ابعاد اعتدالگرایی در جمهوری اسلامی؟
۱۳۹۲/۰۵/۰۸
–
۱۶۹ بازدید
انقلاب اسلامی بر مبنای اصول و اعتقادات اسلامی شکل گرفت، به پیروزی رسید و نظام جمهوری اسلامی را جایگزین نظام پوسیده پادشاهی کرد. در گفتمان انقلاب اسلامی به تبع سرچشمه ی آن یعنی دین مبین اسلام ترکیبی متعادل از همه آرمان هایی که برای سعادت دنیا و آخرت انسان لازم است وجود دارد.
همچنین ایشان میفرماید: «محیط اسلامی، محیط رحمت، اعتدال، حاکمیت معنویت و تقوا است که خود معنویت و تقوا یعنی آغوش باز برای همه عواطف انسانی وهمه احساسات صحیح بشری، هم زیستی، آسایش معنوی انسان ها و آرامش دلها» (بیانات به مناسبت روز پرستار 19/6/76)
ایشان ضمن اشاره به عدل به عنوان پایه سوم ایمان، ایجاد اعتدال را ناشی از دوری از افراط و تفریط و به کار گرفتن خرد وعقل دانسته اند (بیانات در دیدار اعضای هیئت دولت 20/8/83 و8/6/84)رهبری معظم انقلاب در دیدار با رؤسای سه قوه، مسئولان و مدیران بخش های مختلف نظام (در تاریخ 19/6/87 )از این که بعضی با نام عقلانیت و اعتدال و با نام پرهیز از جنگ در عرصه های بینالمللی میخواهند از مبانی و اصول انقلاب کم کنند و انتقاد نموده، میفرمایند این امر نشانه بیصبری و خسته شدن است ما حق نداریم از شعارهای انقلاب و شعارهای اسلام عقب نشینی کنیم. پایبندی به شعارهای انقلاب و ایستادگی در مقابل دشمن باعث پیشرفت همه جانبه ما گردیده است.
*روند اعتدال گرایی در انقلاب اسلامی تا به امروز چگونه بوده است؟
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اعتدال را در اصول خود به نمایش گذارده است، اما در عرصه عمل گاه افراط و تفریطهایی توسط دولت مردان مشاهده شده است. به عنوان مثال دولت بعد از جنگ با طرح اقتصاد به عنوان هدف اصلی و بهرهگیری از برخی از روشهای مرسوم توسعه در جهان، باعث گرایش به ثروت به عنوان یک ارزش و در نتیجه گسترش گرایشهای تجملی در جامعه گردید. دولت اصلاحات، نیز با تاکید غیرلازم بر توسعه ی سیاسی، زمینه برخی حرکت های گریز از مرکز و ضد انقلابی در جامعه که نمونه ی آن را در تیرماه 1378 شاهد بودیم را فراهم کرد. دولت عدالت محور، نیز با تاکید بیشتر وتوزیع به جای تولید در اقتصاد بر عدم همکاری کامل با قوه مقننه و مهمتر از همه برخی بیتوجهی ها به سخنرانی های مقام معظم رهبری از اعتدال دور شد.
علیرغم همه اینها انقلاب اسلامی توانسته است تاکنون به موفقیت های بزرگ وگسترده ای در صحنههای داخلی و بینالمللی نائل آید که بدون شک اگر برخی از افراط و تفریطها نبود این موفقیت ها بسیار بیشتر میبود.
* مرز اعتدال و افراط و تفریط و تساهل و وادادگی چیست و چگونه تعریف می شود؟
آنچه در زمینه بحث اعتدال مهم است این است که بر حسب شرایط میتوانیم دست به مانور بزنیم و انعطاف داشته باشیم. البته بر اساس اصول تفکر اسلامی که انقلاب ما برآمده از آن است و مشروط بر آن که از اهداف عالی نظام مانند استقلال، مقاومت در برابر نظام سلطه، فراهم کردن زمینه های پیشرفت همه جانبه و غیره … کوتاه نیاییم. به عبارت دیگر هرگز نباید اهداف عالی خود را فراموش کنیم و نباید از طریق تساهل، ورود نخبگان ناسازگار با اصول انقلاب به درون نظام و دست کم گرفتن تلاشهای دشمنان برای رخنه، نظام را تضعیف کنیم. فراموش نکنیم که یکی از مهمترین عوامل استحکام یک نظام حفظ وحدت در میان دولت مردان یا نخبگان در قدرت است. امروزه بیگانگان برای پیشبردن اهداف خود جنگ رسانه ای وحشیانه ای را به کار میگیرند. اما تجربه نشان داده است که بیتوجهی به آنها و در مقابل، برنامهریزی و بکارگیری امکانات عظیم داخلی و بینالمللی ما توانسته است و میتواند پرتگاه های هولناکی برای آنها بیافریند و آنان را به سمت پذیرش واقعیات سوق دهد.
جمهوری اسلامی ایران کشوری وسیع با جغرافیا و موقعیتی بسیار راهبردی، دارای منابع بسیار فراوان طبیعی، معدنی و نیروی انسانی ماهر و کارآمد و نظامی برآمده از یک انقلاب مقدس و رهبری بی نظیر و وحدت بخش، قادر است در مقابل تلاش های بیگانگان به خوبی بایستد و جامعه ی پیشرفته و الگو را در مقابل دید جهانیان قرار دهد.
* تجلی اعتدال گرایی در حوزه های مختلف سیاست ، فرهنگ و اقتصاد چیست؟
اعتدال گرایی در حوزه های مختلف می تواند نمود یابد: تحکیم توجه به قانون و رعایت آن و جلوگیری از قانون شکنی هرچند قانون شکنی کوچک باشد، یکی از مهم ترین موارد اعتدال گرایی است. با اجرای قاطع قانون می توان از بسیاری از گژروی های اجتماعی در زمینه های فرهنگ، سیاست و اقتصاد جلوگیری کرد. در سیاست بین المللی نیز باید از لزوم اجرای عدالت در صحنه ی بین المللی دفاع و امکانات خود را در این زمینه به کار گرفت.
ترویج فرهنگ قانون پذیری و ترویج ارزشهای اجتماعی از طریق نهادهای جامعه پذیری که از خانواده و گروه های هم بازی و مدرسه در کودکی و نوجوانی آغاز شده و سپس با رسانه ها، کتاب ها و آموزش عالی تعقیب می شود، باعث ایجاد روحیه اعتدال در سطح ملی گردیده و نظام را برای دستیابی به اهداف عالیه ی خود کمک می کند.
در اقتصاد، قاعدتاً تولیدی کردن اقتصاد (ایجاد شرایط لازم برای تضمین سود شرکتها تولیدی)، مردمی کردن اقتصاد (فراهم کردن زمینههای مشارکت اندوختههای همگان در تولید)، عدالت در تولید و توزیع، بهرگیری از آمایش سرزمین در تولید، کم شدن فاصله ی طبقاتی و غیره و…به معنی روی آوری به اعتدال میباشد.
در فرهنگ، انجام اقدامات لازم برای واکسینه کردن جامعه در مقابل فرهنگ وارداتی غرب از طریق برنامهریزیهای زماندار، از جمله جدی گرفتن عرصه هنر و معرفی الگوهای رفتاری مورد نیاز نسل های جدید و نقد جدی شخصیت و روش زندگی تعدادی از بازیگران داخلی این عرصه، که نقش منفی در انتقال فرهنگ خودی بازی میکنند، نقد دائمی روشها و الگوهای زندگی غربی در رسانهها میباشد.
(منبع: دکتر «مصطفی ملکوتیان» عضو هیئت علمی و استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، سایت بصیرت، تهیه و تنظیم :سید محمد مشکوة الممالک،دوشنبه 07 مرداد 1392 )