این مقاله از سایت پژوهش استان مرکزی ، نوشته فاطمه رنجبر درباره سیره اخلاقی پیامبر خوب است : به نام خدای رحمان و رحیم «سیره» به معنای راه و روش است. اهل لغت در معنای آن گفته اند: «سیره» طریقه، هیئت و حالت است.[1
سیره اخلاقی پیامبر
الف) فضائل پیامبر (ص)
۱. صوت خوش و آداب پیامبر (ص) در تلاوت قرآن
علی بن محمد نوفلی می گوید: در محضر امام رضا (ع) از صدا بحثی به میان آمد، ایشان فرمود : امام سجاد (ع) قرآن را تلاوت می فرمود و بعضی وقت ها مردم از صدای خوش ایشان بیهوش می شدند و اگر امام مقداری از صدای زیبایش را ظاهر کند مردم تحمل شنیدن آن صدا را ندارند، گفتم: مگر نه اینکه پیامبر (ص) با مردم نماز می خواند و هنگام تلاوت صدای خود را بلند می نمود؟ ایشان فرمود: پیامبر (ص) به اندازه ی تحمل مردم صدایش را آشکار می نمود.[2] ابوالفتح رازی گفت: پیامبر (ص) نمی خوابید، مگر اینکه مسبحات را قرائت کند و می فرمود : آیه ای در این سوره ها است که از هزار آیه برتر است . گفتند مسبحات چه سوره هایی هستند؟ فرمود: سوره های حدید، حشر، صف، جمعه و تغابن.
همچنین علی علیه السلام فرمود: پیامبر ص سوره اعلی را دوست می داشت و اولین کسی که گفت «سبحان ربی الاعلی» میکائیل بود.
ابن عباس گفت:
هر گاه پیامبر (ص) آیه ی «ونفس و ما سواها فالهمها فجورها و تقویها» را تلاوت می کرد، کمی وقف می کرد و سپس می فرمود: بارالها! به من پرهیزگاری بده و مرا پاک گردان چرا که تو بهترین پاکیزه کنندگانی.
امام باقر (ع) فرمود: پیامبر (ص) در میان مردم بهترین صوت را در قرآن داشت.[3]۲. فصاحت پیامبر (ص)
غزالی در کتاب احیاء العلوم می گوید: گفتارش از همه فصیح تر و شیرین تر بود و خود می فرمود: من فصیح ترین عرب هستم و اهل بهشت با لغت من تکلم می کنند. سخنانش همه کوتاه، جامع و خالی از زیاده و وافی به تمام مقصود بود و عبارات با یکدیگر پیوستگی داشت. کلماتش را به طوری شمرده بیان می فرمود که شنونده آن را به خوبی به حافظه می سپرد، جوهر صدایش بلند و آهنگ صدایش نیز از همه مردم زیباتر بود.[4]۳. علم و قدرت پیامبر (ص)
در روی زمین احدی داناتر از رسول خدا (ص) نبود و هیچ کس هم قدرت رسول خدا (ص) را نداشت.[5] «ابن شعبه حرّانی» در مورد علم ، از رسول خدا (ص) آورده است :
هر که شیفته دنیا گردد آرزویش در آن دراز شود و خداوند به اندازه شیفتگی او به دنیا دلش را کور سازد و هر که زهد در دنیا پیشه کند و آرزویش را در آن کوتاه سازد، خداوند علم بی تعلم و هدایت بی واسطه عطایش کند و کوردلی او را ببرد و او را بینا سازد.[6]۴. شجاعت پیامبر (ص)
انس بن مالک گفت: پیامبر (ص) شجاع ترین، بهترین و بخشنده ترین مردم بود.
شب هنگامی در مدینه صدای وحشتناکی به گوش رسید و مردم به سرعت به سمت آن صدا حرکت کردند و دیدند که پیامبر (ص) در جلوی مردم حرکت می کند در حالی که سوار بر اسب ابی طلحه و بر گردنش شمشیری انداخته بود و به مردم می فرمود: نترسید، سرابی بیش نبود.[7]۵. رفق و مدارای پیامبر (ص)
مدارا از اصولی است که مایه ثبات و دوام جامعه است و پیامبر (ص) می فرمود: خدا مرا به مدارا فرمان داده است، آنگونه که به نماز دستور داده است «واخفض جناجک لئن اتبعک من المؤمنین»(شعراء،۲۱۵) و بال و پر خود را برای مؤمنانی که از تو پیروی می کنند بگستران.
این تعبیر قرآن کنایه زیبایی از تواضع و رفق همراه با مهر و ملاطفت است. رفق و مدارا از ویژگی های الهی است و از همین رو پیامبر (ص) بالاترین حد مدارا را داشت.
خدای عزوجل ملایمت را دوست دارد و آنچه به خاطر ملایمت می بخشد نسبت به سخت گیری نمی بخشد.[8]۶. تواضع رسول خدا (ص)
امیرمؤمنان علی (ع) هنگام تعریف رسول خدا می فرمود: رسول خدا (ص) دست و دلبازترین، با جرئت ترین، باوفاترین و نرم خوترین مردم دنیا بود و از نظر قوم و عشیره کریم ترین و برترین بود.
هر کس او را زیارت می کرد ، در اولین برخورد هیبتی بزرگ از او احساس می کرد و چون با وی معاشرت می نمود و اخلاقش را می شناخت از علاقمندان و محبان آن حضرت می شد و هرگز پیش از او و بعد از او کسی را همانند او ندیده ام.[9]۷. عطر خوش پیامبر (ص)
انس بن مالک گفت: رنگ صورت پیامبر (ص) درخشنده و مانند لؤلؤ سفید بود و هنگام راه رفتن آهسته قدم بر می داشت.
