۱۳۹۵/۰۲/۱۰
–
۱۳۰۷ بازدید
با سلام در رابطه با صیغه در دوران مجردی آقایان نسبتا مشکل قابل تحملی است اما در زمان متاهلی با وجود همسری که خوب است آیا اسلام نباید محدودیت می گذاشته آیا این به زنان ظلم محسوب نمیشود یا زمینه هوسرانی برای مردان ایجاد نمیکند ؟با تشکر از پاسخ شما
برای روشن شدن موضوع باید نگاهی کلی به موضوع ازدواج موقت داشت.
درابتدا بگوییم که ازدواج موقت وصیغه شرایط وقوانین خاص خود را داراست اسلام که قوانینش را خدای آگاه بر تمام مصالح و مفاسد و نیازهای درونی و بیرونی بشر فرستاده است، برای پاسخ گویی صحیح و همه جانبه به این غریزه طبیعی، دو راه تعیین فرموده است: یکی ازدواج دایم و دیگری موقت. البته اصل در ازدواج هم دوام است.
چنانچه این دو برنامه الهی با شرایط و مقررات تعیین شده از سوی شرع عملی گردد، هم به یکی از غرایز انسانی پاسخ طبیعی داده می شود، و هم حقی از کسی پایمال نمی گردد و کسی بدبخت نمی شود. ازدواج موقت شرایطی دارد که با توجه به شرایط آن از یک طرف از روابط بی حد و حصر جلو گیری می شود و از طرف دیگر غریزه جنسی از طریق قانونی و شرعی و در چهارچوب خاصی بر آورده می شود.
همچنین مسأله ازدواج موقت از نظر تئوریک کاملا پذیرفته شده، و نه تنها در اسلام بلکه برخى از متفکران بزرگ غربى، مانند راسل نیز یکى از راه هاى حل مشکل ازدواج دائمى دیررس در دنیاى کنونى را، پناه بردن به ازدواج موقت مى دانند. از نظر عملى نیز در نظام جمهورى اسلامى این مسأله مقبول افتاده، لیکن دید اجتماعى در این رابطه مشتمل بر نوعى خطاست. به عبارت دیگر متعه نیز نوعى ازدواج است، بنابراین هر فرد واجد شرایط، مى تواند از شخصى که او نیز شرایط ازدواج موقت را دارا است خواستگارى کند و براى مدتى موقت مانند چند ساله دوران تحصیل، با وى ازدواج نماید. آنچه در این جا مشکل ایجاد نموده آن است که غالب افراد، ازدواج موقت را با کامیابى آنى اشتباه گرفته اند و همین مسأله سبب شده که این موضوع نتواند در جامعه ما جایگاه حقیقى خود را باز یابد. همچنین تبلیغات سوئى که بیش از یک قرن در جامعه ما توسط غربگرایان انجام شده تأثیر نهاده و در ضمیر مردم رخنه کرده است.به گونه اى که گاه روابط نا مشروع با تسامح نگریسته مى شود ولى به ازدواج موقت با دیدگاه دیگرى برخورد مى شود. براى حل این مشکلات مى بایستى تلاش فرهنگى و اجتماعى به صورت گسترده صورت پذیرد تا این جوانان از آسیب شیاطین مصون بماند. عقد موقت یا صیغه، داراى شرایط زیر است: 1- ازدواج موقت، مانند ازدواج دائم نیاز به خواندن عقد و الفاظ مخصوصه دارد و با صرف رضایت قلبى درست نمى شود. 2- فرق عمده در ازدواج موقت با دائم، این است که در عقد موقت باید مدت ذکر شود که آیا مثلاً یک ساعت است یا ده سال. 3- مقدار مهریه هم باید در عقد موقت مشخص شود و هنگام خواندن عقد ذکر گردد. 5- اگر دختر باکره اى بخواهد صیغه شود، باید با اذن پدر یا جدّ پدرى باشد؛ کما این که در ازدواج دائم نیز این طور است. 6- در عقد ازدواج موقت بعد از تمام شدن مدت، زن باید از مرد جدا شود و عده نگه دارد، مگر این که عقد دوباره تجدید شود. و اگر قبل از تمام شدن مدت، مرد بقیه آن را ببخشد، ازدواج موقت تمام مى شود. اما در عقد ازدواج دائم فقط با طلاق یا فسخ عقد منفسخ مى شود.
