طلسمات

خانه » همه » مذهبی » ادبار و اقبال قلب

ادبار و اقبال قلب


ادبار و اقبال قلب

۱۳۹۸/۰۸/۰۹


۱۲۱۹ بازدید

با عرض سلام و خدا قوت خدمت شما سوال من از شما این هست که بنده چند وقتی هست که خدا توفیق داده و شروع به خواندن نماز شب کرده ام اوایل خیلی حال خوبی داشتم و خیلی لذت میبردم انقدر گریه و عجز ناله داشتم که بعد نماز احساس سبکی میکردم ولی این اواخر با این که خیلی راحت بلند میشم برای نماز شب ولی اون حس و حال اول رو ندارم لطفا راهنمایی کنید ممنون میشم

پرسشگر گرامی ، به نکاتزیر توجه نمایید ،
الف ) اقبال و ادبارقلب
این که بعضی اوقات حال عبادت دارید وبعضی اوقات حال و توفیق عبادت ندارید دلیلش می تواند اقبال و ادبار قلب باشد ،
امام رضا (علیه السلام) فرمود: « ان للقلوب اقبالا و ادبارا و نشاطا و فتورا » برای قلب ها حالت های صفا و کدورت، نشاط و سستی وجود دارد. پس هر گاه حالت اقبال و آمادگی برایتان حاصل شد، از فرصت برای عبادت و ذکر خدا استفاده کنید.
اقبال قلب یعنی مساعد بودن زمینه هایی که باعث نورانیت قلب می شود ، این همان حالتی است که شما از آن به حال عبادت تعبیر کردید و ادبار قلب یعنی نامساعد بودن آن زمینه هایی که باعث نورانیت قلب می شود ، ادبار یعنی این که قلب و فضای معنوی انسان کاهش میل به مستحبات و معنویات دارد ، البته هر قدر انسان مجاهده نفس بیشتری کند و با خدا و قرآن واهل بیت ( ع ) انس بیشتری گرفته و دل از هواهای نفسانی تخلیه کند به تدریج اقبالش بیشتر شده و به صورت ملکه راسخه در می آید .آن گاه است که درهمه حالات به یاد خدا و متوجه اوست و هیچ چیز نمی تواند او را ازمحبوب حقیقی باز دارد .این همان حالتی است که ازآن تعبیر به ( ( نماز دایم ) ) شده است:
خوشا آنان که الله یارشان بی به حمد و قل هوالله کارشان بی
خوشا آنان که دایم در نمازند بهشت جاودان ماوایشان بی
در اینجا ابتدا عوامل بی حالی، قساوت و ادبار قلب را ذکر می‌کنیم و سپس اصول مراحل خودسازی را برای ایجاد اقبال قلب توضیح می‌دهیم ، انشاء الله که مفید واقع شود .
ب ) عوامل ادبار قلب
1 – گناه بزرگ ترین عامل قساوت قلب است.
امام باقر (علیه السلام) فرموند:
هر کس ابتدا قلبش نورانی و سفید است، ولی اگر گناهی انجام داد، یک لکه سیاه در آن ایجاد می شود و اگر ادامه داد، کم کم سیاهی و قساوت تمامی قلب را فرا می گیرد
2 – آرزوهای طولانی مانع نورانیت و صفای قلب می شود.
در دعای ابوحمزه ثمالی آمده است:
انک لا تحتحب عن خلقک الا ان تحجبهم الامال دونک؛ آرزوهای طولانی مانع بزرگی بر سر راه کمال است
3 – پرخوری باعث سنگدلی می شود.
پیامبر (صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم) فرمود:
پرخوری دل را با قساوت می بخشد
امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرموند:
از شکم خوارگی بپرهیزید، زیرا باعث قساوت قلب و کسالت و بی حالی در نماز می شود
در گرسنگی و خالی بودن شکم، قلب صفای بیشتری پیدا می کند. از این جهت روزه گرفتن باعث پاکی دل می شود.
4 – زیاد سخن گفتن در غیر ذکر خدا.
امام صادق (علیه السلام) فرمود:حضرت عیسی می فرمود:
در غیر ذکر خدا زیاد سخن نگویید، چون باعث قساوت قلب می شود
پیامبر (صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم) فرمود:
راست و درست نمی شود ایمان بنده ای مگر این که دلش راست و درست شود و دلش راست و درست نمی شود مگر این که زبانش راست و درست شود
5 – پرخوابی
6 – ثروت زیاد
7 – غفلت از یاد خدا
8 – گوش دادن به لهو و موسیقی را می توان از عوامل قساوت قلب دانست. در مورد هر کدام روایات فراوانی وجود دارد.
