خانه » همه » مذهبی » ازدواج خدیجه و پیامبر

ازدواج خدیجه و پیامبر


ازدواج خدیجه و پیامبر

۱۳۹۲/۱۰/۱۷


۸۱۱ بازدید

سلام
خدا قوت
داستان ازدواج حضرت خدیجه با پیامبر چگونه بوده است؟
آیا این صحت دارد که حضرت خدیجه از پیامبر خواستگاری کردند؟
آیا این صحت دارد که حضرت خدیجه قبل از ازدواج با پیامبر، با فردی دیگر ازدواج کرده بودند؟

از مسائل بحث انگیز در زندگانى حضرت خدیجه علیها السلام، ازدواج او با پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله است. این ازدواج نه تنها در آن زمان به دلایلى – همچون خواستگارى غیرمستقیم او از پیامبرصلى الله علیه وآله و نیز قبول مهریه از مال خود و نیز رد کردن خواستگارى اشراف و بزرگان مکه – نقل محافل زنان و مردان قریشى زمان خود شده بود؛ بلکه در دوران معاصر نیز از سوى بدخواهان و احتمالاً با اهدافى خاص، شبهاتى درباره این ازدواج مطرح شده است که نیاز به پاسخ دارد.
 سن حضرت خدیجه سلام الله علیها  در هنگام ازدواج نیز از دیگر مسائل بحث انگیز است. مشهور است که حضرت خدیجه علیها السلام  هنگام ازدواج، چهل ساله بود که بدین ترتیب.ولی نظرات دیگرى هم درباره سن ازدواج او وجود دارد؛ از آن جمله مى توانیم به 25، 28، 30، 35، 44، 45 و 46 اشاره کنیم. در میان مورخان و محدثان پیشین، 28 ساله بودن آن حضرت صلى الله علیه وآله بیشتر مورد پذیرش بود. (الصحیح من سیرة النبى صلى الله علیه وآله، ج 2، ص 115 و 116) بدین ترتیب تفاوت سنى او با پیامبرصلى الله علیه وآله بیشتر از سه سال نبوده است. از جریان خواستگارى و اظهار علاقه خدیجه به پیامبرصلى الله علیه وآله و گفته هاى او درمى یابیم که این علاقه، بر محور ارزش هاى پاک انسانى بوده است. حضرت خدیجه در یکى از اولین مکالمات خود با پیامبرصلى الله علیه وآله علت علاقه خود را چنین بیان مى کند: «انى رغبت فیک لقرابتک منى و شرفک فى قومک و امانتک عندهم و حسن خلقک و صدق حدیثک»اسدالغابة، ج 5، ص 434. «من به تو علاقه مند شدم، زیرا با من خویشاوندى، در میان قومت شریفى، در نزد قبیله ات به امانت دارى مشهورى، داراى اخلاق نیک مى باشى و راستگو هستى». 
 برخى از خاورشناسان  با استناد به امورى واهى در صدد اثبات این نکته هستند که پیامبر خدا، به جهت اموال خدیجه با او ازدواج کرد! حتى کار رابه جایى رسانده اند که با جعل داستان هایى دروغین، درصدد اثبات مدعاى خود برآمده و از جمله گفته اند: آن حضرت صلى الله علیه وآله در آغاز به خواستگارى دختر عمویش ام هانى دختر ابوطالب رفت و عمویش به جهت فقر و نادارى او، این خواستگارى را به فال نیک نگرفت و پیامبرصلى الله علیه وآله به جهت آنکه از ذلت فقر رهایى یابد، به سراغ خدیجه رفت . (نساء النبى صلى الله علیه وآله، ص 54 به نقل از: مرگلیوث)
 دیگرى چنین شایعه پراکنى کرده که پیامبرصلى الله علیه وآله به جهت تفاوت موقعیت اجتماعى خود با خدیجه علیها السلام، همیشه بیم داشت که از سوى خدیجه، درخواست طلاق از او شود!! (همان به نقل از: مویر.)
 در پاسخ به این شبهات گفتنى است:
