اتحادیه اروپا به روزهای پایانیاش نزدیک میشود؟
۱۳۹۳/۰۹/۰۹
–
۴۰ بازدید
اتحادیه اروپا به روزهای پایانیاش نزدیک میشود؟
سیاستمدار ایتالیایی: این اروپا در حال مرگ است/ به بروکسل می رویم و به آنها میگویم که از شما بسیار سپاسگزاریم و خداحافظ
گروه بینالملل – رجانیوز: هر روز که میگذرد، نشانههای بیشتری از رو به وخامت گذاشتن اوضاع عمومی اتحادیه اروپا عیان میشود؛ نشانههایی که رویای اروپای متحد را به کام خود میکشد و هر روز، امیدها برای ایجاد یک اتحادیه قدرتمند منطقهای در میان اهالی قاره سبز کمرنگتر میشود.
سیاستمدار ایتالیایی: این اروپا در حال مرگ است/ به بروکسل می رویم و به آنها میگویم که از شما بسیار سپاسگزاریم و خداحافظ
گروه بینالملل – رجانیوز: هر روز که میگذرد، نشانههای بیشتری از رو به وخامت گذاشتن اوضاع عمومی اتحادیه اروپا عیان میشود؛ نشانههایی که رویای اروپای متحد را به کام خود میکشد و هر روز، امیدها برای ایجاد یک اتحادیه قدرتمند منطقهای در میان اهالی قاره سبز کمرنگتر میشود.
به گزارش رجانیوز، مساله جالب و البته مهم در این میان، ازائه این نشانهها از سوی خود سیاستمداران اروپایی است که اثبات میکند وضعیت اروپا و اتحادیهاش به اندازهای خراب است که حتی احزاب سیاسی قدرتمند در این قاره نیز نسبت به ناکامی و آینده تاریک آن اظهار اطمینان میکنند.
در همین زمینه و روز گذشته، در پانزدهمین کنگره حزب جبهه ملی فرانسه در شهر لیون، یکی از مهمانان این برنامه «ماتئو سالوینی»، رهبر جوان «لیگ شمال ایتالیا» بود که در ماههای اخیر توانسته موفقیتهای زیادی را در این کشور به دست بیاورد.
پیوند خوردن این حزب با حزب ملیگرای «مارین لوپن» که آن نیز از مخالفان جدی اعطای قدرت بیشتر به اتحادیه اروپاست، سبب شده تا یک اتحاد قدرتمند میان فرانسه و ایتالیا ایجاد شود؛ اتحادی که ویژگی مهم و برجسته آن، یک چیز است: تلاش برای نابودی اتحادیه اروپا و بازگشت قدرت به کشورهای اروپایی.
ماتئو سالوینی در سخنان بسیار مهمی در این کنگره سیاسی، صراحتا از پایان کار اتحادیه اروپا صحبت کرد و گفت: «ما سیاستمان را فرصت طلبانه تغییر نمیدهیم. ما هنوز مستقل و فدرالیست هستیم. ما میخواهیم مردم مستقل باشند؛ مانند اسکاتلند، کاتالونیا، کریمه و یا ونتو در شمال ایتالیا. ما با مارین لوپن برخی دیدگاههای مشترک داریم؛ از جمله در مورد مهاجرت، مالیات و مخالفت ما با یورو و همچنین سیاستهای مربوط به کشاورزی یا خانواده. ما هنوز فدرالیست هستیم اما مارین لوپن دیدگاههای سیاسی دیگری دارد. ما خواستار ایجاد یک کارتل در سطح اروپا هستیم به دلیل اینکه ایتالیا به تنهایی نمیتواند با آسیابهای بادی بجنگد. پس باید به رای دهنگان پیشنهاد کنیم: «اگر ما برنده انتخابات شویم به بروکسل میرویم و به آنها میگویم که از شما بسیار سپاسگزاریم و خداحافظ.» ما میتوانیم یک یوروی متفاوت داشته باشیم؛ یک یوروی منطقهای (برای کشورهای با اقتصاد مشابه). ما میتوانیم به پول ملی برگردیم. به نظر من یورو دوام نخواهد آورد.»
سالوینی در ادامه گفت: «این اروپا در حال مرگ است؛ مرگی آرام و فاجعه بار. ما میخواهیم تعداد مردمی که امروز به لیون آمده بودند خیلی بیشتر شود و ملیتهای دیگر، فرهنگهای دیگر به ما بپیوندند؛ همه آنهایی که در مورد مسائلی مانند کنترل مهاجرت، با ما موافقاند. شهروندان مهم هستند، نه بانکها، نه شرکتهای مالی، نه بانک مرکزی اروپا، بلکه شهروندان.»
اینگونه به نظر میرسد که اتحادیه اروپا که هم اکنون دارای ۲۸ عضو است و یه عنوان یکی از بزرگترین اتحادیههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جهان شناخته میشود، بر سر راه رسیدن به هدف نهایی خود یعنی تبدیل شدن به ایالات متحده اروپا با موانع و مشکلاتی بسیار بزرگ روبرو است که همین مساله سبب میشود تا خوشبینانهترین هواداران روند همگرایی قاره اروپا نیز نتوانند به صراحت از آینده روشن این اتحادیه سخن به میان آورند.
بحرانهای اقتصادی، معضلات اجتماعی، تفاوتهای گسترده فرهنگی و از همه مهمتر، عدم وجود یک نظام واحد دفاعی و نظامی که بتواند سطح تاثیرگذاری اتحادیه اروپا در عرصه بینالمللی را از یک اتحادیه اقتصادی موفق بالاتر ببرد، سبب شده تا افق پیش روی این اتحادیه چندان روشن نباشد و تمامی تلاشها معطوف به حفظ وضع موجود و جلوگیری از فروپاشی ساختار این اتحادیه باشد؛ نه تلاش برای تبدیل آن به یک کشور واحد اروپایی.
به نظر میرسد ناخشنودی مردم اروپا از اقدامات سالهای اخیر این اتحادیه و رای منفی بسیاری از شهروندان اروپایی به قانون اساسی اتحادیه اروپا که سبب شد تا سطع توافقات ۲۸ کشور عضو این اتحادیه در حد معاهدات منطقهای پایین بیاید و همچنین نتایج انتخابات اخیر پارلمان اروپا، نشان از راه سخت و حتی به عقیده برخی از فعالان حوزه روابط بینالملل، غیرممکن این اتحادیه در مسیر رسیدن به اروپای واحد دارد.