مشک و عنبری خوشبوتر از بوی عطر ایشان نبوئیدم و دیبا و حریری را لمس نکردم که از دست ایشان نرمتر باشد و کعب مالک گفت: هر گاه مسئله ای پیامبر (ص) را مسرور می کرد صورت ایشان همانند قرص ماه می درخشید.[10]در قصص الانبیاء آمده است :
اگر پیامبر (ص) از راهی عبور می کرد کسانی که به آن راه می رسیدند به واسطه بوی عطر می فهمیدند که آن حضرت از اینجا عبور کرده است .[11]ب) ویژگی های اخلاق فردی پیامبر (ص)
۱. ساده زیستی پیامبر (ص)
زهد و ساده زیستی از اصول زندگی پیامبر (ص) بود. او ساده غذا می خورد، ساده لباس می پوشید ، ساده حرکت می کرد، زیراندازش غالبا حصیر بود، بر روی زمین می نشست ، عبایی داشت که هر جا می رفت آن را پهن می کرد و زیر خود می انداخت، با دست خود از بز شیر می دوشید ، بر مرکب بی زین سوار می شد ، از اینکه کسی در رکابش حرکت کند به شدت جلوگیری می کرد ، غذای متعارف آن حضرت نان و خرما بود ، کفش و لباس هایش را با دست خویش وصله می کرد ، در عین سادگی طرفدار فقر نبود و مال و ثروت را به سود جامعه و برای صرف نمودن در راههای مشروع و مناسب لازم می شمرد.[12]پرده ای بر در خانه آویخته شده بود که نقش و نگار داشت، یکی از زنان خویش را گفت: «این پرده را از نظرم پنهان کن که هر گاه بدان می نگرم، دنیا و زیورهای آن را به یاد می آورم.»[13]حضرت علی (ع) می فرماید:
«در زندگانی رسول خدا (ص) برای تو نشانه هایی است که تو را به زشتی ها و عیب های دنیا راهنماست، زیرا او با نزدیکان خویش گرسنه به سر می برد و با منزلتی بزرگ که داشت زینت های دنیا از او دور بود و آنها را به کار نمی برد.[14]۲. خشم و خشنودی پیامبر (ص)
عبدالله بن عمر می گوید: خشنودی و خشمگینی ایشان از چهره اش مشخص می شد و هنگامی که خشنود می شد چهره اش همچون آینه می درخشید گویی که همچون آینه دیوار در چهره اش دیده می شد و هنگامی که خشمگین می شد رنگ چهره اش تیره می گشت.[15]۳. ادب ورزی پیامبر (ص)
وقتی به در خانه کسی می رفت، چون خانه ها گاهی پرده نداشتند برابر آستانه نمی ایستاد، طرف راست یا چپ آن می ایستاد و می فرمود: سلام بر شما، سلام بر شما.
چنان شرم داشت که به چهره کسی خیره نمی شد. شرم آن حضرت چنان بود که اگر ناگزیر به انتقاد از کسی بود، به صراحت نمی گفت و مقصود خویش را با کنایه بیان می داشت. سکوتش به دارازا می کشید و بدون ضرورت لب به سخن نمی گشود.[16]۴. خوش خلقی پیامبر (ص)
مولا علی (ع) درباره ی خوش خلقی پیامبر اعظم (ص) و مهربانی او با مردم می فرماید: رسول خدا (ص) بخشنده ترین مردم و خوش معاشرت ترین آنان بود به گونه ای که هر کس او را می شناخت دوستش می داشت.[17]انس می گوید: ده سال خدمتش را کردم؛ نه هرگز دشنامم داد و نه کتکم زد، نه مرا از خود راند و نه رویم اخم کرد. وقتی در کاری که دستور داده بود سستی می کردم، سرزنش نمی کرد . جز برای آفریدگار خشمگین نمی شد و چیزی توان ایستادگی در برابر خشم او را نداشت. او می فرمود: بدانید که بهترین مردمان کسی است که دیر به خشم آید .
همه مردم را به خوش خلقی توصیه می کرد و می فرمود: نزدیک ترین همنشین من در روز رستاخیز، خوش اخلاق ترین شماست و در ترازوی عمل کسی در روز قیامت، چیزی بهتر از خوش خلقی گذاشته نمی شود . وی همچنین از همه خنده روتر بود، یارانش می گفتند: هیچ کس را ندیدیم که بیش از رسول خدا (ص) بر لبانش تبسم باشد. تا وقتی قرآن نازل نمی شد یا در موقعیت موعظه نبود اهل مزاح و شوخی بود.[18]۵. حیای پیامبر (ص)
ابی سعید خدری گفت: پیامبر (ص) از دختران پشت پرده نیز باحیاتر بود و اگر چیزی را دوست نمی داشت از چهره اش این مطلب را در می یافتیم.
امام صادق (ع) در خطبه ای که احوال و صفات پیامبر و ائمه را بیان کرده است درباره ی رسول خدا (ص) می فرماید:
حیا، صفت و راه و رسم پیامبر (ص) بود. ابی سعید خدری همچنین درباره ی حیای پیامبر (ص) گفته است:
«کان رسول الله (ص) اشد حیاء من العذراء فی خدرها» رسول خدا (ص) از دوشیزگان پس پرده با حیاتر بود.[19]۶. عفو و بخشش پیامبر (ص)
غزالی گفت: پیامبر (ص) بخشنده ترین مردم و نزد ایشان دیناری نمی ماند و اگر چیزی پیشش می ماند تا شب کسی را نمی یافت که به او ببخشد به منزل نمی رفت تا محتاجی را پیدا کند و از آنچه که خداوند عزوجل روزی ایشان میکرد فقط به اندازه قوت یکسال بر می داشت که آن هم از خرما و جو بود و بقیه را در راه خدا می بخشید و حتی گاهی اوقات قبل از آنکه سال تمام شود، آذوقه تمام می شد و خود ایشان محتاج آذوقه می گشت. حق را یاری می نمود، هر چند که برای خود یا اصحابش باعث ضرر می شد.[20]گفته اند : روزی به عیادت کسی رفت که مدتی بود دیگر بر سر پیامبر (ص) خاشاک و خاکستر نمی ریخت و محمد (ص) گفته بود نگران حالش شده ام و او از شرم در بستر چنان فرو رفت که گویی مرده است.[21]۷. مزاح و خنده رویی پیامبر (ص)
امام صادق (ع) به یونس شیبانی می گوید:
چگونه با یکدیگر شوخی می کنید؟ عرض کردم کم مزاح می کنیم؟ فرمود: چرا با هم مزاح نمی کنید ؟! این عمل از حسن خلق است و با آن می توانید برادر مؤمن را مسرور سازید. پیامبر (ص) با دیگران مزاح می کرد تا دیگران را شاد کند.[22]رسول رحمت (ص) با مردم مزاح می کرد هدف ایشان از این مزاح ها شادکردن دل مردم بود، چرا که مزاح های بجا و مناسب در تقویت روابط افراد نقش دارد و می توان با آن مؤمنان را شاد کرد.[23]در اشاره به مزاح پیامبر (ص) مورخان نوشته اند :
پیرزنی از انصار خدمت رسول خدا (ص) آمد و عرض کرد: یا رسول الله! دعا کن که من به بهشت بروم، آن حضرت فرمود: بهشت جای پیرزنان نیست، آن پیرزن گریه کرد، رسول خدا (ص) خندید و فرمود: مگر فرمایش خدا را نشنیده ای که «ان انشأناهن انشاء فجعلناهن ابکارا» (واقعه/۳۵-۳۶) ما »آنان را آفرینش نوینی بخشیدیم و همه آنان را دوشیزه قرار دادیم، زنانی بلندبالا و همیشه باکره![24]۸.بی ارزش بودن دنیا از دیدپیامبر(ص)
امام صادق (ع)فرمود:
روزی حضرت رسول باجمعی ازصحابه در راهی می رفت که بزغاله ای دیدندکه درمیان آشغالها افتاده ؛ دو گوشش نیزبریده شده بود.حضرت فرمود:کدامیک از شما می خواهید که این را به یک درهم بگیرید؟همه گفتند:مااین رابه هیچ نمی گیریم؛چه رسدبه یک درهم،آن رسول فرمود:والله که دنیانزد من؛بی ارزش ترازاین بزغاله نزد شماست.[25]۹. صبر و استقامت پیامبر (ص)
رسول خدا (ص) بهترین سرمشق در صبر و استقامت است چنانکه در مورد آن حضرت گفته اند رسول خدا (ص) از همه مردم بر گناهان خلق شکیباتر و صبورتر بود و هیچ کس مانند پیامبر (ص) در راه خدا اذیت و آزار نشد و هیچ کس چون او در راه حق شکیبا و بردبار نبود صبری که از آن اسوه ی استقامت باید آموخت صبر مجاهدان است نه صبر قاعدان.
