کار دجال ، اغواگری و افساد است و ضرری که به انسان ها می زند ، درست مثل ضررهایی است که ابلیس بر انسان وارد می کند. به همین جهت برخی باور دارند که ، دجال ، در واقع همان ابلیس است. البته به نظر ما دجال ، همان شیطان نیست ؛ هرچند همه کارهای دجال، شیطانی و اهریمنی است . بر اساس روایات هم شیطان و هم دجال در عصر ظهور کشته می شوند .
آنچه در توصیف دجال معروف است، این است که وى مردى است کافر (برعکس سفیانى که ادعاى مسلمانى مى کند و ذکر یارب یارب مى گوید و…) یک چشم بیش ندارد، آن هم در پیشانى اش واقع شده و مانند ستاره اى مى درخشد.حال منظور از این دجال کیست؟ آیا در جامعه کنونى ما مصداق دارد؟دجال از ریشه دجل به معناى دروغ گوى حیله کار است. اصل داستان دجال در کتاب هاى مسیحیان است. در انجیل این واژه بارها به کار رفته است و از کسانى که منکر حضرت مسیح باشند، به عنوان دجال یاد شده است. در ترجمه انگلیسى کتاب هاى مقدس مسیحى واژه «آنتى کِراسْت» Antichrist. (دجال، ضدمسیح) به کار رفته است. بنابراین دجال کلمه عربی است که با تشدید نوشته می شود .در روایات زیادى از اهل سنت، خروج دجال از نشانه هاى برپایى قیامت دانسته شده است. در کتاب هاى روایى شیعه، تنها چند روایت در مورد خروج دجال به عنوان یکى از علایم ظهور حضرت مهدى(عج) آمده است که از نظر سند، معتبر و قابل قبولى نیستند (ر.ک: بحارالانوار، ج 52، ص 193.).در حدیثى آمده است: «هنگامى که غنایم قسطنطنیه را تقسیم مى کنند، خبر خروج دجال به حضرت و یارانش مى رسد»( معجم احادیث امام مهدى، ج 2، ص 50.).با توجه به معناى لغوى «دجال»، مقصود از آن، چه بسا نام شخص معینى نباشد؛ بلکه هر کس که با ادعاى پوچ و بى اساس و با تمسک به انواع و اسباب حیله گرى و نیرنگ در صدد فریب مردم باشد، دجال است. بر این اساس دجال ها متعدد خواهند بود. بنابراین احتمال، قضیه دجال بیانگر این مطلب است که در آستانه انقلاب مهدى(عج)، افراد حیله گرى براى نگه داشتن فرهنگ و نظام جاهلى همه تلاش خود را به کار مى گیرند تا با تزویر و حیله گرى مردم را نسبت به اصالت و تحقق آن انقلاب و استوارى رهبرى دچار تردید سازند!!چه بسا «دجال» کنایه از کفر جهانى و سیطره فرهنگ مادى بر ضد جهان باشد. استکبار با ظاهرى فریبنده و با قدرت مادى، صنعتى و فنى عظیمى که در اختیار دارد، سعى مى کند مردم را فریب دهد و مرعوب قدرت و ظاهر فریبنده خود کند. براین اساس است که پیامبران، امت هاى خود را از فتنه دجال بیم داده اند: «ما بعث الله نبیا الا و قد انذر قومه الدجال»؛ بحارالانوار، ج 52، ص 205؛ ر.ک: دادگستر جهان، ص 223، چشم به راه مهدى، ص 289.؛ «هیچ پیامبرى مبعوث نشد، مگر آنکه قومش را از فتنه دجال بر حذر داشت».به نظر می رسد ، ظهور شخصى به نام دجال و دشمنى هاى شدید او با امام مهدى و فتنه هاى فراوان او، قرین صحت است و براساس روایات گروه هاى فراوانى (چون یهودیان، زنا زادگان، شراب خواران، آوازه خوانان، افراد سفیه و…) از او حمایت خواهند و فرجام کار او نیز کشته شدن به دست امام مهدى(عج) است.امام صادق«ع» مى فرماید: «قائم بعد از غیبت ظهور مى کند و دجال را مى کشد و زمین را از هر ظلم و ستمى پاک مى سازد» معجم احادیث الامام مهدى(عج)، ج 2، ص 134.البته در منابع اهل سنت آمده که دجال به دست عیسى«ع» کشته مى شود که منافاتى با این دیدگاه شیعه ندارد؛ زیرا عیسى«ع» تابع حضرت مهدى(عج) بوده و به دستور او دجال را مى کشد.
برای مطالعه بیشتر ر.ک: مهدویت ( پس از ظهور ), رحیم کارگر
آنچه در توصیف دجال معروف است، این است که وى مردى است کافر (برعکس سفیانى که ادعاى مسلمانى مى کند و ذکر یارب یارب مى گوید و…) یک چشم بیش ندارد، آن هم در پیشانى اش واقع شده و مانند ستاره اى مى درخشد.حال منظور از این دجال کیست؟ آیا در جامعه کنونى ما مصداق دارد؟دجال از ریشه دجل به معناى دروغ گوى حیله کار است. اصل داستان دجال در کتاب هاى مسیحیان است. در انجیل این واژه بارها به کار رفته است و از کسانى که منکر حضرت مسیح باشند، به عنوان دجال یاد شده است. در ترجمه انگلیسى کتاب هاى مقدس مسیحى واژه «آنتى کِراسْت» Antichrist. (دجال، ضدمسیح) به کار رفته است. بنابراین دجال کلمه عربی است که با تشدید نوشته می شود .در روایات زیادى از اهل سنت، خروج دجال از نشانه هاى برپایى قیامت دانسته شده است. در کتاب هاى روایى شیعه، تنها چند روایت در مورد خروج دجال به عنوان یکى از علایم ظهور حضرت مهدى(عج) آمده است که از نظر سند، معتبر و قابل قبولى نیستند (ر.ک: بحارالانوار، ج 52، ص 193.).در حدیثى آمده است: «هنگامى که غنایم قسطنطنیه را تقسیم مى کنند، خبر خروج دجال به حضرت و یارانش مى رسد»( معجم احادیث امام مهدى، ج 2، ص 50.).با توجه به معناى لغوى «دجال»، مقصود از آن، چه بسا نام شخص معینى نباشد؛ بلکه هر کس که با ادعاى پوچ و بى اساس و با تمسک به انواع و اسباب حیله گرى و نیرنگ در صدد فریب مردم باشد، دجال است. بر این اساس دجال ها متعدد خواهند بود. بنابراین احتمال، قضیه دجال بیانگر این مطلب است که در آستانه انقلاب مهدى(عج)، افراد حیله گرى براى نگه داشتن فرهنگ و نظام جاهلى همه تلاش خود را به کار مى گیرند تا با تزویر و حیله گرى مردم را نسبت به اصالت و تحقق آن انقلاب و استوارى رهبرى دچار تردید سازند!!چه بسا «دجال» کنایه از کفر جهانى و سیطره فرهنگ مادى بر ضد جهان باشد. استکبار با ظاهرى فریبنده و با قدرت مادى، صنعتى و فنى عظیمى که در اختیار دارد، سعى مى کند مردم را فریب دهد و مرعوب قدرت و ظاهر فریبنده خود کند. براین اساس است که پیامبران، امت هاى خود را از فتنه دجال بیم داده اند: «ما بعث الله نبیا الا و قد انذر قومه الدجال»؛ بحارالانوار، ج 52، ص 205؛ ر.ک: دادگستر جهان، ص 223، چشم به راه مهدى، ص 289.؛ «هیچ پیامبرى مبعوث نشد، مگر آنکه قومش را از فتنه دجال بر حذر داشت».به نظر می رسد ، ظهور شخصى به نام دجال و دشمنى هاى شدید او با امام مهدى و فتنه هاى فراوان او، قرین صحت است و براساس روایات گروه هاى فراوانى (چون یهودیان، زنا زادگان، شراب خواران، آوازه خوانان، افراد سفیه و…) از او حمایت خواهند و فرجام کار او نیز کشته شدن به دست امام مهدى(عج) است.امام صادق«ع» مى فرماید: «قائم بعد از غیبت ظهور مى کند و دجال را مى کشد و زمین را از هر ظلم و ستمى پاک مى سازد» معجم احادیث الامام مهدى(عج)، ج 2، ص 134.البته در منابع اهل سنت آمده که دجال به دست عیسى«ع» کشته مى شود که منافاتى با این دیدگاه شیعه ندارد؛ زیرا عیسى«ع» تابع حضرت مهدى(عج) بوده و به دستور او دجال را مى کشد.
برای مطالعه بیشتر ر.ک: مهدویت ( پس از ظهور ), رحیم کارگر