۱۳۹۴/۱۲/۱۲
–
۵۶۷۸ بازدید
اخلاق و آداب علم آموزی را بیان کنید ؟
فراگیرى دانش مطلوبیت ذاتى ندارد. به صرف عالمشدن سعادت حقیقى انسان تأمین نمیشود. در طول تاریخ، عالمان و اندیشمندانى بودهاند که علم خود را در جهت توسعه فساد و تأمین خواستههاى شیطانى خود و دیگران به کار گرفتهاند. بر همین اساس، اسلام در کنار دعوت به علمآموزى، شرایط، آداب و اخلاقیات ناظر به این عرصه را نیز بیان کرده است. که درباره آن در کتابهای مربوط به تعلیم و تربیت و اخلاق دانشاندوزی بحث شده است. در این تحقیق، تنها به مواردی از تأثیر رعایت اخلاق تعلیم و دانشاندوزی را اشاره میشود.
فراگیرى دانش مطلوبیت ذاتى ندارد. به صرف عالمشدن سعادت حقیقى انسان تأمین نمیشود. در طول تاریخ، عالمان و اندیشمندانى بودهاند که علم خود را در جهت توسعه فساد و تأمین خواستههاى شیطانى خود و دیگران به کار گرفتهاند. بر همین اساس، اسلام در کنار دعوت به علمآموزى، شرایط، آداب و اخلاقیات ناظر به این عرصه را نیز بیان کرده است. که درباره آن در کتابهای مربوط به تعلیم و تربیت و اخلاق دانشاندوزی بحث شده است. در این تحقیق، تنها به مواردی از تأثیر رعایت اخلاق تعلیم و دانشاندوزی را اشاره میشود.
1. تقوا و پارسایى
در قرآن کریم تصریح شده است که ثمره پارسایى، بهرهمندى از فرقان و قدرت تشخیص حق از باطل است: «اگر از [مخالفت فرمان] خدا بپرهیزید، براى شما وسیلهاى جهت جدا ساختن حق از باطل قرار میدهد (روشنبینى خاصّى که در پرتو آن، حق را از باطل خواهید شناخت)».(1)
اخلاق نقش تقوا و پارسایى را در تعلیم و تحصیل معرفت و دانش حقیقى ایفا میکند که دانشاندوز بیتقوا راه به جایى نمیبرد. نشاندن اخلاق در کنار خردورزى و دانشاندوزى، به معناى بازگرداندن روح و سرشت آدمى به حالت پاکى و صداقت نخستین و فطریاش است، که فراگیرى و پذیرش حقایق را براى او آسان مینماید؛ زیرا کسب دانش و توسعه دانستنیهاى انسان، معلولِ کارکرد قواى درونى و بیرونى او است.
پس، اینکه میبینیم متون اسلامى در کنار دعوت به دانشاندوزى، بر تزکیه و زدودن زنگار گناه و وسوسه شیطان از دل نیز تأکید میورزند، به سبب آن است که تفکر آدمى را از بند اسارت شیاطین درونى و بیرونى آزاد سازند و به تقوا و پارسایی برسند. تقوا سبب میشود فطرت انسان به پاکى و زلالى نخستین خود بازگردد، تا علاوه بر بهرهمندى بیشتر از بینش و بصیرت، به آسانى بتواند بدون دخالت هواهاى نفسانى، حقایق را پذیرفته، به دانشهاى سودمند و اندیشههاى درست دست یابد. اگر عقل بخواهد درک و شناختى صحیح داشته باشد، باید عاقل فضایل اخلاقی و تقوای الهی را پیشه سازد و از بند تمایلات نفسانى رهایى یابد. آنگاه است که پاسبان و پاسدار ورودیها و خروجیهاى دل میشود و نامحرمان و بیگانگان را در بند میافکند.
2. رعایت وظایف نسبت به جامعه
یکی از تأثیرات اخلاق در کنار دانشاندوزی؛ این است که متعلّم وظایف اخلاقی خود را در قبال جامعهاى که در آن زندگی میکند، رعایت خواهد کرد. مهمترین این وظایف را در چند بخش میتوان بیان کرد:
2-1. استقامت در برابر جوسازیها
بهطور معمول ممکن است افرادى از جامعه در برابر تحصیل ما واکنش منفى از خود بروز دهند و احیاناً دست به منفیبافى یا مانعتراشى بزنند و یا اندوختههاى ما را به باد استهزا گرفته یا در هاون نقد و انتقاد به سختى بکوبند. در اینگونه موارد، استقامت و پایمردى، ضرورت دو چندان دارد و در روایات اسلامى نیز آنرا به عنوان راه حل مشکل مزبور ارائه کردهاند. آنچه متعلّم باید به یاد داشته باشد این است که ممکن است او با فراگیرى علم و دانش مورد رَشک مردم- بهویژه عوام کم سواد- قرار گیرد. متعلّم باید با فضیلت صبر و بردبارى با آنها برخوردى مناسب و متین داشته باشد. رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود: «پروردگارم، همانگونه که ما را به انجام واجبات فرمان داده، مرا به مداراى با مردم نیز امر کرده است». (2)
یکى از یاران امام کاظم (علیه السلام) به نام یونس بن عبدالرحمن میگوید: امام (علیه السلام) به من فرمود: «اى یونس! با مردم مهربان باش. تحمّل سخن تو بر آنها مشکل است». عرض کردم: آنها به من میگویند: «زندیق» امام فرمود: «اگر در دست تو جواهر باشد و مردم بگویند سنگ و شن است، براى تو زیانى ندارد و اگر در دستت سنگریزه باشد و مردم بگویند، جواهر است، براى تو سودى نخواهد داشت».(3)
بیاعتنا به جوسازى مردم از یک سوى و مدارا و برخورد خوب با آنها از دیگر سوى، در پرتو تأثیر اخلاق کنار علم است و به متعلّم این فرصت را میدهد که بهتر تحصیل را ادامه دهد و زودتر به مقصود خود نایل آید.
2-2. نشر دانش
پا گذاشتن در محیط درس و مدرسه، این وظیفه اخلاقی را برعهده انسان میگذارد که آنچه یاد گرفته به دیگران نیز بیاموزد. انبار کردن دانش و دریغ داشتن آن از دیگران کار مطلوبى نیست و اگر پیشینیان، چنین میکردند، هرگز ما دانشى به دست نمیآوردیم، به تعبیر امیر مؤمنان (علیه السلام): «خداوند پیش از آنکه از نادانان پیمان بگیرد که به طلب دانش روى آورند، از دانایان تعهد گرفته که دانش خویش را به جاهلان بیاموزند؛ زیرا [رتبه ] دانش از نادانى جلوتر است». (4)
از اینرو؛ در فرهنگ اسلام از پنهان داشتن دانش به شدّت نکوهش شده است.
رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود: «کسى که دانشى را پنهان کند، از اسلام بیگانه است». (5)
از سوى دیگر، ترویج و انتشار علم را از حقوق ضرورى آن دانسته است.
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
مردى به حضور پیامبر رسید و پرسید:
– اى رسول خدا! حقّ دانش چیست؟
– خاموشى و توجه به علم.
– سپس چه؟
– گوش دادن به آن.
– بعد چه؟
– از بر کردن آن.
– دیگر چه؟
– عمل کردن آن.
– بعد؟
– انتشار آن.(6)
ترویج و انتشار عملىِ علم و دانش، روش پسندیده و مؤثّر است، بدین معنا که متعلّم با عمل به یافتههاى خویش، مردم را نیز به سوى، خویش فرا میخواند، و انجام این روش پسندیده در پرتو شناخت چنین عمل اخلاقی میباشد.
2-3. خدمت به مردم
متعلّم، به عنوان عضوى از پیکر اجتماع، موظّف است، تا حد امکان به جامعه خویش خدمت کند و از تخصص خود در بهبود گوشهاى از کار آنها سود جوید، او باید توان و تخصّص خود را به مردم یا دولت عرضه کند تا مورد بهرهبردارى قرار گیرد.
2-4. خاشع و متواضع
دانشجو و عالم در نتیجه تواناییهای علمی که داراست در کنار اخلاق؛ از نوعی خشوع و خضوع و تواضع در برابر خداوند و دیگر افراد انسانی برخوردار خواهد شد؛ زیرا ویژگیهای مذکور را پلی برای رسیدن به دانایی و کسب فیض میپندارد و از هرگونه گردنفرازی و غرور دوری مینماید؛ زیرا لازمه رسیدن به پلههای ترقی در زمینه علم و خدمت به بشریت، تواضع و فروتنی است. امام علی(ع) میفرماید: «و آنکس که عظمت حق را شناخت شایسته نیست خود را بزرگ شمارد؛ زیرا بزرگى آنان که به عظمت حق معرفت دارند این است که در برابر او فروتنى کنند، و سلامت آنان که از قدرت حق آگاهند این است که تسلیم او باشند». (7)
خشوع و خضوع و تواضع چنین دانشاندوزی به همنشینان و افراد جامعه رواج پیدا کرده و موجبات تعالی و سعادت اخلاقی او و جامعه را فراهم میسازد.
خلاصه اینکه؛ رعایت اخلاقیات کنار دانشاندوزی؛ این تأثیر را خواهد داشت که دانشجو و عالم با رسیدن به جایگاه واقعی خود، ادامه دهنده راه انبیای الهی باشد و از ارزشهای دینی دفاع کند و از نظر علمی، اخلاقی و عملی، واجد ویژگیهایی باشد که اسلام برای دانشمندان ضروری میداند.
_____________________________
1 . «إِنْ تَتَّقُوا اللهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً»؛ انفال( 8)، 29.
2 . «أَمَرَنِی رَبِّی بِمُدَارَاةِ النَّاسِ کَمَا أَمَرَنِی بِأَدَاءِ الْفَرَائِض »؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق، ج 2، ص 117.
3 . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق، ج 2، ص 66.
4. «انَّ اللهَ لَمْ یَأْخُذْ عَلَى الْجُهَّالِ عَهْداً بِطَلَبِ الْعِلْمِ حَتَّى أَخَذَ عَلَى الْعُلَمَاءِ عَهْداً بِبَذْلِ الْعِلْمِ لِلْجُهَّالِ لِأَنَّ الْعِلْمَ کَانَ قَبْلَ الْجَهْل »؛ همان، ص 67.
5 . «مَنْ … کَتَمَ عِلْماً … فَقَدْ بَرِى ءَ مِنَ الْاسْلامِ»؛ همان.
6 . همان، ص 28.
7. «إِنَّهُ لَا یَنْبَغِی لِمَنْ عَرَفَ عَظَمَةَ اللهِ أَنْ یَتَعَظَّمَ فَإِنَّ رِفْعَةَ الَّذِینَ یَعْلَمُونَ مَا عَظَمَتُهُ أَنْ یَتَوَاضَعُوا لَهُ وَ سَلَامَةَ الَّذِینَ یَعْلَمُونَ مَا قُدْرَتُهُ أَنْ یَسْتَسْلِمُوا لَه »؛ سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق: صبحی صالح، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق، ص 205.
فراگیرى دانش مطلوبیت ذاتى ندارد. به صرف عالمشدن سعادت حقیقى انسان تأمین نمیشود. در طول تاریخ، عالمان و اندیشمندانى بودهاند که علم خود را در جهت توسعه فساد و تأمین خواستههاى شیطانى خود و دیگران به کار گرفتهاند. بر همین اساس، اسلام در کنار دعوت به علمآموزى، شرایط، آداب و اخلاقیات ناظر به این عرصه را نیز بیان کرده است. که درباره آن در کتابهای مربوط به تعلیم و تربیت و اخلاق دانشاندوزی بحث شده است. در این تحقیق، تنها به مواردی از تأثیر رعایت اخلاق تعلیم و دانشاندوزی را اشاره میشود.
1. تقوا و پارسایى
در قرآن کریم تصریح شده است که ثمره پارسایى، بهرهمندى از فرقان و قدرت تشخیص حق از باطل است: «اگر از [مخالفت فرمان] خدا بپرهیزید، براى شما وسیلهاى جهت جدا ساختن حق از باطل قرار میدهد (روشنبینى خاصّى که در پرتو آن، حق را از باطل خواهید شناخت)».(1)
اخلاق نقش تقوا و پارسایى را در تعلیم و تحصیل معرفت و دانش حقیقى ایفا میکند که دانشاندوز بیتقوا راه به جایى نمیبرد. نشاندن اخلاق در کنار خردورزى و دانشاندوزى، به معناى بازگرداندن روح و سرشت آدمى به حالت پاکى و صداقت نخستین و فطریاش است، که فراگیرى و پذیرش حقایق را براى او آسان مینماید؛ زیرا کسب دانش و توسعه دانستنیهاى انسان، معلولِ کارکرد قواى درونى و بیرونى او است.
پس، اینکه میبینیم متون اسلامى در کنار دعوت به دانشاندوزى، بر تزکیه و زدودن زنگار گناه و وسوسه شیطان از دل نیز تأکید میورزند، به سبب آن است که تفکر آدمى را از بند اسارت شیاطین درونى و بیرونى آزاد سازند و به تقوا و پارسایی برسند. تقوا سبب میشود فطرت انسان به پاکى و زلالى نخستین خود بازگردد، تا علاوه بر بهرهمندى بیشتر از بینش و بصیرت، به آسانى بتواند بدون دخالت هواهاى نفسانى، حقایق را پذیرفته، به دانشهاى سودمند و اندیشههاى درست دست یابد. اگر عقل بخواهد درک و شناختى صحیح داشته باشد، باید عاقل فضایل اخلاقی و تقوای الهی را پیشه سازد و از بند تمایلات نفسانى رهایى یابد. آنگاه است که پاسبان و پاسدار ورودیها و خروجیهاى دل میشود و نامحرمان و بیگانگان را در بند میافکند.
2. رعایت وظایف نسبت به جامعه
یکی از تأثیرات اخلاق در کنار دانشاندوزی؛ این است که متعلّم وظایف اخلاقی خود را در قبال جامعهاى که در آن زندگی میکند، رعایت خواهد کرد. مهمترین این وظایف را در چند بخش میتوان بیان کرد:
2-1. استقامت در برابر جوسازیها
بهطور معمول ممکن است افرادى از جامعه در برابر تحصیل ما واکنش منفى از خود بروز دهند و احیاناً دست به منفیبافى یا مانعتراشى بزنند و یا اندوختههاى ما را به باد استهزا گرفته یا در هاون نقد و انتقاد به سختى بکوبند. در اینگونه موارد، استقامت و پایمردى، ضرورت دو چندان دارد و در روایات اسلامى نیز آنرا به عنوان راه حل مشکل مزبور ارائه کردهاند. آنچه متعلّم باید به یاد داشته باشد این است که ممکن است او با فراگیرى علم و دانش مورد رَشک مردم- بهویژه عوام کم سواد- قرار گیرد. متعلّم باید با فضیلت صبر و بردبارى با آنها برخوردى مناسب و متین داشته باشد. رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود: «پروردگارم، همانگونه که ما را به انجام واجبات فرمان داده، مرا به مداراى با مردم نیز امر کرده است». (2)
یکى از یاران امام کاظم (علیه السلام) به نام یونس بن عبدالرحمن میگوید: امام (علیه السلام) به من فرمود: «اى یونس! با مردم مهربان باش. تحمّل سخن تو بر آنها مشکل است». عرض کردم: آنها به من میگویند: «زندیق» امام فرمود: «اگر در دست تو جواهر باشد و مردم بگویند سنگ و شن است، براى تو زیانى ندارد و اگر در دستت سنگریزه باشد و مردم بگویند، جواهر است، براى تو سودى نخواهد داشت».(3)
بیاعتنا به جوسازى مردم از یک سوى و مدارا و برخورد خوب با آنها از دیگر سوى، در پرتو تأثیر اخلاق کنار علم است و به متعلّم این فرصت را میدهد که بهتر تحصیل را ادامه دهد و زودتر به مقصود خود نایل آید.
2-2. نشر دانش
پا گذاشتن در محیط درس و مدرسه، این وظیفه اخلاقی را برعهده انسان میگذارد که آنچه یاد گرفته به دیگران نیز بیاموزد. انبار کردن دانش و دریغ داشتن آن از دیگران کار مطلوبى نیست و اگر پیشینیان، چنین میکردند، هرگز ما دانشى به دست نمیآوردیم، به تعبیر امیر مؤمنان (علیه السلام): «خداوند پیش از آنکه از نادانان پیمان بگیرد که به طلب دانش روى آورند، از دانایان تعهد گرفته که دانش خویش را به جاهلان بیاموزند؛ زیرا [رتبه ] دانش از نادانى جلوتر است». (4)
از اینرو؛ در فرهنگ اسلام از پنهان داشتن دانش به شدّت نکوهش شده است.
رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود: «کسى که دانشى را پنهان کند، از اسلام بیگانه است». (5)
از سوى دیگر، ترویج و انتشار علم را از حقوق ضرورى آن دانسته است.
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
مردى به حضور پیامبر رسید و پرسید:
– اى رسول خدا! حقّ دانش چیست؟
– خاموشى و توجه به علم.
– سپس چه؟
– گوش دادن به آن.
– بعد چه؟
– از بر کردن آن.
– دیگر چه؟
– عمل کردن آن.
– بعد؟
– انتشار آن.(6)
ترویج و انتشار عملىِ علم و دانش، روش پسندیده و مؤثّر است، بدین معنا که متعلّم با عمل به یافتههاى خویش، مردم را نیز به سوى، خویش فرا میخواند، و انجام این روش پسندیده در پرتو شناخت چنین عمل اخلاقی میباشد.
2-3. خدمت به مردم
متعلّم، به عنوان عضوى از پیکر اجتماع، موظّف است، تا حد امکان به جامعه خویش خدمت کند و از تخصص خود در بهبود گوشهاى از کار آنها سود جوید، او باید توان و تخصّص خود را به مردم یا دولت عرضه کند تا مورد بهرهبردارى قرار گیرد.
2-4. خاشع و متواضع
دانشجو و عالم در نتیجه تواناییهای علمی که داراست در کنار اخلاق؛ از نوعی خشوع و خضوع و تواضع در برابر خداوند و دیگر افراد انسانی برخوردار خواهد شد؛ زیرا ویژگیهای مذکور را پلی برای رسیدن به دانایی و کسب فیض میپندارد و از هرگونه گردنفرازی و غرور دوری مینماید؛ زیرا لازمه رسیدن به پلههای ترقی در زمینه علم و خدمت به بشریت، تواضع و فروتنی است. امام علی(ع) میفرماید: «و آنکس که عظمت حق را شناخت شایسته نیست خود را بزرگ شمارد؛ زیرا بزرگى آنان که به عظمت حق معرفت دارند این است که در برابر او فروتنى کنند، و سلامت آنان که از قدرت حق آگاهند این است که تسلیم او باشند». (7)
خشوع و خضوع و تواضع چنین دانشاندوزی به همنشینان و افراد جامعه رواج پیدا کرده و موجبات تعالی و سعادت اخلاقی او و جامعه را فراهم میسازد.
خلاصه اینکه؛ رعایت اخلاقیات کنار دانشاندوزی؛ این تأثیر را خواهد داشت که دانشجو و عالم با رسیدن به جایگاه واقعی خود، ادامه دهنده راه انبیای الهی باشد و از ارزشهای دینی دفاع کند و از نظر علمی، اخلاقی و عملی، واجد ویژگیهایی باشد که اسلام برای دانشمندان ضروری میداند.
_____________________________
1 . «إِنْ تَتَّقُوا اللهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً»؛ انفال( 8)، 29.
2 . «أَمَرَنِی رَبِّی بِمُدَارَاةِ النَّاسِ کَمَا أَمَرَنِی بِأَدَاءِ الْفَرَائِض »؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق، ج 2، ص 117.
3 . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق، ج 2، ص 66.
4. «انَّ اللهَ لَمْ یَأْخُذْ عَلَى الْجُهَّالِ عَهْداً بِطَلَبِ الْعِلْمِ حَتَّى أَخَذَ عَلَى الْعُلَمَاءِ عَهْداً بِبَذْلِ الْعِلْمِ لِلْجُهَّالِ لِأَنَّ الْعِلْمَ کَانَ قَبْلَ الْجَهْل »؛ همان، ص 67.
5 . «مَنْ … کَتَمَ عِلْماً … فَقَدْ بَرِى ءَ مِنَ الْاسْلامِ»؛ همان.
6 . همان، ص 28.
7. «إِنَّهُ لَا یَنْبَغِی لِمَنْ عَرَفَ عَظَمَةَ اللهِ أَنْ یَتَعَظَّمَ فَإِنَّ رِفْعَةَ الَّذِینَ یَعْلَمُونَ مَا عَظَمَتُهُ أَنْ یَتَوَاضَعُوا لَهُ وَ سَلَامَةَ الَّذِینَ یَعْلَمُونَ مَا قُدْرَتُهُ أَنْ یَسْتَسْلِمُوا لَه »؛ سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق: صبحی صالح، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق، ص 205.