۱۳۹۷/۱۲/۱۳
–
۳۰۴۱ بازدید
سلام، طبق تحقیقات زیادی که در مورد ایه ۲۴ سوره نسا کردم به این نتیجه رسیدم که فقط زنان نظامی که در لشکر کفار حربی حضور دارند و به کشور اسلامی هجوم اورده اند در صورتی که اسیر شوند به بردگی گرفته می شوند و مسلمین می توانند این زنان را به کنیزی بگیرند و حتی با انها ازدواج کنند، خب این مسیله قابل قبول و منطقی است تا کفار جریت نکنند به مال و جان و ناموس مسلمین تجاوز کنند.حالا من سه سوال دارم که لطف بفرمایید جداگانه به هر سه سوال پاسخ بفرمایید.
سوال اول؛ ایا همین زنان کافر یا اهل کتاب که نظامی هستند و به کشور اسلامی هجوم اورده اند اگر اسیر شوند و مسلمانی بخواهد با این زن ازدواج کند و این زن هم مسلمان شود ایا این زن که مسلمان شده باید راضی به ازدواج با مرد مسلمان باشد و اصلا این زن برای ازدواج اختیار دارد یا نه؟ یا باید اجباری با مرد مسلمانی که خواهان ازدواج با ایشان است ازدواج کند؟
سوال دوم؛ اگر مسلمین پیش دستی کنند و به کافران حربی در کشور دیگر حمله کنند و زنان ان کشور برای دفاع از کشور خودشان جلوی مسلمین که هجوم اورده اند بایستند و بجنگند و اتفاقا شکست بخورند ایا این زنان جنگجو که به کشور اسلامی هجوم نیاورده اند و فقط از کشور خودشان در برابر مسلمین دفاع کرده اند نیز طبق قران باید به بردگی و اسارت گرفته شوند و به کشور اسلامی فرستاده شوند برای کنیزی و ازدواج؟
سوال سوم؛ با توجه به اینکه فقط در اینصورت که زن کافر یا اهل کتاب همراه ارتش کفر به کشور اسلامی حمله کند در صورت اسارت حکم بردگی دارد پس چرا در تاریخ امده که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و اله) که به جنگ یهودیان بنی قریظه رفت بعد از شکست دادن انان زنانشان را میان مسلمین تقسیم کرد؟ در این که مردان این قبیله علیه مسلمانان و پیامبر گرامی اسلام توطیه گر و جنگ افروز بودند شکی نیست و حقشان بوده که سرکوب شوند، ولی زنان یهودیان که نظامی و جنگجو نبوده اند و این زنان که همراه مردان خود به قصد گرفتن جان و مال و ناموس مسلمین به شهر مسلمین حمله نظامی نکردند پس چرا به اسارت گرفته شدند!؟ ان زنان که در شهر و قلعه خودشان پناه گرفته بودند! طوری که تاریخ گفته پیامبر گرامی اسلام و مسلمانان به علت اینکه این قبیله علیه مسلمین توطیه و جنگ افروزی کرده بودند به قلعه انان حمله کردند، خب اگر مسلمانان حمله کردند و در این جنگ یهودیان را شکست دادند دیگر چرا زنان انها را به بردگی و اسارت گرفتند؟
بسیار ممنونم از شما عزیزان.
ا- در آیه ۲۴ سوره نساء آمده است: «و زنان شوهردار (بر شما حرام است) مگر آنها را که (از راه اسارت) مالک شده اید (زیرا اسارت آنها در حکم طلاق است)، اینها احکامى است که خداوند بر شما مقرّر داشته است. اما زنان دیگر غیر از اینها (که گفته شد)، براى شما حلال است که با اموال خود، آنان را اختیار کنید، در حالی که پاک دامن باشید و از زنا، خوددارى نمایید. و زنانى را که متعه [ازدواج موقت ] می کنید، واجب است مهر آنها را بپردازید. و گناهى بر شما نیست در آنچه بعد از تعیین مهر، با یکدیگر توافق کرده اید. (بعداً می توانید با توافق، آن را کم یا زیاد کنید). خداوند، دانا و حکیم است».[۱]شاید مقصود پرسشگر و وجود شبهه در قسمت اول آیه باشد؛ از این رو به تفسیر بخش از آیه می پردازیم: «وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ إِلاَّ ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ».آیه پیشین موضوع (زنانى که ازدواج با آنها حرام است) را دنبال می کند، و در این آیه اضافه می نماید: «ازدواج و آمیزش جنسى با زنان شوهردار نیز حرام است». تنها استثنایى که به این حکم خورده، زنان غیر مسلمانى است که در جنگ ها به اسارت مسلمانان درمی آیند، اسلام اسارت آنها را به منزله «طلاق» از شوهران سابق تلقى کرده، و اجازه می دهد بعد از تمام شدن عده آنها،[۲] با آنان ازدواج کنند و یا مانند یک کنیز با آنان رفتار شود.
ولى این استثنا، به اصطلاح، «استثناى منقطع» است؛ یعنى چنین زنان شوهردارى که در اسارت مسلمانان قرار می گیرند رابطه آنها به مجرد اسارت با شوهرانشان قطع خواهد شد، درست مانند زن غیر مسلمانى که با اسلام آوردن رابطه او با شوهر سابقش(در صورت ادامه کفر) قطع می گردد، و زنان اسیر در ردیف زنان بدون شوهر قرار خواهند گرفت.
از این جا روشن می شود که اسلام به هیچ وجه اجازه نداده است که مسلمانان با زنان شوهردار حتى از ملل و مذاهب دیگر ازدواج کنند، و به همین جهت، عده براى آنها مقرر ساخته و در دوران عده از ارتباط زناشویى با آنها جلوگیرى نموده است.
برای واضح تر شدن مطلب باید گفت که هیچ مسلمانی حق ندارد به کشور غیر مسلمانی مسافرت کرده و با زن غیر مسلمان شوهرداری ارتباط برقرار کند.
اما در مورد فلسفه این حکم[ازدواج با زنان اسیر] می توان گفت: این گونه زنان یا باید به محیط کفر بازگشت داده شوند، و یا بدون شوهر هم چنان در میان مسلمانان بمانند و یا رابطه آنها با شوهران سابق قطع شود و بتوانند به صورت مشروع با فرد دیگری ارتباط برقرار نمایند! صورت اول را شاید نوعی امتیاز دادن به دشمن ارزیابی کرد که آنان را در ادامه نبرد مصمم خواهد ساخت زیرا مطمئنند اگر زنانشان اسیر شدند می توانند آنان را برگردانند و صورت دوم به ایجاد نوعی محدودیت جنسی برای این زنان اسیر خواهد انجامید که هم برای آنان و هم برای جامعه اسلامی که این زنان اکنون به ناچار در میانشان زندگی می کنند، فسادآور است، بنابر این راه سوم، راه میانه ای است که بدون آنکه به محرومیت کامل و یا بی بند وباری مطلق جنسی بیانجامد، برخی ارتباطات را مجاز اعلام می کند.[۳]از پاره اى روایات که سند آن به ابوسعید خدرى صحابى معروف می رسد برمی آید که آیه فوق در باره اسراى غزوه اوطاس[۴] نازل شد و پیامبر اسلام(ص) بعد از اطمینان به این که زنان اسیر باردار نیستند، به آنها اجازه داد که با مسلمانان ازدواج کنند و یا مانند یک کنیز در اختیار آنها قرار گیرند. این حدیث تفسیر بالا را نیز تأیید می کند.[۵]مأخذ: اسلام کوئست
2- در جنگ های قدیم و حتی الآن بخشی از نیروهای جنگی و نیروهای پشتیبانی را زن ها تشکیل می دادند و بطور طبیعی وقتی یک طرف جنگ شکست می خورد ممکن است بخشی از این نیروها اسیر شوند!به برده گرفتن زنان اسیرشده در جنگ، قانون تأسیسی اسلام و مسلمین نبوده است و در همه اقوام و ملل وجود داشت. قبل از اسلام اسرای جنگی غنیمت محسوب می شدند و بین نیروهای سپاه پیروز، تقسیم می شدند.
اسلام در حد توان، به ساماندهی و معقول نمودن قوانین جنگی پرداخت. مثلا زنان اسیرشده در هر جنگی به بردگی گرفته نمی شدند. مگر زنان اسیرشده در جنگ با «کافران بالغّی» و مشرکین در صورتی که اسلام نمی آوردند و همچنان بر کفر خود اصرار داشتند. حتی اگر برخی از اینان حتی به شکل سوری هم اسلام می آورد یا از طرف هرکسی فدیه آنها پرداخت می شد؛ آزاد می شدند.
3- امروز خیلی از قوانین جنگی که در کشورهای اسلامی و غیراسلامی آن وقت مرسوم بوده، از بین رفته است. بخشی از این قوانین هم که جزء قوانین ثابت اسلامی است باقی مانده است. البته همچنان در میان کشورهای اروپایی چنین قوانینی وجود دارد.
پی نوشت:
[۱]. نساء، ۲۴٫
[۲]. مقدار عده آنها، یک بار قاعده شدن و یا اگر باردار باشند، وضع حمل نمودن است.
[۳]. ر. ک: ۴۹۸۱ و ۷۷۳۴.
[۴]. اوطاس نام محلى است که یکى از نبرد هاى اسلامى در آن جا واقع شده است.
[۵]. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۳، ص ۳۳۴، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
ولى این استثنا، به اصطلاح، «استثناى منقطع» است؛ یعنى چنین زنان شوهردارى که در اسارت مسلمانان قرار می گیرند رابطه آنها به مجرد اسارت با شوهرانشان قطع خواهد شد، درست مانند زن غیر مسلمانى که با اسلام آوردن رابطه او با شوهر سابقش(در صورت ادامه کفر) قطع می گردد، و زنان اسیر در ردیف زنان بدون شوهر قرار خواهند گرفت.
از این جا روشن می شود که اسلام به هیچ وجه اجازه نداده است که مسلمانان با زنان شوهردار حتى از ملل و مذاهب دیگر ازدواج کنند، و به همین جهت، عده براى آنها مقرر ساخته و در دوران عده از ارتباط زناشویى با آنها جلوگیرى نموده است.
برای واضح تر شدن مطلب باید گفت که هیچ مسلمانی حق ندارد به کشور غیر مسلمانی مسافرت کرده و با زن غیر مسلمان شوهرداری ارتباط برقرار کند.
اما در مورد فلسفه این حکم[ازدواج با زنان اسیر] می توان گفت: این گونه زنان یا باید به محیط کفر بازگشت داده شوند، و یا بدون شوهر هم چنان در میان مسلمانان بمانند و یا رابطه آنها با شوهران سابق قطع شود و بتوانند به صورت مشروع با فرد دیگری ارتباط برقرار نمایند! صورت اول را شاید نوعی امتیاز دادن به دشمن ارزیابی کرد که آنان را در ادامه نبرد مصمم خواهد ساخت زیرا مطمئنند اگر زنانشان اسیر شدند می توانند آنان را برگردانند و صورت دوم به ایجاد نوعی محدودیت جنسی برای این زنان اسیر خواهد انجامید که هم برای آنان و هم برای جامعه اسلامی که این زنان اکنون به ناچار در میانشان زندگی می کنند، فسادآور است، بنابر این راه سوم، راه میانه ای است که بدون آنکه به محرومیت کامل و یا بی بند وباری مطلق جنسی بیانجامد، برخی ارتباطات را مجاز اعلام می کند.[۳]از پاره اى روایات که سند آن به ابوسعید خدرى صحابى معروف می رسد برمی آید که آیه فوق در باره اسراى غزوه اوطاس[۴] نازل شد و پیامبر اسلام(ص) بعد از اطمینان به این که زنان اسیر باردار نیستند، به آنها اجازه داد که با مسلمانان ازدواج کنند و یا مانند یک کنیز در اختیار آنها قرار گیرند. این حدیث تفسیر بالا را نیز تأیید می کند.[۵]مأخذ: اسلام کوئست
2- در جنگ های قدیم و حتی الآن بخشی از نیروهای جنگی و نیروهای پشتیبانی را زن ها تشکیل می دادند و بطور طبیعی وقتی یک طرف جنگ شکست می خورد ممکن است بخشی از این نیروها اسیر شوند!به برده گرفتن زنان اسیرشده در جنگ، قانون تأسیسی اسلام و مسلمین نبوده است و در همه اقوام و ملل وجود داشت. قبل از اسلام اسرای جنگی غنیمت محسوب می شدند و بین نیروهای سپاه پیروز، تقسیم می شدند.
اسلام در حد توان، به ساماندهی و معقول نمودن قوانین جنگی پرداخت. مثلا زنان اسیرشده در هر جنگی به بردگی گرفته نمی شدند. مگر زنان اسیرشده در جنگ با «کافران بالغّی» و مشرکین در صورتی که اسلام نمی آوردند و همچنان بر کفر خود اصرار داشتند. حتی اگر برخی از اینان حتی به شکل سوری هم اسلام می آورد یا از طرف هرکسی فدیه آنها پرداخت می شد؛ آزاد می شدند.
3- امروز خیلی از قوانین جنگی که در کشورهای اسلامی و غیراسلامی آن وقت مرسوم بوده، از بین رفته است. بخشی از این قوانین هم که جزء قوانین ثابت اسلامی است باقی مانده است. البته همچنان در میان کشورهای اروپایی چنین قوانینی وجود دارد.
پی نوشت:
[۱]. نساء، ۲۴٫
[۲]. مقدار عده آنها، یک بار قاعده شدن و یا اگر باردار باشند، وضع حمل نمودن است.
[۳]. ر. ک: ۴۹۸۱ و ۷۷۳۴.
[۴]. اوطاس نام محلى است که یکى از نبرد هاى اسلامى در آن جا واقع شده است.
[۵]. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۳، ص ۳۳۴، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.