در این موضوع ماهم منبع مستقلی ندیدیم اما برخی سایت ها مثل ویکی شیعه و ویکی فقه یا دانشنامه اسلامی در این خصوص اطلاعاتی در اختیار گذاشته اند که شاید برای شما کارگشا باشد و ارزش دیدن داشته باشد سری به آنها بزنید. در این راستا بد نیست مصاحبه خبرنگار مهر با یکی از تلاشگران عرصه نهج البلاغه در همین خصوص را ببینید:مجموعه بیست جلدی شرح نهج البلاغه که به تازگی با تلاش غلامرضا لایقی و از سوی انتشارات کتاب نیستان منتشر شده است، تنها ترجمه فارسی کامل از این شرح مفصل بر نهج البلاغه امام علی(ع) است. انتشار این کتاب حاصل بیش از شش سال تلاش مترجم و سرمایه گذاری ناشر برای انتشار آن است.
همزمان با بیست و یکمین روز از ماه مبارک رمضان و سالروز شهادت امام علی(ع) غلامرضا لایقی در گفتگویی با خبرنگار مهر پاسخگوی سوالاتی درباره این ترجمه شد که شرح آن در ادامه از نگاه شما می گذرد:
جناب لایقی در مواجهه با کتابی مانند شرح نهج البلاغه اولین سوالی که به ذهن میرسد ویژگی های نویسنده آن است. در واقع ابن ابی الحدید به عنوان نویسنده این کتاب باید برای ما شناسایی شود تا بدانیم چقدر میتوان بر کلام او تکیه داشت. شما در پژوهش هایتان از شخصیت او چه چیزی به دست آوردهاید؟
ابن ابی الحدید شخصیت ویژهای در میان علمای عرب دارد. شخصیتی که نه مورد وثوق اهل تشیع است و نه اهل تسنن. از سویی به دلیل معتزلی و شافعی بودنش مورد وثوق اهل تشیع نیست و از سوی دیگر به دلیل ارادت ورزی اش به امام علی(ع) مورد توجه اهل تسنن هم نیست. او به گواهی آثارش به نظر میرسد که پیرو این مرام بوده است که در شرح مباحث اختلافی میان گروههای شیعه و سنی به نظر خود اکتفا کرده که انطباق کامل بر آراء هیچ کدام از این دو دسته نداشته است.
جناب لایقی شخصیتی مانند ابن ابی الحدید از نظر شما چرا و تحت تاثیر چه عاملی شیفته امام علی(ع) میشود که به شرح نهج البلاغه او میپردازد؟
درباره علت شیفتگی او به نظرم اتفاقی طبیعی است. او یک دانشمند است و مشهور به انصاف و وقتی با شخصیتی مانند امام روبرو میشود به همین خاطر است که شیفته میشود. آدمی باید تنها از سنگ باشد که وقتی با اخلاص و فضائل امام علی(ع) آشنا شود، شیفته او نشود.
امام علی شخصیتی است که در تاریخ نمونه ای ندارد. از ابتدای تاریخ چه کسی را می شود سراغ گرفت که حتی به اندازه ۱۰ درصد خصائل امام را داشته باشد. در همین سالهای اخیر مگر ندیدیم دانشمندان مسیحی را که شیفته مرام امام علی(ع) شوند بدون آنکه دینشان را تغییر دهند؟ فکر بلند امام است که حتی امروز نیز دست نیافتنی و بدون مثال و نمونه است. تفکر حکومتی امام حتی امروز نیز مثالی ندارد. وقتی شخصیتی مانند شافعی میگوید که در مقابل حکم امام علی(ع) سجده کرده و هر حکم او را درست میپندارد چرا شخصیت دانشمندی مانند ابن ابی الحدید نباید شیفته امام شود؟
البته نکته دیگری هم در این میان مطرح است و آن اهل مدائن بودن ابن ابی الحدید است. می دانیم که ساکنان مدائن از اهل تتشیع هستند و به طور طبیعی وی در چنین محیطی با شیعه و تفکر وی و نیز امام آنها آشنا و به آن دلبسته می شود. البته از نظر تاریخی علمای دیگری هم مانند وی بودهاند که به امام عشق میورزیدهاند اما مانند ابن ابی الحدید کمتر کسی در تاریخ داریم.
جناب لایقی شما در ترجمه خودتان چطور جلو رفتید؟ کاملا وفادار به متن بودهاید؟
من در این دوره تنها به کار ترجمه پرداختم و بس. سعی کردم که متعهد به متن باشم و معنی تمام لغات را بیاورم. من به متنی جیزی نیفزودهام منتهی در برخی موارد که حس کردم دانش کمی در متن بوده است، توضیحاتی در پاورقی درج شده است. در مجموع این ترجمه متنی کاملا منطبق با متن اصلی است و هیچ نوع اظهار نظر شخصی از طرف من در آن جای ندارد و به نظرم این بهترین شیوه برای جلب نظر مخاطب این اثر است.
با این حساب باید بپرسم که چه چیزی متن شرح او بر نهج البلاغه را دارای اهمیت می کند؟
ابن ابی الحدید به زعم خودش تلاش کرده تا همواره منصفانه برخورد کند و در آثارش نیز رعایت این جانب انصاف مشهود است. در کنار این مساله توانمندی او در ادبیات عرب و تاریخ و فقه و فلسفه و کلام و تسلطی که به این مقولات داشته است شرح او بر نهج البلاغه را مبدل به بهترین شرحی کرده است که تاکنون بر این کتاب گرانسنگ نوشته شده است.
روش او برای طرح مباحث در این شرح به چه شکلی است؟
او ابتدا مباحث ادبی هر خطبه را بیان می کند. البته مخاطب خود را نیز مخاطبی آگاه از فرهنگ می داند و لذا در شرح تنها برخی لغات دشوار را ترجمه و مباحث فصاحی و بلاغی را شرح می دهد. بعد از این او به تناسب هر خطبه به بیان این مساله پرداخته که خطبه در کجا و در پی چه اتفاقی بیان شده و پس از ارائه آن چه اتفاقی رخ داده است. بعد از این مساله او به مسائل کلامی و فلسفی متن توجه نشان داده است و در کنار آن موضوعات تاریخی مرتبط با خطبه را نیز روایت میکند. کار مهم دیگر او معرفی اشخاصی است که در زمان طرح خطبه نامشان مطرح شده است و پیشینه خانوادگی آنها را طرح می کند و به شرح احوال آنها میپردازد.
این رویدادها وقتی در کنار هم دریک شرح جمع شوند از آن یک جُنگ جذاب ایجاد میکنند.
جناب لایقی آیا چنین اتفاقی در سایر شرح هایی که بر نهج البلاغه نوشته شده است، تکرار نشده است؟
نه. ابن ابی الحدید خود می گوید تنها کسی که بر شرح من پیشی گرفته است قطب راوندی است که تازه او نیز متن را درست نفهمیده است. فقیه است و مرد میدان شرح نویسی نیست.
البته شرح های دیگری مانند شرح ابن هیثم نیز بر نهج البلاغه نوشته شده است اما هیچ کدامش مانند این شرح کامل و جامع نیست. تاریخی ترین و ایجابی ترین شرحی که به نهج البلاغه نوشته شده در واقع همین شرح است.
همزمان با بیست و یکمین روز از ماه مبارک رمضان و سالروز شهادت امام علی(ع) غلامرضا لایقی در گفتگویی با خبرنگار مهر پاسخگوی سوالاتی درباره این ترجمه شد که شرح آن در ادامه از نگاه شما می گذرد:
جناب لایقی در مواجهه با کتابی مانند شرح نهج البلاغه اولین سوالی که به ذهن میرسد ویژگی های نویسنده آن است. در واقع ابن ابی الحدید به عنوان نویسنده این کتاب باید برای ما شناسایی شود تا بدانیم چقدر میتوان بر کلام او تکیه داشت. شما در پژوهش هایتان از شخصیت او چه چیزی به دست آوردهاید؟
ابن ابی الحدید شخصیت ویژهای در میان علمای عرب دارد. شخصیتی که نه مورد وثوق اهل تشیع است و نه اهل تسنن. از سویی به دلیل معتزلی و شافعی بودنش مورد وثوق اهل تشیع نیست و از سوی دیگر به دلیل ارادت ورزی اش به امام علی(ع) مورد توجه اهل تسنن هم نیست. او به گواهی آثارش به نظر میرسد که پیرو این مرام بوده است که در شرح مباحث اختلافی میان گروههای شیعه و سنی به نظر خود اکتفا کرده که انطباق کامل بر آراء هیچ کدام از این دو دسته نداشته است.
جناب لایقی شخصیتی مانند ابن ابی الحدید از نظر شما چرا و تحت تاثیر چه عاملی شیفته امام علی(ع) میشود که به شرح نهج البلاغه او میپردازد؟
درباره علت شیفتگی او به نظرم اتفاقی طبیعی است. او یک دانشمند است و مشهور به انصاف و وقتی با شخصیتی مانند امام روبرو میشود به همین خاطر است که شیفته میشود. آدمی باید تنها از سنگ باشد که وقتی با اخلاص و فضائل امام علی(ع) آشنا شود، شیفته او نشود.
امام علی شخصیتی است که در تاریخ نمونه ای ندارد. از ابتدای تاریخ چه کسی را می شود سراغ گرفت که حتی به اندازه ۱۰ درصد خصائل امام را داشته باشد. در همین سالهای اخیر مگر ندیدیم دانشمندان مسیحی را که شیفته مرام امام علی(ع) شوند بدون آنکه دینشان را تغییر دهند؟ فکر بلند امام است که حتی امروز نیز دست نیافتنی و بدون مثال و نمونه است. تفکر حکومتی امام حتی امروز نیز مثالی ندارد. وقتی شخصیتی مانند شافعی میگوید که در مقابل حکم امام علی(ع) سجده کرده و هر حکم او را درست میپندارد چرا شخصیت دانشمندی مانند ابن ابی الحدید نباید شیفته امام شود؟
البته نکته دیگری هم در این میان مطرح است و آن اهل مدائن بودن ابن ابی الحدید است. می دانیم که ساکنان مدائن از اهل تتشیع هستند و به طور طبیعی وی در چنین محیطی با شیعه و تفکر وی و نیز امام آنها آشنا و به آن دلبسته می شود. البته از نظر تاریخی علمای دیگری هم مانند وی بودهاند که به امام عشق میورزیدهاند اما مانند ابن ابی الحدید کمتر کسی در تاریخ داریم.
جناب لایقی شما در ترجمه خودتان چطور جلو رفتید؟ کاملا وفادار به متن بودهاید؟
من در این دوره تنها به کار ترجمه پرداختم و بس. سعی کردم که متعهد به متن باشم و معنی تمام لغات را بیاورم. من به متنی جیزی نیفزودهام منتهی در برخی موارد که حس کردم دانش کمی در متن بوده است، توضیحاتی در پاورقی درج شده است. در مجموع این ترجمه متنی کاملا منطبق با متن اصلی است و هیچ نوع اظهار نظر شخصی از طرف من در آن جای ندارد و به نظرم این بهترین شیوه برای جلب نظر مخاطب این اثر است.
با این حساب باید بپرسم که چه چیزی متن شرح او بر نهج البلاغه را دارای اهمیت می کند؟
ابن ابی الحدید به زعم خودش تلاش کرده تا همواره منصفانه برخورد کند و در آثارش نیز رعایت این جانب انصاف مشهود است. در کنار این مساله توانمندی او در ادبیات عرب و تاریخ و فقه و فلسفه و کلام و تسلطی که به این مقولات داشته است شرح او بر نهج البلاغه را مبدل به بهترین شرحی کرده است که تاکنون بر این کتاب گرانسنگ نوشته شده است.
روش او برای طرح مباحث در این شرح به چه شکلی است؟
او ابتدا مباحث ادبی هر خطبه را بیان می کند. البته مخاطب خود را نیز مخاطبی آگاه از فرهنگ می داند و لذا در شرح تنها برخی لغات دشوار را ترجمه و مباحث فصاحی و بلاغی را شرح می دهد. بعد از این او به تناسب هر خطبه به بیان این مساله پرداخته که خطبه در کجا و در پی چه اتفاقی بیان شده و پس از ارائه آن چه اتفاقی رخ داده است. بعد از این مساله او به مسائل کلامی و فلسفی متن توجه نشان داده است و در کنار آن موضوعات تاریخی مرتبط با خطبه را نیز روایت میکند. کار مهم دیگر او معرفی اشخاصی است که در زمان طرح خطبه نامشان مطرح شده است و پیشینه خانوادگی آنها را طرح می کند و به شرح احوال آنها میپردازد.
این رویدادها وقتی در کنار هم دریک شرح جمع شوند از آن یک جُنگ جذاب ایجاد میکنند.
جناب لایقی آیا چنین اتفاقی در سایر شرح هایی که بر نهج البلاغه نوشته شده است، تکرار نشده است؟
نه. ابن ابی الحدید خود می گوید تنها کسی که بر شرح من پیشی گرفته است قطب راوندی است که تازه او نیز متن را درست نفهمیده است. فقیه است و مرد میدان شرح نویسی نیست.
البته شرح های دیگری مانند شرح ابن هیثم نیز بر نهج البلاغه نوشته شده است اما هیچ کدامش مانند این شرح کامل و جامع نیست. تاریخی ترین و ایجابی ترین شرحی که به نهج البلاغه نوشته شده در واقع همین شرح است.