دیدگاه ها در مورد ازدواج موقت
ازدواج موقت حکمی الهی و از سنت های حسنه اسلامی و مورد اتفاق نظر تمامی فقهای شیعه است قانون مدنی ایران نیز چون تحت تأثیر فقه شیعه است، از ابتدا تا به امروز نکاح منقطع را به رسمیت شناخته است. مواد 1075: 1076، 1077، 1113، 1152 به رغم پذیرش این نوع نکاح در شرع و قانون، در زمینه اجرای آن ، همواره بحث بین معتقدان و منتقدان این نوع ازدواج رواج داشته است. علت هم آن است که هر گروهی با دیدگاه و از زاویه ای خاص به قضاوت می نشیند.
قضاوت بین این دو عقیده و اشراف به بحث، لازم است ادلة هر گروه بررسی شود:
یک. ادلة منتقدان نکاح منقطع:
1ـ1. عده ای این نوع ازدواج را راهی برای سوء استفاده دانسته اند. این عده همیشه پیرمرد پول داری را تصور می کنند که برای خوش گذرانی، دختری را صیغه می کند و بعد از ارضای شهواتش، او را رها می سازد، یا مرد زن داری که بی اعتنا به خانواده اش هر روز به دنبال یک زیبارویی است که بتواند او را اسیر کند و کام گیرد و…!!
در جواب این عده همین بس که همة آزادی های قانونی و تأسیس های حقوقی، می توانند مورد سوء استفاده قرار گیرند برای مثال حق رانندگی ـ که یک حق مشروع و پسندیده ای است ـ از سوی عده ای به بدترین نحو مورد استفاده قرار می گیرد و حتی منجر به وارد آمدن خسارت جانی و مالی می شود. پس بدین ترتیب باید گفت: حق رانندگی امری مذموم و پلید است!؟ در حالی که چنین نیست. پس اگر عده ای از این نهاد حقوقی به جهت سوء استفاده بهره برداری کنند این امر خدشه ای به اصل آن وارد نمی کند؛ بلکه ایراد به خود این افراد یا گریزگاه های قانونی و… وارد است.
عده ای دیگر متعه و نکاح منقطع را سدّی در جهت تشکیل خانواده می دانند، چرا که افراد اگر برای ارضای نیازهایشان به سهولت دسترسی به دیگری داشته باشند، انگیزة شان برای تشکیل دائمی خانواده کم می شود.(اسماعیل هادی، دورنمای حقوقی ازدواج موقت، ص 90 ـ 75)
در پاسخ می گوییم: همان طوری که شما با دید منفی نگاه می کنید و این امر را سدی برای تشکیل خانواده می دانید، ما از زاویة مثبت به این نهاد می نگریم و آن را زمینه ساز تشکیل خانوادة دائمی می دانیم
ادلة موافقین نکاح منقطع:
1. عده ای از موافقین معتقدند: در اجتماعی که دسترسی به ازدواج دائم روز به روز مشکل تر می شود، ازدواج موقت راهکار مناسبی است تا افراد بتوانند در کنار یکدیگر به آرامش برسند و بدین ترتیب متعه مانع رواج فساد و فحشاء می شود.
2. دختر و پسری که می خواهند با یکدیگر ازدواج کنند، لازم است هر چه بیشتر و بهتر با خصوصیات یکدیگر آشنا شوند. در همین راستا نکاح منقطع می تواند یک دورة آزمایشی برای ازدواج دائم باشد که افراد سنتی و مذهبی به خوبی می توانند از این نهاد می توانند استفاده کنند. این نوع ازدواج موقت در بین مسیحیان آمریکا نیز مورد توجه قرار گرفته است. (سید رضی شیرازی، بن بست های اجتماعی، صفحة 16)
دید منفی نسبت به ازدواج موقت
با این همه محاسن و خوبی هایی که ازدواج موقّت دارد و در واقع در غیاب ازدواج دائم بهترین راهکاری است که می توان ارائه کرد، پس چرا بازتاب اجتماعی آن پسندیده نیست و جامعه ـ به خصوص بانوان ـ با دید مثبت به آن نمی نگرند؟ در جواب به این پرسش می توان به علل زیر اشاره کرد:
1. سوء استفادة برخی افراد از این نوع ازدواج، سبب شده جلوه ای نامیمون از آن نهاد حقوقی به جای بماند و عده ای نیز با بیان این سوء استفاده ها، اصل این نوع ازدواج ها را زیر سؤال برده اند.
