اگر صلاح می دانید گروه کلام هم ببیند
###
جواب اجمالی :
اهل بیت، اصطلاحی قرآنی، حدیثی و کلامی، به معنای خانواده ی پیامبر گرامی اسلام (ص) است. این اصطلاح در این معنا تنها یک بار در قرآن کریم در آیه ی تطهیر؛ یعنی آیه ی ۳۳ سوره ی احزاب به کار رفته است. «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا»؛ «همانا خدا می خواهد آلودگی را از شما خاندان پیامبر بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند».
متکلمان، محدثان و مفسران قرآن مجید، اصطلاح «اهل البیت» را که در قرآن مجید به کار رفته به مفهوم خاص به کار برده اند.
در مصداق آیه تطهیر بر خامس آل عبا ( اصحاب کسا ) اتفاق وجود دارد .
اهل بیت ع کسانی هستند که دارای شرایط علم ، عصمت و نص ( نام بردن از طرف قرآن و پیامبر و امام بعدی ) و فضیلت و…هستند.
اهل بیت عصمت و طهارت برای 14 معصوم و 12 امام به خصوص از امام سجاد ع تا امام زمان ع در دیگر احادیث و روایات تحت عنوان ، دوازده امام ، ائمه اثنی عشر ، دوازده خلیفه ، دوازده نقیب ، نقبای دوازده گانه ، دوازده ولی ، دوازده وصی ، دوازده امیر و…توسط پیامبر و ائمه بعدی معرفی شدند .
تعداد امامان و مشخصات آنها در روایات متعددى که از پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) و ائمه بعدی در منابع شیعه و سنى نقل شده مشخص گردیده است.
توضیح بیشتر :
علمای شیعه امامت امیر المومنین(ع) را با نصّ پیامبر(ص) و همچنین با آیات قرآن کریم به اثبات می رسانند. البته امامت ایشان از راه دلیل معجزه نیز اثبات می شود. روشن است که با اثبات امامت آن حضرت عصمت ایشان نیز به اثبات می رسد. چون قبل از تعیین مصداق امام ، عصمت امام به عنوان شرط امامت اثبات شده است. امامت امام حسن و امام حسین(ع) نیز ، هم با نصّ نبی اکرم(ص) و هم با نصّ امیر المومنین (ع) و هم با معجزه اثبات می شود. امامت امام بعدی نیز با نصّ پیامبر یا امام یا امامان قبل از خودشان اثبات می شود. و با اثبات امامتشان ، عصمتشان نیز اثبات می گردد.
اثبات دوازده امام و ولی و وصی و… با روایاتی است که به اسم ائمه تصریح و روایاتی که امامان را دوازده نفر معرفی و روایاتی که به اسم ائمه تصریح دارند.معرفی شده اند .
« حضرت صادق (ع) فرمودند: روایت شده است به سند صحیح از سلمان فارسى (رضى اللَّه عنه) که مى گفت: وارد شدم به خدمت حضرت رسول اکرم (ص)، و چون متوجه به سوى من شد فرمود: اى سلمان! خداوند متعال رسول و پیغمبرى را نفرستاده است مگر آنکه براى او دوازده نقیب بوده است. گفتم: یا رسول اللَّه این موضوع را از پیروان دو کتاب (تورات و انجیل) شنیده و دانسته ام. فرمود: اى سلمان! آیا نقباء دوازده گانه مرا که خداوند متعال آنان را براى مقام امامت و وصایت انتخاب فرموده است مى شناسى؟ گفتم: خداوند متعال و رسول او داناتر است. فرمود: پروردگار جهان مرا از نور خالص و صاف خود آفریده، و سپس مرا براى اطاعت و بندگى خود خواند و من اجابت کردم.
و از نور من على بن ابى طالب را آفریده، و او را به مقام اطاعت و پیروى خود دعوت فرمود و او قبول کرد. و از نور من و على دخترم فاطمه را آفریده و او را نیز به اطاعت او امر خود خواند و او پذیرفت. و از نور من و على بن ابى طالب و فاطمه دخترم فرزندانم حسن و حسین را آفریده، و آنها نیز دعوت پروردگار متعال را اجابت نمودند.
و از این نظر ما را با پنج اسم از اسماء خود نامید. پس خداوند متعال محمود و مورد ستایش و حمد است و من محمد هستم، و او على و بلند مقام است و این پسر عمویم نامیده شده است به على. و خداوند فاطر و شکافنده و جداکننده حق از باطل و نور از ظلمت است و دخترم فاطمه قطع کننده و جدا سازنده است. و خداوند متعال صاحب خوبى و نیکوئیها و احسان است و فرزندم حسن است و دیگرى حسین است.
و خداوند متعال از نور فرزندم حسین نه فرزند از او آفرید که آنان پیشوایان آیین من هستند، و آنان را براى بندگى و اطاعت اوامر خود دعوت فرمود و قبول کردند. و این امر پیش از آفریدن خلق بود، و در آن هنگام ساختمان آسمان و گسترش زمین و وجود هوا و ملک و انسان صورت نگرفته، و ما انوارى بودیم که پروردگار متعال را تسبیح و تقدیس کرده، و فرمان او را شنیده و پیروى مى نمودیم. عرض کردم یا رسول اللَّه! کسى که آنان را شناخته و به حقیقت مقامات آنان معرفت پیدا کند چه اجرى خواهد داشت؟ فرمود: اى سلمان! کسى که آنان را نیکو و به حق معرفت شناخته، و از آنان پیروى و تبعیت کرده، و دوستى و موالات با آنان نموده و از دشمنان و مخالفین آنان تبرئه و دورى کند؛ هر آینه در زمره ما محشور گشته و وارد شدن و بیرون آمدن او مطابق با ما خواهد شد، پس هر کجا که ما وارد شدیم وارد مى شود و در هر کجا که سکنى اختیار کردیم او نیز ساکن خواهد شد. » (مصباح الشریعة ، ترجمه مصطفوى ، ص: ۲۹۵ ، باب ۶۷)
راه اثبات امامان دوازده گانه تنها از طریق شیعه نیست. در کتاب هاى روایى اهل سنت نیز به امامت دوازده گانه بعد از رسول خدا(ص) تصریح شده است.
براى روشن شدن مسأله به روایاتى از پیامبر اکرم(ص) – که در کتاب هاى اهل سنت در مورد ائمه اثنى عشر آمده است – اشاره مى شود.
۱. «لایزال امرالناس ماضیاً ما ولیهم؛ صحیح مسلم به شرح نووى، ج ۱۲، ص ۲۰۲ ؛ نیز: الصواعق المحرقه، ص ۱۸، و نیز: تاریخ الاسلام، سیوطى، ص ۱۰. ؛ «کار مردم پیوسته مى گذرد تا آن که دوازده مرد بر آنان فرمان برانند». «اثنا عشر رجلاً»
۲. «انّ عدة الخلفاء بعدى عدة نقباء موسى»؛ کنزالعمال، ح ۱۴۹۷۱. ؛ «شمار جانشینان من به تعداد نقباى موسى (۱۲ نفر) است».
۳. «لا یزال الدین قائماً حتى تقوم الساعة او یکون علیکم اثنا عشر خلیفه کلهم من ؛ صحیح مسلم، ج ۶، (کتاب الاماره ) ؛ صحیح بخارى، ج ۴، ص ۱۶۵ ؛ سنن ابى داود، ج ۳، ص ۱۰۶ ؛ مسند احمد بن حنبل، ج ۵، ص ۸۶ – ۱۰۸ ؛ «تا وقتى که دوازده خلیفه و جانشین بر شما حکومت کنند، دین پیوسته برپا است…قریش»
۴. «لاتزال هذه الائمة مستقیماً امرها… حتى یمضى منهم اثنا عشر خلیفه کلهم من قریش…»؛ منتخب کنزالعمال، ج ۵، ص ۳۳۸ ؛ مستدرک الصحیحین، ج ۳، ص ۶۱۷. ؛ «این امر (دین اسلام ) به سر نمى آید تا اینکه تا دوازده خلیفه و جانشین را پشت سر گذارد…».
۵. «بر این امت دوازده خلیفه حکومت خواهند کرد، به عدد نقباى بنى اسرائیل»؛ منتخب کنزالعمال.
۶. امام على(ع) در توضیح انحصار امامت در قریش مى فرماید: «ان الائمة من قریش فى هذا البطن من هاشم لا ؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۴۲. ؛ «امامان از قریش، تنها از نسل هاشم هستند و امامت بر غیر آنان تصلح على سواهم…» شایسته نیست…». ینابیع الموده، ص ۲ .۴۴.و البدایه و النهایه، ج ۶، ص ۳ .۲۴۷. وسنن ابن ماجه، ج ۴، ۴۰۸۵ / ۱۳۶۷.و مسند احمدبن حنبل، ج ۵، ص ۶۴۵ / ۱۸۳.
