خانه » همه » مذهبی » احکام اسلامی و دنیای جدید

احکام اسلامی و دنیای جدید


احکام اسلامی و دنیای جدید

۱۳۹۳/۰۹/۱۲


۴۸۶ بازدید

احکام ۱۴۰۰ سال پیش چگونه می تواند پاسخگوی نیاز های امروزه باشد

پاسخ اجمالی:
حقیقت، با گذر زمان، تبدیل به ضدّ حقیقت نمی شود. 
معلّم از شاگرد پرسید: دو دو تا؟ شاگرد گفت: پنج تا. معلّم گفت: پسر جان، می شود چهار تا. شاگرد گفت: آقا اون مال قدیم بود، الآن علم پیشرفت کرده است. 
این همه احکام ریاضی که الآن در دبیرستان خوانده می شوند، هزاران سال پیش توسّط تالس و فیثاغورث و … کشف شده اند. برخی از احکام فیزیک هزاران سال قبل توسّط افرادی مثل ارشمیدس کشف شده اند. چطور این احکام مربوط به چندین هزار سال قبل، به درد امروز می خورند ولی احکامی که نه یک بشر بلکه خدای حکیم 1400 قبل بیان نموده به درد امروز نمی خورد؟!

پاسخ تفصیلی:
ــ دین چیست و چه وظیفه ای دارد؟
دین و کتاب آسمانی یعنی نقشه ی وجودی انسان کامل؛ یعنی خدا دین را فرستاده تا انسان بالقوّه، خود را با عمل نمودن به آن، انسان بالفعل کند. آجر و آهن و سیمان و … بالفعل ساختمان نیستند ولی بالقوّه ساختمان هستند؛ یعنی اگر این مصالح ، طبق یک نقشه ی مهندسی به کار گرفته شوند ، تبدیل به ساختمان می شوند. دین و کتاب آسمانی نیز نقشه ی وجود انسان کامل می باشند ؛ لذا هر کس به آن عمل کند ، تبدیل به انسان بالفعل می شود. و انسان ، انسان است ؛ چه در عربستان باشد و چه در ایران و چه در آمریکا؛ چه پوستش سفید باشد و چه سیاه ، چه زن باشد و چه مرد و … ؛ چه در زمان حال باشد و چه در هزار سال قبل و چه در هزار سال بعد. همانگونه که یک نقشه ی ساختمان را در هر جا و در هر زمان که به اجرا در آورند ساختمانی با شکل خاصّ درست خواهد شد؛ اگر دین حقّ را هم در هر جا و هر زمانی به اجرا در آوریم، انسان درست می شود. دقّت شود که بشر غیر از انسان است. بشر، حیوان بالفعل و انسان بالقوّه است؛ لذا کافر، انسان نیست بلکه بشر است. فرد مؤمن نیز به هر اندازه دین را در وجودش پیاده نموده باشد انسان است نه بیشتر. 
بلی اگر ثابت شد که انسان امروزی در حقیقتِ انسانی خودش ، با انسان هزار و چهار صد سال قبل تفاوت نموده است ، یقیناً دین آن روز به درد انسان امروز نمی خورد ؛ ولی ذات انسان از زمان آدم تا امروز تغییری نکرده است. انسان همان فطرت را دارد ، همان غرایز را دارد و … . آنچه تغییر نموده دنیای خارج و امکانات خارجی است. شتر شده است ماشین ، شمشیر و تیر کمان شده است موشک و بمب ، سکّه شده است اسکناس و چک پول ، نامه و طومار شده است ایمیل ، نقّالی و قصّه های شبانه شده است فیلم و سریال و … ؛ امّا انسان همان است و نیازهای ذاتی و درونی او نیز همان است که بود. دین نیز برای رشد دادن همین انسان و شکوفا ساختن استعدادهای انسانی او آمده است ؛ آمده است او را برای زندگی ابدی بسازد. لذا فرمود: « فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها لا تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ ــــــــ پس روى خود را خالصانه متوجّه دین کن! همان فطرت الهی که خداوند،انسانها را بر آن آفریده؛ دگرگونى در آفرینش الهى نیست؛ این است دین استوار؛ ولى اکثر مردم نمى دانند»(الروم:30) ؛ یعنی دین چیزی جز حقیقتِ خود انسان نیست ؛ نقشه ی وجودی خود اوست که همواره ثابت می باشد. لذا در منطق عقل، و قرآن کریم، خدا از آدم علیه السلام تا روز قیامت، یک دین بیش نفرستاده است. دین همواره یکی بوده و هست و خواهد بود، و فرضیّه ی تکامل ادیان، فرضیّه ای است بی منطق و غیر قابل اثبات. 
پس چنین نیست که کسی با داشتن علم تجربی و عمل به آن، انسانتر شود. هایزنبرگ، از بزرگترین دانشمندان علوم تجربی است که نظرات فلسفی خطرناکی دارد. نیوتن، ازدواج و تشکیل خانواده را کار افراد احمق می دانست. انیشتین مدافع صهیونیسم بود. ادیسون مهندسان زیادی را به کار گرفته بود و اختراعات آنها را به نام خودش ثبت می نمود. و … . اگر کسی با دانشمند شدن انسانتر می شد، باید اینها انسانتر می شدند، امّا نشدند.
 

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد