نگاه به اسطوره، دو رویکرد کاملا متفاوت را تجربه کرده است. یکی تا قرن نوزدهم و دیگری رویکردی که از قرن نوزده شروع شد و در قرن بیستم به شکوفایی رسید. رویکردی که تا قبل از قرن نوزدهم میلادی وجود داشت، مطابق معنای لغوی به معنای یک تخیل و تفکر مصنوعی بود که هیچ واقعیت و ارزش خارجی نداشت و تنها به عنوان تخیل عادی از آن یاد میشد. این نگاه حتی در زمان ظهور اسلام نیز وجود داشت؛ مخالفان قرآن برای ابراز مخالفت خود با این کتاب آسمانی، صفت اسطوره بودن را بر آن حمل میکردند و قرآن در آیات متعددی گفتار آنها را نقل کرده و به شدت مورد مذمت قرار میدهد.
اما از قرن نوزدهم میلادی به بعد انقلابی در رویکرد به اسطورهها در میان دانشمندان پدید آمد. آنها اسطوره را به معنای سرگذشتی واقعی و بسیار ارزشمند و گرانقدر، نمونهوار و پر معنا دریافتند. البته این بدان معنا نیست که تمام اسطورهها راست بوده و حقیقت دارند، بلکه مورد نظر این است که اسطورهها نیز از واقعیت سرچشمه گرفته و برخی از آنها منبعی واقعی دارند که به وسیله افراد مختلف و ذهنهایی با قابلیت فراوان بیان شدهاند.
اسطوره در میان پیروان ادیان الهی نیز شیوع بسیار دارد. شاید اصلیترین علت آن میل به بزرگ کردن و تقدس دادن به اشخاص و اعتقادات دینی میباشد به خصوص که در ادیان نسلهای متفاوتی وجود دارد و به غیر از نسل اول، کمتر وجود پیامبر و بزرگان دین را احساس کردهاند و تنها گفتارهایی را شنیدهاند. این دوری از مبدأ در ادیان سبب خلق اسطوره در اینها شده که گاه از واقعهای حقیقی سرچشمه گرفته و بیان شده و گاهی نیز یک دروغ محض میباشد. البته در بیشتر موارد این اسطورهها مورد قبول و پذیرش قرار گرفتهاند.
اما از قرن نوزدهم میلادی به بعد انقلابی در رویکرد به اسطورهها در میان دانشمندان پدید آمد. آنها اسطوره را به معنای سرگذشتی واقعی و بسیار ارزشمند و گرانقدر، نمونهوار و پر معنا دریافتند. البته این بدان معنا نیست که تمام اسطورهها راست بوده و حقیقت دارند، بلکه مورد نظر این است که اسطورهها نیز از واقعیت سرچشمه گرفته و برخی از آنها منبعی واقعی دارند که به وسیله افراد مختلف و ذهنهایی با قابلیت فراوان بیان شدهاند.
اسطوره در میان پیروان ادیان الهی نیز شیوع بسیار دارد. شاید اصلیترین علت آن میل به بزرگ کردن و تقدس دادن به اشخاص و اعتقادات دینی میباشد به خصوص که در ادیان نسلهای متفاوتی وجود دارد و به غیر از نسل اول، کمتر وجود پیامبر و بزرگان دین را احساس کردهاند و تنها گفتارهایی را شنیدهاند. این دوری از مبدأ در ادیان سبب خلق اسطوره در اینها شده که گاه از واقعهای حقیقی سرچشمه گرفته و بیان شده و گاهی نیز یک دروغ محض میباشد. البته در بیشتر موارد این اسطورهها مورد قبول و پذیرش قرار گرفتهاند.