2. جامعة امروزین ما بیشتر با فرهنگ غرب آشنا شده است؛ در حالی که یکی از ارکان این فرهنگ هرج و مرج و بی بند باری جنسی است. طبق این آموزه بهره مندی هر چه بیشتر و منفعت هر چه بالاتر از جنس مخالف ـ بدون داشتن مسئولیتی در مقابل او ـ مورد تأکید قرار گرفته، رایج می شود! روشن است افرادی که با این فرهنگ مأنوس می شوند، یاد می گیرند که تن به محدودیتی در خصوص روابط جنسی ندهند و خود را محصور به یک نفر نکنند و در عین حال مسئولیتی نداشته باشند.
3. تبلیغات منفی گروه ها و افراد که دربارة این نوع ازدواج، عامل دیگر بعضی از مخالفت ها است؛ زیرا عده ای قائل به ارتباط آزاد بین دختر و پسر می باشند!! بدیهی است این عده چون منافع و یا اعتقاداتشان چنین ارتباطاتی را اقتضا می کند، دربارة این نوع ازدواج تبلیغات منفی می کنند.
4. در این نوع ازدواج، گمان بانوان آن است که هیچ حق و حقوقی ندارند و صرفاً استثمار آنها مورد نظر است. این امر سبب مخالفت ایشان با این نوع ازدواج می شود.
با این اوصاف برخی از دختران و پسران در عین حال که با افراد متعددی ارتباط دارند و روابط نزدیکی را با آنها برقرار می کنند و احیاناً لطمات روحی و جسمی متعددی نصیبشان می شود؛اما حاضر نیستند که طی یک عقد حقوقی و با ضمانت قانونی، با یک نفر ارتباط منضبط و مسئولیت آور داشته باشند! این نشانگر برخورد احساسی با مسئلة ازدواج موقّت و غریزة جنسی است و مخالفت برخی از ایشان نیز میتواند به جهت هواپرستی و شهوت رانی باشد.
بسترسازی
درابتدا بگوییم که ازدواج موقت وصیغه شرایط وقوانین خاص خود را داراست اسلام که قوانینش را خدای آگاه بر تمام مصالح و مفاسد و نیازهای درونی و بیرونی بشر فرستاده است، برای پاسخ گویی صحیح و همه جانبه به این غریزه طبیعی، دو راه تعیین فرموده است: یکی ازدواج دایم و دیگری موقت. البته اصل در ازدواج هم دوام است.
چنانچه این دو برنامه الهی با شرایط و مقررات تعیین شده از سوی شرع عملی گردد، هم به یکی از غرایز انسانی پاسخ طبیعی داده می شود، و هم حقی از کسی پایمال نمی گردد و کسی بدبخت نمی شود. ازدواج موقت شرایطی دارد که با توجه به شرایط آن از یک طرف از روابط بی حد و حصر جلو گیری می شود و از طرف دیگر غریزه جنسی از طریق قانونی و شرعی و در چهارچوب خاصی بر آورده می شود.
همچنین مسأله ازدواج موقت از نظر تئوریک کاملا پذیرفته شده، و نه تنها در اسلام بلکه برخى از متفکران بزرگ غربى، مانند راسل نیز یکى از راه هاى حل مشکل ازدواج دائمى دیررس در دنیاى کنونى را، پناه بردن به ازدواج موقت مى دانند. از نظر عملى نیز در نظام جمهورى اسلامى این مسأله مقبول افتاده، لیکن دید اجتماعى در این رابطه مشتمل بر نوعى خطاست. به عبارت دیگر متعه نیز نوعى ازدواج است، بنابراین هر فرد واجد شرایط، مى تواند از شخصى که او نیز شرایط ازدواج موقت را دارا است خواستگارى کند و براى مدتى موقت مانند چند ساله دوران تحصیل، با وى ازدواج نماید. آنچه در این جا مشکل ایجاد نموده آن است که غالب افراد، ازدواج موقت را با کامیابى آنى اشتباه گرفته اند و همین مسأله سبب شده که این موضوع نتواند در جامعه ما جایگاه حقیقى خود را باز یابد. همچنین تبلیغات سوئى که بیش از یک قرن در جامعه ما توسط غربگرایان انجام شده تأثیر نهاده و در ضمیر مردم رخنه کرده است.به گونه اى که گاه روابط نا مشروع با تسامح نگریسته مى شود ولى به ازدواج موقت با دیدگاه دیگرى برخورد مى شود. براى حل این مشکلات مى بایستى تلاش فرهنگى و اجتماعى به صورت گسترده صورت پذیرد تا این جوانان از آسیب شیاطین مصون بماند. عقد موقت یا صیغه، داراى شرایط زیر است: 1- ازدواج موقت، مانند ازدواج دائم نیاز به خواندن عقد و الفاظ مخصوصه دارد و با صرف رضایت قلبى درست نمى شود. 2- فرق عمده در ازدواج موقت با دائم، این است که در عقد موقت باید مدت ذکر شود که آیا مثلاً یک ساعت است یا ده سال. 3- مقدار مهریه هم باید در عقد موقت مشخص شود و هنگام خواندن عقد ذکر گردد. 5- اگر دختر باکره اى بخواهد صیغه شود، باید با اذن پدر یا جدّ پدرى باشد؛ کما این که در ازدواج دائم نیز این طور است. 6- در عقد ازدواج موقت بعد از تمام شدن مدت، زن باید از مرد جدا شود و عده نگه دارد، مگر این که عقد دوباره تجدید شود. و اگر قبل از تمام شدن مدت، مرد بقیه آن را ببخشد، ازدواج موقت تمام مى شود. اما در عقد ازدواج دائم فقط با طلاق یا فسخ عقد منفسخ مى شود.
دیدگاه ها در مورد ازدواج موقت
ازدواج موقت حکمی الهی و از سنت های حسنه اسلامی و مورد اتفاق نظر تمامی فقهای شیعه است قانون مدنی ایران نیز چون تحت تأثیر فقه شیعه است، از ابتدا تا به امروز نکاح منقطع را به رسمیت شناخته است. مواد 1075: 1076، 1077، 1113، 1152 به رغم پذیرش این نوع نکاح در شرع و قانون، در زمینه اجرای آن ، همواره بحث بین معتقدان و منتقدان این نوع ازدواج رواج داشته است. علت هم آن است که هر گروهی با دیدگاه و از زاویه ای خاص به قضاوت می نشیند.
قضاوت بین این دو عقیده و اشراف به بحث، لازم است ادلة هر گروه بررسی شود:
یک. ادلة منتقدان نکاح منقطع:
1ـ1. عده ای این نوع ازدواج را راهی برای سوء استفاده دانسته اند. این عده همیشه پیرمرد پول داری را تصور می کنند که برای خوش گذرانی، دختری را صیغه می کند و بعد از ارضای شهواتش، او را رها می سازد، یا مرد زن داری که بی اعتنا به خانواده اش هر روز به دنبال یک زیبارویی است که بتواند او را اسیر کند و کام گیرد و…!!
در جواب این عده همین بس که همة آزادی های قانونی و تأسیس های حقوقی، می توانند مورد سوء استفاده قرار گیرند برای مثال حق رانندگی ـ که یک حق مشروع و پسندیده ای است ـ از سوی عده ای به بدترین نحو مورد استفاده قرار می گیرد و حتی منجر به وارد آمدن خسارت جانی و مالی می شود. پس بدین ترتیب باید گفت: حق رانندگی امری مذموم و پلید است!؟ در حالی که چنین نیست. پس اگر عده ای از این نهاد حقوقی به جهت سوء استفاده بهره برداری کنند این امر خدشه ای به اصل آن وارد نمی کند؛ بلکه ایراد به خود این افراد یا گریزگاه های قانونی و… وارد است.
