۱۳۹۳/۰۳/۲۰
–
۴۲۴۶۲ بازدید
با سلام و عرض خسته نباشید
اصول ریاضت کشیدن و ریاضت دادن جسم ، روح و نفس برای بدست آوردن قدرت ماورایی چطوری است؟
با سلام؛
ریاضت در لغت چند معنا دارد:
1-تحمل رنج و تعب برای تهذیب نفس و تربیت خود یا دیگری
2- تمرین و ممارست.
3- کوشش و سعی.
4- گوشه نشینی توام با عبادت و کف نفس. 1
ریاضت در اصطلاح یعنی: تحمل رنج و مشقت و از نظر جسمانی خود را در محدودیت قرار دادن و در قبال آن به یک توانمندی های روحی رسیدن.
انواع ریاضت: از یک چشم انداز می توان ریاضت را به دو نوع تقسیم کرد:
1-ریاضت به صورت مطلق قطع نظر از آموزه های دینی.
2- ریاضت در قالب آموزه های دینی و بر اساس معیارهای شرعی.
فرق های این دو عبارت است از:
اول: ریاضت به معنای مطلق، عبارت است از اینکه انسان از هر راه ممکن، جسم خود را به مشقت بیندازد تا مهارت ها و توانمندیهایی را در بعد روحی به دست آورد قطع نظر از اینکه آیا چنین عملی از نظر احکام شرعی و مبانی دینی صحیح است یا نه. از این رو مرتاضانی که بدون در نظر گرفتن شرعیت الهی ریاضت می کشند برای رسیدن به هدف خود هر عملی را انجام می دهند؛ حال فرق نمی کند این کار از نظر شرعی حرام باشد یا با کرامت انسانی سازگار نباشد. زیرا آنان بر این باورند که فلان عمل موجب تقویت روح یا اراده شان می شود. حال آنکه در ریاضت های دینی، هرگز فرد از چارچوب شریعت خارج نمی شود و هر قدرت و نیرویی برای او مطلوب نیست؛ زیرا اعمال احکام دینی، برای این است که انسان را در حوزه عبودیت خدا قرار دهد و او را به مقام قرب الهی برساند. پس نتیچه و اثر ریاضت های شرعی و غیر شرعی کاملاً با هم متفاوت است.
دوم: فرق دیگر ریاضت دینی با ریاضت غیردینی این است که دین به انسان اجازه ضررزدن به خود یا به دیگری را نمی دهد و اعمال او همواره باید فایده عقلایی داشته باشد. برای مثال روزه عمل واجبی است که افراد مکلف باید آن را بگیرند اما همین روزه اگر در جایی موجب آسیب جسمانی یا بیماری و یا تشدید آن گردد حکم آن لغو می شود و چنین فردی نباید روزه بگیرد در حالی که مرتاض ممکن است عملی را به این جهت انجام دهد که موجب تقویت اراده شود و کاری ندارد به اینکه این عمل ممکن است برای او ضرر داشته باشد یا نه.
بعبارت دیگر بر اساس قاعده کلی «لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام ضرر» رساندن و ضرر دیدن در اسلام و احکام آن قرار داده نشده است. همچنین بر اساس قاعده«لا یکلف الله نفسا الا وسعها» خداوند برای هیچ کس بیشتر از توانایی اش تکلیف نمی کند. مرتاض این قواعد و اصول را نه تنها مد نظر ندارد بلکه ممکن است بر خلاف آن عمل کند به این جهت که می خواهد با ریاضت ابعاد روحی و روانی خود را تقویت کند. از همین رو بسیاری از احکام اولیه، ممکن است درمورد عدهای تغییر کند یا آن تکلیف اولیه از دوش آنان برداشته شود.
سوم: فرق دیگر مربوط به انگیزه و هدفی است که مرتاض دنبال می کند. اگر از مرتاض سوال شود انگیزه و هدف تو از این عمل چیست ممکن است بگوید: برای تقویت روح یا به جهت تقویت اراده یا به دلیل اینکه بتوانیم توانایی به دست آورم اما نخستین شرط مؤمن این است که باید نیت و قصد قربت کند؛ البته مؤمن نیز ممکن است انگیزه اش دستیابی به بهشت و نعمت های بهشتی باشد اما باید قصد قربه الی الله کند. او می خواهد در قالب بندگی رضایت خاطر خداوند را به دست آورد و به دنبال آن از نعمت های مادی و معنوی نیز بهره بگیرد.
چهارم: یکی دیگر از فرق هایی که بین ریاضت های غیردینی و ریاضت های دینی وجود دارد، به کار گیری محصولات و نتایج ریاضت است. یک انسان مومن که در قالب عمل به احکام الهی به کمالاتی دست می یابد هرگز حاضر نیست از این کمالی که به دست آورده سوء استفاده کند و در راه حرام آن را به کار گیرد؛ اما مرتاض ممکن است در اثر ریاضت، توانمندیهایی به دست آورد و در راه غیرصحیح و غیرمشروع از آن استفاده کند.
حال ممکن است سوال شود مگر می شود انسانی از طریق ریاضت های غیردینی به جایی برسد؟ جواب آری است؛ زیرا ریاضت و نتایج آن تحت نظام علت و معلولی قرارداد یعنی اگر علت (به مشقت انداختن جسم) ایجاد شود معلول (تقویت روح در بعدی از ابعاد) نیز حاصل می شود. حال این علت و معلول ممکن است در قالب یک نظام ارزشی و الهی شکل بگیرد و یا ممکن است خارج از این نظام باشد. درست مثل یک چاقوی تیز که می توانیم در راه صحیح و یا غلط از آن بهره برداری کنیم این چاقو از طریق صحیح تیز شده باشد یا از راه غصبی.
بنابراین تقویت روح چیزی شبیه تیزکردن چاقو است پس در سایه ریاضت های دینی علاوه بر اینکه نفس انسان قدرتمند شود و او به کمالاتی می رسد به سعادت واقعی و جاودان نیز دست می یابد. این امری است که با ریاضت های غیردینی حاصل نمی شود.
از دیدگاه اسلام راه و روش این ریاضت ها، راه ها و روش هاى تعیین شده است؛ یعنى، از آنجا که هر حجابى، اثر واقعى خاص خویش را دارد، از بین بردن آن نیز راه مخصوص به خود را در عالم تکوین دارد و نمى توان بر خلاف آن قدم نهاد و اگر کسى هم بر خطا رود، مطلوب خویش و اصلى را در ریاضت به دست نخواهد آورد. بر اساس فرهنگ اسلامى، فقط با «ایمان» و «عمل صالح» و آنچه که خداوند متعال و رسول و ائمه اطهار«علیهم السلام» دستور داده اند، رهایى از حجاب ها میسّر است:
«قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى وَ أُمِرْنا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعالَمِینَ»؛ انعام (6)، آیه 71.؛ «بگو: حقیقت این است که هدایت، همان هدایت الهى است و بس و ما مأموریم در مقابل پروردگار همه عوالم، تسلیم بوده و تابع هدایت او باشیم».
«وَ أَنَّ هذا صِراطِى مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبِیلِهِ ذلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»؛ همان، آیه 153.؛ «و اینکه، این است صراط مستقیم من، پس تبعیت از آن بکنید و از تبعیت کردن از راه هاى دیگر بپرهیزید که شما را از صراط مستقیم بازداشته و پراکنده مى کند بدانید این توصیه خداى متعال است به شما، باشد که راه تقوا را در پیش گیرید».
به هر حال اصل ریاضت و مجاهدت در نظر اسلام، با انطباق آن بر واجبات و محرمات، مستحبات و مکروهات، امرى مقبول و تأیید شده است.مفاتیح الغیب، ص 1077.
اهداف ریاضت – بنابرآنچه که ابوعلى سینا نوشته است – سه چیز است:
یک. غیر خداوند را از سر راه دور کند.
دو. انسان از آن جهت که ترکیبى از عقل و شهوت است و پهنه وجودش صحنه کشمکش قواى سفلى و علوى است؛ براى سفر بدون مزاحم به سوى بالا، باید کارى کند که جنبه سِفْلىّ نفس (نفس اماره) مطیع و تسلیم جنبه عِلْوِىّ و عقلى (نفس مطمئنه) گردد؛ وگرنه به طور دائم در حال کشمکش و رفتن و بازگشتن و ترقى و سقوط خواهد بود.
سوم. لطیف کردن و رقیق کردن روح است تا آماده قبول انوار و تجلیاتى شود.نگا: اشارات، ج 3، نمط نهم؛ مقالات، ج 2، صص 168 و 169. پس ریاضت براى خالص و پالایش کردن وجود آدمى است.
بهر آن است این ریاضت وین جفاتا برآرد کوره از نقره جفامثنوى معنوى، دفتر 1، بیت 232.
نتایج ریاضت نیز به حسب نوع و مرتبه و کمیت و کیفیت آن، متفاوت است؛ برخى که ریاضت هاى مشروعشان در حد پایین ترى است، مشاعر بالاتر حسى شان تقویت مى گردد و با چشم، گوش، لامسه، چشایى و بویایى، حقایق برتر را مى بینند، مى شنوند، لمس مى کنند، مى چشند و مى بویند. هر چه ریاضت دقیق تر، ژرف تر، گسترده تر و مداوم تر شود، مکاشفات و مشاهدات برترى حاصل مى گردد و هر چه باریک تر و لطیف تر گردد، تجلیات و انوار الهى بر قلب سالک مى تابد و خود را با وجه او مواجه مى بیند. به هر حال برآمد ریاضت مشروع، «تسلیم جان» شدن در مقابل جانان و فانى گشتن در وجه او و باقى ماندن به بقاى او است. بنابراین تاکید می کنیم که ریاضت حتما باید شرعی باشد و ریاضت های پیش ساخته و بدعت گونه برخی صوفیه راهگشا نیست.
این ریاضت هاى درویشان چرا است کآن بلابر تن بقاى جان ماست
تا بقاى خود نیابد سالکى چون کند تن را سقیم و هالکى
دست کى جنبد به ایثار و عمل تا نبیند داده را جانش بدل
همان، دفتر3، ابیات 3349 – 3351.
پی نوشت: 1- فرهنگ معین. 2- بقره آیه 286. 3- جهاد اکبر، امام خمینی. 4- خود شناسی مقدمه خوسازی، آیت الله مصباح یزدی. 5- معرفت نفس، علامه حسن زاده آملی. 6- دستور العملهای بهجت، محمد حسن رخ شاد. به نقل از اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی
ریاضت در لغت چند معنا دارد:
1-تحمل رنج و تعب برای تهذیب نفس و تربیت خود یا دیگری
2- تمرین و ممارست.
3- کوشش و سعی.
4- گوشه نشینی توام با عبادت و کف نفس. 1
ریاضت در اصطلاح یعنی: تحمل رنج و مشقت و از نظر جسمانی خود را در محدودیت قرار دادن و در قبال آن به یک توانمندی های روحی رسیدن.
انواع ریاضت: از یک چشم انداز می توان ریاضت را به دو نوع تقسیم کرد:
1-ریاضت به صورت مطلق قطع نظر از آموزه های دینی.
2- ریاضت در قالب آموزه های دینی و بر اساس معیارهای شرعی.
فرق های این دو عبارت است از:
اول: ریاضت به معنای مطلق، عبارت است از اینکه انسان از هر راه ممکن، جسم خود را به مشقت بیندازد تا مهارت ها و توانمندیهایی را در بعد روحی به دست آورد قطع نظر از اینکه آیا چنین عملی از نظر احکام شرعی و مبانی دینی صحیح است یا نه. از این رو مرتاضانی که بدون در نظر گرفتن شرعیت الهی ریاضت می کشند برای رسیدن به هدف خود هر عملی را انجام می دهند؛ حال فرق نمی کند این کار از نظر شرعی حرام باشد یا با کرامت انسانی سازگار نباشد. زیرا آنان بر این باورند که فلان عمل موجب تقویت روح یا اراده شان می شود. حال آنکه در ریاضت های دینی، هرگز فرد از چارچوب شریعت خارج نمی شود و هر قدرت و نیرویی برای او مطلوب نیست؛ زیرا اعمال احکام دینی، برای این است که انسان را در حوزه عبودیت خدا قرار دهد و او را به مقام قرب الهی برساند. پس نتیچه و اثر ریاضت های شرعی و غیر شرعی کاملاً با هم متفاوت است.
دوم: فرق دیگر ریاضت دینی با ریاضت غیردینی این است که دین به انسان اجازه ضررزدن به خود یا به دیگری را نمی دهد و اعمال او همواره باید فایده عقلایی داشته باشد. برای مثال روزه عمل واجبی است که افراد مکلف باید آن را بگیرند اما همین روزه اگر در جایی موجب آسیب جسمانی یا بیماری و یا تشدید آن گردد حکم آن لغو می شود و چنین فردی نباید روزه بگیرد در حالی که مرتاض ممکن است عملی را به این جهت انجام دهد که موجب تقویت اراده شود و کاری ندارد به اینکه این عمل ممکن است برای او ضرر داشته باشد یا نه.
بعبارت دیگر بر اساس قاعده کلی «لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام ضرر» رساندن و ضرر دیدن در اسلام و احکام آن قرار داده نشده است. همچنین بر اساس قاعده«لا یکلف الله نفسا الا وسعها» خداوند برای هیچ کس بیشتر از توانایی اش تکلیف نمی کند. مرتاض این قواعد و اصول را نه تنها مد نظر ندارد بلکه ممکن است بر خلاف آن عمل کند به این جهت که می خواهد با ریاضت ابعاد روحی و روانی خود را تقویت کند. از همین رو بسیاری از احکام اولیه، ممکن است درمورد عدهای تغییر کند یا آن تکلیف اولیه از دوش آنان برداشته شود.
سوم: فرق دیگر مربوط به انگیزه و هدفی است که مرتاض دنبال می کند. اگر از مرتاض سوال شود انگیزه و هدف تو از این عمل چیست ممکن است بگوید: برای تقویت روح یا به جهت تقویت اراده یا به دلیل اینکه بتوانیم توانایی به دست آورم اما نخستین شرط مؤمن این است که باید نیت و قصد قربت کند؛ البته مؤمن نیز ممکن است انگیزه اش دستیابی به بهشت و نعمت های بهشتی باشد اما باید قصد قربه الی الله کند. او می خواهد در قالب بندگی رضایت خاطر خداوند را به دست آورد و به دنبال آن از نعمت های مادی و معنوی نیز بهره بگیرد.
چهارم: یکی دیگر از فرق هایی که بین ریاضت های غیردینی و ریاضت های دینی وجود دارد، به کار گیری محصولات و نتایج ریاضت است. یک انسان مومن که در قالب عمل به احکام الهی به کمالاتی دست می یابد هرگز حاضر نیست از این کمالی که به دست آورده سوء استفاده کند و در راه حرام آن را به کار گیرد؛ اما مرتاض ممکن است در اثر ریاضت، توانمندیهایی به دست آورد و در راه غیرصحیح و غیرمشروع از آن استفاده کند.
حال ممکن است سوال شود مگر می شود انسانی از طریق ریاضت های غیردینی به جایی برسد؟ جواب آری است؛ زیرا ریاضت و نتایج آن تحت نظام علت و معلولی قرارداد یعنی اگر علت (به مشقت انداختن جسم) ایجاد شود معلول (تقویت روح در بعدی از ابعاد) نیز حاصل می شود. حال این علت و معلول ممکن است در قالب یک نظام ارزشی و الهی شکل بگیرد و یا ممکن است خارج از این نظام باشد. درست مثل یک چاقوی تیز که می توانیم در راه صحیح و یا غلط از آن بهره برداری کنیم این چاقو از طریق صحیح تیز شده باشد یا از راه غصبی.
بنابراین تقویت روح چیزی شبیه تیزکردن چاقو است پس در سایه ریاضت های دینی علاوه بر اینکه نفس انسان قدرتمند شود و او به کمالاتی می رسد به سعادت واقعی و جاودان نیز دست می یابد. این امری است که با ریاضت های غیردینی حاصل نمی شود.
از دیدگاه اسلام راه و روش این ریاضت ها، راه ها و روش هاى تعیین شده است؛ یعنى، از آنجا که هر حجابى، اثر واقعى خاص خویش را دارد، از بین بردن آن نیز راه مخصوص به خود را در عالم تکوین دارد و نمى توان بر خلاف آن قدم نهاد و اگر کسى هم بر خطا رود، مطلوب خویش و اصلى را در ریاضت به دست نخواهد آورد. بر اساس فرهنگ اسلامى، فقط با «ایمان» و «عمل صالح» و آنچه که خداوند متعال و رسول و ائمه اطهار«علیهم السلام» دستور داده اند، رهایى از حجاب ها میسّر است:
«قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى وَ أُمِرْنا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعالَمِینَ»؛ انعام (6)، آیه 71.؛ «بگو: حقیقت این است که هدایت، همان هدایت الهى است و بس و ما مأموریم در مقابل پروردگار همه عوالم، تسلیم بوده و تابع هدایت او باشیم».
«وَ أَنَّ هذا صِراطِى مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبِیلِهِ ذلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»؛ همان، آیه 153.؛ «و اینکه، این است صراط مستقیم من، پس تبعیت از آن بکنید و از تبعیت کردن از راه هاى دیگر بپرهیزید که شما را از صراط مستقیم بازداشته و پراکنده مى کند بدانید این توصیه خداى متعال است به شما، باشد که راه تقوا را در پیش گیرید».
به هر حال اصل ریاضت و مجاهدت در نظر اسلام، با انطباق آن بر واجبات و محرمات، مستحبات و مکروهات، امرى مقبول و تأیید شده است.مفاتیح الغیب، ص 1077.
اهداف ریاضت – بنابرآنچه که ابوعلى سینا نوشته است – سه چیز است:
یک. غیر خداوند را از سر راه دور کند.
دو. انسان از آن جهت که ترکیبى از عقل و شهوت است و پهنه وجودش صحنه کشمکش قواى سفلى و علوى است؛ براى سفر بدون مزاحم به سوى بالا، باید کارى کند که جنبه سِفْلىّ نفس (نفس اماره) مطیع و تسلیم جنبه عِلْوِىّ و عقلى (نفس مطمئنه) گردد؛ وگرنه به طور دائم در حال کشمکش و رفتن و بازگشتن و ترقى و سقوط خواهد بود.
سوم. لطیف کردن و رقیق کردن روح است تا آماده قبول انوار و تجلیاتى شود.نگا: اشارات، ج 3، نمط نهم؛ مقالات، ج 2، صص 168 و 169. پس ریاضت براى خالص و پالایش کردن وجود آدمى است.
بهر آن است این ریاضت وین جفاتا برآرد کوره از نقره جفامثنوى معنوى، دفتر 1، بیت 232.
نتایج ریاضت نیز به حسب نوع و مرتبه و کمیت و کیفیت آن، متفاوت است؛ برخى که ریاضت هاى مشروعشان در حد پایین ترى است، مشاعر بالاتر حسى شان تقویت مى گردد و با چشم، گوش، لامسه، چشایى و بویایى، حقایق برتر را مى بینند، مى شنوند، لمس مى کنند، مى چشند و مى بویند. هر چه ریاضت دقیق تر، ژرف تر، گسترده تر و مداوم تر شود، مکاشفات و مشاهدات برترى حاصل مى گردد و هر چه باریک تر و لطیف تر گردد، تجلیات و انوار الهى بر قلب سالک مى تابد و خود را با وجه او مواجه مى بیند. به هر حال برآمد ریاضت مشروع، «تسلیم جان» شدن در مقابل جانان و فانى گشتن در وجه او و باقى ماندن به بقاى او است. بنابراین تاکید می کنیم که ریاضت حتما باید شرعی باشد و ریاضت های پیش ساخته و بدعت گونه برخی صوفیه راهگشا نیست.
این ریاضت هاى درویشان چرا است کآن بلابر تن بقاى جان ماست
تا بقاى خود نیابد سالکى چون کند تن را سقیم و هالکى
دست کى جنبد به ایثار و عمل تا نبیند داده را جانش بدل
همان، دفتر3، ابیات 3349 – 3351.
پی نوشت: 1- فرهنگ معین. 2- بقره آیه 286. 3- جهاد اکبر، امام خمینی. 4- خود شناسی مقدمه خوسازی، آیت الله مصباح یزدی. 5- معرفت نفس، علامه حسن زاده آملی. 6- دستور العملهای بهجت، محمد حسن رخ شاد. به نقل از اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی