۱۳۹۲/۱۱/۰۸
–
۲۷۵ بازدید
از سفارشات اخلاق اسلامی در رفع نیازها (تعاون) را توضیح داده و شرایط آن را بنویسید؟
بسم الله الرحمن الرحیمسلام علیکم
از اینکه مرکز ما را مورد لطف قرار داده و سؤالتان را مطرح فرموده اید کمال تقدیر و تشکر را داریم و امیدواریم در ادامه نیز ما را مورد عنایت و محبت خودتان قرار دهید
پرسش گر گرامی آنچه که در قرآن به عنوان همکاری و کمک به هم نوع معرفی شده است تحت آیه شریفه وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى(سوره مائده آیه 2) مندرج است که در این آیه همه مسلمین را به کمک به همدیگر تشویق می کند و آنچه در این آیه حائز اهمیت است این است که تعاون را به «برّ» و «تقوی» مشروط کرده به طوری که در ادامه همین آیه فرموده: وَلا تَعَاوَنُوا عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللّهَ إِنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ (المائدة/2) یعنی اگر برّ نشود بلکه اثم باشد و نیز در حد حریم تقوی نشود بلکه عدوانی و معصیتی باشد حق کمک و همکاری آن امر را نداریم
بنابراین در تعاون و کمک به صیغه امر همه تشویق شده اند اما در امورات خوب و تقوائی که همین، شرط اساسی کمک به هم نوع هست به عنوان مثال کسی بگوید که اگر فلانی پی من را گرفت به او بگو که من نیستم (یعنی با دروغ گفتن مرا کمک کن) و کسی می خواهد به فلان کار حرام برسد شما برای رسیدن به آن کار پول و ماشین در اختیارش می گذارید و این را به حساب عالم دوستی و محبت و مرام می گذارید در حالی که هر دو مورد فوق کاملا تعاون و همکاری اثم است و مصداق إِنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ می شود.
حال سؤال در این است که ما از کجا موارد «بر» و «اثم» را تشخیص بدهیم؟
شهید مطهری در کتاب فلسفه اخلاق در این رابطه می فرماید:
قرآن در مورد اینکه انسان مجهز به یک سلسله الهامات فطری هست سکوت نکرده است . در سوره مبارکه والشمس می خوانیم : « و الشمس و ضحیها 0 و القمر اذا تلیها 0 و النهار اذا جلیها 0 و اللیل اذا یغشیها 0 و السماء و ما بنیها 0 و الارض و ما طحیها 0 و نفس و ما سویها 0 فالهمها فجورها و تقویها »( سوره شمس آیه 1 الی 8) آخرین سوگند این است : سوگند به روح بشر و اعتدال آن که خدای متعال به روح بشر کارهای فجور و کارهای تقوا را الهام کرد که چی فجور است ، چی فسوق است ، چی زشت و نباید کردنی است و چی تقوا و پاکی است و باید انجام بشود . وقتی این آیه قرآن نازل شد : « تعاونوا علی البر و التقوی و لا تعاونوا علی الاثم و العدوان »بر کارهای نیک و بر تقواها همکاری کنید ولی براثمها ، گناهها و کارهای دشمنی خیز همکاری نکنید ، وقتی این آیه نازل شد مردی به نام وابصه آمد خدمت رسول اکرم و گفت : یا رسول الله ! سؤالی دارم فرمود : من بگویم سؤال تو چیست ؟ بفرمایید آمده ای که بر و تقوا ، و همچنین اثم و عدوان را برایت تعریف بکنم گفت : بله یا رسول الله ! برای همین آمدهام نوشته اند پیغمبر انگشتانشان را زدند به سینه وابصه و فرمودند : یا « وابصة ! استفت قلبک ، استفت قلبک ، استفت قلبک » این را از قلبت استفتاء کن، این فتوا را از دلت بخواه یعنی خداوند تشخیص بر و تقوا را ، و در نقطه مقابل تشخیص اثم را در فطرت انسان قرار داده و مسائل فطری را دیگر لازم نیست انسان برود از دیگری بپرسد ، بلکه باید از قلب و وجدان خودش بپرسد جواب را از همین جا می گیرد پس خدا این شناخت را به صورت یک الهام به قلب هر بشری الهام فرموده است این شعر مولوی که : گفت پیغمبر که « استفتوا القلوب » همین حدیث را بیان می کند . یا آیه دیگر قرآن می فرماید : « و اوحینا الیهم فعل الخیرات ». در تفسیر المیزان استنباط خیلی شیرینی دارند ، می فرمایند نفرمود : و اوحینا الیهم ان افعلوا الخیرات وحی کردیم که کارهای خیر را انجام دهند اگر این جور بود همین وحی عادی می شد ، یعنی به آنها دستور دادیم ولی می فرماید : « و اوحینا الیهم فعل الخیرات » خود کار را وحی کردیم ، یعنی خود کار را به آنها الهام کردیم .
