۱۳۹۵/۰۵/۰۵
–
۷۴۰ بازدید
چی کار کنیم لذت گناه مثلا غیبت از ما گرفته بشه؟
ابتدا
مقدماتى باید طى شود تا کمی شیرینى ولذت گناه از صفحه دل محو گردد زیرا محو کامل
آن زمان مى طلبد چرا که وقتى کاملا محو مى گردد که محور شیرینى و لذت در دل
دگرگون شود؛ یعنى، شیرینى حب الهى دل را پر کند و محبت به اهل بیت عصمت (ع)
جان را فرا گیرد اگر این شد جایى براى شیرینى گناه در دل نمى ماند. اما
مقدمات: 1- پرهیز از زمینه گناه: فراهم شدن زمینه گناه باعث رغبت و
میل باطنى به سمت گناه مى شود هر تشنه اى با دیدن آب رغبت و کشش به آب را
در خود به مراتب بیشتر احساس مى کند پس با پرهیز از زمینه گناه رغبت دل و
میل باطنى به گناه حداقل کم مى شود و این خود گامى است براى کم کردن شیرینى
گناه. برای از بین بردن زمینه های گناه باید به چند مسئله دقت کنید:-
کنترل چشم: دقیقا باید مواظب چشم خود بود که مبادا به نامحرم و هر آنچه که
شهوت انگیز است، نگاه شود. عن الصادق (ع): «النظر سهم من سهام ابلیس مسموم و
کم من نظرة اورثت حسرة طویله نظر دوختن تیرى مسموم از تیرهاى ابلیس است و
چه بسا نگاهى که حسرت درازمدتى را (در دل) به ارث بگذارد»، (سفینةالبحار،
شیخ عباسى قمى، ماده نظر)تا حد امکان از حضور در مجالس مختلط یا برخورد با نامحرم پرهیز نمایید. –
کنترل گوش: باید از شنیدنى هایى که ممکن است به حرام منجر شوند و
زمینه ساز حرام هستند پرهیز شود. مانند نوار موسیقى، صداى شهوت انگیز
نامحرم و… – اجتناب از دوستان ناباب: دوستانى که با رفتار و گفتارشان
باعث مى شوند که انسان گناه را در دل مزمزه کند در واقع دشمن هستند و
پرهیز از آنها گامى موثر در کم کردن شیرینى دل از گناه مى شود. از امام
سجاد (ع) نقل شده: «النهى عن مصاحبة خمسة و محادثتهم و مرافقتهم فى طریق و
هم الکذاب والفاسق والبخیل والاحمق والقاطع لرحمه – حضرت از همراهى و سخن
گفتن و رفیق بودن با پنج کس را نهى فرموده: کذاب، گناهکار، بخیل، احمق و
کسى که قطع رحم کرده است»،( سفینةالبحار، شیخ عباسى قمى، ماده صحب). البته
اینها از مهمترین زمینه هاى گناه هستند که باید ترک شوند ولى کلًا هر چیزى
که زمینه گناه را فراهم مى کندباید ترک شود. 2- روزه گرفتن: روزه
گرفتن آن قواى حیوانى انسان را که خاستگاه گناه است در هم مى شکند. عن ابى
جعفر (ع): «اذا شبع البطن طغى امام باقر (ع) مى فرمایند: هرگاه شکم سیر
گردد طغیان مى کند»( المحجةالبیضاء، ملا محسن فیض کاشانى، ج 5، ص 150).
بنابراین قواى حیوانى انسان که خاستگاه گناه است، خود از سیرى شکم برمى
خیزد. با روزه گرفتن، این ریشه اصلى که سیرى شکم است کنده مى شود به شرط
این که روزه با شرایطش باشد مثل این که اعضاى بدن چون چشم، زبان و… هیچ
یک گناه نکند. تذکر بسیار مهم این است اولاً: روزه وقتى توصیه مى شود که
هیچگونه ضررى براى بدن نداشته باشد وگرنه شرعا حرام است. ثانیا: اگر براى
بدن هم ضرر ندارد به هیچ وجه مخل درس، تحقیق، تعلیم و تعلم و کار نباشد.
ثالثا: اگر نه مضر بود و نه مخل فقط دوشنبه ها و پنج شنبه ها روزه گرفته
شود ولى اگر شرایط روزه گرفتن نیست باید مقدمه سوم که می آید دوبرابر شود.
