ابو مخنف لوط بن یحیی ازدی غامدی
۱۳۹۸/۰۷/۱۷
–
۱۰۴۴ بازدید
دلیل قوی بر سنی بودن ابی مخنف (لوط بن یحیی) وجود دارد؟
در سایت ویکی فقه آمده است :ابیمخنف لوط بن یحیی ازدی غامدی (متوفای ۱۵۷ه. ق) وی از مورخین و راویان بهنام کوفه در نیمه اول قرن دوم هجری است که کتب متعددی در زمینههای گوناگونی چون خطبه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) و جنگ جمل و صفین، ماجرای شهادت محمد بن ابیبکر و نهضت امام حسین (علیهالسّلام) و قیام مختار بن ابیعبیده و غیره نگاشته است. مقتل ابومخنف از مقاتل مشهور میباشد.معرفی اجمالی
پدر او از اصحاب حضرت علی (علیهالسّلام) بوده که در واقعه جمل به شهادت رسید. ابومخنف با اینکه شیعه بوده، ولی اهلسنت مانند طبری وابن اثیر به تاریخ او اعتماد کرده و آن را نقل نمودهاند. مؤلف از حضرت امام صادق (علیهالسّلام) روایات زیادی نقل کرده و به «مورّخ»، «نسّابه» و رجالی مشهور و شیخ اصحاب اخبار در کوفه بوده است. او به جهت علم تاریخ و کتابهایش امتیاز ویژهای در کوفه نسبت به سایر شیعهها داشت و اخباری مشهور سده دوّم هجری بوده است.
کتابهای او در دست نیست ولی در میان کتب مورخان صاحبنام به آنها اشاره شده است. او درباره اشخاص و وقایع مهمی که در دوره خود و قبل از او اتفاق افتاده، حدیث یا مقتل نوشته است.
مذهب
ابیمخنف از اصحاب ائمه (علیهمالسّلام) شمرده میشد و از امام صادق (علیهالسّلام) روایت نقل میکرد. اجداد و خاندانش در زمره محبین و یاران اهلبیت بودهاند بطوری که پدرش (یحیی) از یاران علی (علیهالسّلام) شمرده میشد.
و جد دومش (مخنف بن سلیم) جزو اصحاب رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) بود، و در عهد حکومت علی (علیهالسّلام) عامل آن حضرت در اصفهان و همدان گردید و در جنگ جمل و صفین در کنار علی (علیهالسّلام) ایستادگی نمود و دو برادرش صقعب بن سلیم و عبدالله بن سلیم را در جریان نبرد جمل از دست داد لکن با همه این اوصاف نمیتوان ابیمخنف را شیعه امامی دانست، چرا که از طریق او هیچ نقل بیواسطهای از امام سجاد (علیهالسّلام) (متوفای ۹۲ ه) و امام باقر (علیهالسّلام) (متوفای ۱۱۵) نرسیده است.
در حالی که وی همزمان با آن بزرگواران میزیسته است، بهعلاوه نه سال از دوران امامت امام کاظم (علیهالسّلام) (متوفای ۱۴۸ ه) را درک نموده اما حتی یک حدیث از آن بزرگوار به روایت ابیمخنف مشاهده نشده است، علمای رجال شیعه همچون کشی و نجاشی و شیخ طوسی در مورد مذهب او سکوت کردهاند و علامه تستری پس از بحث پیرامون مذهب ابیمخنف مینویسد هیچکس امامی بودن او را ذکر نکرده است و نهایت سخنی که در مورد او میتوان گفت آن است که وی فردی غیر متعصب و نزدیک به مذهب ما بوده است.
شاید بههمین خاطر بوده که علمای اهل سنت همچون ذهبی و دارقطنی و ابنمعین روایات ابیمخنف را غیر قابل وثوق و ضعیف دانستهاند در حالی که در میان علمای شیعه شیخ طوسی وی را از اصحاب ائمه (علیهمالسّلام) شمرده و نجاشی منقولات او را اطمینانبخش دانسته و او را شیخ محدثین و راویان کوفه خوانده است.
تألیفات
کتاب مولد امیرالمؤمنین (علیهالسّلام)
مقتل امیرالمؤمنین (علیهالسّلام)
مقتل الحسین (علیهالسّلام)
مقتل حجر بن عدی
متقل حسن بن علی (علیهالسّلام)
مقتل عثمان
وفاة معاویه
فتوح خراسان
فتوح الشام
فتوح العراق
المغازی کتاب المعمرین
اخبار مصعب
کتاب الجمل
کتاب حدیث الأزارقه
کتاب المشوری
اخبار الحجاج بن یوسف
اخبار دیر الجماجم
اخبار المختار
اخبار زیاد بن أبید.
کتاب مقتلالحسین
یکی از ارزشمندترین آثار ابیمخنف کتاب (مقتل الحسین) میباشد که به فرموده علامه تستری صحیحترین مقتل ابیعبدالله (علیهالسّلام) به حساب میآید.
وی این کتاب را تقریبا هفتاد سال پس از واقعه عاشورا یعنی در دهه یکصد و سی هجری نوشته است و از آنرو که خود جزو اهالی کوفه مرکز اخبار فاجعه عاشورا بوده است، غالبا حوادث را با یک و یا حداکثر با دو واسطه نقل نموده است، در برخی موارد حوادث را از کسانی چون عقبة بن سمعان و غلام عبدالرحمن بن عبد ربه و ضحاک مشرقی نقل نموده که در روز عاشورا در کنار امام حسین (علیهالسّلام) بودهاند ولی به شهادت نرسیده و زنده ماندهاند، و یا در پارهای موارد از کسانی چون حمید بن مسلم و عفیف بن زهیر وکثیر بن عبدالله شعبی اخبار روز عاشورا را نقل کرده که خود جزو شهود قتل امام حسین (علیهالسّلام) بودهاند.
از اینرو مقتل او که توسط شاگردش هشام بن محمد کلبی روایت شده است همواره منبعی مستند و موثق و اطمینانبخش محققین و مورخین اسلامی بوده و در کتب خویش از آن نقل میکردهاند، اما متاسفانه این کتاب در گذر زمان مفقود گردیده و اکنون هیچ نسخهای از آن در دست نیست و اهمیت و اعتبار آن موجب گردید که مورخین متاخری که به مقتل ابیمخنف دسترسی داشتهاند بسیاری از روایات این مقتل را در آثار خویش نقل کنند به طوری که طبری(متوفای ۳۱۰ ه) در کتاب (تاریخ الامم و الملوک) اکثر روایات مقتل ابیمخنف را همراه با ذکر دقیق اسناد آن نقل نموده است، و پس از اوابوالفرج اصفهانی (متوفای ۳۵۶ ه) در کتاب (مقاتل الطالبیین) اخبار مقتل ابیمخنف را با ذکر نام ابیمخنف در سلسله اسناد نقل نموده که در پارهای از موارد اسناد ابوالفرج کاملا مطابق اسناد طبری میباشد.
و بعد از ابوالفرج، شیخ مفید (متوفای، ۴۱۳ ه) در کتاب (ارشاد) عین روایات طبری را با تفاوت ناچیزی در الفاظ و عبارات و در برخی موارد با همان ترتیب و به نقل از همان راوی مذکور در روایت تاریخ طبری آورده است که این خود شاهد گویایی است بر اینکه شیخ مفید نیز همچون طبری در نگارش بخش مربوط به زندگی امام حسین (علیهالسّلام) از مقتل ابیمخنف استفاده کرده ولی به دلیل حذف اسناد روایات، نامی از ابیمخنف به میان نیاورده است.
و در نهایت سبط بن جوزی (متوفای ۶۵۴) در کتاب (تذکرة الخواص) روایات مختصری از مقتل امام حسین (علیهالسّلام) را از زبان هشام بن محمد کلبی نقل نموده که از همسانی و شباهت زیادش با روایات ابیمخنف در طبری معلوم میشود که آنچه ابن جوزی از زبان هشام بن محمد کلبی نقل نموده در حقیقت همان روایات مقتل ابیمخنف بوده که توسط هشام بن محمد راوی مقتل ابیمخنف نقل شده است و ابن جوزی به جهت رعایت اختصار نام ابیمخنف و سایر راویان واسطه را حذف نموده و تنها به ذکر نام هشام بن محمد در اسناد اخبار اکتفا نموده است.
