خانه » همه » مذهبی » افزایش بصیرت

افزایش بصیرت


افزایش بصیرت

۱۳۹۴/۱۰/۰۹


۲۲۳۴ بازدید

افزایش بصیرت

چکارکنیم باتوجه به حوادث فتنه گون وسخت تشخیص دادن دوست و دشمن

و ظاهر فریبنده بعضی افراد چه کنیم بصیرت ما بالا برود؟ چکار کنیم شعور ما مثل شور

حسینیمان بالا برود؟

پرسشگر عزیز اهتمام شما به مساله بصیرت جی بسی تقدیر دارد و

امیدواریم که پاسخ ما نیز بتواند شما را در مسیر افزیش بصیرت یاری نمید . پیش از

ینکه به پاسخ اصلی شما بپردازیم به صورت مختصر گفتنی است بصیرت در حوزه سیاسی در

دو مقام معرفتی و رفتار سیاسی قابل طرح است؛ درمقام معرفتی به ین مفهوم است که

معیارها را بشناسیم و درهنگام امتزاح جبهه حق و باطل متحیر نمانیم. بصیرت سیاسی در

مقام رفتاری ، التزام عملی به اصول و پرهیز از لغزش و انحراف است . رهبر فرزانه

انقلاب می فرمید: « … نگاه توحیدى به جهان طبیعت، …پیه‌ى اساسى بصیرت

است…حوادث را درست نگاه کردن، درست سنجیدن، در آنها تدبر کردن، در انسان بصیرت

یجاد میکند؛ یعنى بینائى یجاد میکند و انسان چشمش به حقیقت باز میشود.

امیرالمؤمنین (ع) در جاى دیگر میفرمید: «فانّما البصیر من سمع فتفکر و نظر فأبصر»

…»(بیانات رهبری در دیدار دانشجویان و جوانان استان قم‌ ، 05 آبان 1389) در باره

ادامه به بررسی مفهوم بصیرت ، ضرورت و راههی کسب بصیرت و موانع آن توضیحاتی ارائه

می گردد . مفهوم بصیرت: بری بصیرت در لغت معانی متعددی نقل گردیده از جمله :

بینیى. دانیى. زیرکى. هوشیارى. بینش. آگاهى. چشم خرد. (لغت نامه دهخدا) بصیرت در

اصطلاح : شناخت روشن و یقینی از دیـن، تکلیف، پیشوا، حجّت خدا، راه، دوست ودشمن، حق

و باطل، (بصیرت) نام دارد. (پیامهی عاشورا – جواد محدثی) شهید مطهری در تعریف

روشن بینی یا همان بصیرت که تجلی آن در رفتار امام حسین علیه السلام بود می گوید :