عوامل نورانیت دل:
پرهیز از عوامل قساوت، به اضافه مواردی از قبیل:
1 – مهربانی کردن به یتیم
2 – یاد و ذکر خدا
4 – قرائت قرآن
5 – شرکت در تشییع جنازه
6 – پرداخت بدهی ها
7 – رفتن به بیمارستان ها و سرکشی به بیماران و مستضعفان
9 – زهد و بی میلی به دنیا و دوری از زخارف آن و پرهیز از رفاه طلبی
ج ) خودسازی عامل اصلی اقبال قلب
در برنامه ریزى برای خودسازی موفق توجه به اصول زیر بایسته و ضروری است:
1. واقع گرایى
بر رهرو راه خدا، لازم است که توان واقعى خود را خوب بسنجد و حال و روز خود را نیک بنگرد، آنگاه بر اساس واقعیت های موجود زندگی خود، دستورالعمل اخلاقی و برنامه خودسازى تنظیم کند. انسان ها داراى تفاوت هاى فردی، روحى و جسمى و شرایط مختلفی هستند و بر اساس آن باید براى خود برنامه اى برگزینند که سنگین و طاقت فرسا و دور از دست رس نباشد؛ زیرا یکی از نیازهای انسان در این مسیر سخت، حفظ نشاط روحی و بدنی است و اجبار و اکراه خود بر اساس اهداف خیالی و دور از دست رس، اراده انسان را سست و مانع رسیدن به اهداف واقعی خودسازی می شود.
2. جذابیت
انسان از انس و دوست داشتن ساخته شده است و حاضر نیست برای چیزی که دوست نمی دارد، سرمایه گذاری و تحمل سختی کند بنابراین حتی خودسازی و برنامه های آن باید دوست داشتنی و جذاب باشد. به همین دلیل لازم است در برنامه ریزى به کیفیت، بیش از کمیت اهتمام ورزید؛ به عنوان مثال به جاى اینکه شخص تصمیم بگیرد هر صبحگاهان یک جزء قرآن بخواند، مى تواند آن را حتّى به یک صفحه تقلیل دهد. مشروط بر اینکه تلاوتش در جاى خلوت، با حال و توجّه کامل و تدبّر و ژرف اندیشى در معانى باشد. همچنین بکوشد نمازهایش را با حضور قلب و توجّه بخواند.
3. تدریج
اصل تدریجی بودن، یکی از سنت های عمومی حاکم بر هستی است و تنها خاص زندگی انسان نیست. تمامی پدیده های جهان به تدریج به وجود می آیند و تربیت می شوند و رشد می کنند. انسان نیز از این قاعده مستثنی نیست. حرکت تدریجی یکی از عوامل مهم موفقیت در مسیر خودسازی است.
برای این منظور بر سالک راه خدا است که از حداقل شروع کند؛ ولى در اندیشه افزون سازى تدریجى باشد، براى مثال اگر کسی بخواهد غذای خود را تقلیل دهد، این کار باید به تدریج انجام شود، در غیر این صورت اگر بخواهد ناگهان غذای خود را مثلا به نصف کاهش دهد، علاوه بر اینکه به لحاظ بدنی دچار آسیب می شود، درصد موفقیت او نیز کاهش می یابد.
همچنبن کسی که در ابتدای راه قرار دارد و بیداری شب و تهجد برای او دشوار است، می تواند با یک برنامه تدریجی به این مهم دست یابد. به طور مثال او می تواند در شب های اول برای چند لحظه بیدار شود، وضو بگیرد و فقط یک رکعت نماز «وتر» بخواند. بعد از اینکه به بیدار شدن عادت کرد و با شب انس گرفت، دو رکعت نماز «شفع» را نیز به آن اضافه کند و پس از مدتى کم کم هشت رکعت نافله شب را نیز بخواند و تهجد خود را کامل کند.
4. رعایت مراتب حال
رهرو این راه باید توجه داشته باشد که در روند خودسازى، مراحلی وجود دارد که باید به ترتیب طی شود وگرنه درصد موفقیت کاهش می یابد. یکی از مصادیق بارز رعایت این اصل در مورد تقدم واجبات بر مستحبات است. قرب نوافل و انجام مستحبات هنگامی در انسان موثر واقع می شود و به تعبیری، مورد قبول حق تعالی قرار می گیرد که قبل از آن سالک از مرحله انجام وظایف واجب عبودیت و بندگی اطمینان حاصل نموده باشد.
بنابراین لازم است انسان ابتدا از عمل به واجبات و رعایت شرایط و جزئیات آنها شروع کند و در کنار آنها به ترک محرمات بپردازد و همواره بر نیفتادن در دام هاى شیطان و هواى نفس، جدیت کند. پس از مدتى که سراسر وجودش تسلیم شد و ایمان در روح و جسم او نفوذ کرد، به انجام دادن مستحبات و ترک مکروهات بپردازد. از این مرحله به بعد، عنایات ربوبى، او را راهنمایى خواهد کرد: و الّذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا و ان اللَّه لمع المحسنین1 «و آنان که در راه ما به جان و مال جهد و کوشش کردند، به تحقیق آنان را به راه خویش هدایت مى کنیم و همیشه خدا، یار نکوکاران است».
5. عزم و استوارى
برای کسی که در این مسیر به تصمیم قاطع برای گذشتن از دنیا و رسیدن به خداوند نرسیده، امیدی برای موفقیت وجود ندارد. نیت و عزم استوار، تحمل و بردباری، صبر و مقاومت در مقابل شداید و سختی ها یکی از اصول مسلم خودسازی و موفقیت در این مسیر است. قرآن کریم می فرماید: ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه الا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا بالجنه التی کنتم توعدون. کسانی که گفتند پروردگار ما خدای یکتا است و در این راه استقامت کردند، ملائکه نازل شوند و مژده دهند که نترسید و محزون مباشید و بر شما باد بشارت به بهشتی که به شما وعده داده شده است. 2
بنابراین پس از تنظیم برنامه، بر سالک راه خدا لازم است با اراده قاطع، بر انجام دادن آن ایستادگى کند و نفس خود را از طفره رفتن و کسالت ورزیدن، با جدیت تمام باز دارد تا شاهد موفقیت باشد.
6. استعانت و توسّل
خداوند منبع اصلی قدرت حاکم بر هستی و مربی جهان است، بنابراین تمام استعداد و نیروی انسان نیز از خدای متعال است، پس بدون استعانت و طلب توفیق از او موفقیت انسان برای انجام هر کار در هاله ای از ابهام قرار دارد. حتی اگر تمامی شرایط برای انجام کاری فراهم باشد، ولی اراده خداوند بر انجام آن تعلق نگیرد، آن کارشدنی نمی شود. بنابراین براى موفقیت در جهاد اکبر و خودسازی نیز باید از خداوند بزرگ، استمداد جست و به ائمه اطهارعلیهم السلام متوسل شد.
حقیقت توسل به معنای وسیله قرار دادن معصومین(ع) برای رسیدن به خداوند و درخواست از او است. قرآن کریم می فرماید: یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و ابتغوا الیه الوسیلة و جاهدوا فی سبیله لعلکم تفلحون. برای رسیدن به خداوند وسیله بجویید. دلیل نیاز به توسل مقام وساطت ایشان میان خداوند و سایر بندگان است. 3
7. اسوه گزینى
برای رفع نیازهای معرفتی انسان در این مسیر مفهوم و کلام و کتاب لازم است، ولی کافی نیست. نیاز به الگوی انسانی کاملی که مجسمه ارزش های اخلاقی و کمال باشد از نیازهای واقعی انسان در این مسیر است. الگویی که به دلیل داشتن شخصیت با فضیلت، جذاب و دوست داشتنی، انگیزه عمل را در انسان تقویت می کند و به طالب کمال نیروی حرکت و تحمل سختی می بخشد.
این موضوع برای موفقیت در مسیر خودسازی و کمال از اهمیت فراوانی برخوردار است، بنابراین افزایش معرفت و پیروى از الگوهاى راستین، مانند ائمه اطهارعلیهم السلام و بزرگان اخلاق، همواره باید مدّ نظر باشد.