در میان این منابع چهارگانه، طبری بیش از سایرین و سپس شیخ مفید بیش از ابوالفرج و ابوالفرج بیشتر از ابن جوزی اخبار مقتل ابیمخنف را نقل نمودهاند، بعلاوه تنها طبری و ابوالفرج به ذکر دقیق اسناد و واسطههای ابیمخنف در نقل حوادث اهتمام ورزیده و شیخ مفید و ابن جوزی غالبا اخبار را بدون ذکر اسناد و یا تنها با درج نام یک نفر از اعضاء سلسله سند نقل نمودهاند.
مفقود شدن نسخه اصلی
پس از مفقود شدن نسخه اصلی مقتل ابیمخنف هر از چند گاهی بعضی از فضلا و نویسندگان تلاشهایی را در جهت جمعآوری روایات مقتل ابیمخنف انجام داده و پارهای از اخبار مقتل ابیمخنف را از آثار مورخین پس از او، گزینش کرده و به صورت غیر مستند و ناقص و گاه تحریف شده و یا آمیخته با گزارشهای راویان دیگر منتشر میکردند، ولی کاستیهایی چون عدم ذکر اسناد، آمیختن گزارشهای ابیمخنف با اخبار سایر راویان، و یا حتی تحریف و تغییر از اعتبار علمی آنها کاست.
تا اینکه استاد محترم و محقق ارجمند جناب حجهالاسلام و المسلمین محمدهادی یوسفی غروی پس از کوششی فراوان و با روشی علمی، ابتدا روایات مقتل ابیمخنف را از تاریخ طبری استخراج نموده و سپس منقولات طبری را با آنچه را که شیخ مفید و ابوالفرج و سبط بن جوزی از مقتل ابیمخنف نقل کرده بودند تطبیق نموده و پس از یک مقایسه تطبیقی بین این چهار منبع آن را با مقدمهای محققانه پیرامون معرفی ابیمخنف و واسطههایش در نقل حوادث و با پاورقیهای ارزشمند و رهگشا تحت عنوان «وقعهالطف لابیمخنف» به چاپ رسانده و بدین وسیله منبع معتبر و گران سنگی از منابع زندگی امام حسین (علیهالسّلام) را احیا نمودهاند.
نکاتی در باره ترجمه وقعهالطف:
۱- آنچه از مقتل ابیمخنف در تاریخ طبری نقل گردیده بر اساس شیوه مرسوم تاریخنگاری در قرون اولیه تاریخ اسلام، به صورت نقل اخبار مجزا از یکدیگر بوده است، در حالی که امروزه این شیوه پسندیده نیست و مطالعه آن برای خوانندگان ملالآور میباشد از اینرو محقق محترم کتاب اسناد را از متن حذف و در پاورقی درج نموده و با توجه به زمان و مکان وقوع حوادث، اخبار طبری را دستهبندی و منظم نموده و کتاب را به صورت یک گزارش هماهنگ و مرتب و منظم از نهضت امام حسین (علیهالسّلام) در آورده است، بنابراین اگر در اخبار منقول طبری جابه جاییهایی صورت پذیرفته و گاه بخشی از یک خبر به دنبال قسمتی از خبر دیگر ذکر گردیده با عنایت و بصریت بوده است نه سهو و نسیان.
۲- متن کتاب از روایات ابیمخنف در تاریخ طبری ترتیب یافته سپس در پاورقی، با منقولات سه کتاب ارشاد و مقاتل الطالبین و تذکره الخواص تطبیق گردیده است و موارد اختلاف با عباراتی چون (با کمی تغییر و تفاوت)، (با اندکی جابجایی و حذف) تذکر داده شده است.
۳- خوانندگان محترم میتوانند برای سهولت رجوع به آدرسهای مندرج در پاورقی، به مشخصات دقیق زمان و مکان و مرکز نشر منابع و مآخذ در فهرست منابع مراجعه نمایند.
پینوشت:
1. امین، سیدمحسن، اعیانالشیعه، ج۱، ص۱۴۸. ۲.↑ آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسین، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۱، ص۳۱۲.
منبع
سایت اندیشه قم
سایت علما و عرفا، برگرفته از مقاله «أبیمخنف لوط بن یحیی أزدی غامدی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۱/۲۰.
سلیمانی، جواد، ترجمه کتاب وقعةالطف، مقدمه.
پدر او از اصحاب حضرت علی (علیهالسّلام) بوده که در واقعه جمل به شهادت رسید. ابومخنف با اینکه شیعه بوده، ولی اهلسنت مانند طبری وابن اثیر به تاریخ او اعتماد کرده و آن را نقل نمودهاند. مؤلف از حضرت امام صادق (علیهالسّلام) روایات زیادی نقل کرده و به «مورّخ»، «نسّابه» و رجالی مشهور و شیخ اصحاب اخبار در کوفه بوده است. او به جهت علم تاریخ و کتابهایش امتیاز ویژهای در کوفه نسبت به سایر شیعهها داشت و اخباری مشهور سده دوّم هجری بوده است.
کتابهای او در دست نیست ولی در میان کتب مورخان صاحبنام به آنها اشاره شده است. او درباره اشخاص و وقایع مهمی که در دوره خود و قبل از او اتفاق افتاده، حدیث یا مقتل نوشته است.
مذهب
ابیمخنف از اصحاب ائمه (علیهمالسّلام) شمرده میشد و از امام صادق (علیهالسّلام) روایت نقل میکرد. اجداد و خاندانش در زمره محبین و یاران اهلبیت بودهاند بطوری که پدرش (یحیی) از یاران علی (علیهالسّلام) شمرده میشد.
و جد دومش (مخنف بن سلیم) جزو اصحاب رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) بود، و در عهد حکومت علی (علیهالسّلام) عامل آن حضرت در اصفهان و همدان گردید و در جنگ جمل و صفین در کنار علی (علیهالسّلام) ایستادگی نمود و دو برادرش صقعب بن سلیم و عبدالله بن سلیم را در جریان نبرد جمل از دست داد لکن با همه این اوصاف نمیتوان ابیمخنف را شیعه امامی دانست، چرا که از طریق او هیچ نقل بیواسطهای از امام سجاد (علیهالسّلام) (متوفای ۹۲ ه) و امام باقر (علیهالسّلام) (متوفای ۱۱۵) نرسیده است.
در حالی که وی همزمان با آن بزرگواران میزیسته است، بهعلاوه نه سال از دوران امامت امام کاظم (علیهالسّلام) (متوفای ۱۴۸ ه) را درک نموده اما حتی یک حدیث از آن بزرگوار به روایت ابیمخنف مشاهده نشده است، علمای رجال شیعه همچون کشی و نجاشی و شیخ طوسی در مورد مذهب او سکوت کردهاند و علامه تستری پس از بحث پیرامون مذهب ابیمخنف مینویسد هیچکس امامی بودن او را ذکر نکرده است و نهایت سخنی که در مورد او میتوان گفت آن است که وی فردی غیر متعصب و نزدیک به مذهب ما بوده است.
شاید بههمین خاطر بوده که علمای اهل سنت همچون ذهبی و دارقطنی و ابنمعین روایات ابیمخنف را غیر قابل وثوق و ضعیف دانستهاند در حالی که در میان علمای شیعه شیخ طوسی وی را از اصحاب ائمه (علیهمالسّلام) شمرده و نجاشی منقولات او را اطمینانبخش دانسته و او را شیخ محدثین و راویان کوفه خوانده است.
تألیفات
کتاب مولد امیرالمؤمنین (علیهالسّلام)
مقتل امیرالمؤمنین (علیهالسّلام)
مقتل الحسین (علیهالسّلام)
مقتل حجر بن عدی
متقل حسن بن علی (علیهالسّلام)
مقتل عثمان
وفاة معاویه
فتوح خراسان
فتوح الشام
فتوح العراق
المغازی کتاب المعمرین
اخبار مصعب
کتاب الجمل
کتاب حدیث الأزارقه
کتاب المشوری
اخبار الحجاج بن یوسف
اخبار دیر الجماجم
اخبار المختار
اخبار زیاد بن أبید.
کتاب مقتلالحسین
یکی از ارزشمندترین آثار ابیمخنف کتاب (مقتل الحسین) میباشد که به فرموده علامه تستری صحیحترین مقتل ابیعبدالله (علیهالسّلام) به حساب میآید.
وی این کتاب را تقریبا هفتاد سال پس از واقعه عاشورا یعنی در دهه یکصد و سی هجری نوشته است و از آنرو که خود جزو اهالی کوفه مرکز اخبار فاجعه عاشورا بوده است، غالبا حوادث را با یک و یا حداکثر با دو واسطه نقل نموده است، در برخی موارد حوادث را از کسانی چون عقبة بن سمعان و غلام عبدالرحمن بن عبد ربه و ضحاک مشرقی نقل نموده که در روز عاشورا در کنار امام حسین (علیهالسّلام) بودهاند ولی به شهادت نرسیده و زنده ماندهاند، و یا در پارهای موارد از کسانی چون حمید بن مسلم و عفیف بن زهیر وکثیر بن عبدالله شعبی اخبار روز عاشورا را نقل کرده که خود جزو شهود قتل امام حسین (علیهالسّلام) بودهاند.
از اینرو مقتل او که توسط شاگردش هشام بن محمد کلبی روایت شده است همواره منبعی مستند و موثق و اطمینانبخش محققین و مورخین اسلامی بوده و در کتب خویش از آن نقل میکردهاند، اما متاسفانه این کتاب در گذر زمان مفقود گردیده و اکنون هیچ نسخهای از آن در دست نیست و اهمیت و اعتبار آن موجب گردید که مورخین متاخری که به مقتل ابیمخنف دسترسی داشتهاند بسیاری از روایات این مقتل را در آثار خویش نقل کنند به طوری که طبری(متوفای ۳۱۰ ه) در کتاب (تاریخ الامم و الملوک) اکثر روایات مقتل ابیمخنف را همراه با ذکر دقیق اسناد آن نقل نموده است، و پس از اوابوالفرج اصفهانی (متوفای ۳۵۶ ه) در کتاب (مقاتل الطالبیین) اخبار مقتل ابیمخنف را با ذکر نام ابیمخنف در سلسله اسناد نقل نموده که در پارهای از موارد اسناد ابوالفرج کاملا مطابق اسناد طبری میباشد.
و بعد از ابوالفرج، شیخ مفید (متوفای، ۴۱۳ ه) در کتاب (ارشاد) عین روایات طبری را با تفاوت ناچیزی در الفاظ و عبارات و در برخی موارد با همان ترتیب و به نقل از همان راوی مذکور در روایت تاریخ طبری آورده است که این خود شاهد گویایی است بر اینکه شیخ مفید نیز همچون طبری در نگارش بخش مربوط به زندگی امام حسین (علیهالسّلام) از مقتل ابیمخنف استفاده کرده ولی به دلیل حذف اسناد روایات، نامی از ابیمخنف به میان نیاورده است.
و در نهایت سبط بن جوزی (متوفای ۶۵۴) در کتاب (تذکرة الخواص) روایات مختصری از مقتل امام حسین (علیهالسّلام) را از زبان هشام بن محمد کلبی نقل نموده که از همسانی و شباهت زیادش با روایات ابیمخنف در طبری معلوم میشود که آنچه ابن جوزی از زبان هشام بن محمد کلبی نقل نموده در حقیقت همان روایات مقتل ابیمخنف بوده که توسط هشام بن محمد راوی مقتل ابیمخنف نقل شده است و ابن جوزی به جهت رعایت اختصار نام ابیمخنف و سایر راویان واسطه را حذف نموده و تنها به ذکر نام هشام بن محمد در اسناد اخبار اکتفا نموده است.
در میان این منابع چهارگانه، طبری بیش از سایرین و سپس شیخ مفید بیش از ابوالفرج و ابوالفرج بیشتر از ابن جوزی اخبار مقتل ابیمخنف را نقل نمودهاند، بعلاوه تنها طبری و ابوالفرج به ذکر دقیق اسناد و واسطههای ابیمخنف در نقل حوادث اهتمام ورزیده و شیخ مفید و ابن جوزی غالبا اخبار را بدون ذکر اسناد و یا تنها با درج نام یک نفر از اعضاء سلسله سند نقل نمودهاند.
مفقود شدن نسخه اصلی
پس از مفقود شدن نسخه اصلی مقتل ابیمخنف هر از چند گاهی بعضی از فضلا و نویسندگان تلاشهایی را در جهت جمعآوری روایات مقتل ابیمخنف انجام داده و پارهای از اخبار مقتل ابیمخنف را از آثار مورخین پس از او، گزینش کرده و به صورت غیر مستند و ناقص و گاه تحریف شده و یا آمیخته با گزارشهای راویان دیگر منتشر میکردند، ولی کاستیهایی چون عدم ذکر اسناد، آمیختن گزارشهای ابیمخنف با اخبار سایر راویان، و یا حتی تحریف و تغییر از اعتبار علمی آنها کاست.
تا اینکه استاد محترم و محقق ارجمند جناب حجهالاسلام و المسلمین محمدهادی یوسفی غروی پس از کوششی فراوان و با روشی علمی، ابتدا روایات مقتل ابیمخنف را از تاریخ طبری استخراج نموده و سپس منقولات طبری را با آنچه را که شیخ مفید و ابوالفرج و سبط بن جوزی از مقتل ابیمخنف نقل کرده بودند تطبیق نموده و پس از یک مقایسه تطبیقی بین این چهار منبع آن را با مقدمهای محققانه پیرامون معرفی ابیمخنف و واسطههایش در نقل حوادث و با پاورقیهای ارزشمند و رهگشا تحت عنوان «وقعهالطف لابیمخنف» به چاپ رسانده و بدین وسیله منبع معتبر و گران سنگی از منابع زندگی امام حسین (علیهالسّلام) را احیا نمودهاند.
نکاتی در باره ترجمه وقعهالطف:
۱- آنچه از مقتل ابیمخنف در تاریخ طبری نقل گردیده بر اساس شیوه مرسوم تاریخنگاری در قرون اولیه تاریخ اسلام، به صورت نقل اخبار مجزا از یکدیگر بوده است، در حالی که امروزه این شیوه پسندیده نیست و مطالعه آن برای خوانندگان ملالآور میباشد از اینرو محقق محترم کتاب اسناد را از متن حذف و در پاورقی درج نموده و با توجه به زمان و مکان وقوع حوادث، اخبار طبری را دستهبندی و منظم نموده و کتاب را به صورت یک گزارش هماهنگ و مرتب و منظم از نهضت امام حسین (علیهالسّلام) در آورده است، بنابراین اگر در اخبار منقول طبری جابه جاییهایی صورت پذیرفته و گاه بخشی از یک خبر به دنبال قسمتی از خبر دیگر ذکر گردیده با عنایت و بصریت بوده است نه سهو و نسیان.
۲- متن کتاب از روایات ابیمخنف در تاریخ طبری ترتیب یافته سپس در پاورقی، با منقولات سه کتاب ارشاد و مقاتل الطالبین و تذکره الخواص تطبیق گردیده است و موارد اختلاف با عباراتی چون (با کمی تغییر و تفاوت)، (با اندکی جابجایی و حذف) تذکر داده شده است.
۳- خوانندگان محترم میتوانند برای سهولت رجوع به آدرسهای مندرج در پاورقی، به مشخصات دقیق زمان و مکان و مرکز نشر منابع و مآخذ در فهرست منابع مراجعه نمایند.
پینوشت:
1. امین، سیدمحسن، اعیانالشیعه، ج۱، ص۱۴۸. ۲.↑ آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسین، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۱، ص۳۱۲.
منبع
سایت اندیشه قم
سایت علما و عرفا، برگرفته از مقاله «أبیمخنف لوط بن یحیی أزدی غامدی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۱/۲۰.
سلیمانی، جواد، ترجمه کتاب وقعةالطف، مقدمه.