پرسش:
چه نتایج و ابعادی از داستان مباهله به دست میآید و تأثیر آن بر جامعه و مردم چگونه باید باشد و چه درسی از این واقعه مفهوم میگردد؟
پاسخ:
مباهله، آفتابی هم چون غدیر بود که روزی طلوع کرد و برای همیشه چراغ راه شیعه در طول تاریخ شد. پس از نپذیرفتن مباهله از سوی مسیحیان نجران، دفتر مباهله هیچ گاه بسته نشد، بلکه اوراق پرافتخار آن فرا روی تاریخ گشوده ماند. با این که مباهلهای انجام نشد، ولی اعتقادی بلند به یادگار ماند که صاحبان آن اهلبیت علیهمالسلام بودند و استفاده از مفاهیم آن، درس فکری شیعه شد. در طول تاریخ، از یک سو، اهلبیت علیهمالسلام در مقاطع مختلف با ذکر این ماجرا و آیه مباهله، ناآگاهان مستضعف را هدایت و دشمنان مغرض را سرکوب کردند و از سوی دیگر، دشمنان در بین خود یا در مجالس عمومی و خصوصی به این فضیلت اهلبیت علیهمالسلام اقرار کردهاند.
در این جا به برخی آثار مباهله اشاره میشود:
1. حقانیت پیامبر اسلام.
یکی از مهمترین نتایج مباهله، اثبات حقانیت پیامبر است. اگر حضرت به حقانیت خود اطمینان و ایمان نداشت، هیچ گاه همراه عزیزترین افراد خانوادهاش به میدان مباهله نمیرفت. به همراه داشتن اهلبیت علیهمالسلام در این جریان بدان معناست که پیامبر به راستگویی خود اطمینان و یقین کامل داشت. از اینرو، با جرئتی خاص، عزیزترین و محبوبترین کسان خود را در معرض هلاک قرار داد. وجود اهلبیت علیهمالسلام در این جریان بزرگ، خود، دلیل محکمی بر اثبات حقانیت پیامبر است؛ چنان که اسقف اعظم نجرانیان نیز به این امر اشاره کرد.
وعده عذاب، نیز دلیل حقانیت آن حضرت است.
پیامبر به انجام گرفتن مباهله اهتمام میورزید و در عین حال به نجرانیان خبر داد که چنان چه با آن حضرت مباهله کنند، عذاب حقتعالی بر آنها نازل خواهد شد. اگر حضرت به حقیقت خویش یقین نداشت، هیچگاه اینگونه اصرار نمیکرد و اهتمام نمیورزید؛ و وعده نزول عذاب نمیداد.
میتوان گفت: که نجرانیان، هم حقیقت ادعای پیامبر را میدانستند، وگرنه از مباهله منصرف نمیگردیدند.
خودداری نجرانیان از مباهله با حضرت رسول صلیالله علیه و آله، نشان از اعتقاد آنان به پیامبری حضرت دارد. اگر نصارا به پیامبری حضرت محمد صلیالله علیه و آله یقین نداشتند، از مباهله کردن خودداری نمیورزیدند و هم دیگر را از مباهله باز نمیداشتند. اگر آنها به بر حق بودن پیامبر علم نداشتند، نباید از نفرین آن حضرت و معدودی از اهلبیت او میترسیدند و باید رتبه و مقام خویش را در میان قوم خود حفظ میکردند؛ چنانکه برای حفظ شأن و مقام خود جنگها کردند. پس به طور طبیعی نباید ذلت و خواری جزیه دادن را برای خود هموار و شکست مفتضحانه را با جان و دل اختیار میکردند.