خلاصه روزه چون خاستگاه گناه را تضعیف مى کند و نیروهاى طغیان گر بدنى را
سست مى گرداند. شیرینى بسیارى از گناهان را در دل مى کاهد و انسان را به
سمت و سوى تجرد و ملکوت مى کشاند و روح را از چشیدن طعم شیرین گناه منصرف
مى سازد. 3- ورزش: ورزش به نوبه خود علاوه بر آن که آثار بدنى دارد
روح را در جهت ترک گناه تقویت مى کند دل را از توجه به گناه به سهم خود
بازمى دارد مشروط بر این که با همین هدف و جهت خدایى انجام گیرد؛ یعنى،
ورزش کند تا بتواند دل را از فکر گناه باز دارد و این خود به مرور زمان مى
تواند شیرینى گناه را در دل کم کند اگر روزه گرفتن میسر نبود ورزش را از
جهت زمانى دو برابر کند مثلا بیست دقیقه را چهل دقیقه کند. 4- اشتغال به برنامه شبانه روزى: حتما
باید شبانه روز خود را با برنامه ریزى صحیح و متناسب وضع روحى و جسمى خود
پر کنید و هیچ ساعت بیکارى نداشته باشید تا نفس شما را مشغول کند. در اوقات
بیکارى وسوسه هاى نفس و شیطان به سراغ انسان مى آید و او را به فکر گناه و
سپس به خود گناه مى کشاند. سعی کنید در طول شبانه روز و مخصوصاً هنگام
خواب از تنهایی برهیزید و از افکار بیهوده و تخیلات نابجا جداً خودداری
کنید. امیرالمؤمنین على (ع) می فرمایند: «ان هذه النفس لامارة بالسوء، فمن
اهملها، جمحت به الى المآثم براستى و حقیقت که این نفس (انسانى) پیوسته و
مرتب به بدى امر مى کند در نتیجه هر کس آن را به خود واگذارد (و به کارى
نگمارد) نفس او را به سمت گناهان مى کشاند»،(الغرر والدرر، باب النفس به
نقل از سرالاسراء، استاد على سعادت پرور، ج 1، ص 544، ح 4).5- یاد مرگ: فکر
کردن پیرامون مرگ به انسان هشدار مى دهد و دل را از هر شیرینى گناه مى
زداید. عن امیرالمؤمنین (ع): «اذکروا هادم اللذات و منغص الشهوات و داعى
الشتات – یاد آورید (مرگ را) منهدم کننده لذت ها را، تیره کننده شهوات را،
خواننده جدایى ها را، یاد مرگ هم لذت ها را در دل انسان در هم مى کوبد و هم
مشتهیات نفسانى و خواهش هاى بى جاى دل را از درخشش مى اندازد و هم بانگ از
یکدیگر جدا شدن را به صدا در مى آورد»،( غرر و درر، باب موت به نقل از
سرالاسراء، استاد على سعادت پرور، ج 2، ص 159) در حدیثى دیگر از امام
صادق (ع) نقل شده است:» ذکر الموت یمیت الشهوات فى النفس؛ یاد مرگ شهوات را
در نفس مى میراند «،( المحجه البیضاء، ملامحسن فیض کاشانى، ج 8، ص 242))
یعنى خواسته هاى غریزى حیوانى دل انسان را مى کشد و آن شیرینى هاى حیوانى
انسان را که مصداق بارزش گناه است، از بین مى برد. کیفیت فکر در مرگ مى
تواند گوناگون باشد هر کس هر گونه که بیشتر منقلب مى گردد و از دنیا و
شیرینى گناهان دنیا بیشتر متنفر و بى زار مى شود، همان گونه در فکر مرگ فرو
رود. مهم آن است که این فکر اولا هر روز باشد و ثانیا سعی شود به مدت نیم
ساعت در مکانى خلوت باشد مخصوصا اگر آن مکان خلوت قبرستان باشد تأثیر
بیشتری خواهد داشت. باید فکر در مرگ با جان عجین شود و باور دل گردد تا
تأثیر مطلوب داشته باشد. مثلًا یکى از کیفیت هاى فکر در مرگ را یکى از
بزرگان چنین مى فرمود: تمام خاطرات تلخ و شیرین گذشته را در حد امکان مثل
یک فیلم از ذهن بگذراند و به خود بباوراند که همه اینها گذشت و چند روز
باقى مانده عمر هم مى گذرد لحظات جان دادن، وقتى که خویشان و نزدیکان را
رها مى سازد و از تمام تلخ و شیرینى ها وداع مى کند و همه و همه را به خوبى
تأمل کند تا دل بلرزد و چشم بگرید. روش ترک گناه در فرمایشات ائمه(ع):مردى
خدمت امام حسین (ع) آمد و گفت: مى خواهم گناه نکنم ولى نمى توانم.
موعظه اى کن (تا مانع صدور گناه از من شود). امام (ع) فرمود: پنج کار را
بکن و آن گاه هر چه خواستى گناه کن (وگرنه دست از گناه بکش). 1 . روزى خدا را نخور و هر چه خواستى گناه کن. 2 . از ولایت و سیطره خداوند خارج شو و هر چه خواستى گناه کن. 3 . جایى پیدا کن که خدا تو را نبیند و هر چه خواستى گناه کن. 4
. آن گاه که ملک الموت براى قبض روح تو مى آید اگر توانایى دفع او را دارى
و مى توانى از دست وى نجات پیدا کنى، هر چه مى خواهى گناه کن. 5 .
وقتى مأمور جهنم خواست تو را وارد جهنم کند اگر مى توانى داخل نشو و هر چه
مى خواهى گناه کن. آیا با این وجود که خداوند ناظر بر اعمال و افکار ماست
جایی برای گناه کردن می ماند؟با توسل به اهل بیت (ع) از آنها بخواهید
که شما را در این مسیری که قدم برداشته اید یاری کنند و لحظاتی از روز را
حتماً به این کار اختصاص دهید.دوست عزیز، چنانچه نکات بالا را رعایت نمایید مطمئن باشید که خواهید توانست در برابر
گناه ایستادگی کرده و پشت شیطان را به خاک بمالید. بعضی از کتبی که در این زمینه می توان دبه شما کمک کند عبارتند از:- نردبان آسمان (دروس اخلاق حضرت آیت الله بهاءالدینى)، تدوین و ویرایش: اکبر اسدى. – سلوک معنوى، تدوین و ویرایش: آقاى اکبر اسدى. – خودشناسى براى خودسازى، محمد تقى مصباح یزدى. برای اطلاعات بیشتر در زمینه مبارزه و ترک گناه می توانید به مقالات موجود در www.akhlagh.porsemani.ir رجوع نمایید.حتما سری به گزینه گناه و توبه و خودسازی بزنید. مطالب فراوانی هست که برای شما مفید است.
مقدماتى باید طى شود تا کمی شیرینى ولذت گناه از صفحه دل محو گردد زیرا محو کامل
آن زمان مى طلبد چرا که وقتى کاملا محو مى گردد که محور شیرینى و لذت در دل
دگرگون شود؛ یعنى، شیرینى حب الهى دل را پر کند و محبت به اهل بیت عصمت (ع)
جان را فرا گیرد اگر این شد جایى براى شیرینى گناه در دل نمى ماند. اما
مقدمات: 1- پرهیز از زمینه گناه: فراهم شدن زمینه گناه باعث رغبت و
میل باطنى به سمت گناه مى شود هر تشنه اى با دیدن آب رغبت و کشش به آب را
در خود به مراتب بیشتر احساس مى کند پس با پرهیز از زمینه گناه رغبت دل و
میل باطنى به گناه حداقل کم مى شود و این خود گامى است براى کم کردن شیرینى
گناه. برای از بین بردن زمینه های گناه باید به چند مسئله دقت کنید:-
کنترل چشم: دقیقا باید مواظب چشم خود بود که مبادا به نامحرم و هر آنچه که
شهوت انگیز است، نگاه شود. عن الصادق (ع): «النظر سهم من سهام ابلیس مسموم و
کم من نظرة اورثت حسرة طویله نظر دوختن تیرى مسموم از تیرهاى ابلیس است و
چه بسا نگاهى که حسرت درازمدتى را (در دل) به ارث بگذارد»، (سفینةالبحار،
شیخ عباسى قمى، ماده نظر)تا حد امکان از حضور در مجالس مختلط یا برخورد با نامحرم پرهیز نمایید. –
کنترل گوش: باید از شنیدنى هایى که ممکن است به حرام منجر شوند و
زمینه ساز حرام هستند پرهیز شود. مانند نوار موسیقى، صداى شهوت انگیز
نامحرم و… – اجتناب از دوستان ناباب: دوستانى که با رفتار و گفتارشان
باعث مى شوند که انسان گناه را در دل مزمزه کند در واقع دشمن هستند و
پرهیز از آنها گامى موثر در کم کردن شیرینى دل از گناه مى شود. از امام
سجاد (ع) نقل شده: «النهى عن مصاحبة خمسة و محادثتهم و مرافقتهم فى طریق و
هم الکذاب والفاسق والبخیل والاحمق والقاطع لرحمه – حضرت از همراهى و سخن
گفتن و رفیق بودن با پنج کس را نهى فرموده: کذاب، گناهکار، بخیل، احمق و
کسى که قطع رحم کرده است»،( سفینةالبحار، شیخ عباسى قمى، ماده صحب). البته
اینها از مهمترین زمینه هاى گناه هستند که باید ترک شوند ولى کلًا هر چیزى
که زمینه گناه را فراهم مى کندباید ترک شود. 2- روزه گرفتن: روزه
گرفتن آن قواى حیوانى انسان را که خاستگاه گناه است در هم مى شکند. عن ابى
جعفر (ع): «اذا شبع البطن طغى امام باقر (ع) مى فرمایند: هرگاه شکم سیر
گردد طغیان مى کند»( المحجةالبیضاء، ملا محسن فیض کاشانى، ج 5، ص 150).
بنابراین قواى حیوانى انسان که خاستگاه گناه است، خود از سیرى شکم برمى
خیزد. با روزه گرفتن، این ریشه اصلى که سیرى شکم است کنده مى شود به شرط
این که روزه با شرایطش باشد مثل این که اعضاى بدن چون چشم، زبان و… هیچ
یک گناه نکند. تذکر بسیار مهم این است اولاً: روزه وقتى توصیه مى شود که
هیچگونه ضررى براى بدن نداشته باشد وگرنه شرعا حرام است. ثانیا: اگر براى
بدن هم ضرر ندارد به هیچ وجه مخل درس، تحقیق، تعلیم و تعلم و کار نباشد.
ثالثا: اگر نه مضر بود و نه مخل فقط دوشنبه ها و پنج شنبه ها روزه گرفته
شود ولى اگر شرایط روزه گرفتن نیست باید مقدمه سوم که می آید دوبرابر شود.
خلاصه روزه چون خاستگاه گناه را تضعیف مى کند و نیروهاى طغیان گر بدنى را
سست مى گرداند. شیرینى بسیارى از گناهان را در دل مى کاهد و انسان را به
سمت و سوى تجرد و ملکوت مى کشاند و روح را از چشیدن طعم شیرین گناه منصرف
مى سازد. 3- ورزش: ورزش به نوبه خود علاوه بر آن که آثار بدنى دارد
روح را در جهت ترک گناه تقویت مى کند دل را از توجه به گناه به سهم خود
بازمى دارد مشروط بر این که با همین هدف و جهت خدایى انجام گیرد؛ یعنى،
ورزش کند تا بتواند دل را از فکر گناه باز دارد و این خود به مرور زمان مى
تواند شیرینى گناه را در دل کم کند اگر روزه گرفتن میسر نبود ورزش را از
جهت زمانى دو برابر کند مثلا بیست دقیقه را چهل دقیقه کند. 4- اشتغال به برنامه شبانه روزى: حتما
باید شبانه روز خود را با برنامه ریزى صحیح و متناسب وضع روحى و جسمى خود
پر کنید و هیچ ساعت بیکارى نداشته باشید تا نفس شما را مشغول کند. در اوقات
بیکارى وسوسه هاى نفس و شیطان به سراغ انسان مى آید و او را به فکر گناه و
سپس به خود گناه مى کشاند. سعی کنید در طول شبانه روز و مخصوصاً هنگام
خواب از تنهایی برهیزید و از افکار بیهوده و تخیلات نابجا جداً خودداری
کنید. امیرالمؤمنین على (ع) می فرمایند: «ان هذه النفس لامارة بالسوء، فمن
اهملها، جمحت به الى المآثم براستى و حقیقت که این نفس (انسانى) پیوسته و
مرتب به بدى امر مى کند در نتیجه هر کس آن را به خود واگذارد (و به کارى
نگمارد) نفس او را به سمت گناهان مى کشاند»،(الغرر والدرر، باب النفس به
نقل از سرالاسراء، استاد على سعادت پرور، ج 1، ص 544، ح 4).5- یاد مرگ: فکر
کردن پیرامون مرگ به انسان هشدار مى دهد و دل را از هر شیرینى گناه مى
زداید. عن امیرالمؤمنین (ع): «اذکروا هادم اللذات و منغص الشهوات و داعى
الشتات – یاد آورید (مرگ را) منهدم کننده لذت ها را، تیره کننده شهوات را،
خواننده جدایى ها را، یاد مرگ هم لذت ها را در دل انسان در هم مى کوبد و هم
مشتهیات نفسانى و خواهش هاى بى جاى دل را از درخشش مى اندازد و هم بانگ از
یکدیگر جدا شدن را به صدا در مى آورد»،( غرر و درر، باب موت به نقل از
سرالاسراء، استاد على سعادت پرور، ج 2، ص 159) در حدیثى دیگر از امام
صادق (ع) نقل شده است:» ذکر الموت یمیت الشهوات فى النفس؛ یاد مرگ شهوات را
در نفس مى میراند «،( المحجه البیضاء، ملامحسن فیض کاشانى، ج 8، ص 242))
یعنى خواسته هاى غریزى حیوانى دل انسان را مى کشد و آن شیرینى هاى حیوانى
انسان را که مصداق بارزش گناه است، از بین مى برد. کیفیت فکر در مرگ مى
تواند گوناگون باشد هر کس هر گونه که بیشتر منقلب مى گردد و از دنیا و
شیرینى گناهان دنیا بیشتر متنفر و بى زار مى شود، همان گونه در فکر مرگ فرو
رود. مهم آن است که این فکر اولا هر روز باشد و ثانیا سعی شود به مدت نیم
ساعت در مکانى خلوت باشد مخصوصا اگر آن مکان خلوت قبرستان باشد تأثیر
بیشتری خواهد داشت. باید فکر در مرگ با جان عجین شود و باور دل گردد تا
تأثیر مطلوب داشته باشد. مثلًا یکى از کیفیت هاى فکر در مرگ را یکى از
بزرگان چنین مى فرمود: تمام خاطرات تلخ و شیرین گذشته را در حد امکان مثل
یک فیلم از ذهن بگذراند و به خود بباوراند که همه اینها گذشت و چند روز
باقى مانده عمر هم مى گذرد لحظات جان دادن، وقتى که خویشان و نزدیکان را
رها مى سازد و از تمام تلخ و شیرینى ها وداع مى کند و همه و همه را به خوبى
تأمل کند تا دل بلرزد و چشم بگرید. روش ترک گناه در فرمایشات ائمه(ع):مردى
خدمت امام حسین (ع) آمد و گفت: مى خواهم گناه نکنم ولى نمى توانم.
موعظه اى کن (تا مانع صدور گناه از من شود). امام (ع) فرمود: پنج کار را
بکن و آن گاه هر چه خواستى گناه کن (وگرنه دست از گناه بکش). 1 . روزى خدا را نخور و هر چه خواستى گناه کن. 2 . از ولایت و سیطره خداوند خارج شو و هر چه خواستى گناه کن. 3 . جایى پیدا کن که خدا تو را نبیند و هر چه خواستى گناه کن. 4
. آن گاه که ملک الموت براى قبض روح تو مى آید اگر توانایى دفع او را دارى
و مى توانى از دست وى نجات پیدا کنى، هر چه مى خواهى گناه کن. 5 .
وقتى مأمور جهنم خواست تو را وارد جهنم کند اگر مى توانى داخل نشو و هر چه
مى خواهى گناه کن. آیا با این وجود که خداوند ناظر بر اعمال و افکار ماست
جایی برای گناه کردن می ماند؟با توسل به اهل بیت (ع) از آنها بخواهید
که شما را در این مسیری که قدم برداشته اید یاری کنند و لحظاتی از روز را
حتماً به این کار اختصاص دهید.دوست عزیز، چنانچه نکات بالا را رعایت نمایید مطمئن باشید که خواهید توانست در برابر
گناه ایستادگی کرده و پشت شیطان را به خاک بمالید. بعضی از کتبی که در این زمینه می توان دبه شما کمک کند عبارتند از:- نردبان آسمان (دروس اخلاق حضرت آیت الله بهاءالدینى)، تدوین و ویرایش: اکبر اسدى. – سلوک معنوى، تدوین و ویرایش: آقاى اکبر اسدى. – خودشناسى براى خودسازى، محمد تقى مصباح یزدى. برای اطلاعات بیشتر در زمینه مبارزه و ترک گناه می توانید به مقالات موجود در www.akhlagh.porsemani.ir رجوع نمایید.حتما سری به گزینه گناه و توبه و خودسازی بزنید. مطالب فراوانی هست که برای شما مفید است.