یکم : با مراجعه به منابع معتبر اسلامى درمى یابیم که این خدیجه بود که در آغاز به پیامبرصلى الله علیه وآله، علاقه مند شد و به واسطه هاى مختلف، سعى در برپایى مراسم ازدواج داشت و حتّى حاضر به قبول مهریه در مال خود گشت.
دوّم : داستان خواستگارى آن حضرت صلى الله علیه وآله از ام هانى، در هیچ یک از منابع تاریخى نیامده و معلوم نیست که «مرگلیوث» آن را از کجا گرفته است.
سوّم : نوع برخورد ابوطالب با پیامبرصلى الله علیه وآله در طول زندگانى خود  چه قبل از بعثت و چه بعد از آن نشان دهنده بالاترین درجات فداکارى او درباره پیامبرصلى الله علیه وآله است و طبیعى است چنین فرد فداکارى، هیچ گاه درخواست ازدواج حضرت با دخترش را رد نخواهد کرد.
چهارم : خطبه اى که ابوطالب در مراسم عقد پیامبرصلى الله علیه وآله با خدیجه ایراد کرد، به خوبى نشانگر دیدگاه او درباره آن حضرت است. او در این خطبه برادرزاده خود را چنین معرفى مى کند: «… ثم ان ابن اخى هذا (رسول اللّه) ممن لایوزن برجل من قریش اِلاَّ رجّح به ولایقاس به رجل اِلاَّ عَظُم عنه و لا عِدل له فى الخلق….»( بحارالانوار، ج 16، ص 14) «برادرزاده ام (رسول خدا) از همه مردان قریش برتر است و هر کس با او سنجیده شود، در مقایسه کم مى آورد و او همانندى در میان مردمان ندارد». هنگامى که عده اى، سخن خدیجه علیها السلام را  که مهریه را در مال خود قرار داده بود به سخره گرفته، با شگفتى گفتند: چگونه زنان مهریه را متعهّد مى شوند؟ ابوطالب غضبناک شد و گفت: اگر مردى همانند برادرزاده ام باشد، او را با بیشترین مهر خواستار مى شوند؛ اما اگر مردى همانند یکى از شماها باشد، طبیعى است که باید براى ازدواج، مهر سنگینى بپردازد. (همان )
 بنابراین از چنین شخصیتى امکان ندارد که خواستگارى پیامبرصلى الله علیه وآله را درباره دختر خود، رد کند؛ بلکه او این خواستگارى را بزرگ ترین افتخار براى خود خواهد دانست.
پنجم : نوع برخورد حضرت خدیجه علیها السلام با پیامبرصلى الله علیه وآله، نشانگر آن است که همیشه صفا و صمیمیت و وفا و یگانگى در این خانواده، حکم فرما بوده است. خدیجه علیها السلام در دوران عبادت پیامبرصلى الله علیه وآله در غار حرا، همیشه مراقب آن حضرت صلى الله علیه وآله بود و همواره براى او غذا مى فرستاد. (الاصابة، ج 8، ص 99)«خرجت تلتمس رسول الله صلى الله علیه وآله باعلى مکة و معها غذاوه». او همیشه آماده بود که حتى کوچک ترین تمایلات آن حضرت صلى الله علیه وآله را – که به زبان هم نمى آورد به انجام رساند؛ چنان که وقتى دید آن حضرت صلى الله علیه وآله به زید بن حارثه  که در آن هنگام به عنوان برده نزد خدیجه به سر مى برد علاقه دارد، او را به حضرت رسول صلى الله علیه وآله بخشید (همان، ج 8، ص 102) بالاخره حضرت خدیجه س چنان آرامشى در فضاى خانه برقرار کرده بود که برخى از مورخان از آن با عنوان «کان یسکن الیها» یاد کرده اند. (همان )
برخى در باره حضرت  خدیجه س گفته اند: او قبل از رسول خدا با دو نفر به نامهاى عتیق بن عبد الله مخزومى و ابوهاله تمیمى ازدواج کرده بود و فرزندانى از آنان نیز داشته است.
این سخن به اعتقاد برخى از بزرگان شیعه قابل قبول نیست؛ زیرا بخش زیادى از این قبیل سخنان را دشمنان اسلام  با هدف زدودن هاله قداست و پاکى از حضرت خدیجه س ساخته اند .
 ابو القاسم اسماعیل بن محمد اصفهانى از دانشمندان اهل سنت تصریح مى‌کند که حضرت خدیجه سلام الله علیها، باکره بوده است، وی در کتابش می نویسد:حضرت خدیجه، زنى باکره، داراى اعتبار و مال بسیارى بود، کاروان تجارى‌اش را به سوى شام مى‌فرستاد و کاروان او به اندازه تمام کاروان قریش بود.(الأصبهانی، أبو القاسم اسماعیل بن محمد بن الفضل التیمی ، دلائل  النبوه ص78، تحقیق: محمد محمد الحداد، ناشر: دار طیبة – الریاض، الطبعة: الأولى، 1409هـ).
ابوالقاسم کوفى از علماى شیعه، در این باره استدلال جالبى کرده است که توجه خوانندگان عزیر را به آن جلب مى‌کنیم. وى در کتاب الإستغاثه مى‌نویسد:
مورخان و محدثان شیعه و سنى بر این مطلب اتفاق دارند که کسى از بزرگان، اشراف، رؤسا و جوانمردان قریش باقى نماند؛‌ مگر این که از حضرت خدیجه خواستگارى کرد و ازدواج با ایشان را آرزو مى‌کرد؛ اما خدیجه کبرى دست رد بر سینه همه آن‌ها زد؛ ولى وقتى رسول خدا صلی الله علیه وآله با او ازدواج کرد، تمام زنان قریش از او فاصله گرفته و رفت و آمد با وى را ترک کردند و گفتند: تو پیشنهاد سران قریش را رد کردى و تن به همسرى کسى دادى که مال وثروتى ندارد؟!
با این حال چگونه اهل فهم مى توانند بپذیرند که حضرت خدیجه با یک اعرابى از قبیله بنى تمیم ازدواج کرده باشد؛ اما خواستگارى بزرگان قریش را نپذیرفته باشد؟
آیا صاحبان فکر و اندیشه نمى‌دانند که این مطلب از آشکارترین محالات و ناپسند‌ترین گفتارها است، وقتى براى اهل تحقیق این مطلب ثابت شود، ثابت مى‌شود که حضرت خدیجه با کسى غیر از رسول خدا صلى الله علیه وآله ازدواج نکرده است.(الکوفی، أبو القاسم علی بن أحمد بن موسى ابن الإمام الجواد محمد بن علی ، کتاب الاستغاثة، ج1، ص70).
و نیز مى‌توان این سؤال را از اهل تحقیق پرسید که اگر خدیجه قبل از ازدواج با رسول خدا با یک نفر اعرابى از قبیله تمیم ازدواج کرده بود، آیا موردى براى این سرزنش‌ها پس از ازدواج با رسول خدا باقى مى‌ماند؟ و آیا ازدواج زنى بیوه و شوهر دیده به این اندازه براى تمام مردم مکه مهم بود که بر اساس همین نقل تمام همسران اشراف قریش با وى قطع رابطه کنند؟
اگر خدیجه شایسته ملامت و سرزنش بود پس چرا (در صورت صحت) هنگام ازدواج با افرادی که در تاریخ ثبت شده که یکی از آنها اعرابى بوده که شغل او گور کنی بوده و دیگری اعرابی که شغل او خارکنی بوده است که طبعا هیچکدام از هیچ امتیازى بر خوردار نبوده اند ملامت و سرزنش نشد؟
به هرحال به غیر از منابعی که ذکر کردیم علمای دیگری نیز تصریح کرده اند که حضرت خدیجه هنگام ازدواج با پیامبر(ص) باکره بوده است که از جمله آنها این منابع هستند:
سید مرتضی در شافی؛ ابو جعفر در تخلیص؛و نیز مسائلی که در دو کتاب الانوار و البدع آمده است مبنی بر اینکه رقیه و کلثوم دختران هاله خواهر خدیجه بودند؛ بحالانوار، ج16، ص18؛ مناقب ابن آشوب، ج1، ص159 ؛ الاستغاثه،، ج1، ص68؛ تبصره العوام، ص245؛انوارالنعمانیه، ج1، ص81؛ جعفر مرتضی العاملی در الصحیح من سیره النبی الأعظم، ج 1، ص 121 و…
مطلب دیگری که در این باره باید به آن دقت کرد اختلاف در اسامی شوهرانی است که برای آن حضرت ذکر شده که در آن چند ابهام وجود دارد که صحت آن را دچار خدشه و تردید می کند:
الف) آیا نام شوهر حضرت خدیجه ابوهاله نباش بن زراره است یا زراره بن نباش یا هند یا مالک؟ چون در تاریخ اختلاف زیادی در اسامی او وجود دارد، برخی او را ابو هاله بن زراره بن نباش دانسته و برخی ابوهاله نباش بن زراره دانسته اند و برخی ابوهاله مالک بن نباش تمیمی و بعضی هند دانسته اند!
ب) آیا ابتدا با ابوهاله ازدواج کرد یا با عتیق؟! (چون هر دو را گفته اند( و…
حال سوالی که پیش می آید این است که فرزندانی که در برخی منابع برای حضرت خدیجه ذکر شده است وضعیت آنها چگونه است؟
در پاسخ باید گفت هیچکدام از آنها فرزندان حضرت خدیجه نبوده اند.
توضیح مطلب:
طبق نقل مورخین، خدیجه خواهرى بنام هاله داشته است که با مردى مخزومى ازدواج کرده بود و از وى فرزندى همنام مادرش یعنى هاله داشت سپس با مردى تمیمى بنام ابوهند ازدواج کرد که از وى نیز فرزندى بنام هند داشت، این مرد تمیمى همسر دیگرى و از آن همسر دو دختر به نامهاى رقیه و زینب داشت، مادر این دو دختر از دنیا رفت و پس از وى پدر دو دختر از دنیا رفت، هند فرزند هاله به خانواده شوهرش سپرده شد و هاله با این دو دختر که از همسر دیگر شوهرش بودند به خانه خدیجه آمدند و وى سرپرستى آنان را به عهده گرفت و پس از ازدواج با رسول خدا صلی الله علیه وآله این دو دختر نزد خدیجه و رسول خدا بودند و در دامن این دو تربیت شدند و عنوان ربیبه رسول خدا را گرفتند و بر اساس رسم عرب ربیبه را مانند دختر تلقى مى کردند و به همین جهت آنان را دختران خدیجه و رسول خدا مى‌دانستند.
از مطالب فوق روشن می شود که حضرت خدیجه تنها فرزندی که از خود به یادگار گذاشت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بوده و در تایید این سخن، روایتی است از رسول خدا صلی الله علیه و آله که خطاب به امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود:
یا على خداى تعالى سه گونه موهبت به تو عنایت فرموده است که به من و هیچیک از مردم ، عنایت نفرموده است :
1-پدر زنى مانند من به تو ارزانى داشته است که به من عنایت نکرده است ؛ 2. همسر پاکیزه گوهر راستگو و راست رو به تو مرحمت داشته که به من عنایت نفرموده است ؛ 3 . حسن و حسینى از پشت تو به وجود آورده است که چنان دو فرزندى از پشت من بوجود نیاورده است ؛ آرى ! من از شمایم و شما از من مى باشد .
در این روایت پیامبراکرم به صراحت می‌گوید که به احدی غیر از علی علیه السلام پدر زنی مثل من داده نشده است ، معلوم می‌شود که پیامبر دختر دیگری نداشته است و گرنه چنین سخنی نمی‌فرمود .
 بنا بر این ازدواج حضرت خدیجه قبل از رسول گرامى از موضوعات ساختگى است و یا بر اساس جهل و تفسیر غلط از حوادث تاریخى رخ داده است که هر ناقد آگاهى را به این نتیجه مى رساند.
برای آگاهی کاملتر به « الصحیح من سیره النبی » نوشته سید جعفر مرتضی عاملی لبنانی مراجعه کنید .

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد