طلسمات

خانه » همه » مذهبی » آیت الله منتظری و شرط اعلمیت ولی فقیه؟

آیت الله منتظری و شرط اعلمیت ولی فقیه؟


آیت الله منتظری و شرط اعلمیت ولی فقیه؟

۱۳۹۲/۰۴/۲۲


۴۹۳ بازدید

دوست عزیز دغدغه شما نسبت به شناخت صحیح و عالمانه موضوعات قابل تقدیر است درباره پاسخ به سوالی که پرسیده اید لازم است در دو بخش ارائه پاسخ نماییم :

۱ – آیت الله منتظری در سخنرانی که شما به آن اشاره فرمودید در باره اعلم بودن فقیه صحبت به میان می آورددر این زمینه آنچه لازم است بدانیم اینست که [کامل از کد۲۶۴۸۶]

دوست عزیز دغدغه شما نسبت به شناخت صحیح و عالمانه موضوعات قابل تقدیر است درباره پاسخ به سوالی که پرسیده اید لازم است در دو بخش ارائه پاسخ نماییم :

1 – آیت الله منتظری در سخنرانی که شما به آن اشاره فرمودید در باره اعلم بودن فقیه صحبت به میان می آورددر این زمینه آنچه لازم است بدانیم اینست که [کامل از کد26486]
مقصود از اعلم در بحث «ولایت فقیه»، اعلم در مرجعیت نیست. حضرت على(ع) مى فرماید: «ایها الناس ان احقّ الناس بهذالامر أقواهم علیه و أعلمهم بأمراللَّه فیه»؛ «اى مردم! بدانید که سزاوارترین مردم به این امر (حکومت و ولایت) کسى است که در این کار قوى تر و به امر خداوند در حوزه رهبرى جامعه آگاه تر باشد». بنابراین مقصود از اعلم تنها اعلم فقهى نیست؛ بلکه «اعلم فى هذالامر» است؛ یعنى، کسى که علاوه بر داشتن فقاهت، عدالت و تقوا، مدیر و مدبرتر باشد و به اوضاع کشور و جهان آگاهى کامل داشته باشد تا با ارائه دقیق شرایط به احکام الهى، بهتر بتواند احکام متناسب باشرایط موجود را کشف کند. دشمنان اسلام و ترفندهاى آنان را بشناسد و در وقت مناسب، بتواند تصمیم گیرى و به نحو شایسته اقدام کند. بنابراین مرجعى که در مسائل فقهى اعلم از ولى فقیه باشد، در مسائل حکومتى همتاى دیگر فقیهان است؛ چون «فقاهت» تنها یکى از شرایط رهبرى جامعه اسلامى است؛ نه تمام آن.براى آگاهى بیشتر ر.ک: جوادى آملى، ولایت فقیه، صص 392-399. از همین رو حتى مرجعى که در مسائل فقهى اعلم از ولى فقیه باشد، لازم در مسائل حکومتى تابع ولى فقیه باشد.