قاضی عیاض می نویسد: بردباری، تحمل و گذشت با وجود قدرت بر انتقام، صبر بر مصیبت ها همان چیزی است که خداوند پیامبرش را بر آن تربیت کرد و به او فرمان داد.
رسول خدا (ص) در برابر آن همه آزار و اذیت از خود جز صبر و استقامت نشان نداد و در برابر زیاده روی های جاهلان جز بردباری روا نداشت و وقتی در جنگ احد دندان های حضرت را شکستند و چهره وی خون آلود شد و پیشانی اش شکافت، این صحنه بر بسیاری از اصحاب حضرت سخت گران آمد و برخی عرض کردند «ای رسول خدا نفرینشان کن تا به لعنت الهی گرفتار شوند.» اما پیامبر (ص) در پاسخ فرمود: من بر انگیخته نشدم تا انسان ها را نفرین کنم بلکه من برای دعوت (بحق) و رحمت برانگیخته شدم، خدایا قوم مرا هدایت کن زیرا که آنها نمی فهمند.
صبر و استقامت پیامبر (ص) در برابر مشکلات رسالت و هدایت مردم سبب شگفتی است، خود او در این باره فرموده است که هیچ کس آنچنان که من در راه خدا آزار دیدم، آزار ندید.[26]۱۰. صبر و تواضع پیامبر (ص)
ایشان در برابر غربت و تنهایی، بردبار و صبور بود و در برابر صحبت های تند و بی رویه مردم صبر و تحمل می نمود.[27]رسول خدا (ص) لباس خویش را وصله می زد و کفش خو را می دوخت و گوسفندان خویش را می دوشید و با غلامان غذا می خورد، بر روی زمین می نشست و سوار بر دراز گوش می شد و دیگری را هم پشت سرش سوار می نمود بدون اینکه خجالت بکشد، نیازهای زندگی اش را از بازار تهیه و به سوی خانه می برد،با ثروتمندان و فقیران یکسان مصافحه می کرد، وقتی با کسی دست می داد پیش از او دست خویش را باز نمی کشید تا اینکه آن طرف دست خود را بکشد، ابتدا سلام می کرد، از فقیر و غنی و کوچک و بزرگ اگر پیامبر (ص) را برای خوردن چیزی دعوت می کردند آن را بی اهمیت و کم ارزش نمی پنداشت، هر چند که آن چیز خرمایی مانده بود.[28]۱۱. سکوت پیامبر (ص)
امام حسین (ع) فرمود: از پدرم پرسیدم حالت پیامبر (ص) در سکوت چگونه بود؟ پدرم فرمود: در این حالت به یکی از چهار صورت رفتار می نمود؛بردباری، دوری کردن، تقدیر و تفکر. اما تقدیر و مقدار از توجه و نگاه ایشان به تمام مجلسیان به یک اندازه بود و همچنین گوش دادن به سخنان آنها نیز اینطور بود و اما فکر کردن ایشان در مورد آنچه باقی می ماند و آنچه فانی می شود فکر می نمود، بردباری و صبر را یکجا داشت و چیزی باعث خشم و تنفر ایشان نمی شد.[29]۱۲. تقسیم وقت در خانه پیامبر (ص)
امام حسین (ع) فرمود: پیرامون داخل شدن پیامبر (ص) به خانه، از پدرم سؤال کردم که ایشان فرمود: داخل شدن حضرت (ص) به خانه با اجازه خودش بود و هنگامی که داخل می شد اوقات ایشان بر سه قسمت بود: قسمتی برای خانواده اش و قسمتی دیگر برای خودش (کارهای شخصی اش) بود و قسمت مربوط به خودش را به دو جزء تقسیم کرده بود: برای خود و برای مردم که این وقت را صرف مردم عادی و خواص می کرد و برای آنها چیزی را کم نمی گذاشت.[30]۱۳. ذکر گفتن رسول خدا (ص) در همه حال
در روایتی از ام سلمه آمده است که رسول خدا هنگام بلند شدن، نشستن ، رفتن و آمدن می فرمود: «سبحان الله و بحمده، استغفر الله و اتوب الیه» وقتی که از آن حضرت علت را سؤال نمودیم فرمود: من ازطرف خداوند متعال دستور دارم که اینگونه عمل نمایم، سپس سوره نصر را تلاوت نمود.[31]۱۴. آداب وضو گرفتن پیامبر (ص)
ابونصیر گوید: از امام صادق (ع) در مورد آب وضو سؤال کردم؛ آن حضرت فرمود: رسول خدا (ص) با یک مد آب (نزدیک به ۱۰ سیر) وضو می گرفت و با یک صاع (نزدیک به ۳ کیلوگرم) غسل می نمود.
هنگام وضو گرفتن برای نماز انگشترش را سه مرتبه در دستش تکان می داد. رسول خدا (ص) فرمودند: دو چیز نیک است که دوست ندارم با من در آنها مشارکت کند: یکی در هنگام وضو گرفتن؛ زیرا که از اجزای نماز من است و دومی صدقه دادن که می خواهم با دست خودم به دست سائل گذارم زیرا صدقه به دست خداوند بخشنده می رسد.[32]۱۵. آداب مسواک کردن پیامبر (ص)
رسول خدا (ص) هر شب سه مرتبه مسواک می زد: قبل از خوابیدن، بعد از بیدار شدن برای دعا و نماز شب و قبل از خارج شدن برای نماز صبح.[33]در مکارم الاخلاق آمده است که ایشان دندان ها را از عرض مسواک می کرد و نیز آمده است که ایشان با چوب اراک مسواک می زد چرا که جبرئیل چنین امر فرموده بود.
پیامبر (ص) فرمود: خوب است که مسواک از درخت زیتون باشد که دهان را خوشبو و از خونریزی لثه جلوگیری می کند و این مسواک انبیاء قبل از من بوده است.
ج) ویژگی های بهداشتی و عبادی پیامبر (ص)
۱. عطر آگینی پیامبر (ص)
امام صادق (ع) فرمودند:
رسول خدا (ص) ظرف مخصوص عطر داشتند ، پس از هر وضو بلافاصله آن را به دست گرفته و خود را معطر و خوشبو می ساختند و چون از خانه بیرون می آمدند بوی عطر در محل عبور آن بزرگوار منتشر می شد.
اگر عطری برای آن حضرت هدیه می آوردند خود را با آن عطر معطر می ساختند و می فرمودند: بویش پاکیزه و حملش آسان است.[34
در فقه آمده است : محبوب ترین عطرها نزد پیامبر مشک بود و هرگاه جمعه می شد و پیامبر عطری پیدا نمی کرد، لباسی که با زعفران رنگ شده بود را می خواست و بر آن آب می پاشید و آنگاه آن را بر سر و صورت خود می کشید.[35]۲. آراستگی پیامبر (ص)
مردی به خانه رسول خدا (ص) آمد و درخواست ملاقات کرد، هنگامی که پیامبر (ص) خواست با آن مرد دیدار نماید، ظرف آبی مقابل خود قرار داد و سر و صورت خویش را مرتب کرد و بعد به دیدن آن مرد رفت، عایشه از دیدن این کار تعجب کرد، پس از بازگشت حضرت پرسید: یا رسول الله! چرا هنگام رفتن در برابر ظرف آب ایستادید و سر و صورت خود را مرتب کردید؟ حضرت فرمودند: خداوند دوست دارد هنگامی که مسلمانی برای دیدن برادرش می رود خود را برای او بیاراید و زینت دهد.[36]مؤلف کتاب شرف النبی (ص) می نویسد:
پیامبر اعظم (ص) هر گاه می خواست از خانه خارج شود سر و صورت خویش را شانه می زد و در آب می نگریست و این پایبندی پیامبر (ص) به آراستگی آنچنان جدی بود که هنگام مسافرت از آن غفلت نمی کرد .
در مکارم الاخلاق آمده است که ایشان بیشتر از روغن بنفشه استفاده می کرد و می فرمود: این بهترین روغن هاست.[37]۳. آداب نماز پیامبر (ص)
ابراهیم خلیل هنگامی که به نماز می ایستاد از شدت ترس خدا، تمام بدنش می لرزید، رسول خاتم نیز چنین بود .[38]امام علی (ع) فرمودند: رسول خدا (ص) هنگام سجده دستهایش را قبل از زانوها به طرف زمین می برد.
۴. عبادت پیامبر (ص)
نشست وبرخاستن همراه با ذکر بود، با آنکه معصوم بود ولی از خشیت خدا بسیار می گریست ، او «بنده ی خدا» بود و هنگام نیایش همچون مسکینان نیازمند دست ها را بالا می گرفت.
نماز را نور چشم خو می دانست و «وقت نماز» را انتظار می کشید و هنگام نماز که می شد می گفت: ای بلال! خوشحالمان کن. پاره ای از شب را به عبادت می پرداخت با این که تمام روز، خصوصا در اوقات توقف در مدینه در تلاش بود ، از وقت عبادتش نمی کاست و آرامش کامل خویش را در عبادت و راز و نیاز با حق می یافت.
عبادت پیامبر (ص) به منظور طمع بهشت و یا ترس از جهنم نبود، بلکه عاشقانه و سپاسگزارانه بود.
روزی یکی از همسرانش گفت: تو چرا اینقدر عبادت می کنی تو که آمرزیده هستی! جواب داد: آیا بنده سپاسگزار نباشم؟
در حال تنهایی عبادت را طول می داد و گاهی ساعت ها در حال تهجد بود، اما در حال جماعت به اختصار می خواند و رعایت حال ضعیف ترین افراد را لازم می شمرد و به آن توصیه می کرد . بسیار روزه می گرفت؛ علاوه بر ماه رمضان و قسمتی از شعبان یک روز در میان می گرفت.
در دهه آخر ماه رمضان بسترش را به کلی جمع می کرد و در مسجد معتکف می شد و یکسره به عبادت می پرداخت ولی به دیگران می گفت:
کافی است در هر ماه سه روز روزه بگیرید.[39]پاورقی
[1]. فخر الدین بن محمد، معجم مقاییس اللغه،ج۳، ص ۱۲۱.
[2]. محمدحسین، طباطبایی، آداب زندگی پیامبر (ص)، سنن النبی، ترجمه لطیف راشدی، انتشارات همگرا، ص۶۴.
[3]. مصطفی، دلشاد تهرانی، سیره نبوی منطق عملی (سیره فردی)، تهران، دریا، ۱۳۹۳، ص ۳۷۱-۳۶۸.
[4]. محمد حسین طباطبایی، آداب زندگی پیامبر (ص)، ص ۶۴.
[5]. رضا، کریمی، خصائص الرسول، نسیم حیات، ۱۳۸۶، ص ۳۵-۳۴.
[6]. مصطفی، دلشاد تهرانی، سیره نبوی، ص ۲۵۶.
[7]. محمد حسین طباطبایی، آداب زندگی پیامبر (ص)، ص ۷۶.
[8]. همان، ص ۸۸.
[9]. خصائص الرسول، ص ۳۵.
[10]. آداب زندگی پیامبر ، ص ۷۴.
[11]. حسین، عبدالمحمدی، درآمدی بر سیره تبلیغی معصومان، مهر امیرالمؤمنین، ۱۳۸۷، ص ۱۰۰.
[12]. محمدباقر، پور امینی، سیره و تاریخ پیامبر اعظم (ص) ، نشر معارف، ۱۳۸۶، ص ۱۶۲.
[13]. سیره نبوی، ص ۲۹۴.
[14]. همان، ص ۲۹۵.
[15]. آداب زندگی پیامبر (ص)،ص ۸۹.
[16]. فضل الله، کمیانی، رحمت عالمین حضرت محمد مصطفی (ص)، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۶، ص ۶۱۲.
[17]. سیره و تاریخ پیامبر اعظم (ص)، ص ۱۵۸.
[18]. همان، ص ۱۵۹-۱۵۸.
[19]. خصائص الرسول، ص ۵۱-۵۰.
[20]. آداب زندگی پیامبر (ص)، ص ۹۰.
[21]. اسدالله، افشار، ۶۳ سال با پیامبر (ص)، جلد۱۰، تهران، عابد، ۱۳۸۵، ص ۳۸.
[22]. آداب زندگی پیامبر (ص)، ص ۱۰۲.
[23]. رحمت عالمیان، ص ۶۶۱.
[24]. همان.
[25]. علی، احمدخواه، خلق عظیم پیامبر (ص)، قم، مسجد مقدس جمکران، ۱۳۸۹، ص ۲۷۱.
[26]. سیره نبوی، ص ۷۰۱-۷۰۰.
[27]. آداب زندگی پیامبر (ص)، ص ۷۳.
[28]. خصائص الرسول، ص ۵۳.
[29]. همان، ص ۵۰.
[30]. آداب زندگی پیامبر(ص)، ص ۵۳.
[31]. خصائص الرسول، ص ۵۲.
[32]. همان، ص ۹۶-۹۴.
[33]. همان، ص ۸۷.
[34]. امیرحسین، علیقلی، سیمای اعظم پیامبر (ص)، پلیکان، ۱۳۸۵، ص ۱۲۶.
[35]. آداب زندگی پیامبر (ص)، ص ۱۵۲-۱۵۱.
[36]. سیمای پیامبر اعظم (ص)، ص ۱۲۳.
[37]. درآمدی بر سیره تبلیغی معصومان، ص ۱۰۰.
[38]. خصائص الرسول، ص ۱۱۴-۱۱۰.
[39]. سیره و تاریخ پیامبر اعظم (ص)، ص ۱۵۷.
https://pajoohesheostan-markazi.kowsarblog.ir/
سیره اخلاقی پیامبر
الف) فضائل پیامبر (ص)
۱. صوت خوش و آداب پیامبر (ص) در تلاوت قرآن
علی بن محمد نوفلی می گوید: در محضر امام رضا (ع) از صدا بحثی به میان آمد، ایشان فرمود : امام سجاد (ع) قرآن را تلاوت می فرمود و بعضی وقت ها مردم از صدای خوش ایشان بیهوش می شدند و اگر امام مقداری از صدای زیبایش را ظاهر کند مردم تحمل شنیدن آن صدا را ندارند، گفتم: مگر نه اینکه پیامبر (ص) با مردم نماز می خواند و هنگام تلاوت صدای خود را بلند می نمود؟ ایشان فرمود: پیامبر (ص) به اندازه ی تحمل مردم صدایش را آشکار می نمود.[2] ابوالفتح رازی گفت: پیامبر (ص) نمی خوابید، مگر اینکه مسبحات را قرائت کند و می فرمود : آیه ای در این سوره ها است که از هزار آیه برتر است . گفتند مسبحات چه سوره هایی هستند؟ فرمود: سوره های حدید، حشر، صف، جمعه و تغابن.
همچنین علی علیه السلام فرمود: پیامبر ص سوره اعلی را دوست می داشت و اولین کسی که گفت «سبحان ربی الاعلی» میکائیل بود.
ابن عباس گفت:
هر گاه پیامبر (ص) آیه ی «ونفس و ما سواها فالهمها فجورها و تقویها» را تلاوت می کرد، کمی وقف می کرد و سپس می فرمود: بارالها! به من پرهیزگاری بده و مرا پاک گردان چرا که تو بهترین پاکیزه کنندگانی.
امام باقر (ع) فرمود: پیامبر (ص) در میان مردم بهترین صوت را در قرآن داشت.[3]۲. فصاحت پیامبر (ص)
غزالی در کتاب احیاء العلوم می گوید: گفتارش از همه فصیح تر و شیرین تر بود و خود می فرمود: من فصیح ترین عرب هستم و اهل بهشت با لغت من تکلم می کنند. سخنانش همه کوتاه، جامع و خالی از زیاده و وافی به تمام مقصود بود و عبارات با یکدیگر پیوستگی داشت. کلماتش را به طوری شمرده بیان می فرمود که شنونده آن را به خوبی به حافظه می سپرد، جوهر صدایش بلند و آهنگ صدایش نیز از همه مردم زیباتر بود.[4]۳. علم و قدرت پیامبر (ص)
در روی زمین احدی داناتر از رسول خدا (ص) نبود و هیچ کس هم قدرت رسول خدا (ص) را نداشت.[5] «ابن شعبه حرّانی» در مورد علم ، از رسول خدا (ص) آورده است :
هر که شیفته دنیا گردد آرزویش در آن دراز شود و خداوند به اندازه شیفتگی او به دنیا دلش را کور سازد و هر که زهد در دنیا پیشه کند و آرزویش را در آن کوتاه سازد، خداوند علم بی تعلم و هدایت بی واسطه عطایش کند و کوردلی او را ببرد و او را بینا سازد.[6]۴. شجاعت پیامبر (ص)
انس بن مالک گفت: پیامبر (ص) شجاع ترین، بهترین و بخشنده ترین مردم بود.
شب هنگامی در مدینه صدای وحشتناکی به گوش رسید و مردم به سرعت به سمت آن صدا حرکت کردند و دیدند که پیامبر (ص) در جلوی مردم حرکت می کند در حالی که سوار بر اسب ابی طلحه و بر گردنش شمشیری انداخته بود و به مردم می فرمود: نترسید، سرابی بیش نبود.[7]۵. رفق و مدارای پیامبر (ص)
مدارا از اصولی است که مایه ثبات و دوام جامعه است و پیامبر (ص) می فرمود: خدا مرا به مدارا فرمان داده است، آنگونه که به نماز دستور داده است «واخفض جناجک لئن اتبعک من المؤمنین»(شعراء،۲۱۵) و بال و پر خود را برای مؤمنانی که از تو پیروی می کنند بگستران.
این تعبیر قرآن کنایه زیبایی از تواضع و رفق همراه با مهر و ملاطفت است. رفق و مدارا از ویژگی های الهی است و از همین رو پیامبر (ص) بالاترین حد مدارا را داشت.
خدای عزوجل ملایمت را دوست دارد و آنچه به خاطر ملایمت می بخشد نسبت به سخت گیری نمی بخشد.[8]۶. تواضع رسول خدا (ص)
امیرمؤمنان علی (ع) هنگام تعریف رسول خدا می فرمود: رسول خدا (ص) دست و دلبازترین، با جرئت ترین، باوفاترین و نرم خوترین مردم دنیا بود و از نظر قوم و عشیره کریم ترین و برترین بود.
هر کس او را زیارت می کرد ، در اولین برخورد هیبتی بزرگ از او احساس می کرد و چون با وی معاشرت می نمود و اخلاقش را می شناخت از علاقمندان و محبان آن حضرت می شد و هرگز پیش از او و بعد از او کسی را همانند او ندیده ام.[9]۷. عطر خوش پیامبر (ص)
انس بن مالک گفت: رنگ صورت پیامبر (ص) درخشنده و مانند لؤلؤ سفید بود و هنگام راه رفتن آهسته قدم بر می داشت.
مشک و عنبری خوشبوتر از بوی عطر ایشان نبوئیدم و دیبا و حریری را لمس نکردم که از دست ایشان نرمتر باشد و کعب مالک گفت: هر گاه مسئله ای پیامبر (ص) را مسرور می کرد صورت ایشان همانند قرص ماه می درخشید.[10]در قصص الانبیاء آمده است :
اگر پیامبر (ص) از راهی عبور می کرد کسانی که به آن راه می رسیدند به واسطه بوی عطر می فهمیدند که آن حضرت از اینجا عبور کرده است .[11]ب) ویژگی های اخلاق فردی پیامبر (ص)
۱. ساده زیستی پیامبر (ص)
زهد و ساده زیستی از اصول زندگی پیامبر (ص) بود. او ساده غذا می خورد، ساده لباس می پوشید ، ساده حرکت می کرد، زیراندازش غالبا حصیر بود، بر روی زمین می نشست ، عبایی داشت که هر جا می رفت آن را پهن می کرد و زیر خود می انداخت، با دست خود از بز شیر می دوشید ، بر مرکب بی زین سوار می شد ، از اینکه کسی در رکابش حرکت کند به شدت جلوگیری می کرد ، غذای متعارف آن حضرت نان و خرما بود ، کفش و لباس هایش را با دست خویش وصله می کرد ، در عین سادگی طرفدار فقر نبود و مال و ثروت را به سود جامعه و برای صرف نمودن در راههای مشروع و مناسب لازم می شمرد.[12]پرده ای بر در خانه آویخته شده بود که نقش و نگار داشت، یکی از زنان خویش را گفت: «این پرده را از نظرم پنهان کن که هر گاه بدان می نگرم، دنیا و زیورهای آن را به یاد می آورم.»[13]حضرت علی (ع) می فرماید:
«در زندگانی رسول خدا (ص) برای تو نشانه هایی است که تو را به زشتی ها و عیب های دنیا راهنماست، زیرا او با نزدیکان خویش گرسنه به سر می برد و با منزلتی بزرگ که داشت زینت های دنیا از او دور بود و آنها را به کار نمی برد.[14]۲. خشم و خشنودی پیامبر (ص)
عبدالله بن عمر می گوید: خشنودی و خشمگینی ایشان از چهره اش مشخص می شد و هنگامی که خشنود می شد چهره اش همچون آینه می درخشید گویی که همچون آینه دیوار در چهره اش دیده می شد و هنگامی که خشمگین می شد رنگ چهره اش تیره می گشت.[15]۳. ادب ورزی پیامبر (ص)
وقتی به در خانه کسی می رفت، چون خانه ها گاهی پرده نداشتند برابر آستانه نمی ایستاد، طرف راست یا چپ آن می ایستاد و می فرمود: سلام بر شما، سلام بر شما.