عده ای دیگر متعه و نکاح منقطع را سدّی در جهت تشکیل خانواده می دانند، چرا که افراد اگر برای ارضای نیازهایشان به سهولت دسترسی به دیگری داشته باشند، انگیزة شان برای تشکیل دائمی خانواده کم می شود.(اسماعیل هادی، دورنمای حقوقی ازدواج موقت، ص 90 ـ 75)
در پاسخ می گوییم: همان طوری که شما با دید منفی نگاه می کنید و این امر را سدی برای تشکیل خانواده می دانید، ما از زاویة مثبت به این نهاد می نگریم و آن را زمینه ساز تشکیل خانوادة دائمی می دانیم
ادلة موافقین نکاح منقطع:
1. عده ای از موافقین معتقدند: در اجتماعی که دسترسی به ازدواج دائم روز به روز مشکل تر می شود، ازدواج موقت راهکار مناسبی است تا افراد بتوانند در کنار یکدیگر به آرامش برسند و بدین ترتیب متعه مانع رواج فساد و فحشاء می شود.
2. دختر و پسری که می خواهند با یکدیگر ازدواج کنند، لازم است هر چه بیشتر و بهتر با خصوصیات یکدیگر آشنا شوند. در همین راستا نکاح منقطع می تواند یک دورة آزمایشی برای ازدواج دائم باشد که افراد سنتی و مذهبی به خوبی می توانند از این نهاد می توانند استفاده کنند. این نوع ازدواج موقت در بین مسیحیان آمریکا نیز مورد توجه قرار گرفته است. (سید رضی شیرازی، بن بست های اجتماعی، صفحة 16)
دید منفی نسبت به ازدواج موقت
با این همه محاسن و خوبی هایی که ازدواج موقّت دارد و در واقع در غیاب ازدواج دائم بهترین راهکاری است که می توان ارائه کرد، پس چرا بازتاب اجتماعی آن پسندیده نیست و جامعه ـ به خصوص بانوان ـ با دید مثبت به آن نمی نگرند؟ در جواب به این پرسش می توان به علل زیر اشاره کرد:
1. سوء استفادة برخی افراد از این نوع ازدواج، سبب شده جلوه ای نامیمون از آن نهاد حقوقی به جای بماند و عده ای نیز با بیان این سوء استفاده ها، اصل این نوع ازدواج ها را زیر سؤال برده اند.
2. جامعة امروزین ما بیشتر با فرهنگ غرب آشنا شده است؛ در حالی که یکی از ارکان این فرهنگ هرج و مرج و بی بند باری جنسی است. طبق این آموزه بهره مندی هر چه بیشتر و منفعت هر چه بالاتر از جنس مخالف ـ بدون داشتن مسئولیتی در مقابل او ـ مورد تأکید قرار گرفته، رایج می شود! روشن است افرادی که با این فرهنگ مأنوس می شوند، یاد می گیرند که تن به محدودیتی در خصوص روابط جنسی ندهند و خود را محصور به یک نفر نکنند و در عین حال مسئولیتی نداشته باشند.
3. تبلیغات منفی گروه ها و افراد که دربارة این نوع ازدواج، عامل دیگر بعضی از مخالفت ها است؛ زیرا عده ای قائل به ارتباط آزاد بین دختر و پسر می باشند!! بدیهی است این عده چون منافع و یا اعتقاداتشان چنین ارتباطاتی را اقتضا می کند، دربارة این نوع ازدواج تبلیغات منفی می کنند.
4. در این نوع ازدواج، گمان بانوان آن است که هیچ حق و حقوقی ندارند و صرفاً استثمار آنها مورد نظر است. این امر سبب مخالفت ایشان با این نوع ازدواج می شود.
با این اوصاف برخی از دختران و پسران در عین حال که با افراد متعددی ارتباط دارند و روابط نزدیکی را با آنها برقرار می کنند و احیاناً لطمات روحی و جسمی متعددی نصیبشان می شود؛اما حاضر نیستند که طی یک عقد حقوقی و با ضمانت قانونی، با یک نفر ارتباط منضبط و مسئولیت آور داشته باشند! این نشانگر برخورد احساسی با مسئلة ازدواج موقّت و غریزة جنسی است و مخالفت برخی از ایشان نیز میتواند به جهت هواپرستی و شهوت رانی باشد.
بسترسازی