[این ایان کد انتخابی]
این شرط حتی به لحاظ قانونی نیز برای تصدی رهبری نظام جمهوری اسلامی لازم دانسته نشده است در واقع [انتخابی از کد26492] اصل یکصد و نهم قانون اساسى مصوّب 1358 یکى از شرایط رهبرى را «صلاحیت علمى… لازم براى افتا و مرجعیت» مقرر داشته بود. منظور از صلاحیت علمى همان فقاهت است. که همانگونه که مشاهده می شود اصل مرجعیت بالفعل هیچ گاه در قانون اساسى به عنوان شرط رهبرى ذکر نشده بود لیکن به دلیل برخى سوء برداشت ها و ابهاماتى که این قید به وجود مى آورد، در بازنگرى قانون اساسى، این قید حذف گردید بنابراین هر چند انتخاب مقام معظم رهبرى بر اساس قانون اساسى قبل از بازنگرى صورت پذیرفت؛ ولى عملى کاملاً قانونى و بر اساس معیارها و ضوابط مشخص شده در قانون اساسى بود؛ زیرا آنچه که اصول قانون اساسى (قبل از بازنگرى) بر آن دلالت داشت، صلاحیت و شأن مرجعیت است، نه مرجعیت بالفعل. در اصل پنجم نیز تعبیر «مرجعیت» نیامده بود: «در زمان غیبت ولى عصر(عج) در جمهورى اسلامى ایران، ولایت امر و امامت امت بر عهده فقیه عادل و باتقوا، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبّر است که اکثریت مردم او را به رهبرى شناخته و پذیرفته باشند». در این اصل تعبیر «مرجع» نیامده؛ بلکه تعبیر «فقیه عادل» آمده است. در اصل یکصد و نهم شرایط و صفات رهبر یا اعضاى شوراى رهبرى را ذکر مى کند که در آن هم تعبیر «صلاحیت علمى براى مرجعیت» را دارد. تنها جایى که شبهه مرجعیت بالفعل را به وجود مى آورد، اصل یکصد و هفتم قانون اساسى قبلى بود که در آن لفظ «مرجع» آمده بود. در زمان امام راحل(ره) اعضاى کمیسیون یکصد و هفت -که یکى از وظایفش تفسیر قانون اساسى در این گونه موارد است این موضوع را مورد بررسى قرار دادند که «منظور از مرجع چیست» و میزان و ملاک کدام اصل است؟ در نتیجه اکثریت اعضا معیار را «صلاحیت مرجعیت» دانستند، نه مرجع بالفعل. از این رو بعد از ارتحال امام راحل، با توجّه این مصوبه و نیز با استناد به نامه حضرت امام(ره) (مبنى بر عدم لزوم مرجعیت) انتخاب رهبرى صورت پذیرفت. ر.ک: گفت و گو با آیت الله سیدحسن طاهرى خرم آبادى، مقررات و عملکرد مجلس خبرگان، فصلنامه حکومت اسلامى، سال سوم، شماره دوم، تابستان 77، صص 133 – 131. البته براى بر طرف نمودن هر گونه شبهه اى بعد از اصلاح و بازنگرى قانون اساسى و حذف شرط مرجعیت، اعضاى مجلس خبرگان رهبرى، دوباره اقدام به رأى گیرى براى انتخاب آیت الله خامنه اى کردند؛ چنان که حجت الاسلام و المسلمین هاشمى رفسنجانى – از اعضاى مجلس خبرگان رهبرى در این زمینه مى گوید: «… براى انتخاب آیت الله خامنه اى دوباره رأى گیرى کردیم، اول بر اساس حکم امام موقتاً آیت الله خامنه اى را انتخاب کردیم. بعداً که قانون اساس قانون اساسى جدید، [که بار دوم ] اساسى اصلاح شد، بر بیشتر از بار اول رأى آورد… و بر اساس قانون اساسى دوباره رأى گیرى کردیم… جدید، به صورت دائمى گفت و گو با هاشمى رفسنجانى، روزنامه کیهان (دوشنبه 20/11/1382). انتخاب شدند».[پایان کد انتخابی]
2 – در باب مرجعیت رهبر معظم انقلاب اسلامی فارغ از شرایط رهبری مندرج در قانون اساسی و با توجه به رد مرجعیت معظم له از سوی شخصی همچون آیت الله منتظری باید بگوییم اولا همانگونه که در رساله مراجع محترم آمده است و شما نیز اشاره فرمودید یکی از ادله اثبات مرجعیت و اعلمیت فردی اینست که دو نفر عالم عادل که می توانند مجتهد و اعلم بودن را تشخیص دهند مجتهد بودن یا اعلم بودن کسی را تصدیق نمایند به شرط آن که دو نفر عالم عادل دیگر با گفته آنان مخالفت ننمایند اما در صورت اینکه سایر شرایط شهادت نیز صحیح بوده و واقعا دو نفر بامرجعیت رهبر معظم انقلاب اسلامی مخالفت کرده باشند (که در اینجا فقط یک نفر مخالفت کرده و نه دو نفر )نهایتا بحث تعارض شهادات پیش می آید که طبق قاعده ای فقهی و حقوقی در صورت تعارض دو شهادت هر دو شهادت باطل می شود و به آنها عمل نمی کنیم و به راههای دیگر مراجعه می نماییم که در مورد مذکور لازم است به سومین راه شناخت مرجعیت واعلمیت مراجعه نماییم که در رساله ها به این ترتیب مذکور می باشد :

سوم : آن که عده ای از اهل علم که می توانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند و از گفته آنان اطمینان پیدا می شود مجتهد بودن یا اعلم بودن کسی را تصدیق کنند . بنابر این در صورت از بین رفتن ارزش شهادت های دو نفر عالم عادل به این راه مراجعه می کنیم و با مراجعه به این راه متوجه خواهیم شد که عده فراوانی از اهل علم که توانایی تشخیص مرجع و اعلم را دارند مرجعیت رهبر معظم انقلاب اسلامی را تصدیق نموده اند که اسامی برخی از آنها در کتاب هایی همچون کتاب مرجعیت حضرت آیت الله العظمی خامنه ای ( مد ظله العالی ) از دیدگاه فقها و بزرگان ، تهیه و تنظیم جمعی از روحانیون و فضلای حوزه علمیه قم ، دفتر تبلیغات اسلامی ، 1373 و حکایت نامه سلاله زهرا سلام الله علیها ، حسن صدری مازندرانی ، قم : مشهور ، 1381 ذکر شده است و بنده نیز برخی تاییدات علما و اهل علم در زمینه مرجعیت حضرت آیت الله خامنه ای را از منابع مختلف در اینجا خدمت شما ارائه می نمایم که مهمتری آن بیانیه ای می باشد که پس از ارتحال آیت الله العظمی اراکی که تنها مرجع باقی مانده از مراجع گذشته بودند از سوی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم صادر و در آن افرادی که صلاحیت برخی از علما از جمله مقام معظم رهبری برای مرجعیت جهان تشیع مورد تایید قرار گرفت که با توجه به حضور مرجع شناسی همچون آیت الله مشکینی در این جمع این گواهی به تنهایی برای مرجعیت معظم له کفایت می کند که در ادامه ابتدا بیانیه جامعه مدرسین مبنی بر مرجعیت معظم له ذکر می گردد سپس گواهی های مختلف علما مبنی بر اجتهاد ایشان که زمینه رهبری ایشان و مرجعیت بالقوه ایشان می باشد :

بیانیه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع‌ مرجعیت‌ از اعظم‌ مسائلی‌ است‌ که‌ نمی‌تواند از مصالح‌ مسلمین‌ و استقلال‌ و عظمت‌ آنان‌ جدا و منفک‌ باشد و یا بدون‌ توجه‌ به‌ دسیسه‌ها و توطئه‌های‌ کفر و استکبار بر ضد اسلام‌ مورد بررسی‌ و امعان‌ نظر قرار گیرد.

لذا جامعه‌ مدرسین‌ حوزه‌ علمیه‌ قم‌ در جلسات‌ متعدد این‌ موضوع‌ را مورد بحث‌ و تبادل‌ نظر قرار داد تا اینکه‌ در جلسه‌ مورخ‌ جمعه‌ 11/9/73 به‌ این‌ نتیجه‌ رسید که‌ حضرات‌ آیات‌ آقایانی‌ که‌ ذیلاً نامشان‌ یاد می‌شود واجد شرایط‌ مرجعیت‌ می‌باشند و تقلید از هر کدام‌ آنان‌ جایز است‌. والله‌ العالم‌.

1ـ حضرت‌ آیت‌الله‌ حاج‌ شیخ‌ محمد فاضل‌ لنکرانی‌

2ـ حضرت‌ آیت‌الله‌ حاج‌ شیخ‌ محمد تقی‌ بهجت‌

3ـ حضرت‌ آیت‌الله‌ حاج‌ سیدعلی‌ خامنه‌ای‌ (مقام‌ معظم‌ رهبری‌)

4ـ حضرت‌ آیت‌الله‌ حاج‌ شیخ‌ حسین‌ وحید خراسانی‌

5ـ حضرت‌ آیت‌الله‌ حاج‌ شیخ‌ جواد تبریزی‌

6ـ حضرت‌ آیت‌الله‌ حاج‌ سید موسی‌ شبیری‌ زنجانی‌

7ـ حضرت‌ آیت‌الله‌ حاج‌ شیخ‌ ناصر مکارم‌ شیرازی‌

دامت‌ برکاتهم‌.

جامعه مدرسین حوزه علیمه قم

آیت ا… مشکینی (ره):

حضرت مستطاب آیه الله حاج سید علی خامنه ای – مدظله العالی- واجد مقام فقاهت و اجتهاد و قدرت استنباط احکام شرعیه، و لیاقت تصدی مقام معظم رهبری می باشد.

-آیت الله فاضل لنکرانی (ره) : در مورد مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای دامت برکاته اشعار می دارد که مقام شامخ علمی و اجتهاد و فقاهت معظم له جای هیچگونه تردیدی نیست . اینجانب با توجه به سابقه آشنایی دیرین با ایشان و اطلاع از مراتب تحصیلی اذعان به اجتهاد وی دارم .. تصریح امام عظیم الشان در موارد متعدده به صلاحیت و شایستگی رهبری حضرت آیت الله خامنه ای، دلیل عمده بر مقام اجتهاد معظم له می باشد (کتاب مرجعیت ص 72)

بنده بعنوان کسی که هم عضو مجلس خبر گان هستم و هم اینکه آشنایی با آیت الله خامنه ای دارم عرض می کنم که ایشان اهل نظر و اهل اجتهاد هستند. بیست سال پیش وقتی در مشهد در مسجد گوهر شاد با ایشان بر خورد کردم آن موقع ایشان از مدرسین محترم مشهد بودند پرسیدم چه چیز تدریس می کنید فرمودند: مکاسب. مکاسب از مهم ترین و مشکل ترین کتب علمی ماست. به نظر من ایشان یک فقیه و یک مجتهد است. کسی که در جهان سیاست استادی چون امام امت داشته است و خودش نیز دارای استعداد سرشار است چنین فردی دارای مقامات بلند از درک سیاسی است. دوران هشت ساله ریاست جمهوری ایشان یک شاهد قوی بر این مطلب است. سفر هایی که ایشان به کشورهای خارج داشته اندبه عنوان یک سیاستمدار در صحنه های سیاسی جهان درخشیده است. ( روزنامه رسالت 22/3/68)

– حضرت آیت الله مهدوی کنی : این الهامی بود از الهامات الهی و هدایتی بود از هدایت معنوی روح حضرت امام رضوان الله علیه که هنوز این ملت را رها نکرده و این رحمتی بود از طرف خداوند که در کوران این مصیبت جانکاه ، با تعیین آیت الله خامنه ای که از یاران صدیق امام و از یاران خوشنام و خوش سابقه بوده و مجتهد و عادل است، به عنوان رهبری نظام جمهوری اسلامی ایران، آرامشی توام با اعتماد و اطمینان بر کشور و امت فداکار حاکم گردید. (روزنامه رسالت، 23/3/68)

– آیت الله امینی : حضرت آیت الله خامنه ای دامت برکاته در فقاهت و اجتهاد، به مرتبه ای است که برای تصدی مقام ولایت و رهبری، صلاحیت کامل دارد. (درر الفوائد فی اجوبه القائد، ص 19)

-آیت الله جوادی آملی : اجتهاد و عدالت آیت الله جناب آقای حاج سید علی خامنه ای دامت برکاته مورد تایید می باشد. لازم است امت اسلامی ایدهم الله در تقویت رهبری معظم له در بذل نفس و نفیس در هیچگونه نثار و ایثار دریغ نفرمایند. (کتاب مرجعیت ص 74)

– آیت الله مومن: هنگام رای گیری در مجلس خبرگان برای رهبری حضرت آیت الله خامنه ای دامت برکاته اجتهاد معظم له با قیام بینه شرعیه نزد این جانب ثابت بود ولی بعدا بواسطه حضور در جلسات مباحثه فقهی شخصا به اجتهاد ایشان پی بردم و اکنون شهادت می دهم که معظم له مجتهدی عادل و جامع الشرایط می باشد. (کتاب مرجعیت ص 75)

