۱۳۹۳/۰۲/۲۵
–
۴۱۴ بازدید
علل اختلاف نظر والدین و فرزندتان در چیست؟ و راهکار های خروج از این بحران چیست؟
چرخ زمان با سرعت پیش میرود و با هر گردش خود دگرگونیهای فراوانی را در شئون زندگی انسان به وجود میآورد. این گردش موجب تغییر در تمام ابعاد انسان میشود و تفکرات، احساسات و اهداف انسان روز به روز نو میشود. گذشت زمان، بستر مناسبی برای شکلگیری تفاوتهای گوناگون بین افکار و آرمانهای فرزندان و والدین میباشد. والدینی که در دنیای آرزوهای خویش راه سعادت فرزندان خود را تصویر میکنند، ناگهان با تفکرات، توقعات و نگرشهای جدیدی از سوی فرزندان خود روبهرو میشوند.عدم شناخت سطح درک فرزند، توقعات بیش از حد توان فرزند، عدم توجه به ویژگیهای دوران نوجوانی و جوانی، از سوی والدین موجب بروز برخی اختلافات بین والدین و فرزندان میشود. از سوی دیگر فرزندان نیز در این میدان بیتقصیر نیستند. فرزندان بدون توجه به حساسیت و دلسوزی والدین نسبت به آنان و در نظر گرفتن عواقب برخی رفتارها، گاه دست به کارهایی میزنند که نه تنها موجب آزار و اذیت والدین میشود، بلکه برای خود آنان نیز باعث ایجاد زحمت و دردسر میشود.
چه بسیار والدینی که از نوجوانان خود گلهمندند. آنان مدعی هستند که فرزندانشان نافرمان و طغیانگر شده، قدر پدر و مادر و زحمتشان را نمیشناسند، برای مردم و دوستان خود تلاش میکنند، اما حاضر نیستند برای خانواده خود مایه بگذارند. والدین همچنین گله میکنند که نوجوانانشان با اعضای خانواده توافق ندارند و حتی در مواردی با برادر، خواهر و گاهی با پدر و مادردرگیر میشوند، مشکل خانواده را درک نمیکنند و نسبت به مسایل خانواده حساسیت نشان نمیدهند.
اکنون که تا حدی با علل اختلافات و بگو و مگوهای بین والدین و فرزندان آشنا شدیم به ذکر راهکارهای ایجاد ارتباط سازنده با والدین اشاره میکنیم:
1- به یاد داشته باشید پدر و مادر همه تلاش خود را در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و عاطفی برای رشد و تأمین سلامت فرزندان صرف می کنند و به تعبیری، نهایت فداکاری را برای تأمین سعادت و خوشبختی فرزندان خود به کار میگیرند. آری دلسوزترین افراد نسبت به فرزند والدین هستند که حتی حاضرند تمام هستی خود را برای سعادت فرزند خود فدا کنند. بنابراین در اکثر مواقع والدین در امر و نهی کردن خود تنها به صلاح فرزند فکر میکنند. اما فرزند به دلیل کم تجربگی، اسیر احساسات و عواطف بودن و یا اثرپذیری از دوستان خود، به تذاکرات و راهنماییهای والدین خود توجه نمیکند و با گفتن این جمله «پدر و مادرم مرا درک نمیکنند» سعی در عاقلانه جلوه دادن مخالفت خود با والدین دارد و حال آنکه با گذشت زمان و زیاد شدن تجارت، فرزند درک میکند که در اکثر موارد حق با والدین بوده و او بی جهت بر رفتارهای خود اصرار داشته است.
نوجوان باید توجه داشته باشد که تجربه او از زندگی بسیار اندک است. اگر والدین با برخی از خواستههای او مخالفت میکنند، به سبب تجربهای است که زندگی به آنان آموخته است، آنان براساس وظیفه احساس میکنند که باید از حوادث احتمالی که در کمین سعادت نوجوان است، پیشگیری کنند و او را از اموری که برایش خطرساز است، بازدارند. از اینرو برای داشتن روابط سازنده با والدین خود لازم است قبل از بگو و مگو و پافشاری بر خواستههایتان، لحظهای خودتان را جای پدر و مادرتان قرار دهید و از دید آنان به مسایل نگاه کنید، آنگاه ببینید حق را به پدر و مادر میدهید یا به خودتان؟
امام علی علیه السلام در این زمینه میفرمایند: «دوست بدار برای مردم آنچه را برای خود دوست می داری»
2- خانواده نیز مانند مدرسه دارای نظام و سلسله مراتب خاصی میباشد. همانطور که مدرسه از مدیر، ناظم و معلم تشکیل شده است و هر کدام از آنان در اداره کردن مدرسه نقش خاصی را برعهده دارند، در خانواده نیز پدر و مادر نقش اساسی در اداره کردن خانواده دارند و دارای اقتدار و قدرت بیشتری نسبت به فرزندان هستند و در نتیجه پیروی و اطاعت از والدین توسط فرزندان لازم است. برای روشن شدن مطلب مثالی را ذکر میکنیم: تصور کنید سوار اتومبیلی هستید و قصد مسافرت به خارج از شهر را دارید. روشن است که برای اینکه افرادی که سوار ماشین هستند به سلامت به مقصد برسند، باید اتومبیل تحت کنترل یک نفر باشد و چنانچه فرمان اتومبیل در دست دو یا چند نفر باشد، سرنوشتی به غیر از سقوط در دره برای اتومبیل قابل تصور نیست. خانواده نیز دقیقاً همان اتومبیل است که فرمان آن فقط باید در دست پدر و مادر باشد و چنانچه بین فرزندان و والدین در تعیین مسیر اتومبیل خانواده اختلافی رخ داد، آنکه مسیر اتومبیل را تعیین میکند، والدین هستند. فرزندان زمانی که بر سر موضوعات مختلف با والدین اختلاف پیدا میکنند، بهتر است در فضایی صمیمی با آنان به گفت و گو بپردازند و با دلیل و منطق سعی کنند آنان را قانع کنند، در صورتی که پس از گفت و گو والدین قانع نشدند، فرزندان باید به نظرات والدین احترام گذارند و از تصمیم خود منصرف شوند.
3- با توجه به شرائطی که درباره مشاوره گفته شده مانند (رازداری، خیرخواهی، داشتن تجربه و آگاهی از نیازها و همیشه در دسترس بودن)، پدر و مادر بهترین افراد برای نوجوان هستند، زیرا خیرخواهترین افراد برای فرزند، والدین هستند و حاضرند همه هستی خود را فدای فرزند خود کنند. آنان رازدارترین فرد نسبت به نوجوان هستند و هیچ گاه اسرار او را فاش نمیکنند. پدر و مادر همیشه در کنار نوجوان بوده و بی هیچ چشمداشتی، تمام تجربههای خود را در اختیار فرزندان میگذارند. از اینرو نوجوان بهتر است در مسایل گوناگون زندگی با والدین خود مشورت کند. مشورت با والدین میتواند اثرات زیر را داشته باشد:
– در تصمیمگیری به جا و صحیح به نوجوان با والدین کمک کند.
– در ایجاد رابطه سازنده و کارآمد به نوجوان یاری دهد.
– باعث شود که در مشکلات والدین بیش از پیش در کنار نوجوان باشند.
– والدین در جریان کارها و تصمیمات نوجوان قرار بگیرند و در مواقع ضروری به کمک او بیایند.
– نوجوان در مشکلات و مسایل زندگی والدین را بیشتر در کنار خود احساس کند.
4) گفت و گو با پدر و مادر را قطع نکنید:
بسیاری از نوجوانان کمترین راهنمایی و توصیه پدر و مادر را حمل بر موعظه میکنند و میگویند: «حال و حوصله موعظه شنیدن را ندارم» و با ترک صحنه گفت و گو، فرصت گفت و شنود و برقرار کردن ارتباط سازنده با والدین را از دست میدهند، در حالی که نوجوانان میتوانند همزمان با گوش دادن به سخنان والدین، نقطه نظرات، دیدگاهها و تفکرات خود را در مورد موضوع مورد نظر به والدین خود منتقل کنند و زمینه ارتباط کارآمد با آنان را ایجاد کنند. نوجوانی که با قطع سخن والدین خود، آنان را از خود آزرده خاطر میسازد، زمینه برقراری رابطه خوب و سازنده با والدین را از بین میبرد.
5- دقیق و مشخص سخن بگوئید:
وقتی که دقیق و مشخص حرف میزنید، والدین به درستی درمییابند که چه چیزی را ارج مینهید و چه چیز را مردود میشمارید. به این ترتیب میدانند که چه کاری را باید انجام بدهند و از انجام دادن چه کاری بپرهیزند.
6- درباره خواسته خویش صحبت کنید:
به جای ثابت کردن اشتباهات و کم توجهی والدین به شما، بیشتر در مورد «خواسته خویش» گفت و گو کنید و مطمئن باشید که با این شیوه جریان مذاکره را به مسیری مطلوب هدایت خواهید کرد. پایه و شرط اصلی یک مذاکره سالم، بحث و تلاش برای دستیابی به نتیجه مطلوب است. پس به جای پافشاری بیمورد بر خواسته خود که ناخواسته لجبازی شما با والدین را در ذهن آنان تداعی میکند، بهتراست فواید و مزایای تصمیم خود را با دلیل محکم برای آنان بیان کنید و مطمئن باشید، والدین خیرخواه، تسلیم دلایل منطقی شما میشوند.
7- هنگامی که والدین عصبانی هستند، با آنان بحث نکنید، بلکه لبخند زده و موافقت کنید. این کار باعث میشود اگر رفتار آنان غیرمنطقی بوده، زودتر به اشتباه خود پی ببرند.
8- در مورد والدین خود پیش داوری نکنید:
نوجوان زمانی که با والدین خود اختلاف پیدا میکند و یا اینکه با خواسته او مخالفت میشود، بدون در نظر گرفتن شرایط خانواده، اجتماع و موقعیت خود، شروع به پیشداوری میکند. یعنی دچار یک نوع قضاوت زود هنگام درباره رفتار والدین خود میشود و به رفتارهای والدین خود با بدبینی نگاه میکند و با گفتن جملاتی مانند هر وقت من خواستم با دوستانم به تفریح بروم شما مخالفت میکنید، شما اصلاً به من آزادی نمیدهید و …. شرائط را برای خود و والدین سخت و غیرقابل تحمل میکند. در حالی که نوجوان باید سعی کند هر رفتاری را در موقعیت خود مورد بررسی قرار دهد و با خود بگوید شاید این بار حق با پدر و مادرم باشد. با این روش نوجوان به جای اینکه دچار قضاوت عجولانه شود و حق را به خود بدهد، دوباره به بررسی شرائط میپردازد و ممکن است با بررسی مجدد اوضاع، حق را به والدین خود بدهد.
9- در مناسبتهای مختلف به والدین خود هدیه دهید:
هدیه یک ارزش معنوی است و ما میتوانیم به وسیله آن از کوتاهترین راه به پدر و مادر ثابت کنیم که دوستشان داریم و زحمات ایشان را فراموش نکردهایم. همانگونه که رسول اکرم (ص) میفرمایند: هدیه، محبت به یادگار میگذارد. اگر خدای نکرده با پدر و مادر خود درشتی کرده و از کار خود پشیمان شدهاید، با اهدای هدیهای نفیس، ناراحتی را از قلب پرعطوفت آنان بزدائید که «هدیه کینه و ناراحتی را از میان میبرد»
10- ارتباط کلامی مؤثر:
بیان و گفتار، مهمترین ارتباط انسانها با یکدیگر است و چون ارتباط فرایندی است دوطرفه، بخش اعظم ارتباط انسانها از طریق گفت و شنود و همین مکالمات عادی و روزمره صورت میگیرد. از اینرو برای داشتن ارتباط صحیح و سازنده، باید هم گوینده خوبی بود و هم شنونده خوبی، یعنی در تبادل اطلاعات و گفت و گو با والدین خود، باید به تأثیر زیاد کلمات مناسب در ایجاد و برقراری ارتباط سالم توجه داشت. همچنین باید به موقعیت و فضایی که در آن با والدین خود ارتباط برقر ار میکنیم توجه داشته باشیم. گاهی عدم توجه به موقعیت و شرائط والدین میتواند تأثیر منفی بر روابط نوجوان با والدین داشته باشد. به عنوان مثال چنانچه در حضور اقوام با والدین خود سخن میگوئیم باید به گونهای با آن ارتباط برقرار کنیم و زمانی که در کنار جمع صمیمانه خانواده با والدین سخن میگوئیم به شیوهای دیگر با آنان باید رابطه برقرار کنیم.
11- وقتی که عقاید، خواستهها یا شکایتهای خود را مطرح میسازید، صدایتان را بلند نکنید و آرام باشید. اگر فریاد بزنید، والدین فقط صدایتان را میشنوند، ولی اگر آرام باشید، سخنان شما را نیز میفهمند.
12- بدیهی است شما حاضر نیستید به افرادی که با شما مشاجره میکنند یا همکاری ندارند، کمک کنید. اگر شما نیز با والدین خود چنین برخوردی داشته باشید، آنها به شما کمک نکرده و با درخواستهایتان موافقت نخواهند کرد. بکوشید با آنها درگیر نشوید و روحیه همکاری داشته باشید، مطمئن باشید نتیجه این رفتار، به سود شما خواهد بود.
منبع:راه وروان ج6،محمد صادق آقاجانی
چه بسیار والدینی که از نوجوانان خود گلهمندند. آنان مدعی هستند که فرزندانشان نافرمان و طغیانگر شده، قدر پدر و مادر و زحمتشان را نمیشناسند، برای مردم و دوستان خود تلاش میکنند، اما حاضر نیستند برای خانواده خود مایه بگذارند. والدین همچنین گله میکنند که نوجوانانشان با اعضای خانواده توافق ندارند و حتی در مواردی با برادر، خواهر و گاهی با پدر و مادردرگیر میشوند، مشکل خانواده را درک نمیکنند و نسبت به مسایل خانواده حساسیت نشان نمیدهند.
اکنون که تا حدی با علل اختلافات و بگو و مگوهای بین والدین و فرزندان آشنا شدیم به ذکر راهکارهای ایجاد ارتباط سازنده با والدین اشاره میکنیم:
1- به یاد داشته باشید پدر و مادر همه تلاش خود را در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و عاطفی برای رشد و تأمین سلامت فرزندان صرف می کنند و به تعبیری، نهایت فداکاری را برای تأمین سعادت و خوشبختی فرزندان خود به کار میگیرند. آری دلسوزترین افراد نسبت به فرزند والدین هستند که حتی حاضرند تمام هستی خود را برای سعادت فرزند خود فدا کنند. بنابراین در اکثر مواقع والدین در امر و نهی کردن خود تنها به صلاح فرزند فکر میکنند. اما فرزند به دلیل کم تجربگی، اسیر احساسات و عواطف بودن و یا اثرپذیری از دوستان خود، به تذاکرات و راهنماییهای والدین خود توجه نمیکند و با گفتن این جمله «پدر و مادرم مرا درک نمیکنند» سعی در عاقلانه جلوه دادن مخالفت خود با والدین دارد و حال آنکه با گذشت زمان و زیاد شدن تجارت، فرزند درک میکند که در اکثر موارد حق با والدین بوده و او بی جهت بر رفتارهای خود اصرار داشته است.
نوجوان باید توجه داشته باشد که تجربه او از زندگی بسیار اندک است. اگر والدین با برخی از خواستههای او مخالفت میکنند، به سبب تجربهای است که زندگی به آنان آموخته است، آنان براساس وظیفه احساس میکنند که باید از حوادث احتمالی که در کمین سعادت نوجوان است، پیشگیری کنند و او را از اموری که برایش خطرساز است، بازدارند. از اینرو برای داشتن روابط سازنده با والدین خود لازم است قبل از بگو و مگو و پافشاری بر خواستههایتان، لحظهای خودتان را جای پدر و مادرتان قرار دهید و از دید آنان به مسایل نگاه کنید، آنگاه ببینید حق را به پدر و مادر میدهید یا به خودتان؟
امام علی علیه السلام در این زمینه میفرمایند: «دوست بدار برای مردم آنچه را برای خود دوست می داری»
2- خانواده نیز مانند مدرسه دارای نظام و سلسله مراتب خاصی میباشد. همانطور که مدرسه از مدیر، ناظم و معلم تشکیل شده است و هر کدام از آنان در اداره کردن مدرسه نقش خاصی را برعهده دارند، در خانواده نیز پدر و مادر نقش اساسی در اداره کردن خانواده دارند و دارای اقتدار و قدرت بیشتری نسبت به فرزندان هستند و در نتیجه پیروی و اطاعت از والدین توسط فرزندان لازم است. برای روشن شدن مطلب مثالی را ذکر میکنیم: تصور کنید سوار اتومبیلی هستید و قصد مسافرت به خارج از شهر را دارید. روشن است که برای اینکه افرادی که سوار ماشین هستند به سلامت به مقصد برسند، باید اتومبیل تحت کنترل یک نفر باشد و چنانچه فرمان اتومبیل در دست دو یا چند نفر باشد، سرنوشتی به غیر از سقوط در دره برای اتومبیل قابل تصور نیست. خانواده نیز دقیقاً همان اتومبیل است که فرمان آن فقط باید در دست پدر و مادر باشد و چنانچه بین فرزندان و والدین در تعیین مسیر اتومبیل خانواده اختلافی رخ داد، آنکه مسیر اتومبیل را تعیین میکند، والدین هستند. فرزندان زمانی که بر سر موضوعات مختلف با والدین اختلاف پیدا میکنند، بهتر است در فضایی صمیمی با آنان به گفت و گو بپردازند و با دلیل و منطق سعی کنند آنان را قانع کنند، در صورتی که پس از گفت و گو والدین قانع نشدند، فرزندان باید به نظرات والدین احترام گذارند و از تصمیم خود منصرف شوند.
3- با توجه به شرائطی که درباره مشاوره گفته شده مانند (رازداری، خیرخواهی، داشتن تجربه و آگاهی از نیازها و همیشه در دسترس بودن)، پدر و مادر بهترین افراد برای نوجوان هستند، زیرا خیرخواهترین افراد برای فرزند، والدین هستند و حاضرند همه هستی خود را فدای فرزند خود کنند. آنان رازدارترین فرد نسبت به نوجوان هستند و هیچ گاه اسرار او را فاش نمیکنند. پدر و مادر همیشه در کنار نوجوان بوده و بی هیچ چشمداشتی، تمام تجربههای خود را در اختیار فرزندان میگذارند. از اینرو نوجوان بهتر است در مسایل گوناگون زندگی با والدین خود مشورت کند. مشورت با والدین میتواند اثرات زیر را داشته باشد:
– در تصمیمگیری به جا و صحیح به نوجوان با والدین کمک کند.
– در ایجاد رابطه سازنده و کارآمد به نوجوان یاری دهد.
– باعث شود که در مشکلات والدین بیش از پیش در کنار نوجوان باشند.
– والدین در جریان کارها و تصمیمات نوجوان قرار بگیرند و در مواقع ضروری به کمک او بیایند.
– نوجوان در مشکلات و مسایل زندگی والدین را بیشتر در کنار خود احساس کند.
4) گفت و گو با پدر و مادر را قطع نکنید:
بسیاری از نوجوانان کمترین راهنمایی و توصیه پدر و مادر را حمل بر موعظه میکنند و میگویند: «حال و حوصله موعظه شنیدن را ندارم» و با ترک صحنه گفت و گو، فرصت گفت و شنود و برقرار کردن ارتباط سازنده با والدین را از دست میدهند، در حالی که نوجوانان میتوانند همزمان با گوش دادن به سخنان والدین، نقطه نظرات، دیدگاهها و تفکرات خود را در مورد موضوع مورد نظر به والدین خود منتقل کنند و زمینه ارتباط کارآمد با آنان را ایجاد کنند. نوجوانی که با قطع سخن والدین خود، آنان را از خود آزرده خاطر میسازد، زمینه برقراری رابطه خوب و سازنده با والدین را از بین میبرد.
5- دقیق و مشخص سخن بگوئید:
وقتی که دقیق و مشخص حرف میزنید، والدین به درستی درمییابند که چه چیزی را ارج مینهید و چه چیز را مردود میشمارید. به این ترتیب میدانند که چه کاری را باید انجام بدهند و از انجام دادن چه کاری بپرهیزند.
6- درباره خواسته خویش صحبت کنید:
به جای ثابت کردن اشتباهات و کم توجهی والدین به شما، بیشتر در مورد «خواسته خویش» گفت و گو کنید و مطمئن باشید که با این شیوه جریان مذاکره را به مسیری مطلوب هدایت خواهید کرد. پایه و شرط اصلی یک مذاکره سالم، بحث و تلاش برای دستیابی به نتیجه مطلوب است. پس به جای پافشاری بیمورد بر خواسته خود که ناخواسته لجبازی شما با والدین را در ذهن آنان تداعی میکند، بهتراست فواید و مزایای تصمیم خود را با دلیل محکم برای آنان بیان کنید و مطمئن باشید، والدین خیرخواه، تسلیم دلایل منطقی شما میشوند.
7- هنگامی که والدین عصبانی هستند، با آنان بحث نکنید، بلکه لبخند زده و موافقت کنید. این کار باعث میشود اگر رفتار آنان غیرمنطقی بوده، زودتر به اشتباه خود پی ببرند.
8- در مورد والدین خود پیش داوری نکنید:
نوجوان زمانی که با والدین خود اختلاف پیدا میکند و یا اینکه با خواسته او مخالفت میشود، بدون در نظر گرفتن شرایط خانواده، اجتماع و موقعیت خود، شروع به پیشداوری میکند. یعنی دچار یک نوع قضاوت زود هنگام درباره رفتار والدین خود میشود و به رفتارهای والدین خود با بدبینی نگاه میکند و با گفتن جملاتی مانند هر وقت من خواستم با دوستانم به تفریح بروم شما مخالفت میکنید، شما اصلاً به من آزادی نمیدهید و …. شرائط را برای خود و والدین سخت و غیرقابل تحمل میکند. در حالی که نوجوان باید سعی کند هر رفتاری را در موقعیت خود مورد بررسی قرار دهد و با خود بگوید شاید این بار حق با پدر و مادرم باشد. با این روش نوجوان به جای اینکه دچار قضاوت عجولانه شود و حق را به خود بدهد، دوباره به بررسی شرائط میپردازد و ممکن است با بررسی مجدد اوضاع، حق را به والدین خود بدهد.
9- در مناسبتهای مختلف به والدین خود هدیه دهید:
هدیه یک ارزش معنوی است و ما میتوانیم به وسیله آن از کوتاهترین راه به پدر و مادر ثابت کنیم که دوستشان داریم و زحمات ایشان را فراموش نکردهایم. همانگونه که رسول اکرم (ص) میفرمایند: هدیه، محبت به یادگار میگذارد. اگر خدای نکرده با پدر و مادر خود درشتی کرده و از کار خود پشیمان شدهاید، با اهدای هدیهای نفیس، ناراحتی را از قلب پرعطوفت آنان بزدائید که «هدیه کینه و ناراحتی را از میان میبرد»
10- ارتباط کلامی مؤثر:
بیان و گفتار، مهمترین ارتباط انسانها با یکدیگر است و چون ارتباط فرایندی است دوطرفه، بخش اعظم ارتباط انسانها از طریق گفت و شنود و همین مکالمات عادی و روزمره صورت میگیرد. از اینرو برای داشتن ارتباط صحیح و سازنده، باید هم گوینده خوبی بود و هم شنونده خوبی، یعنی در تبادل اطلاعات و گفت و گو با والدین خود، باید به تأثیر زیاد کلمات مناسب در ایجاد و برقراری ارتباط سالم توجه داشت. همچنین باید به موقعیت و فضایی که در آن با والدین خود ارتباط برقر ار میکنیم توجه داشته باشیم. گاهی عدم توجه به موقعیت و شرائط والدین میتواند تأثیر منفی بر روابط نوجوان با والدین داشته باشد. به عنوان مثال چنانچه در حضور اقوام با والدین خود سخن میگوئیم باید به گونهای با آن ارتباط برقرار کنیم و زمانی که در کنار جمع صمیمانه خانواده با والدین سخن میگوئیم به شیوهای دیگر با آنان باید رابطه برقرار کنیم.
11- وقتی که عقاید، خواستهها یا شکایتهای خود را مطرح میسازید، صدایتان را بلند نکنید و آرام باشید. اگر فریاد بزنید، والدین فقط صدایتان را میشنوند، ولی اگر آرام باشید، سخنان شما را نیز میفهمند.
12- بدیهی است شما حاضر نیستید به افرادی که با شما مشاجره میکنند یا همکاری ندارند، کمک کنید. اگر شما نیز با والدین خود چنین برخوردی داشته باشید، آنها به شما کمک نکرده و با درخواستهایتان موافقت نخواهند کرد. بکوشید با آنها درگیر نشوید و روحیه همکاری داشته باشید، مطمئن باشید نتیجه این رفتار، به سود شما خواهد بود.
منبع:راه وروان ج6،محمد صادق آقاجانی