اما اخذ جزیه چرا؟
نخست باید به این واقعیت تاریخ اشاره کرد که پیروان ادیان دیگر، قبل از ظهور اسلام در جزیزة العرب زندگی می کردند و پیامبر(ص) و امام علی(ع) و سایر اصحاب، با آنان زندگی مسالمت آمیزی داشتند و داد و ستد می کردند؛ اما با فزونی آوازه ی اسلام و به ویژه رشد آن درمدینه، توطئه چینی و مخالفت ورزی از سوی آنان و به ویژه از سوی یهودیان شروع شد؛ به گونه ای که با منافقین هم دست شده بودند و برای ایجاد سستی و تردید در میان مسلمانان تلاش می کردند؛ (ر.ک: سوره ی ال عمران (3) ، آیه ی 72) حتیتا آن جا پیش رفتند که توطئه ی قتل پیامبر(ص) را طرح ریزی کردند که منجر به کوچ دادن یهودیان بنی نظیر از اطراف مدینه شد.
با این همه، هنوز حکم جزیه تشریع نشده بود و حتی مسلمانان بنابر سفارش قرآن مجید وظیفه داشتند رفتاری کاملاً انسانی و عادلانه، در هنگام تبلیغ اسلام و گفت وگو با آنان داشته باشند؛ مگر آن که از سوی آنان ظلم و ستمی صادر شود. در سوره ی عنکبوت می خوانیمو لاتجادلوا اهل الکتابِ الا بالّتی هِی اَحسن اِلاّ الذین ظلموا منهم (سوره ی عنکبوت (29)، آیه ی 46 ـ ر.ک: المیزان، ج 16، ص 142 ـتفسیر نمونه، ج 16، ص 298 تا 300)؛ «با اهل کتاب جز به [شیوه ای] که بهتر است، مجادله مکنید؛ مگر [با [کسانی از آنان که ستمکرده اند».
پس از تمام این مراحل و با وجود قدرت مندی نظام اسلامی، پیروان ادیان دیگر، با احساس برتری بینی با وجود ابتلا به خرافات در اعتقادات، تنها خودشان را دوستان خدا و نزدیکان درگاه الاهی می پنداشتند و حتی به شکستن حریم احکام اسلامی، تظاهر می کردند. این جا بودکه خداوند فرمان جهاد و کنترل آن ها و اخذ مالیات ویژه از آنان را صادر کرد. در سوره ی توبه می خوانیم: قتِلُوا الذین لایؤمنون بالله و لاَ بالیومِ الاخِرِ و لا یُحرمُونَ ما حرّمَ الله و رسولُه ولا یدینون دینَ الحق من الذین أوتُوا الکتَبَ حتی یُعطوا الجزیة عن یدٍ و هم صاغرون (سوره ی توبه (9) ، آیه ی 29)؛ «باکسانی از اهل کتاب که به خدا و روز بازپسین ایمان نمی آورند، و آن چه را خدا و فرستاده اش حرام گردانیده اند حرام نمی دارند و متدیّن به دینحق نمی گردند کارزار کنید، تا به دست خود و با حال کوچکی و تسلیم، جزیه دهند».
قابل توجه این که، عبارت و هُم صاغرون دلالت بر پرداخت جزیه با حالت قبول کوچکی از سوی آنان، به خاطر دوری از حس برتری بینی و قانع شدن به حقوق خود به عنوان یک اقلیت دینی در مقابل اکثریت می باشد؛ نه آنکه مسلمانان و یاحاکم اسلامی، آنان را تحقیر کند که این مخالف آداب اسلامی است. (ر.ک: المیزان، ج 9، ص 250؛ و تفسیر نمونه، ج 7، ص 354)
نکته ی مهم دیگر آن است که این آیه ی شریفه در سوره ی توبه می باشد که از آخرین سوره های نازل شده بر پیامبر(ص) است و تأخیر حکم جزیه به خوبی نشان می دهد که مسلمانان در زمانی طولانی با پیروان ادیان دیگر رفتاری مسالمت آمیز داشته اند. این حکم پس از انجامتوطئه ها و اقدام به مرزشکنی از سوی پیروان ادیان دیگر آمده است و تداوم آن به عنوان یک حکم حقوقی، علاوه بر آن که بیان گر به رسمیت شناختن اقلیت های دینی در نظام اسلامی می باشد، حاکم اسلامی را موظف می کند در برابر اخذ جزیه، دفاع از کیان آنان را به عهده بگیرد؛ بهگونه ای که اگر نتواند این وظیفه را انجام دهد، آنان نیز مجاز به عدم پرداخت جزیه می باشند. (ر.ک: تفسیر نمونه، ج 7، ص 357)