8- رفق و مدارا با نفس
رعایت ظرفیت و کشش نفس و بدن یکی از اصول موفقیت در خودسازی است. بدن و روان انسان توان و ظرفیت خاصی دارد که اگر رعایت نشود، باعث تولید خستگی و دلزدگی خواهد شد و این حالت مطلوب انسان و اخلاق اسلامی نیست، از آن رو رفق و مدارا و میانه روی همواره مورد تاکید اساتید اخلاقی بوده است.
در کتاب های روایی بابی هست به نام اقتصاد در عبادت، بدین معنا که حتی عبادت را نباید به خود تحمیل نمود، عبادت تحمیلی باعث زدگی انسان می شود و حال بندگی را زایل و خود عمل را بی ثمر می نماید. یکی از شرایط موفقیت در خودسازی و عبادت ، اقتصاد در آن و رفق و مدارا با خود است.
على علیه السلام در ضمن نامه اى به حارث همدانى مرقوم فرمودند: و خادع نفسک فى العبادة و ارفق بها ولا تقهرها، وخذ عفوها و نشاطها، الا ماکان مکتوبا علیک من الفریضة و انه لابد من قضایها و تعاهدها عند محلها، نفست را در هنگام عبادت گول بزن و با آن مدارا کن و بر آن فشار و زور نیاور، در هنگامی که حالت گذشت و شادابى در نفس پدید آمده، از آن بهره گیر، مگر آنچه به عنوان واجب بر تو نوشته شده است، در واجبات ناگزیر از اداى آن هستى و در وقت و شرایطى که براى آن مقرر شده است، باید انجام بدهى .4
البته مؤ من حقیقی به مرتبه ای می رسد که تحت تاثیر فشارهای جسمانى و روانی افسردگى خاطر پیدا نمى کند. نقل است که یکى از انبیا به جایى مى رفت . در راه کسى را دید که دست و پایش فلج، چشمانش کور و بر لب ذکر الحمدالله داشت و یکى یکى نعمت هایی که خدا به او داده بود، مى شمرد و از خداوند خوشنود بود. این شادابى روح به واسطه اتصال به مبداء وجود است .
9- سخت کوشی و تحمل سختی ها
رسیدن به آرمان بلند و گران سنگ لقای الهی درگرو تلاش و جهادى پر دامنه و دراز آهنگ است. بدون شک مبارزه جدى و بى امان با هواها و خواهش هاى نفسانى، بیرون راندن حب دنیا و تعلقات دنیوى از دل، عبودیت مطلقه پروردگار، پالودن نفس از رذایل و آراستن آن به فضایل، تهجد و شب زنده دارى و توسل و استشفاع به اولیاى گرام الهى و. همه ره توشه هاى این سیر خدایى است. این که: گویند به هرکس ندهند دلیلش بسیار واضح و روشن است. زیرا کسى که جهاد با نفس نکرد و دل به مادیات سپرد و در ظلمات نفس و نفسانیات خود را محبوس ساخت کى تواند که به سوى نورحق پر کشد و به لایتناهى عروج کند؟
ناز پرورده تنعم نبرد راه به دوست عاشقى شیوه رندان بلاکش باشد
اگر طالب موفقیت هستیم باید بپذیریم که همه چیز با کار و کوشش سخت ، برد باری و مقاومت در مقابل دشواری ها بدست می آید. کسی با خوش گذرانی و راحت طلبی به جایی نرسیده که ما دومین آن باشیم .
امام رضا (ع) مى فرمایند: و من سأل الله التوفیق و لم یجتهد فقد استهزاء بنفسه، هر کس از خدا توفیق را مسئلت کند در حالى که کوشا و تلاش گر نیست خود را به استهزاء و شوخى گرفته است. 6
در بحث دین داری و عبودیت حق تعالی نیز کوشش و صبر در مقابل نا همواری ها و ناملایمات زندگی، چه زندگی مادی و چه معنوی، از شرایط اصلی موفقیت محسوب می شود. قرآن کریم در مورد سختی نماز می فرماید: و انها لکبیره الا علی الخاشعین، نماز خواندن ، جز برای خاشعین ، کار ساده و آسانی نیست. 7
و در قیامت نیز به کسانی که صبورند، وعده بهشت بی حساب می دهد و می فرماید: ان الله یوفی الصابرین اجرهم بغیر حساب، به درستی که خداوند اجر صابران با بدون حساب خواهد داد. 8
در مورد روزه، حج، جهاد ، خمس، ذکوه، امر به معروف و سایر وظایف شرعی و عبادی نیز وضعیت به همین منوال است . انجام تمامی اینگونه تکالیف نیاز به صبر و مقاومت فراوان دارد. نابرده رنج گنج میسر نمی شود.
دست از طلب ندارم تا کام من برآید یا تن رسد به جانان یا جان زتن برآید
10- برنامه ، نظم ، تداوم
هدف خویش را در زندگی و رسیدن به قرب الهی مشخص نمایید و برای رسیدن به آن برنامه ریزی کنید و بر آن برنامه پای بفشارید. هر عمل و عبادتی را پیوسته انجام دهید و تداوم داشته باشید. آنقدر ادامه دهید تا اثر آن ظاهر شود و شیرینی و نورانیت آن را در دل احساس کنید.
نظم و برنامه ریزی از لوازم ضروری موفقیت در دین داری و یا هر کار دیگر است . امکان ندارد یک آدم بی انضباط و ولنگار در رسیدن به اهداف زندگی خود موفق باشد.
این برنامه که در حقیقت یک دستور العمل خودسازی و قرب الهی است باید از روى دقت، مطالعه و مشورت با متخصصین متعهد و علما ی دین باشد تا هم قابل عمل باشد و هم از افراط و تفریط به دور باشد. موفقیت در عمل و عبادت خدای در گرو تداوم در آن است . عبادت خداوند ، نوری است که به تدریج تمام وجود انسان را می گیرد و آدمی را سراسرنورانی می کند.
اگر روزی در برنامه های عبودی خود کوتاهى کردید بدانید، که به همان اندازه از توفیقات شما کاسته مى گردد، کوشایى و استقامت شرط توفیق است. على (ع) در روایتی فرموده است: من طلب شیئاً ناله او بعضه، هر کس طالب چیزى باشد و واقعاً بخواهد به آن برسد ، به تمام یا قسمتی از آن، حتما خواهد رسید. 9
11- طلب توفیق از خداوند
دعا و درخواست مخصوصاً با تضرع ، حال ، اشک چشم و دل شکسته، علاوه بر آثار مادى و معنوى استجابت و موفقیت در رسیدن به اهداف، دل را بر انجام اوامر الهى رقیق و آماده مى سازد و آن را از کدورت ها و تعلق و تشویش و اضطراب هاى ناشى از وسوسه هاى یأس آور شیطان و نفس اماره پالایش مى دهد.
در روایتى از امام جواد (ع) آمده که مؤمن نیاز به سه چیز دارد : المؤمن یحتاج إلى توفیق من الله ، وواعظ من نفسه ، وقبول ممن ینصحه، توفیق الهی و کسی که از درون او را نصیحت کند و پذیرش نصیحت از کسی که او را نصیحت کرده. 10
علی ( علیه السلام ) فرموده است: کما أن الجسم والظل لا یفترقان ، کذلک الدین والتوفیق لا یفترقان، همانگونه که جسم از سایه خود جدا نمی شود، همچنین دین و توفیق الهی از هم جدا شدنی نیستند. 11 و در روایت دیگری فرمود : لا ینفع اجتهاد بغیر توفیق، حتی کوشش بدون توفیق از جانب خداوند، نافع نخواهد بود. 12
از امام باقر (ع) در باره معنای جمله لا حول ولا قوة إلا بالله سوال شد ، حضرت فرمود : معناه لاحول لنا عن معصیة الله إلا بعون الله ، ولا قوة لنا على طاعة الله إلا بتوفیق الله عزوجل، معنایش این است که بدون کمک الهی، هرگز کسی را یارای اجتناب از هیچ گناهی نیست و بدون توفیق الهی نیز کسی را نیروی اطاعت نمی باشد. 13
بنابراین باید از راه توسل به ذات اقدس اله و واسطه قرار دادن ارواح پاک معصومین (ع) به درگاه او از خداوند طلب توفیق نمود. البته جدیت و کوشش خود انسان هم لازم است و باید از خوردن غذاهاى شبهه ناک پرهیز نموده و از مجالست با رفقایى که مقید به آداب و مقررات اسلامى نیستند دورى کرد تا به تدریج کارهاى خوب در انسان عادت و به صورت ملکه درآید و توفیق الهى شامل حال شود.
اى خداى پاک بى انباز و بار دست گیر و جرم ما را درگذار
در ده ما را سخن هاى رقیق تا تو را رحم آورد بر ما شفیق
هم دعا از تو اجابت هم زتو ایمنى از تو مهابت هم زتو
12- رعایت اعتدال
اعتدال، صفتى است پسندیده و به معناى میانه روى و پرهیز از افراط و تفریط در هر امرى
است. کاربرد این اصل بیشتر در حوزه غرایز، امیال و هیجانات نفسانی انسان کاربرد دارد. انسان همواره در این عرصه ها در معرض افراط و تفریط قرار دارد و اگر تسلیم آن شود، عقلانیت خود را فراموش کرده و از راه راست خارج شده است.
پرخوری، پرخوابی، هیجان بیش از حد غریزه شهوت و خشم و همچنین در مقابل آن، کم خوری مفرط، بی خوابی، خمود در شهوت و نداشتن غریزه خشم و غضب، مانع خودسازی و شکوفایی انسان است و چاره آن جز رعایت اعتدال در تمامی غرایز و امیال نیست.
در مورد خوراک و خواب باید حد وسط و اعتدال را رعایت کرد به گونه ای که هم شکم پرور و تنبل بار نیاید و هم باعث مریضی و بی حال و ضعف نگرد، رعایت اعتدال در امر سلوک در همه امور شرط اساسی این راه است.
خشم به صورت غریزی در همه افراد بشر وجود دارد تا موانع حیات و کمال خویش را به وسیله آن دفع نماید اما این غریزه همچون دیگر غرایز باید کنترل شود. اگر هیجان خشم از حد اعتدال خارج گردد یکی از دام های شیطان خواهد شد. امام باقر علیه السلام فرمود: «غضب آتشی است از طرف شیطان که در دل بنی آدم افروخته می شود. به تعبیری می توان گفت: ریشه تمامی گناهان جز خروج از اعتدال و افراط و تفریط در امیال و غرایز نیست.
اعتدال در روابط اجتماعى که باعث تحکیم این روابط و تضمین سلامت آن مى شود. در حالیکه تندخویى و ترشرویى بیش از حد، باعث پراکندگىِ اطرافیان و در مقابل، نرمش بیش از حدّ و جدى نبودن در کارها و روابط باعث بروز تشتت در روابط اجتماعى مى گردد.
جوانى که وقت خود را یکسره صرف ورزش مى کند و یا کسى که تنها به تفریح و گردش و تفرج مى پردازد و از مطالعه کافى و یا از عبادت و… غافل مى شود مسیر درستى را انتخاب نکرده و به سوى تکامل پیش نخواهد رفت.
13- تامین اقتصادی : از نظر اسلام هم فقر مفرط مانع انجام وظایف بندگی است و هم ثروت فراوان. بهترین حالت برای ایجاد فراقت و تمرکز در بندگی خداوند، حالت توسط و تامین اقتصادی است. کسی که فقیر است دایم باید به فکر آب و نان خانواده خود باشد و همچنین کسی که مال و منال فراوان دارد ، همواره باید وقت و نیروی خود را در جهت سامان دادن و حفظ و حراست اموال خود به هدر بدهد ، این دو گروه معمولا در دین داری و عبودیت خداوند موفق نیستند.
قرآن کریم نسبت به ثروتمندی فراوان می فرماید: ان الانسان لیطغی ان رآه استغنی، انسان همین که خود را ثروتمند و بی نیاز احساس کند ، سر به شورش و طغیان گری می گزارد 14
و در روایت از رسول اکرم (ص) است که کاد الفقر ان یکون کفرا، نزدیک است که فقر آدم فقیر را به کفر بکشاند. 15
در مقابل افرادی که از یک زندگی آبرو مند و ساده برخوردارند، فکری راحت و فرصتی مناسب برای بندگی خداوند و قرب به او در اختیار خواهند داشت و در این زمینه موفقیتشان بیشتر است.
————-
پی نوشت:
1- عنکبوت، آیه آخر.
2- فصلت، 30.
3- مائده، 35.
4- بحارالانوار، ج 33 ص ، ص 509.
6- بحار الانوار، ج 78،ص 356.
7- بقره ، 45.
8- زمر، 10 .
9- مطالب السئوول، ص37.
10- میزان الحکمة، ج4 ص 3598.
11- غرر الحکم، ماده وفق.
12- غرر الحکم، شماره 4002، دفتر تبلیغات اسلامى قم، 1366، چاپ اول .
13- توحید صدوق، ص242.
14- سوره علق،آیه 6.
15- کافی،ج2 ،ص307

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد