اعلان مواضع رهبری- خلیخ فارس- جزایر سه گانه-دیدگاه های رهبر انقلاب
۱۳۹۵/۰۲/۲۷
–
۱۳۲۱ بازدید
به نظر شما چرا رهبر معظم انقلاب در مورد تمام مسائل موضعشان را اعلام نمی کنند و در مسائل خاصی اعلام موضع می فرمایند؟ فقط به عنوان مثال می خواستم بدانم موضع ایشان در قبال جزایر سه گانه و همچنین عبارت «خلیج فارس» و لزوم عدم تغییر این نام چیست؟
بر خلاف تصور شما رهبر معظم انقلاب در مسائل اصلی، کلان و اساسی کشور صراحتا به اعلام موضع می پردازند و در این زمینه با کسی تعارف نداشته و ندارند. البته خط قرمزی در این زمینه وجود دارد و آن هم رعایت مصالح و مسائل امنیتی کشور است که بدیهی است سخن گفتن پیرامون آنها در عرصه ی عمومی خلاف عقلانیت و منافع ملی می باشد. به بیانات ذیل توجه فرمایید:
« … من حرفم همانی است که دارم میگویم. آنچه را که بر طبق مصلحت کشور و مصلحت نظام نباید گفت، نمیگوئیم؛ نه اینکه خلافِ آن را بگوئیم، بعد بخواهیم در یک جلسهی خصوصی، مثلاً فرض کنید آن خلافگفته را تصحیح کنیم؛ نخیر، اینجور نیست. بله، بسیاری از مسائل هست که گفتنِ آن بر مسئولان کشور حرام است؛ نباید بگویند. ما اگر همهی آن چیزهائی را که میدانیم، بگوئیم، فقط شما که نمیشنوید، آنهائی که دشمن شما هستند، آنها هم میشنوند. قطعاً این چیزی که در جلسه گفته شد، نیست؛ و بلاشک نباید برخی از مطالب را گفت. اما آنچه را که نباید گفت، نباید گفت؛ نه اینکه باید خلاف آن را گفت و در اذهان شوب ایجاد کرد؛ شائبهای به وجود آورد. قبلاً این روشن باشد، معلوم باشد؛ حرف ما همانی است که از ما میشنوید؛ چه در نماز جمعه، چه در دیدارهای عمومی، چه در دیدارهای دانشجوئی و دیدارهای گوناگونِ اختصاصىِ دیگر. » ( بیانات در تاریخ ۱۳۸۶/۰۷/۱۷ )
اما در ارتباط با دو مورد مذکور در متن پرسش، مطلب در باره ی این دو مورد به قدری واضح است که اساسا نیاز به اعلام موضع ندارد. عبارت خلیج فارس و هم چنین تعلق سه جزیره ی تنب کوچک و تنب بزرگ و ابو موسی به جمهری اسلامی ایران به قدری واضح می باشد که نیاز به اعلام موضع ندارد با این حال در جستجویی که در بیانات رهبر معظم انقلاب صورت گرفت مواردی یافت گردیدند که ایشان در این باره به اعلام موضع ولو غیر مستقیم پرداخته اند. ایشان در باره ی خلیج فارس به صراحت خلیج عربی را که توسط کشورهای عربی حاشیه ی خلیج فارس تبلیغ می گردد را دروغ معرفی می کنند:
« … اخیراً کویتیها اطلس تاریخ اسلام را درست کردهاند که از محتوایش اطلاعى ندارم؛ ولى از لحاظ طبع، کتاب خیلى بزرگى است. پارسال، امیر کویت دو نسخه از آن را براى من فرستاد که من یک نسخهاش را به کتابخانهى نهاد ریاست جمهورى دادم و نسخهى دیگر را در کتابخانهى خودم نگه داشتم. اطلس تاریخ اسلام توسط کویتیها درست شده که تقریباً بدون استثنا مورد استفادهى همهى مسلمانهاست.
اینکه مىگویم تقریباً، به این دلیل است که «خلیج فارس» را «خلیج عربى» نوشته است که اگر الان به ما پول دستى هم بدهند، حاضر نیستیم این کتاب را در کتابخانههاى خودمان ترویج و یا به فارسى ترجمه کنیم؛ چون «خلیج عربى» دروغ است.اگر یک وقت خواستیم این را برگردانیم، حتماً «خلیج فارس» خواهیم نوشت. البته، یک جا هم از دستشان در رفته و تصویر یکى از نقشههاى قدیمى را چاپ کردهاند و «الخلیج الفارسى» را بهکار بردهاند. با اینکه همه جا و در همان نقشههاى قدیمى، این اصطلاح را عوض کردهاند، ولى یک جا تصادفاً براى اتمام حجّت، در این کتاب به این بزرگى و با این همه خرج چاپ، اصطلاح «الخلیج الفارسى» را نوشتهاند.غرضم این بود که گاهى اوقات تاریخ و جغرافیا را مىنویسند، اما نکتهیى در آن هست که ما نسبت به آن حساسیم. حالا این از جهت ملّیش بود که البته الان خلیج فارسى و عربى براى ما فقط ملى هم نیست؛ سیاسى و اعتقادى هم است. » (بیانات در تاریخ ۱۳۶۸/۰۷/۳۰ در دیدار اعضای بنیاد دایرةالمعارف اسلامی)
درباره ی جزایر سه گانه نیز ایشان با مسلم دانستن حاکمیت ایران بر این جزایر، تحرکات کشورهای عربی در این زمینه را معلول و متاثر از تحریکات قدرت های بیگانه معرفی می نمایند:
« … ما که از تهاجم دشمن باکی نداریم! ما میگوییم وحدت، برای اینکه شما منتفع شوید؛ همه دولتها منتفع شوند؛ دنیای اسلام منتفع شود. وحدت، این است! امروز میشنوید که در خلیج فارس، باز سر و صداهایی درست کردهاند: بهانهای به اسم جزیره ابوموسی و از این حرفها. این حرفها چیست!؟ اینها کار کیست!؟ کیست که دست استعمارگران دیروز – همان دستهای پلید – را در این ماجرا نبیند!؟ کیست که دست قدرتهای حاضر در خلیج فارس را، دست امریکا را، دست استعمارگر پیرمنحوس، یعنی دولت انگلیس را، در این ماجرا نبیند!؟ چه میخواهند اینها؟ چرا میخواهند بین همسایهها اختلاف بیندازند؟ چرا میخواهند برای توجیه حضور خودشان در خلیج فارس، برادران را با هم دشمن کنند؟ این کشورها اگر با یکدیگر همدست باشند، مشتی خواهند شد و آن وقت دشمن جرأت نمیکند در مقابل آنها بایستد و به این کشورها زور بگوید. میخواهند این همدستی از بین برود و این مشت باز شود. چرا؟ چه کسانی هستند؟ معلوم است که دست قدرتهای بیگانه است. ما تصوّرمان این است. ما خیال میکنیم در این قضایا، شیوخ منطقه اگر گناهی داشته باشند، گناهشان غفلت از حقایق است.» ( بیانات در تاریخ ۱۳۷۱/۰۶/۲۴ )
« … من حرفم همانی است که دارم میگویم. آنچه را که بر طبق مصلحت کشور و مصلحت نظام نباید گفت، نمیگوئیم؛ نه اینکه خلافِ آن را بگوئیم، بعد بخواهیم در یک جلسهی خصوصی، مثلاً فرض کنید آن خلافگفته را تصحیح کنیم؛ نخیر، اینجور نیست. بله، بسیاری از مسائل هست که گفتنِ آن بر مسئولان کشور حرام است؛ نباید بگویند. ما اگر همهی آن چیزهائی را که میدانیم، بگوئیم، فقط شما که نمیشنوید، آنهائی که دشمن شما هستند، آنها هم میشنوند. قطعاً این چیزی که در جلسه گفته شد، نیست؛ و بلاشک نباید برخی از مطالب را گفت. اما آنچه را که نباید گفت، نباید گفت؛ نه اینکه باید خلاف آن را گفت و در اذهان شوب ایجاد کرد؛ شائبهای به وجود آورد. قبلاً این روشن باشد، معلوم باشد؛ حرف ما همانی است که از ما میشنوید؛ چه در نماز جمعه، چه در دیدارهای عمومی، چه در دیدارهای دانشجوئی و دیدارهای گوناگونِ اختصاصىِ دیگر. » ( بیانات در تاریخ ۱۳۸۶/۰۷/۱۷ )
اما در ارتباط با دو مورد مذکور در متن پرسش، مطلب در باره ی این دو مورد به قدری واضح است که اساسا نیاز به اعلام موضع ندارد. عبارت خلیج فارس و هم چنین تعلق سه جزیره ی تنب کوچک و تنب بزرگ و ابو موسی به جمهری اسلامی ایران به قدری واضح می باشد که نیاز به اعلام موضع ندارد با این حال در جستجویی که در بیانات رهبر معظم انقلاب صورت گرفت مواردی یافت گردیدند که ایشان در این باره به اعلام موضع ولو غیر مستقیم پرداخته اند. ایشان در باره ی خلیج فارس به صراحت خلیج عربی را که توسط کشورهای عربی حاشیه ی خلیج فارس تبلیغ می گردد را دروغ معرفی می کنند:
« … اخیراً کویتیها اطلس تاریخ اسلام را درست کردهاند که از محتوایش اطلاعى ندارم؛ ولى از لحاظ طبع، کتاب خیلى بزرگى است. پارسال، امیر کویت دو نسخه از آن را براى من فرستاد که من یک نسخهاش را به کتابخانهى نهاد ریاست جمهورى دادم و نسخهى دیگر را در کتابخانهى خودم نگه داشتم. اطلس تاریخ اسلام توسط کویتیها درست شده که تقریباً بدون استثنا مورد استفادهى همهى مسلمانهاست.
اینکه مىگویم تقریباً، به این دلیل است که «خلیج فارس» را «خلیج عربى» نوشته است که اگر الان به ما پول دستى هم بدهند، حاضر نیستیم این کتاب را در کتابخانههاى خودمان ترویج و یا به فارسى ترجمه کنیم؛ چون «خلیج عربى» دروغ است.اگر یک وقت خواستیم این را برگردانیم، حتماً «خلیج فارس» خواهیم نوشت. البته، یک جا هم از دستشان در رفته و تصویر یکى از نقشههاى قدیمى را چاپ کردهاند و «الخلیج الفارسى» را بهکار بردهاند. با اینکه همه جا و در همان نقشههاى قدیمى، این اصطلاح را عوض کردهاند، ولى یک جا تصادفاً براى اتمام حجّت، در این کتاب به این بزرگى و با این همه خرج چاپ، اصطلاح «الخلیج الفارسى» را نوشتهاند.غرضم این بود که گاهى اوقات تاریخ و جغرافیا را مىنویسند، اما نکتهیى در آن هست که ما نسبت به آن حساسیم. حالا این از جهت ملّیش بود که البته الان خلیج فارسى و عربى براى ما فقط ملى هم نیست؛ سیاسى و اعتقادى هم است. » (بیانات در تاریخ ۱۳۶۸/۰۷/۳۰ در دیدار اعضای بنیاد دایرةالمعارف اسلامی)
درباره ی جزایر سه گانه نیز ایشان با مسلم دانستن حاکمیت ایران بر این جزایر، تحرکات کشورهای عربی در این زمینه را معلول و متاثر از تحریکات قدرت های بیگانه معرفی می نمایند:
« … ما که از تهاجم دشمن باکی نداریم! ما میگوییم وحدت، برای اینکه شما منتفع شوید؛ همه دولتها منتفع شوند؛ دنیای اسلام منتفع شود. وحدت، این است! امروز میشنوید که در خلیج فارس، باز سر و صداهایی درست کردهاند: بهانهای به اسم جزیره ابوموسی و از این حرفها. این حرفها چیست!؟ اینها کار کیست!؟ کیست که دست استعمارگران دیروز – همان دستهای پلید – را در این ماجرا نبیند!؟ کیست که دست قدرتهای حاضر در خلیج فارس را، دست امریکا را، دست استعمارگر پیرمنحوس، یعنی دولت انگلیس را، در این ماجرا نبیند!؟ چه میخواهند اینها؟ چرا میخواهند بین همسایهها اختلاف بیندازند؟ چرا میخواهند برای توجیه حضور خودشان در خلیج فارس، برادران را با هم دشمن کنند؟ این کشورها اگر با یکدیگر همدست باشند، مشتی خواهند شد و آن وقت دشمن جرأت نمیکند در مقابل آنها بایستد و به این کشورها زور بگوید. میخواهند این همدستی از بین برود و این مشت باز شود. چرا؟ چه کسانی هستند؟ معلوم است که دست قدرتهای بیگانه است. ما تصوّرمان این است. ما خیال میکنیم در این قضایا، شیوخ منطقه اگر گناهی داشته باشند، گناهشان غفلت از حقایق است.» ( بیانات در تاریخ ۱۳۷۱/۰۶/۲۴ )