اجازه زن از شوهر-فلسفه اجازه از شوهر
۱۳۹۴/۱۰/۲۸
–
۱۵۵ بازدید
چرا زن براى رفتن به هر جا باید از شوهر اجازه بگیرد، ولى مرد آزاد است؟ آیا این نشانه مردسالارى در اسلام نیست؟
قبل از هر چیز در جهت داشتن تصویرى روشن از مسئله « اذن از شوهر » بایسته است به برخى احکام و مقررات مربوط به آن توجه کنیم . بر اساس منابع فقهى لازم است زن جهت خروج از منزل رضایت همسر را جلب نماید . از این قانون کلى موارد زیر استثنا شده است :
. 1 خروج از منزل براى کسب معارف اعتقادى به مقدار لازم و ضرورى و همین طور براى فراگیرى وظایف شرعى الزامى .
. 2 معالجه بیمارى چنانکه امکان درمان درمنزل نباشد .
. 3 خروج براى فرار از ضررهاى جانى ، مالى و عرضى .
. 4 خروج براى انجام واجبات عینى مانند حج ، شرکت در انتخابات ، نجات نفس محترمه .
. 5 چنانچه ماندن در منزل توأم با عسر و حرج غیرقابل تحمل باشد خروج جایز است .
. 6 چنانچه در ضمن عقد نکاح انتخاب مسکن و اشتغال به مشاغل ادارى به زوجه محول شده باشد و به عنوان شرط ضمن عقد براى خود سلب محدودیت کرده باشد .
. 7 خروج براى تأمین معاش چنانچه شوهر او قادر به آن نباشد یا از انفاق سرپیچى کند .
. 8 خروج از منزل براى تظلّم و دادخواهى . 1
در صورتى که مرد با زن کارمند یا شاغل ازدواج کند و هنگام ازدواج شرطى براى عدم ادامه کار نکند بعد از ازدواج حق ممانعت از اشتغال همسر را ندارد . 2
{J حکمت لزوم اذن براى خروج همسر J}
خانواده اجتماعى کوچک است که زیربناى اصلى تعالى فرد و اجتماع بشر را تشکیل مى دهد از این رو اهمیت بسزایى در اندیشه اسلامى دارد و از ساز و کار ظریف و پیچیده اى تبعیت مى کند که تمام جوانب مصالح فردى و خانوادگى و اجتماعى اعم از مصالح دنیوى و اُخروى در آن لحاظ شده است .
بر اساس الگوى دقیق و همه جانبه اسلام ، زن به لحاظ جسم و طبع لطیف ، وظیفه مادرى و همسرى به او واگذار شده و همواره بر لزوم حفظ این لطافت که لازمه مادرى و همسرى است تأکید گردیده است . در این راستا احکام مختلفى براى زن و مرد معیّن گردیده است . لزوم تأمین کلیه نیازهاى زن به وسیله شوهر و به حداقل رساندن نیاز زن به خروج از خانه از این دسته احکام است . همچنین وظیفه مدیریت این اجتماع کوچک به شوهر محوّل گردیده است . مدیریت خانواده مانند مدیریت هر نهاد دیگر اقتضائاتى دارد که نظارت بر عملکرد اعضا خانواده و از جمله « لزوم اذن خروج همسر » تحت شرایط و احکام ویژه از آن جمله است . همان گونه که مدیریت در یک نهاد ساده و ابتدایى مانند اداره یا کارخانه مقتضى هماهنگى و قانون مدارى اعضاء و احساس مسئولیت در مورد تکالیفشان است در نهاد زیربنایى و مهم خانواده نیز این سازوکار بایستى بر اساس مصالح افراد خانواده رعایت شود . ناگفته پیداست که نحوه نظارت مدیر خانواده نه بر اساس روابط خشک ادارى بلکه بر اساس قاعده رعایت معروف و مصلحت خانواده و تک تک اعضاى آن است .
شهید مطهرى در این باره مى گوید : « مصلحت خانوادگى ایجاب مى کند که خارج شدن زن از خانه توام با جلب رضایت شوهر و مصلحت اندیشى باشد . البته مرد هم باید در حدود مصالح زندگى نظر بدهد و نه بیشتر » . 3
بى شک منطق اسلام با سالارى گرى به معنى تحکّم و حاکمیت مطلق سلایق شخصى در مورد مدیریت یک جامعه به شدّت مخالف است .
سالارى گرى به معناى خودرأیى و خودمحورى ملازم نوعى خود برتربینى ، جبّاریت و در نتیجه زورگویى است که در آیات 4 و روایات به شدّت از آنها نهى شده و مورد لعن و نفرین خدا و پیامبر او قرار گرفته اند . 5
در روایتى از پیامبر اشاره شده است که « چه بسا فردى از زمره جبّارین به شمار آید حال آنکه تنها سرپرستى خانواده اش را برعهده دارد » 6 .
از این رو مردسالارى به عنوان رویکرد مدیریتى در خانواده به شدّت نفى مى گردد و به جاى آن اندیشه تقسیم کار ، همکارى ، مشورت و مصلحت حکم فرماست .
حال که بنا شد بنا بر تقسیم حقوق و تکالیف بر اساس مدل اسلامى خانواده ، مرد وظیفه دار تأمین معاش و امنیت مالى و مادى و پشتوانه مدیریتى خانواده باشد زن نیز بایستى با التزام به تکالیف ویژه همسرى و مادرى مانند تمکین و اذن شوهر در خروج از منزل محیطى امن از نظر تربیتى و روانى براى همسر و فرزندان ایجاد نماید .
بدیهى است آسیب پذیرى ویژه زن در خارج از منزل به خاطر لطافت جسمى و روحى امرى است که بر هیچ کس پوشیده نیست . ضمن آنکه عدم کنترل خروج زن ممکن است زمینه گرایشات انحرافى یا اشتغالات منافى وظایف و تکالیف خانوادگى را ایجاد نماید . علاوه بر این چه بسا خروج زن از منزل بدون رضایت شوهر مفاسدى براى زن و دیگر اعضا خانواده در پى داشته باشد . چه بسیار خانواده هایى که به لحاظ عدم پاى بندى به این حکم مترقّى اسلامى کانون هاى گرم آنها از هم متلاشى شده است . البته در صورتى که مرد بیش از حد متعارف و خارج از مصلحت خانواده ، زن را در محدودیت قرار دهد ، به گونه اى که عرفاً سوء معاشرت دانسته شود ، زن مى تواند دادخواهى کند ، تا دادگاه مرد را مکلّف به حُسن معاشرت کند . در صورت زیر بار نرفتن یا عدم امکان اجبار وى به گونه اى که ادامه زندگى زن با او غیرقابل تحمّل ( حرجى ) باشد ، بنا به درخواست زن ، دادگاه حکم عدم امکان سازش و جواز طلاق را صادر مى کند .
( 1 ) جامع المسائل ، فاضل لنکرانى ، ج 1 ، ص 460 ، استفتاء . 1625 ( 2 ) همان ، ص . 463 ( 3 ) مسأله حجاب ، مرتضى مطهرى ، ص . 88 ( 4 ) در آیات متعدد قرآن از جبارین به بدى یاد شده است ( هود : 59 و مائده : 22 و مریم : 14 و 32 و . . . ) و در آیه 15 سوره ابراهیم سرانجام جبارین را ناامیدى و نابودى وعده داده است . ( 5 ) « قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنِّى لَعَنْتُ سَبْعَهً لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ کُلُّ نَبِىٍّ مُجَابٍ . . . وَ الْمُتَسَلِّطُ بِالْجَبْرِیَّهِ لِیُعِزَّ مَنْ أَذَلَّ اللَّهُ وَ یُذِلَّ مَنْ أَعَزَّ اللَّهُ وَ الْمُسْتَأْثِرُ عَلَى الْمُسْلِمِینَ بِفَیْئِهِمْ مُسْتَحِلًّا لَهُ وَ الْمُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ عَزَّ وَ جَل » ، ( بحارالأنوار ، ج 109 ، ص 107 ، باب 10 ، ح 4532 ) . ( 6 ) میزان الحکمه ، ج 8 ، ص . 300
. 1 خروج از منزل براى کسب معارف اعتقادى به مقدار لازم و ضرورى و همین طور براى فراگیرى وظایف شرعى الزامى .