چنان شرم داشت که به چهره کسی خیره نمی شد. شرم آن حضرت چنان بود که اگر ناگزیر به انتقاد از کسی بود، به صراحت نمی گفت و مقصود خویش را با کنایه بیان می داشت. سکوتش به دارازا می کشید و بدون ضرورت لب به سخن نمی گشود.[16]۴. خوش خلقی پیامبر (ص)
مولا علی (ع) درباره ی خوش خلقی پیامبر اعظم (ص) و مهربانی او با مردم می فرماید: رسول خدا (ص) بخشنده ترین مردم و خوش معاشرت ترین آنان بود به گونه ای که هر کس او را می شناخت دوستش می داشت.[17]انس می گوید: ده سال خدمتش را کردم؛ نه هرگز دشنامم داد و نه کتکم زد، نه مرا از خود راند و نه رویم اخم کرد. وقتی در کاری که دستور داده بود سستی می کردم، سرزنش نمی کرد . جز برای آفریدگار خشمگین نمی شد و چیزی توان ایستادگی در برابر خشم او را نداشت. او می فرمود: بدانید که بهترین مردمان کسی است که دیر به خشم آید .
همه مردم را به خوش خلقی توصیه می کرد و می فرمود: نزدیک ترین همنشین من در روز رستاخیز، خوش اخلاق ترین شماست و در ترازوی عمل کسی در روز قیامت، چیزی بهتر از خوش خلقی گذاشته نمی شود . وی همچنین از همه خنده روتر بود، یارانش می گفتند: هیچ کس را ندیدیم که بیش از رسول خدا (ص) بر لبانش تبسم باشد. تا وقتی قرآن نازل نمی شد یا در موقعیت موعظه نبود اهل مزاح و شوخی بود.[18]۵. حیای پیامبر (ص)
ابی سعید خدری گفت: پیامبر (ص) از دختران پشت پرده نیز باحیاتر بود و اگر چیزی را دوست نمی داشت از چهره اش این مطلب را در می یافتیم.
امام صادق (ع) در خطبه ای که احوال و صفات پیامبر و ائمه را بیان کرده است درباره ی رسول خدا (ص) می فرماید:
حیا، صفت و راه و رسم پیامبر (ص) بود. ابی سعید خدری همچنین درباره ی حیای پیامبر (ص) گفته است:
«کان رسول الله (ص) اشد حیاء من العذراء فی خدرها» رسول خدا (ص) از دوشیزگان پس پرده با حیاتر بود.[19]۶. عفو و بخشش پیامبر (ص)
غزالی گفت: پیامبر (ص) بخشنده ترین مردم و نزد ایشان دیناری نمی ماند و اگر چیزی پیشش می ماند تا شب کسی را نمی یافت که به او ببخشد به منزل نمی رفت تا محتاجی را پیدا کند و از آنچه که خداوند عزوجل روزی ایشان میکرد فقط به اندازه قوت یکسال بر می داشت که آن هم از خرما و جو بود و بقیه را در راه خدا می بخشید و حتی گاهی اوقات قبل از آنکه سال تمام شود، آذوقه تمام می شد و خود ایشان محتاج آذوقه می گشت. حق را یاری می نمود، هر چند که برای خود یا اصحابش باعث ضرر می شد.[20]گفته اند : روزی به عیادت کسی رفت که مدتی بود دیگر بر سر پیامبر (ص) خاشاک و خاکستر نمی ریخت و محمد (ص) گفته بود نگران حالش شده ام و او از شرم در بستر چنان فرو رفت که گویی مرده است.[21]۷. مزاح و خنده رویی پیامبر (ص)
امام صادق (ع) به یونس شیبانی می گوید:
چگونه با یکدیگر شوخی می کنید؟ عرض کردم کم مزاح می کنیم؟ فرمود: چرا با هم مزاح نمی کنید ؟! این عمل از حسن خلق است و با آن می توانید برادر مؤمن را مسرور سازید. پیامبر (ص) با دیگران مزاح می کرد تا دیگران را شاد کند.[22]رسول رحمت (ص) با مردم مزاح می کرد هدف ایشان از این مزاح ها شادکردن دل مردم بود، چرا که مزاح های بجا و مناسب در تقویت روابط افراد نقش دارد و می توان با آن مؤمنان را شاد کرد.[23]در اشاره به مزاح پیامبر (ص) مورخان نوشته اند :
پیرزنی از انصار خدمت رسول خدا (ص) آمد و عرض کرد: یا رسول الله! دعا کن که من به بهشت بروم، آن حضرت فرمود: بهشت جای پیرزنان نیست، آن پیرزن گریه کرد، رسول خدا (ص) خندید و فرمود: مگر فرمایش خدا را نشنیده ای که «ان انشأناهن انشاء فجعلناهن ابکارا» (واقعه/۳۵-۳۶) ما »آنان را آفرینش نوینی بخشیدیم و همه آنان را دوشیزه قرار دادیم، زنانی بلندبالا و همیشه باکره![24]۸.بی ارزش بودن دنیا از دیدپیامبر(ص)
امام صادق (ع)فرمود:
روزی حضرت رسول باجمعی ازصحابه در راهی می رفت که بزغاله ای دیدندکه درمیان آشغالها افتاده ؛ دو گوشش نیزبریده شده بود.حضرت فرمود:کدامیک از شما می خواهید که این را به یک درهم بگیرید؟همه گفتند:مااین رابه هیچ نمی گیریم؛چه رسدبه یک درهم،آن رسول فرمود:والله که دنیانزد من؛بی ارزش ترازاین بزغاله نزد شماست.[25]۹. صبر و استقامت پیامبر (ص)
رسول خدا (ص) بهترین سرمشق در صبر و استقامت است چنانکه در مورد آن حضرت گفته اند رسول خدا (ص) از همه مردم بر گناهان خلق شکیباتر و صبورتر بود و هیچ کس مانند پیامبر (ص) در راه خدا اذیت و آزار نشد و هیچ کس چون او در راه حق شکیبا و بردبار نبود صبری که از آن اسوه ی استقامت باید آموخت صبر مجاهدان است نه صبر قاعدان.