روشن بینی یعنی چه؟ یعنی حسین (ع) در آن روز چیزهیی در خشت خام می دید که دیگران

در یینه هم نمی دیدند. ( مطهری، مرتضی، حماسه حسینی 2، ص 84) بنابر ین بصیرت صفتی

است در شخص که به او توانیی شناخت راه حق و باطل از یکدیگر را می دهد و البته

همچون بسیاری از صفات نفسانی در انسان با زمینه هی قبل موجود در انسان نیز در

ارتباط می باشد به گونه ی که ممکن است فردی اساسا فاقد قوه و توان لازم بری تشخیص

دقیق و صحیح باشد . در نتیجه چنین فردی اگر چه ممکن است انسان بسیار خوبی بوده و به

لحاظ مراتب علمی نیز در سطح بالیی باشد اما در مواردی که نیاز به عنصر بصیرت وجود

دارد وی بید در حد یک مقلد باقی بماند و از اظهار نظرهیی که نیازمند ین قوه

تشخیص می باشد خودداری نمید . بصیرت قوه ی است که بید با در نظر گرفتن عوامل

تقویت کننده آن و نیز رفع موانع آن ، آن را به فعلیت رساند . و ساده لوحی نیز از

مواردی است که از موانع بصیرت به شمار می رود .و بنابر ین از نظر امام خمینی یت

الله منتظری اگر چه فقیه و استاد بزرگی بودند اما فارغ از مراتب علمی ، یشان

نتوانسته بودند قوه بصیرت خود را تقویت نموده و در نتیجه توان شناسیی حق و باطل از

یکدیگر را نداشته و به راحتی از سوی افراد نفوذی در بیتشان از قبیل منافقین و اعضی

نهضت آزادی و به ویژه باند مهدی هاشمی مورد فریب قرار گرفته و در اوج مشکلات و

معضلات نظام اعلامیه هیی صادر می نمودند که دشمنان از آن سوء استفاده می نمودند

فلذا امام خمینی با اعتقاد به فقاهت و جیگاه علمی یشان ، درعین حال با توجه به

ساده لوحی آقی منتظری یشان را فاقد شریط لازم بری تصدی مسئولیت عظیم رهبری

دانسته و طی نامه 6/1/68 از ین مقام یشان را عزل نمودند . به طور کلی معمولا

انسانهیی که وارد عرصه هی علمی و دینی می شوند داری زمینه هی بصیرت می باشند و

می توانند ین زمینه ها را تقویت کرده و به مرحله ی برسند که فرد بصیر نامیده شوند

اما متاسفانه موانعی باعث می شود که ین زمینه ها رشد و شکوفیی لازم را کسب

ننمیند از جمله ین موانع عبارتند از : 1- دلبستگی به دنیا حضرت علی علیه السلام

در ین خصوص می فرمید : انّ الدّنیا دار محن، و محلّ فتن، من ساعاها فاتته، و من

قعد عنها و اتته، و من ابصر الیها اعمته… بدرستى که دنیا خانه محنتهاست، و جیگاه

فتنه هاست، کسى که طلب کند آن را هلاکش کند؛ و کسى که به دنبالش نباشد را ، با او

بنیکوئى همراهی کند ؛ و هر که نظر کند بسوى آن ، کور گرداند او را ( چشم بصیرت را

از او می گیرد)….(شرح آقا جمال الدین خوانسارى بر غرر الحکم ج 2 ص 637) نمونه هی

تاریخی ین گروه از افراد نیز همچون «عمر سعد» ها که به خاطر دلبستگی دنیا ، چشم

بصیرت خود را کور کردند و به مبارزه با حق پرداختند کم نیستند . مقام معظم رهبری در

ین خصوص در توصیه ی به جوانان عزیز بسجیان عزیز هر جی کشور که هستید ین بصیرت

را روز به روز زیاد کنید . نگذارید بعضی از نیازهی مادی و مسائل کوچک ، جلوی بصیرت

ها را بگیرد . (دیدار فرماندهان بسیج سراسر کشور27/8/71) 2- گرفتار شدن به شهوات و

لذت ها امیرالمومنین علی علیه السلام در ین باره می فرمید : إِذَا أَبْصَرَتِ

الْعَینُ الشَّهْوَةَ عَمِی الْقَلْبُ عَنِ الْعَاقِبَةِ (137/ 3).هرگاه چشم ظاهری

، شهوت را ببیند چشم دل انسان نسبت به عاقبت کار کور گردد . (تصنیف غرر الحکم و درر

الکلم ص 305) لذا می بینیم مقام معظم رهبری در سخنرانی هی مکرر خود نسبت به تهاجم

فرهنگی هشدار داده و در یکی از ین سخنرانی ها فرموده اند : سیاست امروز سیاست

اندلسی کردن یران است (مقام معظم رهبری، 6 فروردین 1381) چراکه وقتی جامعه ی

مشغول و گرفتار شهوات شد دیگر بصیرت خور را نسبت به مسائل پیرامونی از دست می دهد و

همچون اندلس ممکن است کشور را تقدیم کفار نمید . علاوه بر رفع موانع ، رسیدن به

بصیرت نیازمند تقویت عوامل و زمینه هی بصیرت می باشد که بر خی از آنها عبارتند از

: – شناخت حقیقت ولیت و ولی امر زمانه خود: شناخت ولی امر زمان در اسلام از چنان

جیگاهی برخوردار است که بنا به فرموده رسول گرامی خدا صل الله علیه و آله اگر کسی

بمیرد و امام زمان خود را نشناسد همانند کسی است که به مرگ جاهلیت قبل از اسلام

مرده است (البحار 23/ 94 الغدیر 10/ 360 اثبات الهداة 1/ 126 تفسیر ابی الفتوح 1/

508 – الحکم الزاهرة با ترجمه انصارى ص 108) لذا شناخت خود ولی امر مسلمین در ین

زمان راهکار اصلی و مهمی است که می تواند انسان را به بصیرت برساند شناخت همانگونه

که حضرت علی علیه السلام در سخنانی خطاب به دو تن از یاران خود در ین باره می

فرمید :فَإِنَّهُ لَا یبْلُغُ أَحَدٌ مِنْ شِیعَتِنَا حَدَّ الِاسْتِبْصَارِ

حَتَّى یعْرِفَنِی بِالنُّورَانِیةِ فَإِذَا عَرَفَنِی بِهَا کانَ مُسْتَبْصِراً

بَالِغاً کامِلًا… (بحار الأنوار ج 26 ص 7) هیچ کس از شیعیان به بصیرت نمی رسند

مگر ینکه با شناخت من به نورانیت برسند پس هنگامی که مرا به ین مقام شناختنند

بطور تمام و کمال به بصیرت یافته اند ….. در ینجا لازم به ذکر است که بر اساس

مبانی اعتقادی شیعه هر کسی لیاقت قرار گرفتن در راسی حکومت را ندارد ، بلکه آن کسی

شیستگی قرار گرفتن در راس حکومت را دارد که بدون انگیزه هی فردی و دنییی و با

پشتوانه الهی در مسیر پیاده نمودن احکام خدا قدم بردارد لذا ین مسئولیت در مرتبه

اول بر عهده پیامبران ، سپس ائمه اطهار(علیهم السلام) و در دوران غیبت بر عهده ولی

فقیه گذاشته شده است . 2- داشتن فکر و اندیشه و تجزیه تحلیل مسائل از دیگر اموریکه

انسان را به بصیرت سوق می دهد اندیشه و تجزیه و تحلیل جریانات سیاسی و اجتماعی می

باشد . علی علیه السلام در ین باره می فرمید : أَفْکرْ تَسْتَبْصِرْ. فکر کن تا

بصیرت یابی. لَا بَصِیرَةَ لِمَنْ لَا فِکرَ لَهُ. نیست بصیرتى از براى کسى که

نباشد فکرى از براى او. (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص : 57) البته بری رسیدن به

تحلیل صحیح نسبت به جریانات بخصوص جریانات سیاسی بید مواد اصلی آن که اخبار صحیح

می باشد را از مجاری صحیح کسب نموده سپس نسبت به آنها فکر و تجزیه و تحلیل نمود .

3-دوراندیشی در امور از دیگر اموریکه موجب بصیرت یافتن انسان می شود ینده نگری و

تدبیر در مسائل و جریانات می باشد حضرت علی علیه السلام فرموده اند : مَنِ

اسْتَقْبَلَ الْأُمُورَ أَبْصَرَ (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص : 57) هر که از

قبل پیش بینی کند و به پیشواز کارها برود (نسبت به امور دور اندیشی کند) بینا گردد

. 4- پیروی از عالمان وارسته امام محمد باقر علیه السلام در وصف علماء ربانی می

فرمید : قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِی الْبَاقِرُ ع … الْعَالِمُ مَعَهُ شَمْعَةٌ

تُزِیلُ ظُلْمَةَ الْجَهْلِ وَ الْحَیرَةِ فَکلُّ مَنْ أَضَاءَتْ لَهُ فَخَرَجَ

بِهَا مِنْ حَیرَةٍ أَوْ نَجَا بِهَا مِنْ جَهْلٍ …. (الإحتجاج على أهل اللجاج

ج 1 ص17) عالم مانند کسی است که به همراه خود شمعی دارد که بوسیله آن ظلمت جهل و

حیرت از بین می رود و هر کس که به نور آن روشنی یافت پس از حیرت خارج شده و از جهل

نجات می یابد 5- رعیت یمان و تقوی الهی یکی دیگر از راهکارهی عملی جهت دست یابی

به بصیرت رعیت تقوی الهی می باشد چرا که خداوند متعال می فرمید : «ان تتقوا الله

یجعل لکم فرقانا؛ اگر تقوا بورزید خداوند قوه تشخیص و جداسازی حق از باطل به شما

عنیت می کند» (انفال، یه 29). پرهیزگاری و انجام واجبات و پرهیز و دوری از

محرمات، به انسان نورانیت و روشن بینی درونی می بخشد به گونه ی که انسان در پرتو

آن می تواند حق و باطل را از هم تشخیص دهد و به راحتی وسوسه هی شیطانی را بشناسد و

خود را از دام آن رهیی بخشد و قرآن کریم در ین باره می فرمید: «ان الذین اتقوا

اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذاهم مبصرون؛ پرهیزگاران هنگامی که شیطانی

پیرامون حریم آنها گردش کند متوجه می گردند و بیدار و بصیر می باشند» 6- عبرت گرفتن

از مسائل گوناگون اگر کسی بطور دائم از آنچه که پیراموش می گذرد و یا در گذشته به

وقوع پیوسته به دیده عبرت نگاه کند به راحتی می تواند به نتیجه جریانات واقف شده و

با بصیرتی که پیدا می کند از گرفتار شدن از هلاکت نجات پیدا کند . حضرت علی علیه

السلام در ین خصوص فرموده اند : فِی کلِّ اعْتِبَارٍ اسْتِبْصَارٌ (تصنیف غرر

الحکم و درر الکلم ص 472) در هر عبرت گرفتنى بصیرتی است. و در بیان دیگری ین امر

را منوت به دوام عبرت گرفتن دانسته اند و بیان دشته اند : دَوَامُ الِاعْتِبَارِ

یؤَدِّی إِلَى الِاسْتِبْصَارِ (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص 472) دیم بودن عبرت

گرفتن مى کشاند بسوى بصیرت. 7- ذکر و یاد الهی از دیگر راههی رسیدن به بصیرت ذکر و

یاد الهی می باشد حضرت علی علیه السلام فرموده اند : مَنْ ذَکرَ اللَّهَ

اسْتَبْصَرَ (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص : 189) یعنی هر که یاد کند خدا را

بصیرت یابد 8-پیمودن مسیر اهل بصیرت به عنوان نمونه یکی از ویژگی هی برجسته یاران

امام حسین علیه السلام در جریان عاشورا بصیرت می باشد امـام صـادق (ع) دربـاره حضرت

عباس (ع) با تعبیر (نافذ البصیره)یاد می کند که گویی عـمـق شـنـاخـت آن شـهیـد

اسـت (کـانَ عـَمُّنـَا الْعـَبـّاسُ بـْنُ عـَلِی نـافـِذَ الْبـَصیـرَةِ صـُلْبَ

الاِْیمانِ). [اعیان الشیعه، ج 7، ص 430] در زیارتنامه حضرت عباس (ع) نیز می

خوانیم: (وَ اَنَّک مـَضـَیـْتَ عـلی بـصیرةٍ مِنْ اُمرِک مُقتَدِیاً

بِالصّالِحینَ) [مفاتیح الجنان، زیارت حضرت عباس (ع)، ص 435] که شهادت او را از روی

بـصیـرت و بـراساس اقتدا به صالحان برشمرده است، نیز می خوانیم: خدا را گواه می

گیـرم کـه تـو هـمـان راهی را رفـتی کـه شـهـدی بـدر و دیـگـر مـجـاهـدان راه

خـدا پیمودند. (همان) . در زیارتنامه حضرت مسلم بن عقیل نیز بر همین بصیرت در

مبارزه و شهادت و پیمودن راه شهدی بـدر و مـجـاهـدان اسـلام و اقـتـدا بـه صـالحان

و پیروی از انبیا تأکید شده است، با تعبیراتی همچون: (اَشْهَدُ اَنَّک مَضَیتَ عَلی

ما مَضی عَلَیهِ الْبَدْرِیونَ الُْمجاهِدُونَ… وَ اَنَّک قَدْ مَضَیتَ عَلی

بَصیرَةٍ مِنْ اَمْرِک مُقْتَدِیاً بِالصّالِحینَ وَ مُتَّبِعاً لِلنَّبِیینَ)

[همان، زیارت مسلم بن عقیل، ص 403] . بنا برین ما نیز می توانیم با مطالعه زندگی ینگونه افراد ، ویژگی هیی که موجب شد تا به

ین صفت متصف شوند را پیدا کرده و با

الگو قرار دادن رفتار آنها ما نیز در زمره اهل بصیرت قرار بگیریم . در ینجا به

نمونه هیی از ویژگی اهل بصیرت اشاره می نمائیم : 1. زمان شناسی زمان شناسی و اقدام

به موقع از ویژگی هی برجسته اهل بصیرت می باشد کسیکه زمان شناس نباشد ، درک به

موقعی از حوادث ندارد و در نتیجه نمی تواند بری جهان اسلام مفید باشد . چه بسا

سخنی بی موقع موجب تقویت دشمنان اسلام گردد و از سویی دیگر سکوت بی موقع و یا موضع

گیریهی دو پهلوی به ویژه از سوی خواص در مقاطع حساس موجب تقویت دشمنان و تضعیف

جبهه حق گردد کما ینکه در قیام امام حسین علیه السلام عده ی در زمانیکه بید به

حمیت از حق برخیزند سکوت اختیار کردند، ولی بعد از شهادت امام علیه السلام به

ناگاه متوجه شدند چه اتفاقی افتاده و قیام توابین را راه اندازی کردند ؛ اگرچه

اقدام در جی خود امری پسندیده بود ولی دیگر نمی توانست امام حسین علیه السلام را

زنده نمید . مقام معظم رهبری در دیدار خود با شوری هماهنگی تبلیغات اسلامی، شناخت

«لحظه و نیاز» و اقدام متناسب با آن را یک خصوصیت و ویژگی بسیار مهم برشمردند و

خاطرنشان کردند: برخی از اهالی کوفه که با عنوان «توابین» چند ماه بعد از حادثه

عاشورا قیام کردند و به شهادت رسیدند، به امام حسین (ع) یمان داشتند و انشاءالله

در نزد خداوند هم مأجور هستند اما آن وظیفه ی را که بید عمل می کردند، انجام

ندادند زیرا «لحظه» و عاشورا را نشناختند. (حضرت یت الله خامنه‌ی رهبر انقلاب

اسلامی امروز در دیدار مسئولان شوری هماهنگی تبلیغات اسلامی و رؤسی ستادهی دهه

فجر سراسر کشور 29/10/88) 2. شـنـاخـت فتنه و تشخیص حق از باطل یکی از ویژگی ها اهل

بصیرت آن است که به هنگام ممزوج شدن حق و باطل تشخیص مسیر حق بری آنها ممکن است و

در انتخاب مسیر حق از باطل دچار انحراف نمی شوند دوران دشوار هر انقلابی ، آن

دورانی است که حق با باطل در آن ممزوج بشود… در دوران شبهه و در دوران جنگ با

کافر غیر صریح ، جنگ با کسانی که می توانند شعارها را بر هدف هی خودشان منطبق کنند

، بسیار بسیار دشوار است ؛ بید هوشیار بود . موضع خود را شناختن و در آن قرار

گرفتن ، هوشیاری سیاسی و قدرت تحلیل سیاسی – البته به دور از ورود در دسته بندی هی

سیاسی – خودش یکی از آن خطوط ظریفی است . (سخنرانی در پیان چهارمین مجمع بزرگ

فرماندهان و مسؤولان دفاتر نمیندگی ولی فقیه در سپاه 27/6/ 1370) 3. شناخت روشن از

دین اهل بصیرت از دین و آئین خود شناخت واضح و روشنی دارند و بری اعتقادات خود تا

پی جان فداکاری می کنند . حضرت ابوالفضل علیه السلام به عنوان بزرگ ترین یاور

سالار شهیدان به هنگام رزم، مطرح نموده و گفته است: والله ان قطعتم یمینی – انی

احامی ابدا عن دینی به خدا سوگند اگر دست راست من را قطع کنید باز هم من از دین

خود حمیت می نمیم (عبدالرزاق مقرم، مقتل الحسین، ص 269) . 4. شـنـاخـتن دوست و

دشمن شناخت دوست و دشمن از دیگر ویژگی هی اهل بصیرت می باشد لذا مقام معظم رهبری

نیز در پیام خود به دومین کنگره جامعه اسلامی دانشجویان ین قشر فرهیخته از جامعه

را به ین مساله رهنمود نموده و فرموده اند : شما و دیگر تشکل هی اسلامی دانشگاه

،به کار خود نظم دهید ، آن را با هدف هی روشن که از بینات و محکمات انقلاب گرفته

شده ، جهت بخشید ، بصیرت لازم و دید نافذ را بری شناخت دشمن و روش هی کینه ورزانه

اش بری خود و عموم دانشجویان فراهم سازید ، فتنه گری ها و فتنه گرها را بخصوص در

محیط دانشجویی شناسیی و خنثی کیند ، اختلافات درون سازمانی و برون سازمانی را به

حداقل برسانید . (پیام به مناسبت دومین کنگره جامعه اسلامی دانشجویان 9/7/77) 5.

تولی و تبری یکی دیگر از صفات اهل بصیرت آن است که اهل تولی و تبری و جذب و دفع و

موضع گیری بوده و علاوه بر دفاع از حریم ولیت از دشمنان آنها نیز تبری می جوید .

قیـس بـن مسهّر صیداوی در میان راه مکه و کوفه، از سوی امام حسین (ع) مأموریت یافت

که نامه ی بـه مـسلم بن عقیل و شیعیان کوفه برساند. قیس در نزدیکی کوفه در کمین

مأموران کوفه افتاد و پیش از اسارت، نامه امام را نابود کرد تا به دست دشمنانش

نیفتد. عبیدالله بن زیاد از ین کار آگاهانه و جسورانه قیس، بسیار خشمگین شد و او

را مجبور کـرد تـا بـه منبر رود و به حضرت علی و امام حسین (ع) ناسزا بگوید. قیس از

فرصت استفاده کرد، به منبر رفت و خطاب به مردم گفت: مـردم! حـسیـن بـن عـلی،

بـهترین خلق خداست؛ پسر دختر پیامبر است. من فرستاده او به سوی شمیم که از میان

راه به ینجا آمده ام. به یاری او بشتابید! آن گاه عبیدالله و پدرش را لعنت کرد و

بر امیرمؤمنان درود فرستاد. عبیدالله ملعون نیز دستور داد او را از بالی کاخ فرو

انداختند و بدین سان به شهادت رسید.( ابصارالعین، ص 112 ـ 113) . (عبرتهی عاشورا /

علی اصغر الهامی نیا / مرکز تحقیقات اسلامی) 6. آگاهی از ترفندها و خدعه هی دشمن

اهل بصیرت خدعه ها و ترفند هی دشمن را می شناسند و فریب ین نیرنگها را نمی خورند

. شناخت و بصیرت نسبت به ین موضوع از چنان جیگاهی برخوردار است که مقام معظم

رهبری آن را یکی از راههی نجات کشورهی اسلامی از سلطه استکبار جهانی برشمرده اند

. یشان در ین زمینه فرموده اند : راه نجات کشورهی اسلامی از زورگویی ،اشغال و

سلطه گری استکبار جهانی بازگشت به اسلام ناب محمدی (صل الله علیه و آله) و بصیرت

کامل نسبت به دشمن واقعی است . ملت هی مسلمان بید ترفندها و خدعه هی استکبار را

درک کنند . امروز زمان پی بردن به ین مطلب است که چرا شرق و غرب ،آمریکا ، شوروی ،

ارتجاع و یادی آنها در دنیا دست به دست هم دادند و بیشترین فشارها را طی یازده سال

گذشته بر جمهوری اسلامی یران وارد کردند . (دیدار اقشار مختلف مردم 24/5/69) نتیجه

ینکه بصیرت قوه ی است در وجود انسان که شناخت مسیر حق از باطل را آسان می کند و

ین مساله نیازمند قوه اولیه است تا در پناه بهره گیری از عوامل بصیرت آفرین و

مبارزه باموانع بصیرت از قوه به فعل برسد و انسانهیی که در عرصه علم وارد می شوند

عمدتا داری ین قوه هستند اما موانع دیگری باعث جلوگیری از فعلیت یافتن ین قبیبل

مسائل می شود و علت تلاشهی امام خمینی بری بازگرداندن آقی منتظری به خط نظام و

هشدارهی فراوان یشان در مورد نفوذ منافقین در بیت یشان علیرغم اقدامات مغیر با

شان یشان ، در ین نکته بود که امام خمینی آقی منتظری را به عنوان فردی عالم و

فقیه داری زمینه هی بصیرت می دانستند اما معتقد بودند که نفوذ منافقین و به ویژه

اعضی باند مهدی هاشمی و نیز عوامل دیگر باعث شده است تا قوه بصیرت یشان به صورت

ناقص رشد نموده و نتیجه آن نیز از دست دادن شریط رهبری بود و امام راحل به جهت

ساده لوحی که در یشان سراغ داشتند یقین پیدا نمودند که یشان هرگز قادر به مبارزه

با موانع بصیرت نخواهند شد و درنتیجه یشان را از مقام خود عزل نمودند . لذا رابطه

ساده لوحی با عدم بصیرت ین است که ساده لوحی یکی از موانع بصیرت به شمار می رود .

با ین وجود سخنان بالا به معنی ین نیست که تنها انسانهی با سواد داری قوه

بصیرت می باشند بلکه بر اساس تعریفی که صورت گرفت انسانهی با سواد زمینه هی بصیرت

بالاتری دارند اما با توجه به ینکه تعریف بصیرت یعنی داشتن قوه تشخیص صحیح از سقیم

، ممکن است انسانهیی فاقد علم مصطلح باشند اما در بزنگاههیی که بید موضع گیری

انجام شود به تشخیص صحیح دست بزنند واز انسانهی عالمی که در بزنگاهها مردود می

شوند جلوتر بزنند همچون غلام ابی عبدالله الحسین در صحنه کربلا که علیرغم نداشتن

سواد ولی به مرحله والیی از بصیرت رسیده و حاضر شد جان خود را در راه مولی خود

فدا کنند در حالی که امام حسین به آنها اجازه رفتن داده بود و یا جناب حر که علیرغم

اموی بودن ، با اندکی تامل راه حق را از باطل تشخیص داد و به سعادت رسید در برابر

سرشناسان علمی و تقویی همچون خواجه ربیع که حاضر به یاری امام حسین علیه السلام

نشد و یا فقهی کوفه همچون سلیمان بن صرد خزاعی که امام را خود دعوت نمودند اما در

زمانه یاری خواهی به یاری اش نرفتند و بعد از امام حسین که کار ازکار گذشته بود

شمشیر برداشته و با لشکری که به نام توابین نامیده میشد علیه یزید قیام نمودند و

همگی نیز بدون کوچکترین ثمری بری اسلام کشته شدند . دوست عزیز در پیان از خداوند

متعال خواهانیم که قوه بصیرت را در همه ما افزیش داده و ما را موفق به یستادگی در

برابر موانع بصیرت و تلاش بری کسب عوامل بصیرت افزا نمید . بری مطالعه بیشتر می

توانید به منابع زیر مراجعه فرمیید : – 56 نکته از سخنان رهبر معظم انقلاب درباره

حوادث پس از انتخابات، جنگ نرم و بصیرت ؛


http://www.porseman.net/defaulte.aspx?namayesh=2376 – بصیرت و

استقامت (مجموعه سخنان مقام معظم رهبری در موضوع بصیرت) – بصیرت و عصر جنگ نرم ،

غفار رضوی پور – بصیرت در نهج البلاغه

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد