جواب کوتاه : بلی، ابن عباس متولد سال 10 بعثت و سه سال قبل از هجرت در مکه (در شعب ابی طالب) و متوفای سال 67- 68 – 69 هجری است . و لذا در زمان قیام مختار ( 63- 67 هجری) پیر مرد و نابینا و در طائف ( مدینه ) زندگی می کرد . توضیح بیشتر :
ابن عباس از بنی هاشم و از قریش، با لقب حبرالامه ، در سال 67 و یا ۶۸ و یا ۶۹ قمری در طائف درگذشت . او از اصحاب پیامبر(ص) ، علی(ع) و خلفا و امام حسن و حسین(ع) , و از مفسران و استاندار بصره از طرف علی(ع)، بوده است .او جد عباسیان و بنی العباس محسوب می شود.
عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب مشهور به ابن عباس (۳ سال پیش از هجرت-۶۸ق)، فرزند عباس بن عبدالمطلب و پسر عموی پیامبر(ص) و امام علی(ع)، از صحابه پیامبر(ص) و یاران سه امام اول شیعیان بود.
ابن عباس حضرت علی را شایسته مقام خلافت میدانست و با خلفای سه گانه نیز همکاری داشت؛ او در جنگهای جمل، صفین و نهروان به طرفداری از علی(ع) حضور یافت و از طرف امام استانداری بصره را بر عهده گرفت.
ابن عباس در دوران خلفا:
به علت کمی سن او ، او در سقیفه نقشی نداشت و در دوران ابوبکر نیز نقشی ندارد اما در دوران عمر و عثمان در تحولات تاریخی نقش دارد .
خلفای ابن عباس را تکریم میکردند. او در دوران خلفا، مقام افتاء را بر عهده داشت و از کسانی بود که خلیفه دوم و سوم، در مشکلات از نظراتش استفاده میکردند
ابن عباس و دوران امام علی(ع):
ابن عباس، در جنگهای جمل، صفّین و نهروان حضور داشت. در جنگ صفین از فرماندهان سپاه امام بود. در ماجرای حکمیت، امام او را به عنوان حَکَم پیشنهاد کرد، اما خوارج وی را قبول نکردند. او از سوی آن حضرت، والی بصره بود.حضرت علی نامههایی به او نگاشت. این نامهها به شماره ۱۸ و ۶۶ در نهج البلاغه آمده است.
بنا به گزارشهایی در اواخر حکومت امام، به دستاندازی به بیت المال متهم شد و بصره را واگذار کرد و به مکه رفت. از نظر برخی، در صحت این گزارشها تردید است.
ابن عباس در دوران معاویه :
ابن عباس با معاویه در ارتباط بود اما مدافع علی(ع) بود پس از ماجرای شهادت امام علی(ع) و امام حسن(ع) با معاویه بیعت کرد او در زمان معاویه از بیعت با یزید خودداری کرد. ولی بعدها با او بیعت کرد.
ابن عباس در دوران حسنین(ع):
ابن عباس پس از شهادت امام علی(ع) مردم را به بیعت با امام حسن(ع) فرا میخواند. هنگامی که خطبه امام حسن(ع) به پایان رسید، ابن عباس در حضور او ایستاد و گفت: «ای مردم! این فرزند پیامبرتان و جانشین امامتان است؛ با او بیعت کنید…».
در تشییع جنازه امام حسن(ع)، که بنیامیه از دفن او در کنار مرقد پیامبر جلوگیری کردند، ابن عباس با مروان بن حکم سخن گفت و مانع از درگیری میان بنیهاشم و بنیامیه گردید. ابن عباس از اصحاب امام حسین(ع) نیز بوده است. او هنگام حرکت آن حضرت به عراق در مکه ماند. دو بار با امام ملاقات نمود و او را از سفر به عراق بخصوص کوفه بر حذر داشت.
ابن عباس در دوران پس از امام حسین(ع) :
ابن عباس با عبدالله بن زبیر بیعت نکرد. ظاهرا او و محمد حنفیه در مکه زندانی ابن زبیر شدند . نیروهای مختار او و محمد حنفیه را از زندان ابنزبیر رهایی دادند. او سپس به طایف رفت و در ۶۸ق درگذشت و محمد حنفیه بر او نماز گذارد.
از مجموع اسناد و شواهد تاریخی برمیآید که نابینایی، مانع اصلی حضور او در قیام کربلا و حوادث بعدی ( قیام توابین ،قیام مختار، قیام زبیریان ، قیام عبدالملک مروان ،و…) بوده است
بسیاری از منابع تاریخی نوشتهاند که وی در اواخر عمرش، یعنی از پیش از وقوع حادثة کربلا نابینا شده بود. .
مقام علمی
ابن عباس مشهورترین مفسر قرآن در قرن اول هجری است. روایات فراوانی از وی در تفاسیر و کتابهای حدیث نقل شده است. در برخی احادیث آمده که پیامبر(ص)، ضمن دعا برای ابن عباس، از خدا خواسته است که علم تأویل قرآن را به وی بیاموزد. ذهبی او را از بزرگان منابع فقه، حدیث، تفسیر معرفی کرده است.
عبدالله بن عباس در کنار امیرالمؤمنین – علیه السلام- بود و یکی از شاگردان آن حضرت در علم تفسیر قرآن محسوب میشد و امام او را فرماندار بصره نموده بود؛ و یک بار او را نسبت به بدرفتاریش به بنی تمیم هشدار داد و نصیحت نمود.( نهج البلاغه، نامة ۱۸ و ۲۲ و ۳۵)
روایات فراوانی از طریق شیعه و سنی از ابن عباس نقل شده است. کتاب تفسیری منسوب به او، بارها به چاپ رسیده است. وی جد خلفای بنی عباس نیز به شمار میآید.
منابع جهت مطالعه بیشتر :
باقر شریف قرشی، حیات الامام حسین بن علی، ج۲، ص۲۶۰؛
ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۶،
طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۲۵۳
طبقات ، ابن سعد ، ترجمه مهدوى دامغانى ، ج ۲ ، ص . ۳۵۱
شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحدید ، ج ۱ ، ص . ۱۹
موسوعه طبقات الفقهاء ، زیر نظر جعفر سبحانى ، ج ۱ ، ص ۱۶۷
موسوعه الامام على بن ابى طالب ( ع ) ، محمدى رى شهرى و همکاران ، ج ۱۰ ، ص . ۱۸۹
الارشاد ، شیخ مفید ، ترجمه محمد باقر ساعدى خراسانى ، ص . ۳۴۹
اخبار الطوال ، دینورى ، ترجمه مهدوى دامغانى ، ص ۱۶۴ و پس از آن .
تاریخ یعقوبى ، ترجمه محمد ابراهیم آیتى ، ج ۲ ، ص . ۳۷
ابن عباس از بنی هاشم و از قریش، با لقب حبرالامه ، در سال 67 و یا ۶۸ و یا ۶۹ قمری در طائف درگذشت . او از اصحاب پیامبر(ص) ، علی(ع) و خلفا و امام حسن و حسین(ع) , و از مفسران و استاندار بصره از طرف علی(ع)، بوده است .او جد عباسیان و بنی العباس محسوب می شود.
عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب مشهور به ابن عباس (۳ سال پیش از هجرت-۶۸ق)، فرزند عباس بن عبدالمطلب و پسر عموی پیامبر(ص) و امام علی(ع)، از صحابه پیامبر(ص) و یاران سه امام اول شیعیان بود.
ابن عباس حضرت علی را شایسته مقام خلافت میدانست و با خلفای سه گانه نیز همکاری داشت؛ او در جنگهای جمل، صفین و نهروان به طرفداری از علی(ع) حضور یافت و از طرف امام استانداری بصره را بر عهده گرفت.
ابن عباس در دوران خلفا:
به علت کمی سن او ، او در سقیفه نقشی نداشت و در دوران ابوبکر نیز نقشی ندارد اما در دوران عمر و عثمان در تحولات تاریخی نقش دارد .
خلفای ابن عباس را تکریم میکردند. او در دوران خلفا، مقام افتاء را بر عهده داشت و از کسانی بود که خلیفه دوم و سوم، در مشکلات از نظراتش استفاده میکردند
ابن عباس و دوران امام علی(ع):
ابن عباس، در جنگهای جمل، صفّین و نهروان حضور داشت. در جنگ صفین از فرماندهان سپاه امام بود. در ماجرای حکمیت، امام او را به عنوان حَکَم پیشنهاد کرد، اما خوارج وی را قبول نکردند. او از سوی آن حضرت، والی بصره بود.حضرت علی نامههایی به او نگاشت. این نامهها به شماره ۱۸ و ۶۶ در نهج البلاغه آمده است.
بنا به گزارشهایی در اواخر حکومت امام، به دستاندازی به بیت المال متهم شد و بصره را واگذار کرد و به مکه رفت. از نظر برخی، در صحت این گزارشها تردید است.
ابن عباس در دوران معاویه :
ابن عباس با معاویه در ارتباط بود اما مدافع علی(ع) بود پس از ماجرای شهادت امام علی(ع) و امام حسن(ع) با معاویه بیعت کرد او در زمان معاویه از بیعت با یزید خودداری کرد. ولی بعدها با او بیعت کرد.
ابن عباس در دوران حسنین(ع):
ابن عباس پس از شهادت امام علی(ع) مردم را به بیعت با امام حسن(ع) فرا میخواند. هنگامی که خطبه امام حسن(ع) به پایان رسید، ابن عباس در حضور او ایستاد و گفت: «ای مردم! این فرزند پیامبرتان و جانشین امامتان است؛ با او بیعت کنید…».
در تشییع جنازه امام حسن(ع)، که بنیامیه از دفن او در کنار مرقد پیامبر جلوگیری کردند، ابن عباس با مروان بن حکم سخن گفت و مانع از درگیری میان بنیهاشم و بنیامیه گردید. ابن عباس از اصحاب امام حسین(ع) نیز بوده است. او هنگام حرکت آن حضرت به عراق در مکه ماند. دو بار با امام ملاقات نمود و او را از سفر به عراق بخصوص کوفه بر حذر داشت.
ابن عباس در دوران پس از امام حسین(ع) :
ابن عباس با عبدالله بن زبیر بیعت نکرد. ظاهرا او و محمد حنفیه در مکه زندانی ابن زبیر شدند . نیروهای مختار او و محمد حنفیه را از زندان ابنزبیر رهایی دادند. او سپس به طایف رفت و در ۶۸ق درگذشت و محمد حنفیه بر او نماز گذارد.
از مجموع اسناد و شواهد تاریخی برمیآید که نابینایی، مانع اصلی حضور او در قیام کربلا و حوادث بعدی ( قیام توابین ،قیام مختار، قیام زبیریان ، قیام عبدالملک مروان ،و…) بوده است
بسیاری از منابع تاریخی نوشتهاند که وی در اواخر عمرش، یعنی از پیش از وقوع حادثة کربلا نابینا شده بود. .
مقام علمی
ابن عباس مشهورترین مفسر قرآن در قرن اول هجری است. روایات فراوانی از وی در تفاسیر و کتابهای حدیث نقل شده است. در برخی احادیث آمده که پیامبر(ص)، ضمن دعا برای ابن عباس، از خدا خواسته است که علم تأویل قرآن را به وی بیاموزد. ذهبی او را از بزرگان منابع فقه، حدیث، تفسیر معرفی کرده است.
عبدالله بن عباس در کنار امیرالمؤمنین – علیه السلام- بود و یکی از شاگردان آن حضرت در علم تفسیر قرآن محسوب میشد و امام او را فرماندار بصره نموده بود؛ و یک بار او را نسبت به بدرفتاریش به بنی تمیم هشدار داد و نصیحت نمود.( نهج البلاغه، نامة ۱۸ و ۲۲ و ۳۵)
روایات فراوانی از طریق شیعه و سنی از ابن عباس نقل شده است. کتاب تفسیری منسوب به او، بارها به چاپ رسیده است. وی جد خلفای بنی عباس نیز به شمار میآید.
منابع جهت مطالعه بیشتر :
باقر شریف قرشی، حیات الامام حسین بن علی، ج۲، ص۲۶۰؛
ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۶،
طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۲۵۳
طبقات ، ابن سعد ، ترجمه مهدوى دامغانى ، ج ۲ ، ص . ۳۵۱
شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحدید ، ج ۱ ، ص . ۱۹
موسوعه طبقات الفقهاء ، زیر نظر جعفر سبحانى ، ج ۱ ، ص ۱۶۷
موسوعه الامام على بن ابى طالب ( ع ) ، محمدى رى شهرى و همکاران ، ج ۱۰ ، ص . ۱۸۹
الارشاد ، شیخ مفید ، ترجمه محمد باقر ساعدى خراسانى ، ص . ۳۴۹
اخبار الطوال ، دینورى ، ترجمه مهدوى دامغانى ، ص ۱۶۴ و پس از آن .
تاریخ یعقوبى ، ترجمه محمد ابراهیم آیتى ، ج ۲ ، ص . ۳۷