2. اثبات فرزندی حسنین علیهماالسلام
جریان مباهله، بیانکننده این است که حسنین علیهماالسلام، فرزندان رسول خدا صلیالله علیه و آله بودهاند؛ زیرا حقتعالی در آیه مباهله، جمله «وَابنائنا» را ذکر کرده که به معنای «پسران ما» است و بر اساس نظر همه مسلمانان، هنگام نزول این آیه، پیامبر، پسری جز امام حسن علیهالسلام و امام حسین علیهالسلام نداشت. از اینرو، پیامبر نیز هنگامیکه آیه مباهله نازل شد و حضرت در مقام مباهله برآمد، فرمود: «پسران مان و پسران تان را بیاوریم» و آن گاه امام حسن علیهالسلام و امام حسین علیهالسلام را همراه خود در جریان مباهله شرکت داد. حضرت امام رضا علیهالسلام به همین آیه برای اثبات اینکه اهلبیت فرزندان پیامبر هستند استدلال میکند. (1)
3. اثبات فضیلت آل کسا علیهمالسلام
واقعه مباهله، این مطلب را اثبات کرد که امام علی علیهالسلام و حضرت فاطمه سلامالله علیها و امام حسن علیهالسلام و امام حسین علیهالسلام پس از پیامبر، نزد خدا، شریفترین آفریدهها و نزد رسول خدا صلیالله علیه و آله، عزیزترین مردم بودند؛ زیرا پیامبر به فرمان الهی همراه امام علی علیهالسلام و حضرت زهرا سلامالله علیها و امام حسن علیهالسلام و امام حسین علیهالسلام برای مباهله بیرون آمد همراه بردن آل کسا در جریان مباهله، به معنای آن است که آیه مباهله بر ثبوت فضیلت آل کسا دلالت دارد؛ این افراد که همراه حضرت به مباهله رفتند، پاکترین و برترین افراد از نظر کمالات انسانی بودند که برای این کار مهم برگزیده شدند و اگر افرادی برتر از آنان در جامعه اسلامی وجود داشت، آن حضرت با آنان برای مباهله میرفت.
4. اثبات برتری امام علی علیهالسلام
در آیه مباهله، واژه «وانفسنا» در حقیقت بر این دلالت دارد که امام علی علیهالسلام از همه پیامبران و اولیا و اصحاب رسول خدا صلیالله علیه و آله برتر است؛ چون در حدیث مباهله، به جز امام، کسی نبود که مشمول آن عبارت باشد. پیامبر خدا به نجرانیان فرمود: «بیایید فرزندان و زنان و جانمان را دعوت کنیم که در میدان مباهله حاضر شوند»، در حالی که از مردان به جز امام علی علیهالسلام، کسی را همراه نیاورد. پس امام علی علیهالسلام پس از پیامبر، از همه برتر است. امام رضا علیهالسلام ضمن استدلال به این آیه، برای برتری امام علی علیهالسلام میفرماید… این امتیازی است که کسی در آن پیشی نخواهد گرفت و فضیلتی است که بشری به آن نخواهد رسید، و شرافتی است که فردی به آن سبقت نگرفته است، زیرا پیامبر صلیالله علیه و آله، علی را چون نفس خود معرفی نمود. (2)
5 اثبات خلافت علی علیهالسلام.
از این آیه میتوان استفاده کرد که امام علی جانشین به حق رسول خداست، چون او به منزله نفس آن حضرت است و از نظر علم و دانش و معرفت نسبت به معرف اسلامی و کمالات انسانی و اخلاق، نزدیکترین فرد به رسول خدا بود و در بین مسلمین هیچ کس به مقام و مرتبه او نمیرسید و چنین فردی است که میتواند راه و مسیر رسول خدا را به خوبی ادامه دهد. امام رضا علیهالسلام در پرسش مأمون که دلیل برخلاف جدت حضرت علی علیهالسلام چیست؟ فرمود: آیه (انفسنا). (3)
تأثیر آیه بر جامعه، آگاهی آنان از حقانیت نبوت پیامبر و جایگاه رفیع اهلبیت و علی علیهالسلام، در پیشگاه خدا و رسول خداست و اینکه مردم وظیفه دارند که برای آگاهی از معارف اسلامی و احکامی دینی و آشنایی با قرآن، به ائمه و اهلبیت علیهالسلام، مراجعه نمایند و آنان را مرجع علمی خود قرار دهند و از رجوع به غیر آنان، پرهیز نمایند. (4)
پینوشتها:
1. ترجمه تفسیر المیزان، ج 3، ص 396-397.
2. همان، ص 396.
3. همان، ص 397.
4. رک تفسیر المیزان، ترجمه، ج 3، ص 394-409؛ ذیل آیه 61، سوره آلعمران؛ تفسیر نمونه، ج 2، ص 439-446؛ فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، جعفر سبحانی، ص 499-502؛ سفینه البحار، شیخ عباس قمی، ج 1، ص 111-112، کلمه بهل.