فرارو- هشتگ #فارس-گیت و #فایل_فارس در یک هفته گذشته یکی از مورد علاقهترین موضوعات مورد علاقه کاربران ایرانی در فضای مجازی بوده است. این هشتگ به مجموعه اخباری اشاره دارد که پس از هک خبرگزاری فارس در چهارم آذر ماه، در شبکههای اجتماعی منتشر شده است.
به گزارش فرارو، بعد از آنکه در ۴ آذر ماه گروه هکری «بلکریوارد» از هک کردن وبسایت و سامانه داخلی خبرگزاری فارس خبر داد، به شکل روزانه بخشهایی از بولتن منتسب به افراد یا بخش (بخشهایی) از کارمندان خبرگزاری فارس در رسانهها و شبکههای مجازی منتشر میشود. در همان ابتدا «بلکریوارد»، اعلام کرد که ۲۵۰ ترابایت دیتا از تمام سرورها و کامپیوترهای این رسانه را حذف کرده است، اما همانگونه که انتظار میرفت، مدیران این خبرگزاری این موضوع را تکذیب و محتوای هک شده را کم ارزش قلمداد کردند. این خبرگزاری مدعی شد که گروه بلک ریوارد، تنها اطلاعات روز جمعه این خبرگزاری را حذف کرده است.
بولتنهای دردسرساز
با وجود کم اهمیت انگاری اولیه مدیران ارشد خبرگزاری فارس نسبت به اقدام هکری علیه آنها، انتشار بولتنهای البته برخی معتقدند بیشتر جزوات هستند- منتسب به این خبرگزاری و مانور شبکههای فارسیزبان خارج از مرزهای ایران، بر روی آنها، موجب جدیتر شدن هر چه بیشتر داستان شد. پس از بازنشر گسترده بولتنهای فارس، نهایتا این خبرگزاری در چهارشنبه (۹ آذر) صحت این اسناد را تایید کرد، اما در توضیج آن نوشت: «بولتنهای خارج شده از سیستم تنها «رصد شنیدههای محافل رسانهای، شایعات فضای مجازی و ادعاهای رسانههای بیگانه» بوده است و اهمیت خاصی ندارد.»
همچنین، مدیران این خبرگزاری در اطلاعیه روز چهارشنبه خود اعلام کردند پس از هک این خبرگزاری، فعالیت سایت آن به مدت یکونیم روز برای «کشف منشا آلودگی» متوقف کرده، ولی «بعضی سرویسها مثل سیستم کامنتگذاری تا ارتقای امنیت شبکه موقتا غیرفعال شده است.»
پس از اطلاعیه این خبرگزاری همچنان واکنشهای گسترده به آن ادامه داشت. افراد و رسانههای مختلفی نسبت به این بولتنها موضعگیری کردند. در این میان خبرگزاری رسمی، مهمترین رسانهای بود که به این موضوع پرداخت و نوشت: «در پی انتشار جزواتی با عنوان «بولتن تهیه شده توسط یک رسانه برای فرمانده کل سپاه در فضای مجازی»، یک منبع مطلع در سپاه به این خبرگزاری گفت: این ادعا که فرمانده کل سپاه برخی اخبار را از طریق بولتن تهیه شده توسط یکی از مسئولان یک رسانه دریافت میکند غیرواقعی و کذب است. فرمانده سپاه، فرمانده ارشد یکی از مهمترین ارکان نیروهای مسلح است که در آن علاوه بر یگانهای رزمی، یگانهای اطلاعاتی و حفاظتی پیشرفتهای قرار دارند و بالاترین دسترسی به اطلاعات لازم از طریق آنها و همچنین از طریق جلسات سطح کلان و طبقهبندی شده نظام وجود دارد؛ لذا اینکه ادعا شود خبرنگار یا یکی از مسئولان یک خبرگزاری مسئول تهیه بولتن اخبار محرمانه برای فرمانده کل سپاه شده است، مضحک است. یکی از نشانههای مضحک بودن این ادعاها در فضای مجازی آنجاست که اخبار و نقل قولهای جعلی از خود فرمانده کل سپاه هم برای فرمانده کل سپاه در آن گنجانده شده است! یعنی فرمانده کل سپاه برای آنکه بداند خودش چه گفته یا چه اقدامی کرده تولید بولتن سفارش میدهد؟»
رسیدن سرنخها به عباس توانگر (قائم مقام خبرگزاری فارس)
علیرغم اطلاعیه فارس و شفافسازی تسنیم، جدی شدن بحث بولتنها و محتواهای حساس آنها، ورود فعالان سیاسی اصولگرا با ارجاع دادن داستان به قائم مقام خبرگزاری فارس را در پی داشت. در ابتدای امر، یاسر جبرائیلی، رییس مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی اجرای سیاستهای کلی نظام در صفحه توییتر خود نسبت به موضوع واکنش نشان داد و نوشت: «سال گذشته به آقای (عباس درویش) توانگر (قائممقام خبرگزاری فارس) پیام دادم مطالبی که درباره حقیر منتشر میکنید، کذب است. گفت سند دارم. گفتم پس من موضع علنی میگیرم شما سندت را منتشر کن! موضع گرفتم، اما از سند او خبری نشد. این، همان بولتنی است که این ایام به نام بولتن خبرگزاری فارس افشاگری شده است! مطالبش هیچ اعتباری ندارد.»
عباس توانگر (قائم مقام خبرگزاری فارس)
در ادامه احسان صالحی که در حال حاضر عضو شورای اطلاعرسانی دولت است نیز در واکنشی به این بولتنها نوشت: «آتش بولتنهای کذایی از گور کسی بلند میشود که سالهاست از ملغمه راست و دروغ، بدون تحقیق سررسید پر و همانها را بولتن میکند. عجیب است که کسی هم او را گردن نمیگیرد. آیا باور کردنی است؟ چند سال قبل در واکنش به یکی از اخبار دروغش این روایت را برایش فرستادم که مومن هر چه باشد دروغگو نیست.»
در ادامه نیز جبرائیلی با اشاره مستقیم به نوشته احسان صالحی با تکمیل نوشته قبلی خود افزود: «این بولتن، یک بولتن خبری متعلق به یک فرد یا یک خبرگزاری نبود. یک سلاح کثیف سیاسی بود که راست و دروغهایش کاملا هدفمند طراحی میشد تا عناصر مطلوب یک جریان خاص تقویت و عناصر نامطلوبشان تضعیف شوند. برای وصول به این هدف، از نسبت دروغ دادن به «هیچ کس» ابایی نداشت.».
علاوه بر جبرائیلی و صالحی، عبدالله گنجی، مدیرمسئول روزنامه همشهری نیز در واکنشی مشابه توانگر را نشانه رفت. او در توئیتی نوشت: «به عنوان کسی که چندین سال عضو شورای سیاست گذاری فارس بودم اعلام میکنم یک بار نه بولتن دیدیم نه در جلسات شورای مذکور طرح شد. این کار را شخص خاصی انجام میدهد که از قضا در فارس هم کار میکرد. در تابستان ۹۹ خبری از بنده زده بود که صحت نداشت وقتی به مدیر فارس اعتراض کردم گفت ما در فارس نه بولتن داریم و نه من بولتن میخوانم. من به آن شخص اعتراض کردم که گفت برو تکذیب کن. اما منطق چیست؟ رسانه اخبار فرا رسانهای را از کجا میآورد و به چه کارش میآید؟ از سیستم امنیتی کشور میگیرد؟ سیستم امنیتی چنین ریسکی میکند؟ مثلا اطلاعات سپاه خبر را به یک نفر در فارس میدهد و او آن را برای فرمانده سپاه میفرستد؟ یعنی اط سپاه نمیتواند مستقیم به فرمانده سپاه خبر بدهد یا فرمانده نمیتواند از زیر مجموعه خود بگیرد؟ شهادت میدهم با هویت”خبرگزاری فارس”چنین چیزی نبود. هر موقع کسی هم اعتراضی به مدیر فارس کرد پاسخ شنید که ربطی به فارس ندارد. این حقیقت ماجراست. النجاه فی صدق الان آنچه به این بهانه منتشر میشود چگونه راست آزمایی میشود که مربوط به هک مذکور است؟ میتوان هرچیزی را به این بهانه قالب کرد کنتور هم ندارد.»
نواصولگرایانی که متوجه ماجرا نیستند و حقیقت را نمیدانند!
ترند شدن موضوع #فارس-گیت، علاوه بر چهرههای نزدیک به اصولگرایان، در میان چهرههای شاخص اصلاحطلب نیز کانون واکنشها را به سوی خود جلب کرد. در این زمینه عباس عبدی، نیز در رشته توئیتهایی، مواضع خود را نسیت به گاف بزرگ خبرگزاری فارس نشان داد. عبدی در چند رشته توئیت نوشت:
طبقه بندی اسناد بر اساس بالاترین طبقه بندی گزارههای آن است. اگر در سندی صد گزاره آشکار و ده گزاره محرمانه و یکی هم سری باشد، طبقه بندی کل سند، سری خواهد بود. با این حساب طبقه بندی بولتن را میتوان حدس زد. البته در جامعه دیگر با نظام رسانهای متعارف؛ این مطالب فاقد طبقه بندی است.
به نظر شما اگر اخبار بولتن خ. فارس و هزینههای بسیار گسترده آن برای نظام، از رسانههای غیرخودی درز شده بود، امروز چه برخوردی با آنها میشد؟ در این میان برخی بجای اشاره به محتوای انها میکوشند تا ثابت کنند، فرمانده سپاه نیازی به این بولتن نداشته و فرد خاصی این کار را میکرده.
تصور میشد که نواصولگرایان حقیقت را میدانند، ولی در عرصه عمومی آن را نمیپذیرند، زیرا در پی رسیدن به قدرت هستند. ولی بولتنهای خ. فارس نشان داد که اصلا متوجه ماجرا نیستند و این خیلی خطرناکتر از پیشفرض بالا است.
رسانهها ساختاری دارند که برخلاف نهادهای اطلاعاتی و امنیتی و مبتنی بر شفافیت و نفی محرمانگی است. این تفاوت در ارتباطات میانفردی کارکنان و فضای باز تحریریه مشهود است. اگر رسانه وارد کارهایی شود که تناسبی با کارکردش ندارد نتیجه همین میشود که در افشای بولتنهای فارس میبینید.
پیشنهاد ویژه عصر ایران به بولتننویسان
علاوه بر چهرههای سیاسی برخی رسانهها نیز نسبت به این ماجر «فارس گیت» موضعگیری کردند. در این میان، سایت «عصر ایران» در یادداشتی نوشت: «بعد از هک شدن خبرگزاری فارس، مشخص شد که این خبرگزاری، به صورت منظم، بولتنهای محرمانهای برای مسؤولان ارشد – یا آنچنان که در توضیحات فارس آمده برای “مؤثرین” – ارسال میکرده است و قاعدتاً هم اکنون نیز این روند ادامه دارد.
عصر ایران در بخشی از این یادداشت، مخاطب اصلی خود را مسئولان موثری قرار میدهد که بولتنها برای آنها تهیه شده و مینویسد: «این که شما در صدد آگاهی از آنچه در لایههای زیرین جامعه میگذرد هستید و از این رو، از دوستان رسانهای تان میخواهید برایتان بولتنهای محرمانه بفرستند، فی نفسه ارزشمند است، ولی مطمئن باشید که با دریافت اطلاعات از یک کانال – یا از دهها کانال با نگاههای کمابیش یکسان – شما در دراز مدت، به مجری تولید کنندگان بولتنها تبدیل میشوید. یعنی بعد از مدتی چنان خبرها و تفسیرهای گزینشی و جانبدارانه آنها در اعماق فکر و اندیشه شما رسوب میکند که همه تصمیمات و اقدامات تان، تابعی از همان بولتنها میشود و این در حالی است که تصور میکنید رأساً و مستقلاً فلان رویکرد یا تصمیم را اتخاذ کردید!»
ضعفها و حفرهای امنیتی بزرگ پدیدار شده
در میانه موضعگیریهای مختلف پیرامون بولتن گیت فارس، یکی از موضوعاتی که از سوی روزنامه اعتماد نیز مورد توجه قرار گرفت، در ارتباط با وجود حفرههای بزرگ امنیتی در نتیجه تاراندن نیروهای متخصص و تکیه بر برخی فعالیتهای خبری غیرتخصصی توسط دولت بود. این روزنامه این توئیت پدرام سلطانی خطاب به دولتمردان را بازنشر کرد: «این روزها که سایتها، مراکز دادهها و دوربینهایتان چپ و راست هک میشوند، شاید به همه چیز فکر میکنید، جز اینکه هر چه نیروی فنی قوی و درجه یک بود را از کشور کوچاندید و حالا با این نیروهای مخلصتان ماندهاید که توانشان همین هست که میبینید؛ وامانده در اولیات امنیت.»
در ادامه این روزنامه به نقل از فریدون مجلسی، فعال سیاسی نوشته است، «مساله اصلی در این پروندهها، عدم حفاظت مناسب از سیستمهای سختافزاری و نرمافزاری است. قبل از فارسگیت هم نفوذهایی صورت گرفته بودند که آثار وخیمی در حوزههای نظامی، امنیتی و راهبردی داشتند. حتی دانشمندان مهمی در کشور به دلیل نفوذ و هک ترور شدهاند. به نظرم اگر قرار بود، بولتنی اختصاصی تهیه شود، باید راجع به خود مساله هک شدنها، نفوذیها و آسیبها باشد. باید مشخص شود این هک شدنها از یک سطح صورت میگیرد یا از ۲ سطح؟ آیا ازسوی کسانی است که در جایگاههای مهم نشستهاند یا افراد عادی؟»