بنابراین با توجه به مطالب فوق جواب سؤال شما ازاین قرار می شود که تعاون و کمک مشروط به بر و تقوی است و برای شناخت مصادیق آنها رجوع به وجدان سلیم و بی عرض کافی است و چون بر عام است شامل همه ی مصادیق بر می شود مصادیقی که در دین معرفی شده و عقل توان فهم آن را ندارد مثل نماز و روزه و حجاب و… و مصادیقی که همه افراد عالم در هر دینی با مراجعه به عقل و وجدان خود آن را درک می کنند و می توانند به صادقی خوبی و بدی آن را ارزیابی کنند مانند دورغ گفتن دزدی، قتل، کمک به یتیم، خوش اخلاقی، و… التماس دعا
از اینکه مرکز ما را مورد لطف قرار داده و سؤالتان را مطرح فرموده اید کمال تقدیر و تشکر را داریم و امیدواریم در ادامه نیز ما را مورد عنایت و محبت خودتان قرار دهید
پرسش گر گرامی آنچه که در قرآن به عنوان همکاری و کمک به هم نوع معرفی شده است تحت آیه شریفه وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى(سوره مائده آیه 2) مندرج است که در این آیه همه مسلمین را به کمک به همدیگر تشویق می کند و آنچه در این آیه حائز اهمیت است این است که تعاون را به «برّ» و «تقوی» مشروط کرده به طوری که در ادامه همین آیه فرموده: وَلا تَعَاوَنُوا عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللّهَ إِنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ (المائدة/2) یعنی اگر برّ نشود بلکه اثم باشد و نیز در حد حریم تقوی نشود بلکه عدوانی و معصیتی باشد حق کمک و همکاری آن امر را نداریم
بنابراین در تعاون و کمک به صیغه امر همه تشویق شده اند اما در امورات خوب و تقوائی که همین، شرط اساسی کمک به هم نوع هست به عنوان مثال کسی بگوید که اگر فلانی پی من را گرفت به او بگو که من نیستم (یعنی با دروغ گفتن مرا کمک کن) و کسی می خواهد به فلان کار حرام برسد شما برای رسیدن به آن کار پول و ماشین در اختیارش می گذارید و این را به حساب عالم دوستی و محبت و مرام می گذارید در حالی که هر دو مورد فوق کاملا تعاون و همکاری اثم است و مصداق إِنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ می شود.
حال سؤال در این است که ما از کجا موارد «بر» و «اثم» را تشخیص بدهیم؟
شهید مطهری در کتاب فلسفه اخلاق در این رابطه می فرماید:
قرآن در مورد اینکه انسان مجهز به یک سلسله الهامات فطری هست سکوت نکرده است . در سوره مبارکه والشمس می خوانیم : « و الشمس و ضحیها 0 و القمر اذا تلیها 0 و النهار اذا جلیها 0 و اللیل اذا یغشیها 0 و السماء و ما بنیها 0 و الارض و ما طحیها 0 و نفس و ما سویها 0 فالهمها فجورها و تقویها »( سوره شمس آیه 1 الی 8) آخرین سوگند این است : سوگند به روح بشر و اعتدال آن که خدای متعال به روح بشر کارهای فجور و کارهای تقوا را الهام کرد که چی فجور است ، چی فسوق است ، چی زشت و نباید کردنی است و چی تقوا و پاکی است و باید انجام بشود . وقتی این آیه قرآن نازل شد : « تعاونوا علی البر و التقوی و لا تعاونوا علی الاثم و العدوان »بر کارهای نیک و بر تقواها همکاری کنید ولی براثمها ، گناهها و کارهای دشمنی خیز همکاری نکنید ، وقتی این آیه نازل شد مردی به نام وابصه آمد خدمت رسول اکرم و گفت : یا رسول الله ! سؤالی دارم فرمود : من بگویم سؤال تو چیست ؟ بفرمایید آمده ای که بر و تقوا ، و همچنین اثم و عدوان را برایت تعریف بکنم گفت : بله یا رسول الله ! برای همین آمدهام نوشته اند پیغمبر انگشتانشان را زدند به سینه وابصه و فرمودند : یا « وابصة ! استفت قلبک ، استفت قلبک ، استفت قلبک » این را از قلبت استفتاء کن، این فتوا را از دلت بخواه یعنی خداوند تشخیص بر و تقوا را ، و در نقطه مقابل تشخیص اثم را در فطرت انسان قرار داده و مسائل فطری را دیگر لازم نیست انسان برود از دیگری بپرسد ، بلکه باید از قلب و وجدان خودش بپرسد جواب را از همین جا می گیرد پس خدا این شناخت را به صورت یک الهام به قلب هر بشری الهام فرموده است این شعر مولوی که : گفت پیغمبر که « استفتوا القلوب » همین حدیث را بیان می کند . یا آیه دیگر قرآن می فرماید : « و اوحینا الیهم فعل الخیرات ». در تفسیر المیزان استنباط خیلی شیرینی دارند ، می فرمایند نفرمود : و اوحینا الیهم ان افعلوا الخیرات وحی کردیم که کارهای خیر را انجام دهند اگر این جور بود همین وحی عادی می شد ، یعنی به آنها دستور دادیم ولی می فرماید : « و اوحینا الیهم فعل الخیرات » خود کار را وحی کردیم ، یعنی خود کار را به آنها الهام کردیم .
بنابراین با توجه به مطالب فوق جواب سؤال شما ازاین قرار می شود که تعاون و کمک مشروط به بر و تقوی است و برای شناخت مصادیق آنها رجوع به وجدان سلیم و بی عرض کافی است و چون بر عام است شامل همه ی مصادیق بر می شود مصادیقی که در دین معرفی شده و عقل توان فهم آن را ندارد مثل نماز و روزه و حجاب و… و مصادیقی که همه افراد عالم در هر دینی با مراجعه به عقل و وجدان خود آن را درک می کنند و می توانند به صادقی خوبی و بدی آن را ارزیابی کنند مانند دورغ گفتن دزدی، قتل، کمک به یتیم، خوش اخلاقی، و… التماس دعا