. 2 معالجه بیمارى چنانکه امکان درمان درمنزل نباشد .
. 3 خروج براى فرار از ضررهاى جانى ، مالى و عرضى .
. 4 خروج براى انجام واجبات عینى مانند حج ، شرکت در انتخابات ، نجات نفس محترمه .
. 5 چنانچه ماندن در منزل توأم با عسر و حرج غیرقابل تحمل باشد خروج جایز است .
. 6 چنانچه در ضمن عقد نکاح انتخاب مسکن و اشتغال به مشاغل ادارى به زوجه محول شده باشد و به عنوان شرط ضمن عقد براى خود سلب محدودیت کرده باشد .
. 7 خروج براى تأمین معاش چنانچه شوهر او قادر به آن نباشد یا از انفاق سرپیچى کند .
. 8 خروج از منزل براى تظلّم و دادخواهى . 1
در صورتى که مرد با زن کارمند یا شاغل ازدواج کند و هنگام ازدواج شرطى براى عدم ادامه کار نکند بعد از ازدواج حق ممانعت از اشتغال همسر را ندارد . 2
{J حکمت لزوم اذن براى خروج همسر J}
خانواده اجتماعى کوچک است که زیربناى اصلى تعالى فرد و اجتماع بشر را تشکیل مى دهد از این رو اهمیت بسزایى در اندیشه اسلامى دارد و از ساز و کار ظریف و پیچیده اى تبعیت مى کند که تمام جوانب مصالح فردى و خانوادگى و اجتماعى اعم از مصالح دنیوى و اُخروى در آن لحاظ شده است .
بر اساس الگوى دقیق و همه جانبه اسلام ، زن به لحاظ جسم و طبع لطیف ، وظیفه مادرى و همسرى به او واگذار شده و همواره بر لزوم حفظ این لطافت که لازمه مادرى و همسرى است تأکید گردیده است . در این راستا احکام مختلفى براى زن و مرد معیّن گردیده است . لزوم تأمین کلیه نیازهاى زن به وسیله شوهر و به حداقل رساندن نیاز زن به خروج از خانه از این دسته احکام است . همچنین وظیفه مدیریت این اجتماع کوچک به شوهر محوّل گردیده است . مدیریت خانواده مانند مدیریت هر نهاد دیگر اقتضائاتى دارد که نظارت بر عملکرد اعضا خانواده و از جمله « لزوم اذن خروج همسر » تحت شرایط و احکام ویژه از آن جمله است . همان گونه که مدیریت در یک نهاد ساده و ابتدایى مانند اداره یا کارخانه مقتضى هماهنگى و قانون مدارى اعضاء و احساس مسئولیت در مورد تکالیفشان است در نهاد زیربنایى و مهم خانواده نیز این سازوکار بایستى بر اساس مصالح افراد خانواده رعایت شود . ناگفته پیداست که نحوه نظارت مدیر خانواده نه بر اساس روابط خشک ادارى بلکه بر اساس قاعده رعایت معروف و مصلحت خانواده و تک تک اعضاى آن است .
شهید مطهرى در این باره مى گوید : « مصلحت خانوادگى ایجاب مى کند که خارج شدن زن از خانه توام با جلب رضایت شوهر و مصلحت اندیشى باشد . البته مرد هم باید در حدود مصالح زندگى نظر بدهد و نه بیشتر » . 3
بى شک منطق اسلام با سالارى گرى به معنى تحکّم و حاکمیت مطلق سلایق شخصى در مورد مدیریت یک جامعه به شدّت مخالف است .
سالارى گرى به معناى خودرأیى و خودمحورى ملازم نوعى خود برتربینى ، جبّاریت و در نتیجه زورگویى است که در آیات 4 و روایات به شدّت از آنها نهى شده و مورد لعن و نفرین خدا و پیامبر او قرار گرفته اند . 5
در روایتى از پیامبر اشاره شده است که « چه بسا فردى از زمره جبّارین به شمار آید حال آنکه تنها سرپرستى خانواده اش را برعهده دارد » 6 .
از این رو مردسالارى به عنوان رویکرد مدیریتى در خانواده به شدّت نفى مى گردد و به جاى آن اندیشه تقسیم کار ، همکارى ، مشورت و مصلحت حکم فرماست .
حال که بنا شد بنا بر تقسیم حقوق و تکالیف بر اساس مدل اسلامى خانواده ، مرد وظیفه دار تأمین معاش و امنیت مالى و مادى و پشتوانه مدیریتى خانواده باشد زن نیز بایستى با التزام به تکالیف ویژه همسرى و مادرى مانند تمکین و اذن شوهر در خروج از منزل محیطى امن از نظر تربیتى و روانى براى همسر و فرزندان ایجاد نماید .
بدیهى است آسیب پذیرى ویژه زن در خارج از منزل به خاطر لطافت جسمى و روحى امرى است که بر هیچ کس پوشیده نیست . ضمن آنکه عدم کنترل خروج زن ممکن است زمینه گرایشات انحرافى یا اشتغالات منافى وظایف و تکالیف خانوادگى را ایجاد نماید . علاوه بر این چه بسا خروج زن از منزل بدون رضایت شوهر مفاسدى براى زن و دیگر اعضا خانواده در پى داشته باشد . چه بسیار خانواده هایى که به لحاظ عدم پاى بندى به این حکم مترقّى اسلامى کانون هاى گرم آنها از هم متلاشى شده است . البته در صورتى که مرد بیش از حد متعارف و خارج از مصلحت خانواده ، زن را در محدودیت قرار دهد ، به گونه اى که عرفاً سوء معاشرت دانسته شود ، زن مى تواند دادخواهى کند ، تا دادگاه مرد را مکلّف به حُسن معاشرت کند . در صورت زیر بار نرفتن یا عدم امکان اجبار وى به گونه اى که ادامه زندگى زن با او غیرقابل تحمّل ( حرجى ) باشد ، بنا به درخواست زن ، دادگاه حکم عدم امکان سازش و جواز طلاق را صادر مى کند .
( 1 ) جامع المسائل ، فاضل لنکرانى ، ج 1 ، ص 460 ، استفتاء . 1625 ( 2 ) همان ، ص . 463 ( 3 ) مسأله حجاب ، مرتضى مطهرى ، ص . 88 ( 4 ) در آیات متعدد قرآن از جبارین به بدى یاد شده است ( هود : 59 و مائده : 22 و مریم : 14 و 32 و . . . ) و در آیه 15 سوره ابراهیم سرانجام جبارین را ناامیدى و نابودى وعده داده است . ( 5 ) « قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنِّى لَعَنْتُ سَبْعَهً لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ کُلُّ نَبِىٍّ مُجَابٍ . . . وَ الْمُتَسَلِّطُ بِالْجَبْرِیَّهِ لِیُعِزَّ مَنْ أَذَلَّ اللَّهُ وَ یُذِلَّ مَنْ أَعَزَّ اللَّهُ وَ الْمُسْتَأْثِرُ عَلَى الْمُسْلِمِینَ بِفَیْئِهِمْ مُسْتَحِلًّا لَهُ وَ الْمُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ عَزَّ وَ جَل » ، ( بحارالأنوار ، ج 109 ، ص 107 ، باب 10 ، ح 4532 ) . ( 6 ) میزان الحکمه ، ج 8 ، ص . 300