– آیت الله یزدی : حضرت آیت الله حاج سید علی خامنه ای رهبر انقلاب و جمهوری اسلامی ایران دام ظله الشریف فقیهی والامقام و مجتهدی عالی رتبه هستند که بر علوم موثر در استنباط تسلطی در حد بسیار بالا دارند زائد بر لغت و ادبیات و اصول و حدیث و تفسیر، حتی در رجال و درایه که در استحکام فتوی نقشی بسزا دارد ، خود استاد و عالمی هستند و در استنباط و رد فروع بر اصول و فتوی مبانی محکمی دارند و در مسائل مستحدث و جدید مورد نیاز جامعه اسلامی با اطلاعات وسیع و نظرات دقیق فتاوای جالبی دارند. همین مزایا و دیگر فضائل علمی و اخلاقی ایشان ملاک انتخاب فقهای محترم و مجتهد شناسان اعضای محترم مجلس خبرگان بوده است.(کتاب مرجعیت ص 76)

– آیت الله یوسف صانعی: اجتهاد حضرت آیت الله خامنه ای مد ظله العالی ثبوتا و اثباتا نیاز به نظر دادن نداشته و ندارد و نه تنها مجتهد مسلم می باشند، بلکه فقیه جامع الشرایط واجب الاتباع هستند، امید آنکه سایه اش بر سر مسلمین مستدام باشد ( مرجعیت، ص 73 )

به راستی با وجود این همه شهادت به مرجعیت معظم له توسط علمای بزرگی که تنها نام چند نمونه آن در بالا اشاره شد نمی تواند دلیلی قاطع برای مرجعیت حضرت آیت الله العظمی خامنه ای بوده باشد ؟ همانگونه که مشاهده می شود حتی شخصی همچون آیت الله صانعی که بعدها زوایایی با خط فکری امام خمینی و رهبر معظم انقلاب اسلامی پیدا می کنند در آن مقطع تاریخی به مرجعیت ایشان شهادت داده اند .

ثانیا حتی بدون مراجعه به شیوه سوم برای تشخیص مرجع اعلم با در نظر گرفتن شهادتهای فراوان فوق متوجه می شویم که شهادت ایشان که تنها یک نفر می باشد به فرض صحت سایر شهادت نمی تواند در برابر شهادتهای دهها عالم اهل تشخیص دیگر مقاومتی نماید فلذا بدون اینکه بگوییم شهادت دو طرف بی اعتبار بوده و به راه سوم مراجعه کنیم شهادتی را می پذیریم که تعداد شاهدان آن بیشتر باشد که در این جا تعداد شاهدان بر مرجعیت مقام معظم رهبری از تعداد شاهدان بر عدم مرجعیت ایشان که یک نفر می باشد بیشتر بوده فلذا شهادت بر مرجعیت مقدم می باشد .

ثالثا درس خارج مقام معظم رهبری که در آن بسیاری از فضلا شرکت میکردند و همگی به وزانت علمی آن شهادت میدهند، دلیل بر بُنیه علمی نیرومند و ملکه اجتهاد ایشان است و این توان علمی مسلما زمینه سابق بر رهبری و حتی سابق بر ریاست جمهوری ایشان دارد، نه این که ایشان پس از رهبری درس خوانده و به این مرتبه از دانش رسیده باشند. (ر.ک: زندگینامه مقام معظم رهبری، مؤسسه فرهنگی قدر ولایت، چاپ ششم، 1379).

رابعا یکی از شرایط شهادت شاهد بنابر عقل و شرع نداشتن انگیزه ها و حب و بغض های شخصی و نفسانی می باشد در حالی که متاسفانه وجود چنین مواردی ارزش شهادت شخص مورد نظر شما را پایین آورده است چرا که آیت الله منتظری به دلیل اتفاقاتی که در دوران حیات حضرت امام خمینی پیش آمده و منجر به برکناری ایشان از قائم مقام رهبری شد و با توجه به نفوذی که عناصر منافق و لیبرال در بیت ایشان پیدا کرده بودند نوعی ناراحتی از نظام و انقلاب اسلامی و منتسبان به انقلاب اسلامی و تفکر امام خمینی پیدا کرده بودند که نتیجه آن تبدیل شدن ایشان به یکی از افرادی بود که به طور ثابت با سخنان و بیانیه های خود به شاد کردن دل دشمنان پرداخته و مکررا دشمنان از عنوان و سابقه ایشان سوء استفاده کرده و در راستای اهداف نامشروع خود بهره برداری های لازم را به عمل می آوردند که سخنرانی 13 رجب نیز یکی از این موارد بود به منظور اثبات این ادعای خود لازم است به پیامی که ایشان در اوایل انتخاب آیت الله خامنه ای به رهبری انقلاب اسلامی از سوی خبرگان خطاب به معظم له صادر و در آن این انتخاب را تبریک گفته بودند اشاره نماییم که در آن آمده است :

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب مستطاب حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج سید علی خامنه ای رهبر منتخب جمهوری اسلامی ایران دامت برکاته

پس از سلام و تحیت و تسلیت به مناسبت ضایعه جبران ناپذیر و مصیبت عظمای عالم اسلام ، ارتحال روح خدا ، پیشوای عالیقدر آزادگان و مستضعفان جهان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران قائد عظیم الشأن حضرت آیت الله العظمی امام خمینی ( قدس سره الشریف ) که به همه جهانیان درس فداکاری و مبارزه و قیام در برابر طاغوت ها و مستکبران را آموخت ، از خداوند قادر متعال مسئلت می نمایم جنابعالی را که فردی لایق و متعهد و دلسوز و در دوران مبارزات و انقلاب تجربه ها آموخته و همواره مورد حمایت رهبر بزرگ انقلاب بوده اید در انجام مسئولیت خطیر رهبری که مجلس خبرگان به جنابعالی محول نموده است یاری نماید تا إن شاء الله موفق شوید به کشور و به ملت مسلمان ایران که در راه تحقق اهداف و آرمان های انقلاب این همه گذشت و فداکاری از خود نشان داده و با همه وجود در صحنه انقلاب باقی است خدمات شایسته و سازنده ای انجام دهید و با حفظ سیاست نه شرقی و نه غربی در تقویت کشور و پیشبرد مبانی و موازین شرع مبین کوشش فرمایید و دشمنان خارجی و داخلی اسلام و کشور را از هر جهت ناامید و مأیوس نمائید.

إن شاء الله در مسائل مهمه و سرنوشت ساز مشورت با حضرات آیات عظام و علماء اعلام و شخصیت های متعهد و آگاه مورد توجه خواهد بود.

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

۲۳/۳/۱۳۶۸

حسینعلی منتظری

مقام معظم رهبری نیز در پاسخی از این پیام که موید رای و انتخاب خبرگان رهبری می باشد تشکر می کند .

همانگونه که مشاهده می فرمایید ایشان در سال 68 بدون در نظر گرفتن شرط مرجعیت برای ولی فقیه ضمن تمجید از شخصیت ایشان این انتخاب را تبریک گفته و در واقع این انتخاب را تایید می نمایند ولی در سال 76 با توجه به شرایط پس از انتخابات دوم خرداد و روی کار آمدن جریان اصلاح طلب سخن از لزوم مرجعیت و اعلمیت ولی فقیه می نمایند که نشان از تعارض دیدگاههای ایشان در آن سال و این سال دارد لذا سخن جدید ایشان حاکی از ناراحتی و دخالت حب و بغض شخصی و سوء استفاده از فضای به وجود آمده جدید می باشد فلذا شهادت ایشان به لحاظ فقهی و حقوقی و حتی عقلی فاقد اعتبار می باشد .

دوست عزیز در پایان ضمن آرزوی موفقیت شما امیدوارم که پاسخ مطلوب خود را در یافت کرده باشید در غیر این صورت باز هم برا ی دریافت پاسخ های بیشتر و دقیق تر می توانید پرسشهای خود را با این مرکز در میان بگذارید تا بتوانیم در حد وسع و توان در عرصه خدمت رسانی و افزایش اطلاعات شما موثر باشیم .

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد