دیشب در اورژانس بیمارستانمان هم جایی برای بیماران جدید نداشتیم، چه برسد در بخشها. جوانهای بیمار کم نیستند و درگیری ریهها به سرعت و غافلگیرکننده رخ میدهند. واکسیناسیون به کندی پیش میرود/نمیرود. سونامی هندی هم بیخ گوش ماست و هنوز هیچ اقدام قاطعانهای برای مهار چنین احتمالی انجام نشده است.
در چنین شرایطی، وزیر محترم بهداشت نیز در نامهای به همتای هندیاش، خبر عبور از پیک چهارم را داده و آمادگی کمکرسانی ایران را اعلام کرده است. و البته مردم و کادر درمان خسته، با بهت به این نامهنگاری نگاه میکنند.
از طرفی فشارهای سیاسی، به ویژه در آستانهی انتخابات، باعث کوتاه آمدن ستاد کرونا در مورد برگزاری مراسمهای شبهای احیاء، حتی در شهرهای قرمز شده است. آن هم وقتی که انتظار داریم مغازهها به دلیل شرایط بحرانی شهر بسته باشند. حضرت علی(ع) که عالیمقام عالم بودند، کنار دیوار تَرَکدار نمینشستند، مبادا دیوار فرو بریزد و خطر جانی برایشان ایجاد شود. همچنین میدانیم که بیتدبیری هند در مواجهه با مراسمهای مذهبی باعث روزگار هولناک کنونیشان شد. بدتر این که مخالفت با این تصمیم خطرآفرین را به عنوان ضدیت با مذهب تلقی میکنند.
در این زورآزمایی سیاسی، بیتوجه به سلامت عمومی، وزیر آموزش پرورش هم ساز ناکوک خود را میزند و دیروز خواندم که فرمودهاند «امتحانات پایههای نهم و دوازدهم را تحت هر شرایطی حضوری برگزار میکنیم» و حتی محض تعارف و نمایش هم حرفی از اجازهی ستاد کرونا نزدهاند. «تحت هر شرایطی»، یعنی در قرمزترین حالت شهرها هم بدون توجه به خطر جانی برای دانشآموزان، ما کار خودمان را میکنیم، چون زورمان زیاد است!
در طول سال گذشته بارها نوشتم که مهمترین دلیل ناکارآمدی ما در برابر کرونا، «فقدان مدیریت متمرکز» است. و به نظر میرسد هر چه به پایان دولت نزدیکتر میشویم، این نقص مهم برجستهتر و نگرانکنندهتر شده است. در حدی که حتی توان یا ارادهی توقف عملی پروازهای هند و کنترل مرزهای استانهای شرقی مجاور پاکستان را ندارند. و میترسم هنوز از پیک چهارم درنیامده، پیکپنجم را هم درد بکشیم. و ما دوره میکنیم شب را و روز را، هنوز را. یا علی مدد.
یادداشتی یه قلم دکتر مصطفی جلالیفخر
کانال پزشکان و قانون