیاورند. چون شورای نگهبان چند نفری از اعضای خود را برای انتخابات و رعایت(نظارت) انتخابات، انتخاب میکند. همه این آقایان که مسئولیت ندارند، چند نفر برای انتخابات، انتخاب می شوند. اما الان در جلسه رسمی از این نامزدهای محترم دعوت کردند، تشریف بیاورند و فرمایشاتشان را بگویند. از این شفاف تر؟!
ممکن است، خلاف بشود اما وقتی ندانند که کجا تقلب شده نه شورای نگهبان دستش باز است و نه اینها هیچ مدرکی قابل ارائه دارند. هرجا که مدرک است و هرجا که قانون است ارائه می کند.
بیگانه دنبال همین صحنه راه میافتد
مطلب بعدی که خواهش من این است، ما همانطور که خودمان چه در نماز جمعه و چه در غیر نماز جمعه حرفها را می گوییم، اما می گوییم که بنا برآنچه که برای نظام و قانون است، خواهش ما همین است که همین طور عمل شود. وگرنه بیگانه به دنبال همین صحنه راه میافتد. پس آن جلسهای که همه آقایان نامزدها جمع شدند و فرمودند اغتشاشات را ما محکوم می کنیم، این کار بسیار خوبی است.
الان ما در کمربند گلوله ایم
الان ما در کمربند گلوله ایم؛ کمربند گلوله یعنی کمربند مرگ. این شرق ما افغانستان است که آن طالبان بدتر از القاعده، القاعده بدتر از طالبان گلوله هایش به طرف ایران است. غرب که پشت سر هم، وقتی حرم امام ما )عسکریین) را بمبگذاری می کنند، به خود ما رحم می کنند؟! اینها هم گلوله هایشان به طرف ما است، اینها زیر گوش ما هستند، هم سربازان انگلیسی هستند و هم سربازان آمریکایی. شیوخ بیعقل خلیج فارس هم که این منطقه را حیات خلوت آمریکا قرار دادند، شما نگاه کنید که در کویت و ابوظبی و بحرین و منامه و مسقط اینها پایگاه نظامی دارند و دستشان هم روی ماشه است. اینها با چه کسی می جنگند؟ هیچ کسی در منطقه غیر از ایران است که دربرابر آمریکا و کشورهای دیگر اینها بایستد؟ برای یک وجب کویت اینها پایگاه نظامی درست کردند.
برادران افغانی وقتی سیاستمدار در می آیند، آدمهای باهوشی هم هستند، منتها متاسفانه بر اثر فلاکتهای سیاسی به این روز در آمده اند. یک روز مستحضرید همین افاغنه آمدند ایران را گرفتند. صورت هایشان را می بینید، اینها همان نژاد مغول و تاتار هستند. آن بزرگوار افغانی که بعد هم آمد در ایران تشکر کرد، این گفته که من باید افغانستان را معرفی کنم، برای اینکه افغانستان نه نفت دارد و نه گاز دارد و نه امامزاده دارد و نه عتبات دارد و نه کعبه دارد، هیچی ندارد، شما افغانستان را نمی شناسید. یک مدتی درباره افغانستان بحث کرد، بعد گفت که کویت چه کاره است، کویت را جک سیاسی زدند. وقتی چرخ ماشین آسیب می بیند، جکی می زنند که بالا بیاید، گفت کویت قابل ذکر نبود، جک سیاسی زدند و بالا آوردند که در برابر ایران بایستد و علیه ایران پایگاه درست کند.
خب این شیوخ بیعقل خلیج فارس قدم به قدم اینجا پایگاه درست کردند، یک دوست به حسب ظاهر داشتیم که آن هم ترکیه بود، ترکیه پایگاه اینجرلیک خود را که آماده است برای پرواز در اختیار این دو دشمن خون آشام ما قرار داد، یعنی آمریکا و اسرائیل. با آنها پیمان نظامی بسته است. اگر ترکیه با آنها پیمان اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بسته بود، ما مشکل نداشتیم. اما پیمان نظامی به بهانه ناتو بسته است. در همین پایگاه اینجرلیک ترکیه هواپیمای شکاری می تواند پرواز کند. و ماییم محصور به گلوله.
ما اول رای به قانون اساسی دادیم بعد نماینده
در چنین فضایی بهترین راه برای ما آرامش است. 14 میلیون، 14 میلیون است، کم نیست. خب اگر یک وقتی آنها یک رای بیشتری دادند به رای ما عمل کردند، یعنی به رای ما 14 میلیونی عمل کردند، چرا؟ برای اینکه ما که مثلا 14 میلیونیم و به این آقا رای دادیم ما دو رای دادیم یک رای به قانون اساسی دادیم، یک رای به نماینده، آن رایی که ما به قانون اساسی دادیم، رای به همه است. صددرصد است. یعنی همه ما گفتیم هر نامزدی که رای بیشتری آورد او نماینده ماست. این رای ماست دیگر.
یک رای فرعی هم دادیم. مثلا ما که میخواهیم این خانه را بسازیم، همه جمع شدیم که این خانه چند تا اتاق داشته باشیم. همه ما رای دادیم که این اتاق مثلا یک مطالعه داشته باشد، یک اتاق بزرگ و یک اتاق پذیرایی و خلاصه 6 اتاق داشته باشد. همه ما رای دادیم که این باید 6 اتاق داشته باشد بعد وقتی که در جزئیات اختلاف کردیم، مثلا بعضیها می گویند که آن اتاق بزرگتر باشد و آن یکی کوچکتر باشد، می گوییم هرچه که اکثریت گفتند به همان عمل می کنیم. خب اگر اکثریت گفتند که این اتاق باید فلان قدر باشد، ما چون قبلا رای دادیم که هرچه اکثریت گفت معتبر است، آن رای اصلی ماست. بنابراین باید به رای خودمان عمل کنیم. اگر خدای ناکرده تخلفی شد و مدرکی داشتیم ارائه می کنیم.
اگر بخواهند به خیابانها بکشند، کنترلش از دست شما خارج میشود
الان چند کار شده است یکی نشست نامزدهای محترم با شورای محترم نگهبان، یکی هم حتی مقام رهبری فرمودند اگر چنانچه احتیاج دارد به بازشماری بعضی از صندوق ها آنها بازشماری شود. اگر بخواهند به خیابان بکشند، آن دیگر کنترلش از دست شما خواهرها و برادرها خارج می شود. آن وقت همین حادثه پیش می آید، نه معلوم است که چه کسی زد، نه معلوم است که چرا زدند، نه معلوم است چه کسی را زدند.
بنابراین اگر چنانچه انشاءالله رحمان ما در آن اصل اول که اختلافات سه گانه است، خوب بررسی کنیم و این جوانب را هم درنظر بگیریم و همه این آقایان و همه علما و مسئولان شورش و اغتشاش را محکوم کردند، یک کاری نکنیم که حضور این مردم یا نظام خدای نکرده آسیب بینند. این دشمن اصلا آماده است، یک قدمی است که خدای نکرده یک آشوبی بشود و او استفاده کند.
http://rajanews.com/detail.asp?lang_id=&id=129454) )
ایشان در مورد جایگاه رهبری فرمودند: « ولایت و رهبری در رأس همه امور قرار دارد و در فلسفه و کلام نسبت به این موضوع توجه شده است. .. دشمنان بدانند اگر به فکر توطئههای خارجی هستند هشت سال موفق به چنین کاری نشدند و از سوی دیگر نیز اگر به فکر توطئههای داخلی هستند، در این زمینه نیز هیچ موفقیتی کسب نکرده و با شکست مواجه شدند. وی افزود: اگر دشمن به فکر فتنه، آشوب، اغتشاش و درگیری در داخل کشور است باید بداند که ملت ایران مقاوم بوده و در برابر هیچ فتنهای سر تسلیم فرود نمیآورد. امام جمعه قم گفت: دشمن باید این خیالهای باطل را از ذهن خود بیرون کند و بداند با شکستن چند شیشه اختلاف و درگیری و فتنه در ایران رخ نخواهد داد.( www.farsnews.com/newstext.php?nn=8807030505)
همچنین ایشان در تاریخ 28 خرداد 88 یعنی یک روز قبل از خطبههای تاریخی رهبر انقلاب در نماز جمعه، در دیدار با جمعی از اعضای انجمن اسلامی دانشگاه تهران به طور جدی به حمایت از مواضع حضرت آیتالله خامنهای پرداختند و خواستار احترام به قانون و رای مردم از سوی همه گروههای سیاسی شدند .که متن سخنان ایشان را می آوریم .
اقسام اختلاف و راهحل مقابله با آن
اختلاف سه قسم است؛ یک اختلاف قبل از علم است که نظریهپردازها، انظار و آرای علمی خود را طرح میکنند تا آنچه که حق است، روشن شود. این یک اختلاف محمود و ممدوحی است، مثل اختلاف دو کفه ترازو در برابر شاهین برای حفظ عدالت. اگر در یک کفهای وزن بگذارند و در کفهای دیگر موزون بگذارند، یعنی یک طرف سنگ بگذارند، یک طرف نان، اینها هماهنگ نباشند، همیشه این دو کفه با هم اختلاف دارند و این یک اختلاف مقدسی هم است، برای اینکه اگر وزن سنگینتر باشد میگوید من به همراه تو نمیآیم و اگر موزون سنگینتر باشد به وزن میگوید من به همراه تو نمیآیم،اگر هماهنگ بودیم و همسان و همتا بودیم، بالا می رویم باهم، پایین می آییم باهم.
این اختلاف دو کفه ترازو یک اختلاف مقدسی است برای برقراری عدل، مثل اختلاف یک نظریهپرداز با ناقد آن نظریه که هر دو در صدد رسیدن به یک نظریه علمی هستند. این قسم اول اختلاف است.
قسم دوم اختلاف در اثر اطلاع رسانی ها یا برداشتهای ناصواب یا مقدمات و موخرات و نتایج ناصواب است که با گفتگو و گفتمان و نزدیک شدن و جلسه تشکیل دادن و تفاهم کاملا قابل حل است.
اما قسم سوم اختلاف، به عنوان عذاب الهی است. آن اختلاف دیگر با تفاهم حل نمیشود. ذات اقدس اله در سوره مبارکه مائده دوبار دو مطلب و در سوره مبارکه انعام یک مطلب جامعی را بیان میکند، در سوره مبارکه مائده فرمود یهودیها در اثر بدرفتاری، بینشان عذاب اختلاف را ایجاد کردم و ألقَینا بَیَنهُمُ العَداَوةَ وَالبَغضَاء اِلى یَوم القِیامَة(سوره مائده، آیه 64) و مسیحی هایی که طرفدار مسیحیت ناب عیسوی نبودند، من بین اینها عذاب و اختلاف ایجاد کردم فَأَغْرَیْنا بَیْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ (سوره مائده، آیه 14) درباره یک عده اغرینا است، درباره عدهای دیگر القینا است و هر دو در سوره مبارکه مائده است. فرمود: این ملتی که حق را نپذیرفت، من اینها را به جان هم انداختم.
در سوره مبارکه انعام به عنوان یک اصلی جامع بیان کرد که اختصاصی به یهودی و مسیحی و زرتشتی و اینها ندارد. فرمود: هُوَ الْقَادِرُ عَلَى أَن یَبْعَثَ عَلَیْکُمْ عَذَابًا مِّن فَوْقِکُمْ أَوْ مِن تَحْتِ أَرْجُلِکُمْ أَوْ یَلْبِسَکُمْ شِیَعًا وَیُذِیقَ بَعْضَکُم بَأْسَ بَعْضٍ ( سوره انعام آیه 65) او قادر است در اثر بد رفتاری شما، عذابی از بالا به عنوان صاعقه، از پایین به عنوان زمین لرزه و یا عذاب اختلاف بین شما القا کند که به جان هم بیفتید أَوْ یَلْبِسَکُمْ شِیَعًا وَیُذِیقَ بَعْضَکُم بَأْسَ بَعْضٍ
بنابر این ما سه اختلاف داریم، یک اختلاف محمود و ممدوح و مقدس که اختلاف نظریهپردازها و ناقدان آن است، یک کسی یک کتابی نوشته یا کارگردانی کرده یا یک نظریهای ارائه کرده، یک عده نقد دارند؛ این یک کار خوبی است تا روشن شود.یک سلسله اختلافات هم سیاسی – اجتماعی است که با گله شروع میشود و با قهر ختم میشود. این با تفاهم و گفتگو کاملا قابل حل است.یک سری اختلافها هم بر اثر بدرفتاری و عذاب الهی است.
آن اختلافهای علمی را از مجرای علمی باید حل کرد، آن اختلافات اجتماعی را از راه عاطفه باید حل کرد، این اختلاف تقدیر را با ناله و ضجه و اصلاح بین خود و خدا و به کجا ما بدراهه رفتیم، بیراه رفتیم، راه کسی رابستیم راه خودمان را نرفتیم یا بی راهه رفتیم یا راه کسی را بستیم، خودمان را اصلاح کنیم.
هیچ مسلمانی حاضر نیست مال و ماشین مردم را بسوزاند، این حتما بیگانه است
این اصل اول که سه مطلب را به همراه داشت. اصل دوم آن است که این فرمایشات شما که مربوط به رنج دیدن دانشجویان در خوابگاه است، ما شنیدیم و کاملا منتقل کردیم و آنها هم متوجه شدند، اما ما باید بدانیم که وقتی کسی حرفی دارد، بیگانه در کار او دخالت نکند این فقط در بهشت است، در بهشت آدم یکسان و خالص است. اما اینجا همانهایی که بیگانه بودند؛ هیچ مسلمانی، نه طرفدار این آقا و نه طرفدار آن آقا، هرگز حاضر نیست که به خانه کسی آسیب برساند و مال کسی را بسوزاند، ماشین کسی را بسوزاند، این حتما بیگانه است. ما بخواهیم یک جایی داشته باشیم و حرفی داشته باشیم که اینها نباشند، این کار بسیار خوب است ولی اینها خواه و ناخواه خودشان را در این جمع داخل میکنند.
یک وقت است که انقلاب است، نظیر رهبری امام اینها را شستشو میکند، آن روزها ممکن بود چهارتا جوان حزب اللهی به سینما آسیب برسانند، اما هرگز سعی نمیکردند که به مال و ماشین مردم آسیب برسانند، بلکه سعی میکردند که هرگز آسیب نرسانند. آنکه لاتبق ی و لاتذر ( سوره مدثر آیه 28) بود و به همه آسیب می رساند، آن دیگر خط امام نبود. اما انقلاب امام، همه را شستشو کرد و مشخص شد که آنها چه کسی هستند و ملت کیست.خواه و ناخواه ما این دشواری و مشکل را در جامعه احساس می کنیم. این هم یک مطلب.
نامه ای هم که این آقایان برای مسئول دستگاه قضایی نوشتند، که امروز من در بعضی از روزنامهها خواندم. آنها هم اقدام می کنند. این عزیزانی که فعلا در منزل هایشان نیستند، ان شاءالله به منزل هایشان برگردند. برای اینکه اینها نامه نوشتند برای مسئول دستگاه قضایی، او هم انشاءالله اقدام میکند. همانطوری که امروز باز من در بعضی از روزنامهها دیدیم که جناب آقای موسوی و همراهانشان از اغتشاش گران کاملا تبری کردند، این هم که شده است.
مقام معظم رهبری دیگر از این دوستانهتر و مهربانانهتر میتوانست رفتار کند؟!
مقام معظم رهبری هم سه چهار تا کار کردند، با واسطه یا بی واسطه؛ آن دیداری که با اعضای محترم ستادهای این چهار نامزد داشتند، این یک دیداری دوستانه و تفاهمی مهربانانه بود، فرمایشات این آقایان را گوش کردند، خودشان هم فرمایشاتی فرمودند، ولی این می تواند آن اختلاف دوم را حل کند.
اگر خدای ناکرده ما گرفتار اختلاف سوم باشیم، این با دیدار رهبری حل نمیشود، این فقط سجده میخواهد و ناله و توبه؛ ولی این بزرگوار )رهبر انقلاب)کار خودش را کرده است، یعنی کاملا فرمایشات آن آقایان را شنید، اعضای محترم ستاد آقای موسوی آن آقایان بزرگوار دیگر، این چهار نامزد محترم، فرمایشات آنها را شنید و بعد سخنرانی کرد، دیگر از این دوستانه تر مهربانانه تر؟! شما شخص اول مملکت را ببینید، تمام فرمایشات این آقایان را شنید. برادری معنایش همین است دیگر. دستور اکید هم به شورای نگهبان داده تا شورای نگهبان حرف های آنها را گوش دهد.
اگر شما جای شواری نگهبان بودید چه کار میکردید؟
ولی ما یک پرانتزی باید اینجا باز کنیم و آن این است که نه ما علم غیب داریم و نه خیلی ها؛ با گلایه و شواهد اگر خود شما هم به جای شورای نگهبان بودید، چه کار می کردید؟ شما می فرمایید که مثلا در فلان صندوق اختلاف شده است، بسیار خب؛ مدرکی دارید؟ نه! این را عزیزان من، خواهران من، مادران من، خوب گوش دهید، آن کسی که علم غیب دارد برابر علم غیب عمل نمی کند، او پیامبر است. دنیا دار آزادی است، اگر دنیا برابر علم غیب عمل می شد کسی به کمال نمی رسید. کمال در این است که شخص بتواند به این راه برود و نرود.
در دو آیه قرآن به صراحه خدا به پیامبر فرمود که مردم هر کاری می کنند، هم من می دانم و هم تو را آگاه می کنم. قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُون (سوره توبه 105 ) ما معتقدیم پیامبر و امام همه اعمال ما را می بینند، برای اینکه باید در قیامت شهادت دهند. اما حضرت آمده صریحا اعلام کرده است، این کلمه انما مفید حصر است، فرمود: مردم، زنها، خواهران و برادران بدانید من فقط برابر قانون عمل می کنم. من میدانم برابر علم غیب چه کسی خلاف کرده است اما علم غیب منشاء فقه و حقوق نیست. انما اقضی بینکم بالأیمان و البینات این انما مفید حصر است. یعنی هر کسی که شاهد آورد من حکم می کنم، هرکسی قسم خورد من حکم می کنم، اما بنا بر این نیست که من به علم غیب عمل کنم.
لکن مردم، خواهران و برادران بدانید و این را به صراحت فرمود، فرمود که گر کسی شاهدی دروغ آورد، یا قسم دروغ ایراد کرد، آمد در محکمه و من حکم کردم که این مال مال اوست، مبادا بگوید من رفتم محکمه پیامبر از دست خود پیامبر گرفتم. این قطعة من النار است، این آتش است که دارد به خانه می برد. این را هم بدانید.
از این شفافتر؟!
ما یک اخلاق داریم که مکمل قانون است، یک اخلاق داریم متمم قانون است، یک اخلاق داریم ضامن اجرای قانون است، یک اخلاق داریم پشتوانه قانون است، هر نقصی که در قانون باشد اخلاق ترمیم می کند. بنابراین آنکه علم غیب دارد برابر علم غیب عمل نمیکند. ایشان (رهبر انقلاب) هم دستور دادند به شورای نگهبان؛ سخنگوی شورای نگهبان هم چندبار گفت که از خود نامزدهای محترم دعوت کردیم که در جلسه رسمی شورای نگهبان، نه آنهایی که مامور به انتخابات هستند، تشریف بیاورند. چون شورای نگهبان چند نفری از اعضای خود را برای انتخابات و رعایت(نظارت) انتخابات، انتخاب میکند. همه این آقایان که مسئولیت ندارند، چند نفر برای انتخابات، انتخاب می شوند. اما الان در جلسه رسمی از این نامزدهای محترم دعوت کردند، تشریف بیاورند و فرمایشاتشان را بگویند. از این شفاف تر؟!
ممکن است، خلاف بشود اما وقتی ندانند که کجا تقلب شده نه شورای نگهبان دستش باز است و نه اینها هیچ مدرکی قابل ارائه دارند. هرجا که مدرک است و هرجا که قانون است ارائه می کند.
بیگانه دنبال همین صحنه راه میافتد
مطلب بعدی که خواهش من این است، ما همانطور که خودمان چه در نماز جمعه و چه در غیر نماز جمعه حرفها را می گوییم، اما می گوییم که بنا برآنچه که برای نظام و قانون است، خواهش ما همین است که همین طور عمل شود. وگرنه بیگانه به دنبال همین صحنه راه میافتد. پس آن جلسهای که همه آقایان نامزدها جمع شدند و فرمودند اغتشاشات را ما محکوم می کنیم، این کار بسیار خوبی است.
الان ما در کمربند گلوله ایم
الان ما در کمربند گلوله ایم؛ کمربند گلوله یعنی کمربند مرگ. این شرق ما افغانستان است که آن طالبان بدتر از القاعده، القاعده بدتر از طالبان گلوله هایش به طرف ایران است. غرب که پشت سر هم، وقتی حرم امام ما )عسکریین) را بمبگذاری می کنند، به خود ما رحم می کنند؟! اینها هم گلوله هایشان به طرف ما است، اینها زیر گوش ما هستند، هم سربازان انگلیسی هستند و هم سربازان آمریکایی. شیوخ بیعقل خلیج فارس هم که این منطقه را حیات خلوت آمریکا قرار دادند، شما نگاه کنید که در کویت و ابوظبی و بحرین و منامه و مسقط اینها پایگاه نظامی دارند و دستشان هم روی ماشه است. اینها با چه کسی می جنگند؟ هیچ کسی در منطقه غیر از ایران است که دربرابر آمریکا و کشورهای دیگر اینها بایستد؟ برای یک وجب کویت اینها پایگاه نظامی درست کردند.
برادران افغانی وقتی سیاستمدار در می آیند، آدمهای باهوشی هم هستند، منتها متاسفانه بر اثر فلاکتهای سیاسی به این روز در آمده اند. یک روز مستحضرید همین افاغنه آمدند ایران را گرفتند. صورت هایشان را می بینید، اینها همان نژاد مغول و تاتار هستند. آن بزرگوار افغانی که بعد هم آمد در ایران تشکر کرد، این گفته که من باید افغانستان را معرفی کنم، برای اینکه افغانستان نه نفت دارد و نه گاز دارد و نه امامزاده دارد و نه عتبات دارد و نه کعبه دارد، هیچی ندارد، شما افغانستان را نمی شناسید. یک مدتی درباره افغانستان بحث کرد، بعد گفت که کویت چه کاره است، کویت را جک سیاسی زدند. وقتی چرخ ماشین آسیب می بیند، جکی می زنند که بالا بیاید، گفت کویت قابل ذکر نبود، جک سیاسی زدند و بالا آوردند که در برابر ایران بایستد و علیه ایران پایگاه درست کند.
خب این شیوخ بیعقل خلیج فارس قدم به قدم اینجا پایگاه درست کردند، یک دوست به حسب ظاهر داشتیم که آن هم ترکیه بود، ترکیه پایگاه اینجرلیک خود را که آماده است برای پرواز در اختیار این دو دشمن خون آشام ما قرار داد، یعنی آمریکا و اسرائیل. با آنها پیمان نظامی بسته است. اگر ترکیه با آنها پیمان اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بسته بود، ما مشکل نداشتیم. اما پیمان نظامی به بهانه ناتو بسته است. در همین پایگاه اینجرلیک ترکیه هواپیمای شکاری می تواند پرواز کند. و ماییم محصور به گلوله.
ما اول رای به قانون اساسی دادیم بعد نماینده
در چنین فضایی بهترین راه برای ما آرامش است. 14 میلیون، 14 میلیون است، کم نیست. خب اگر یک وقتی آنها یک رای بیشتری دادند به رای ما عمل کردند، یعنی به رای ما 14 میلیونی عمل کردند، چرا؟ برای اینکه ما که مثلا 14 میلیونیم و به این آقا رای دادیم ما دو رای دادیم یک رای به قانون اساسی دادیم، یک رای به نماینده، آن رایی که ما به قانون اساسی دادیم، رای به همه است. صددرصد است. یعنی همه ما گفتیم هر نامزدی که رای بیشتری آورد او نماینده ماست. این رای ماست دیگر.
یک رای فرعی هم دادیم. مثلا ما که میخواهیم این خانه را بسازیم، همه جمع شدیم که این خانه چند تا اتاق داشته باشیم. همه ما رای دادیم که این اتاق مثلا یک مطالعه داشته باشد، یک اتاق بزرگ و یک اتاق پذیرایی و خلاصه 6 اتاق داشته باشد. همه ما رای دادیم که این باید 6 اتاق داشته باشد بعد وقتی که در جزئیات اختلاف کردیم، مثلا بعضیها می گویند که آن اتاق بزرگتر باشد و آن یکی کوچکتر باشد، می گوییم هرچه که اکثریت گفتند به همان عمل می کنیم. خب اگر اکثریت گفتند که این اتاق باید فلان قدر باشد، ما چون قبلا رای دادیم که هرچه اکثریت گفت معتبر است، آن رای اصلی ماست. بنابراین باید به رای خودمان عمل کنیم. اگر خدای ناکرده تخلفی شد و مدرکی داشتیم ارائه می کنیم.
اگر بخواهند به خیابانها بکشند، کنترلش از دست شما خارج میشود
الان چند کار شده است یکی نشست نامزدهای محترم با شورای محترم نگهبان، یکی هم حتی مقام رهبری فرمودند اگر چنانچه احتیاج دارد به بازشماری بعضی از صندوق ها آنها بازشماری شود. اگر بخواهند به خیابان بکشند، آن دیگر کنترلش از دست شما خواهرها و برادرها خارج می شود. آن وقت همین حادثه پیش می آید، نه معلوم است که چه کسی زد، نه معلوم است که چرا زدند، نه معلوم است چه کسی را زدند.
بنابراین اگر چنانچه انشاءالله رحمان ما در آن اصل اول که اختلافات سه گانه است، خوب بررسی کنیم و این جوانب را هم درنظر بگیریم و همه این آقایان و همه علما و مسئولان شورش و اغتشاش را محکوم کردند، یک کاری نکنیم که حضور این مردم یا نظام خدای نکرده آسیب بینند. این دشمن اصلا آماده است، یک قدمی است که خدای نکرده یک آشوبی بشود و او استفاده کند.
http://rajanews.com/detail.asp?lang_id=&id=129454) )