قاضی عیاض می نویسد: بردباری، تحمل و گذشت با وجود قدرت بر انتقام، صبر بر مصیبت ها همان چیزی است که خداوند پیامبرش را بر آن تربیت کرد و به او فرمان داد.
رسول خدا (ص) در برابر آن همه آزار و اذیت از خود جز صبر و استقامت نشان نداد و در برابر زیاده روی های جاهلان جز بردباری روا نداشت و وقتی در جنگ احد دندان های حضرت را شکستند و چهره وی خون آلود شد و پیشانی اش شکافت، این صحنه بر بسیاری از اصحاب حضرت سخت گران آمد و برخی عرض کردند «ای رسول خدا نفرینشان کن تا به لعنت الهی گرفتار شوند.» اما پیامبر (ص) در پاسخ فرمود: من بر انگیخته نشدم تا انسان ها را نفرین کنم بلکه من برای دعوت (بحق) و رحمت برانگیخته شدم، خدایا قوم مرا هدایت کن زیرا که آنها نمی فهمند.
صبر و استقامت پیامبر (ص) در برابر مشکلات رسالت و هدایت مردم سبب شگفتی است، خود او در این باره فرموده است که هیچ کس آنچنان که من در راه خدا آزار دیدم، آزار ندید.[26]۱۰. صبر و تواضع پیامبر (ص)
ایشان در برابر غربت و تنهایی، بردبار و صبور بود و در برابر صحبت های تند و بی رویه مردم صبر و تحمل می نمود.[27]رسول خدا (ص) لباس خویش را وصله می زد و کفش خو را می دوخت و گوسفندان خویش را می دوشید و با غلامان غذا می خورد، بر روی زمین می نشست و سوار بر دراز گوش می شد و دیگری را هم پشت سرش سوار می نمود بدون اینکه خجالت بکشد، نیازهای زندگی اش را از بازار تهیه و به سوی خانه می برد،با ثروتمندان و فقیران یکسان مصافحه می کرد، وقتی با کسی دست می داد پیش از او دست خویش را باز نمی کشید تا اینکه آن طرف دست خود را بکشد، ابتدا سلام می کرد، از فقیر و غنی و کوچک و بزرگ اگر پیامبر (ص) را برای خوردن چیزی دعوت می کردند آن را بی اهمیت و کم ارزش نمی پنداشت، هر چند که آن چیز خرمایی مانده بود.[28]۱۱. سکوت پیامبر (ص)
امام حسین (ع) فرمود: از پدرم پرسیدم حالت پیامبر (ص) در سکوت چگونه بود؟ پدرم فرمود: در این حالت به یکی از چهار صورت رفتار می نمود؛بردباری، دوری کردن، تقدیر و تفکر. اما تقدیر و مقدار از توجه و نگاه ایشان به تمام مجلسیان به یک اندازه بود و همچنین گوش دادن به سخنان آنها نیز اینطور بود و اما فکر کردن ایشان در مورد آنچه باقی می ماند و آنچه فانی می شود فکر می نمود، بردباری و صبر را یکجا داشت و چیزی باعث خشم و تنفر ایشان نمی شد.[29]۱۲. تقسیم وقت در خانه پیامبر (ص)
امام حسین (ع) فرمود: پیرامون داخل شدن پیامبر (ص) به خانه، از پدرم سؤال کردم که ایشان فرمود: داخل شدن حضرت (ص) به خانه با اجازه خودش بود و هنگامی که داخل می شد اوقات ایشان بر سه قسمت بود: قسمتی برای خانواده اش و قسمتی دیگر برای خودش (کارهای شخصی اش) بود و قسمت مربوط به خودش را به دو جزء تقسیم کرده بود: برای خود و برای مردم که این وقت را صرف مردم عادی و خواص می کرد و برای آنها چیزی را کم نمی گذاشت.[30]۱۳. ذکر گفتن رسول خدا (ص) در همه حال
در روایتی از ام سلمه آمده است که رسول خدا هنگام بلند شدن، نشستن ، رفتن و آمدن می فرمود: «سبحان الله و بحمده، استغفر الله و اتوب الیه» وقتی که از آن حضرت علت را سؤال نمودیم فرمود: من ازطرف خداوند متعال دستور دارم که اینگونه عمل نمایم، سپس سوره نصر را تلاوت نمود.[31]۱۴. آداب وضو گرفتن پیامبر (ص)
ابونصیر گوید: از امام صادق (ع) در مورد آب وضو سؤال کردم؛ آن حضرت فرمود: رسول خدا (ص) با یک مد آب (نزدیک به ۱۰ سیر) وضو می گرفت و با یک صاع (نزدیک به ۳ کیلوگرم) غسل می نمود.
هنگام وضو گرفتن برای نماز انگشترش را سه مرتبه در دستش تکان می داد. رسول خدا (ص) فرمودند: دو چیز نیک است که دوست ندارم با من در آنها مشارکت کند: یکی در هنگام وضو گرفتن؛ زیرا که از اجزای نماز من است و دومی صدقه دادن که می خواهم با دست خودم به دست سائل گذارم زیرا صدقه به دست خداوند بخشنده می رسد.[32]۱۵. آداب مسواک کردن پیامبر (ص)
رسول خدا (ص) هر شب سه مرتبه مسواک می زد: قبل از خوابیدن، بعد از بیدار شدن برای دعا و نماز شب و قبل از خارج شدن برای نماز صبح.[33]در مکارم الاخلاق آمده است که ایشان دندان ها را از عرض مسواک می کرد و نیز آمده است که ایشان با چوب اراک مسواک می زد چرا که جبرئیل چنین امر فرموده بود.
پیامبر (ص) فرمود: خوب است که مسواک از درخت زیتون باشد که دهان را خوشبو و از خونریزی لثه جلوگیری می کند و این مسواک انبیاء قبل از من بوده است.
ج) ویژگی های بهداشتی و عبادی پیامبر (ص)
۱. عطر آگینی پیامبر (ص)
امام صادق (ع) فرمودند:
رسول خدا (ص) ظرف مخصوص عطر داشتند ، پس از هر وضو بلافاصله آن را به دست گرفته و خود را معطر و خوشبو می ساختند و چون از خانه بیرون می آمدند بوی عطر در محل عبور آن بزرگوار منتشر می شد.