کفایة الاثر، ص ۲۳. (به نقل از موسوعه الامام على بن ابیطالب، ج ۲، ص ۴۸ ).
«الائمة بعدى اثنى عشر، تسعة من صلب الحسین و التاسع مهدیهم». ؛ ابى داود، ۱۰۷ / ۴.
در روایت سفیان بن عیینه به نقل ینابیع المودة از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است: «همواره دین پایدار است تا آنکه قیامت به پا شود یا بر شما دوازده خلیفه حکم رانند که همه آنان از بنى هاشم اند». ینابیع الموده، ج ۳، باب ۷۷.
امام الحرمین جوینى از ابن عباس از پیامبر(ص) نقل مى کند: «انا سید النبیین و على ابن ابیطالب سید الوصیین و ان اوصیایى بعدى اثنا عشر اولهم على بن ». ؛ فرائد المسطین، ج ۲، ص ۳۱۲. ؛ «من سرور پیامبرانم و على سرور اوصیا. اوصیاى بعد از من دوازده نفرند، اولشان على است و ابیطالب «و آخرهم المهدىآخرشان مهدى».
شیعه و سنّی در روایات صحیحی از پیامبر(ص) نقل نموده اند که تعداد جانشینان پیامبر دوازده نفرند. برای نمونه طبق بیان اهل سنّت در یکی از معتبرترین کتبشان ، رسول خدا (ص) فرمودند: « لا یزال هذا الدین قائما حتى تقوم الساعة او یکون علیکم اثنا عشر خلیفة کلّهم من قریش ـــــ این دین پیوسته پا برجاست تا اینکه قیامت برپا شود یا بر شما دوازده خلیفه حاکم شوند که همگی از قریش می باشند.» (صحیح مسلم، ج۶ ،ص۴ ــ مسند امام احمد حنبل ، ج۵ ،ص۸۹)
نظیر این روایات را – که از اهل سنت در مورد تعداد ائمه (ع) وارد شده است – مى توان در سایر منابع مطالعه کرد.
تا به امروز نه اهل سنّت و نه فرقه های انحرافی شیعه نتوانسته اند دوازده خلیفه ی پیامبر را با این مشخّصات که احادیث گفته اند بشمارند. تنها شیعه ی دوازده امامی است که تنوانسته است دوازده امام با مشخّصات گفته شده توسّط نبی اکرم(ص) را معرّفی کند. بنا بر این ، شکّی نمی ماند که مراد پیامبر(ص) از دوازده خلیفه ، ائمه ی شیعه بوده اند و الّا لازم می آید که پیامبر ، معاذ الله خبر دروغ داده باشد. بنا بر این ، امامت این دوازده نفر ثابت است.
طبق روایات نبی اکرم(ص) نه نفر از فرزندان امام حسین(ع) صاحب مقام امامتند. و هیچ فرقه ی شیعه یا سنّی جز شیعه ی دوازده امامی نتواسته است این تعداد را بشمارد ؛ لذا این نه نفر امامند. و الّا لازم می آید که معاذ الله پیامبر دروغ گفته باشد.
بنابراین با نصوصى که از پیامبر اکرم در مورد تعداد ائمه(ع) وارد شده و اهل سنت و شیعه آن را نقل کرده اند، حقانیت شیعه اثبات مى شود. اضافه بر آن در مورد امامت ائمه دوازده گانه – چه به صورت دسته جمعى و چه به صورت فرد به فرد – نصوص خاص وارد شده و هر یک از امامان، امام بعد از خود را معرفى کرده است.
منابع جهت مطالعه بیشتر :
مدخل دانشنامه ها و دائره المعارف ها «امامت ائمه اثنى عشر»
کتاب امامان این امت دوازده نفرند از علامه سید مرتضی عسکری
کتاب منتخب الاثر فى الامام اثنى فى عشر.آیت الله صافی گلپایگانی
کتاب معالم المدرستین، السید مرتضى العسکرى، ج ۱، ص ۳۳۳ – ۳۴۱، تهران : بعثت، چاپ دوم، ۱۴۰۶ ه.ق.
ب. السید عبدالرحیم الموسوى، فى رحاب اهل البیت، الامامة والنص، المجمع العالمى لاهل البیت، بى جا، ۱۴۲۶ ه.ق الطبعة الثانیه.
مطهرى، مرتضى، امامت و رهبرى، (قم: صدرا)؛
رهبرى امام على علیه السلام در قرآن (ترجمه المراجعات)؛
تیجانى سماوى، آن گاه هدایت شدم؛
امینى، ابراهیم، بررسى مسائل کلى امامت؛