اگر عطری برای آن حضرت هدیه می آوردند خود را با آن عطر معطر می ساختند و می فرمودند: بویش پاکیزه و حملش آسان است.[34
در فقه آمده است : محبوب ترین عطرها نزد پیامبر مشک بود و هرگاه جمعه می شد و پیامبر عطری پیدا نمی کرد، لباسی که با زعفران رنگ شده بود را می خواست و بر آن آب می پاشید و آنگاه آن را بر سر و صورت خود می کشید.[35]۲. آراستگی پیامبر (ص)
مردی به خانه رسول خدا (ص) آمد و درخواست ملاقات کرد، هنگامی که پیامبر (ص) خواست با آن مرد دیدار نماید، ظرف آبی مقابل خود قرار داد و سر و صورت خویش را مرتب کرد و بعد به دیدن آن مرد رفت، عایشه از دیدن این کار تعجب کرد، پس از بازگشت حضرت پرسید: یا رسول الله! چرا هنگام رفتن در برابر ظرف آب ایستادید و سر و صورت خود را مرتب کردید؟ حضرت فرمودند: خداوند دوست دارد هنگامی که مسلمانی برای دیدن برادرش می رود خود را برای او بیاراید و زینت دهد.[36]مؤلف کتاب شرف النبی (ص) می نویسد:
پیامبر اعظم (ص) هر گاه می خواست از خانه خارج شود سر و صورت خویش را شانه می زد و در آب می نگریست و این پایبندی پیامبر (ص) به آراستگی آنچنان جدی بود که هنگام مسافرت از آن غفلت نمی کرد .
در مکارم الاخلاق آمده است که ایشان بیشتر از روغن بنفشه استفاده می کرد و می فرمود: این بهترین روغن هاست.[37]۳. آداب نماز پیامبر (ص)
ابراهیم خلیل هنگامی که به نماز می ایستاد از شدت ترس خدا، تمام بدنش می لرزید، رسول خاتم نیز چنین بود .[38]امام علی (ع) فرمودند: رسول خدا (ص) هنگام سجده دستهایش را قبل از زانوها به طرف زمین می برد.
۴. عبادت پیامبر (ص)
نشست وبرخاستن همراه با ذکر بود، با آنکه معصوم بود ولی از خشیت خدا بسیار می گریست ، او «بنده ی خدا» بود و هنگام نیایش همچون مسکینان نیازمند دست ها را بالا می گرفت.
نماز را نور چشم خو می دانست و «وقت نماز» را انتظار می کشید و هنگام نماز که می شد می گفت: ای بلال! خوشحالمان کن. پاره ای از شب را به عبادت می پرداخت با این که تمام روز، خصوصا در اوقات توقف در مدینه در تلاش بود ، از وقت عبادتش نمی کاست و آرامش کامل خویش را در عبادت و راز و نیاز با حق می یافت.
عبادت پیامبر (ص) به منظور طمع بهشت و یا ترس از جهنم نبود، بلکه عاشقانه و سپاسگزارانه بود.
روزی یکی از همسرانش گفت: تو چرا اینقدر عبادت می کنی تو که آمرزیده هستی! جواب داد: آیا بنده سپاسگزار نباشم؟
در حال تنهایی عبادت را طول می داد و گاهی ساعت ها در حال تهجد بود، اما در حال جماعت به اختصار می خواند و رعایت حال ضعیف ترین افراد را لازم می شمرد و به آن توصیه می کرد . بسیار روزه می گرفت؛ علاوه بر ماه رمضان و قسمتی از شعبان یک روز در میان می گرفت.
در دهه آخر ماه رمضان بسترش را به کلی جمع می کرد و در مسجد معتکف می شد و یکسره به عبادت می پرداخت ولی به دیگران می گفت:
کافی است در هر ماه سه روز روزه بگیرید.[39]پاورقی
[1]. فخر الدین بن محمد، معجم مقاییس اللغه،ج۳، ص ۱۲۱.
[2]. محمدحسین، طباطبایی، آداب زندگی پیامبر (ص)، سنن النبی، ترجمه لطیف راشدی، انتشارات همگرا، ص۶۴.
[3]. مصطفی، دلشاد تهرانی، سیره نبوی منطق عملی (سیره فردی)، تهران، دریا، ۱۳۹۳، ص ۳۷۱-۳۶۸.
[4]. محمد حسین طباطبایی، آداب زندگی پیامبر (ص)، ص ۶۴.
[5]. رضا، کریمی، خصائص الرسول، نسیم حیات، ۱۳۸۶، ص ۳۵-۳۴.
[6]. مصطفی، دلشاد تهرانی، سیره نبوی، ص ۲۵۶.
[7]. محمد حسین طباطبایی، آداب زندگی پیامبر (ص)، ص ۷۶.
[8]. همان، ص ۸۸.
[9]. خصائص الرسول، ص ۳۵.
[10]. آداب زندگی پیامبر ، ص ۷۴.
[11]. حسین، عبدالمحمدی، درآمدی بر سیره تبلیغی معصومان، مهر امیرالمؤمنین، ۱۳۸۷، ص ۱۰۰.
[12]. محمدباقر، پور امینی، سیره و تاریخ پیامبر اعظم (ص) ، نشر معارف، ۱۳۸۶، ص ۱۶۲.
[13]. سیره نبوی، ص ۲۹۴.
[14]. همان، ص ۲۹۵.
[15]. آداب زندگی پیامبر (ص)،ص ۸۹.
[16]. فضل الله، کمیانی، رحمت عالمین حضرت محمد مصطفی (ص)، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۶، ص ۶۱۲.
[17]. سیره و تاریخ پیامبر اعظم (ص)، ص ۱۵۸.
[18]. همان، ص ۱۵۹-۱۵۸.
[19]. خصائص الرسول، ص ۵۱-۵۰.
[20]. آداب زندگی پیامبر (ص)، ص ۹۰.
[21]. اسدالله، افشار، ۶۳ سال با پیامبر (ص)، جلد۱۰، تهران، عابد، ۱۳۸۵، ص ۳۸.
[22]. آداب زندگی پیامبر (ص)، ص ۱۰۲.
[23]. رحمت عالمیان، ص ۶۶۱.
[24]. همان.
[25]. علی، احمدخواه، خلق عظیم پیامبر (ص)، قم، مسجد مقدس جمکران، ۱۳۸۹، ص ۲۷۱.
[26]. سیره نبوی، ص ۷۰۱-۷۰۰.
[27]. آداب زندگی پیامبر (ص)، ص ۷۳.
[28]. خصائص الرسول، ص ۵۳.
[29]. همان، ص ۵۰.
[30]. آداب زندگی پیامبر(ص)، ص ۵۳.
[31]. خصائص الرسول، ص ۵۲.
[32]. همان، ص ۹۶-۹۴.
[33]. همان، ص ۸۷.
[34]. امیرحسین، علیقلی، سیمای اعظم پیامبر (ص)، پلیکان، ۱۳۸۵، ص ۱۲۶.
[35]. آداب زندگی پیامبر (ص)، ص ۱۵۲-۱۵۱.
[36]. سیمای پیامبر اعظم (ص)، ص ۱۲۳.
[37]. درآمدی بر سیره تبلیغی معصومان، ص ۱۰۰.
[38]. خصائص الرسول، ص ۱۱۴-۱۱۰.
[39]. سیره و تاریخ پیامبر اعظم (ص)، ص ۱۵۷.
https://pajoohesheostan-markazi.kowsarblog.ir/