طلسمات

خانه » همه » مذهبی » افسانه ولنتاین

افسانه ولنتاین


افسانه ولنتاین

۱۳۹۴/۱۱/۲۵


۲۲۳۹ بازدید

افسانه ولنتاین




پرسش. اهداف پشت پرده ترویج ولنتاین در کشورمان چیست؟


ولنتاین

در واقع یک مناسبت غربی وفرهنگ وارداتی است که در 14 فوریه همراه با آداب و رسوم به

خصوصی برگزار می شود. جشنی همراه با هدیه دادن و دوستی و عشق ورزیدن به نامحرم و

جنس مخالف که در واقع فرصتی است تا دوستی های خیابانی از سوی متولیان ابتذال، هویتی

پوشالی یابد. آنچه که پشت پرده ولنتاین را بیشتر نمایان می کند، تلاش و تبلیغات

برای رواج ابتذال و از هم پاشیدن بنیان خانواده هاست. و الا محبت و هدیه دادن به

نامزد وهمسر از نظر شرع وعرف،نه تنها اشکالی ندارد بلکه دین اسلام نیز به آن ،تشویق

وترغیب می کند. امام صادق (ع) می فرماید:« هدیه بدهید تا همدیگر را دوست داشته

باشید، همانا هدیه کینه ها را از میان مى برد.»
[1]

بنابراین بجای روز ولنتاین غربی می توان مناسبت های صحیح فرهنگ خودی رامبنا قرار

داد و به ترویج آن اقدام نمود.




پاسخ تفصیلی:


اینکه

این روز چه تاریخچه ای دارد و بر اساس چه رویدادی گرامی داشته می شود، نکته ای است

که همچنان نه منابع مبدع این طرح و نه پیروانشان اطلاعات موثقی برای پایه و اساس آن

ندارند و تنها قصه ای ساختگی و تایید نشده، محملی برای گرامیداشت این روز عنوان شده

و جالب اینجاست که بسیاری از جوانان وطنی بدون اطلاع از ریشه این افسانه ساختگی،

پیرو این فرهنگ وارداتی شده اند که این گونه قصه سازی شده است:


“زمانی

فرمانروای روم باستان برای حفظ آمادگی سربازانش، از ازدواج آنها جلوگیری می کرده

است به این دلیل که ازدواج باعث سستی آنها خواهد شد. در این بین کشیشی به نام

“ولنتاین” مبادرت به عقد سربازان با دختران می نموده است که پس از اطلاع فرمانروا،

به زندان می افتد. کشیش در زندان عاشق دختر زندانبان شده و خطاب به وی کارت هایی را

می نوشته است و عاقبت در روز 14 فوریه به دستور شاه وبه جرم اقداماتش اعدام شده و

توسط غربی ها “شهید عشق” نامیده می شود!”


اما آنچه

باعث شده تا این افسانه، به شدت توسط رسانه های خارجی و در تمام دنیا تبلیغ شود،

درونمایه ضدفرهنگی این جریان است که مبنایی برای رواج فرهنگ بی‌بند و باری و ابتذال

است و هر ساله تحت عنوان “روز عشق” انواع و اقسام اعمال ناپاک و خلاف اخلاق در پوشش

پاک عشق و محبت انجام می گیرد!


آنچه که

پشت پرده “ولنتاین” را این روزها بیشتر نمایان می کند، تلاش و تبلیغات برای از هم

پاشیدن بنیان خانواده ها، جلوگیری از ازدواج و ترویج دوست یابی و دوست گزینی به جای

انتخاب همسر و تشکیل خانواده، است. این اهداف در قالب سریالهای ماهواره ای

فارسی‌زبان که به خانواده ها هجوم بیشتری آورده است، نمود عینی تری دارد که البته

همراه با واردات “ولنتاین” که سالیان سال است اتفاق افتاده، در یک سیاست تعریف می

شوند!


شاید با

بررسی و تدقیق پشت پرده این طرح بتوان به لایه های مختلف دستور اسلام مبنی بر

ازدواج و تشکیل خانواده پی برد و با بررسی کلیه اقدامات اسلام هراسانه غربیها،

بتوان به هویت طراحان “روز ولنتاین” به عنوان قطره ای از دریای مهاجمان فرهنگی پی

برد و این سؤال را بیش از پیش در ذهن مرور کرد که رواج چنین افسانه ای و تلاش برای

فرهنگ سازی آن، چه دلیلی جز اشاعه فساد و فحشا می تواند داشته باشد و چه بسا که این

روز فرصتی است برای تمدید عشق ناپاک دو نامحرم که سرنوشت بیشتر این محبت های بدون

عمق و ریشه، قطعا بر کسی پوشیده نیست.


اما رواج

این فرهنگ وارداتی نگران کننده تر می شود وقتی بدانیم که در میان برخی پدران و

مادران هم رسوخ کرده است. اگر چه مرد به همسر خود و زن به شوهرش در این روز به

اصطلاح عشق می ورزد، اما این حرکت در چنین روزی در سایه تبلیغات شبکه های ماهواره

ای، تنها می تواند برای جوان و فرزند خانواده به عنوان یک الگو تلقی شده و مهر

تأییدی باشد بر یک فرهنگ غلط و ناپاک که حاصل آن دوری گزینی از ازدواج و حفظ روابطی

است برای فروپاشی اخلاقی جامعه.


اگرچه

برخی اعتقاد دارند نفوذ آیین‌هایی نظیر روز “ولنتاین” ناشی از تهاجم فرهنگی است،

اما به نظر می رسد این موضوع به علت خلاء فرهنگی جامعه در این زمینه، مورد استقبال

قرار گرفته است. در حالی که این پدیده در فرهنگ و تاریخ ما وجود دارد اما درست و

پررنگ به جوانان معرفی نشده است. روز مادر، روز پدر، روز دختر، روز ازدواج حضرت

علی(ع) و فاطمه زهرا(س) تنها نمونه ای از فرهنگ مذهبی ماست که نه تنها افسانه نیست

و قصه سازی نشده است که ریشه در باورها و مذهب ما دارد و حتما می تواند به استحکام

خانواده و عشق حقیقی همراه با هویت کمک کند.


و نکته

قابل تامل این است که مسؤولین فرهنگی ما نه تنها سعی در فرهنگ‌سازی صحیح، گسترده،

بجا، مستمر و خلاقانه برای گسترش آیین ها و باورهای مذهبی مان به عنوان جایگزین این

فرهنگ وارداتی ندارند، بلکه بعضا نسبت به این پدیده که اتفاقا گسترش بسیار زیادی هم

به دلیل اطلاع رسانی نادرست از سوی ما و اطلاع رسانی گسترده از سوی شبکه های

ماهواره ای پیدا کرده است سکوت کرده اند.


هر چند

برخی مراکز فرهنگی و اجتماعی به نوعی تلاش می‌کنند تا با سکوت نسبت به آن، رسمیت و

وجاهت عمومی را از این فرهنگ غربی و وارداتی بگیرند، اما متاسفانه در سایه این سکوت

و در روزهای منتهی به این مراسم، ویترین بسیاری از مغازه ها منقش و مزین به هدایای

“ولنتاین” می شود!


به نظر

می‌رسد معرفی شایسته رسوم و آیین‌ها، اندیشه و افکار چهره‌های شاخص که الگوهای

مذهبی ما هستند می تواند هویت‌بخش فرهنگ و تمدن ایرانی ـ اسلامی باشد. ضمن اینکه

تهاجم فرهنگی در سایه خلاء فرهنگی ایجاد شده است، پس سکوت و نادیده گرفتن واقعیات

آن هم از جنس “ولنتاین” راه حل مناسبی برای مقابله نیست
.
[2]


نکته ای

که باید مد نظر داشت،این است که این روز را (ولنتاین وروز عشق)که یک فرهنگ وشعار

غربی است، نبایدبرای خودمان مبنا والگو قرار دهیم وبه مرور آن را در بین خود مان

ودرجامعه به عنوان یک سنت ویک فرهنگ به جا بیندازیم.که این ناپسند وقبیح است. زیرا

که همین تقلید از غرب در فرهنگ ومستند کردن سنن وآیین خود ،به اندیشه غربیان،

نموداراز خود بیگانه شدن و از شخصیت ملى و دینى و تاریخى خود تهى گشتن می باشد.ونیز

نوعی تایید برتر بودن فرهنگ واندیشه آنان و طعن و خرده گیرى به داشته ها وفرهنگ

خودی است .


این گونه

تقلیداز غرب، که انسان سراپا تقلید باشد ، همیشه مورد انتقاد بزرگان دین بوده است

.«در اصول زندگى و سنن اجتماعى از خوردنى و نوشیدنى و پوشیدنى گرفته تا نکاح و مسکن

و غیره، تقلید کورکورانه و چشم به دروازه غرب دوختن ،اینکه ببینند چه مد تازه اى در

پختن و خوردن طعام و در برش لباس و در طرز ازدواج و در طریقه خانه سازى و دکوربندى

خانه و حتى در نحوه سخن گفتن و راه رفتن مى رسند و از خود هیچ استقلال و اراده اى

نداشتن ،عجیب است اینگونه افراد هر چه مى کنند از خود نمى پرسند که چرا میکنند؟ به

بزى میمانند که وقتى بپرسى چرا از نهر پریدى؟ جز اینکه بگوید چون دیگران پریدند،

پاسخى ندارند
.
[3]


مقام

معظم رهبری با تاکید بر اهمیت استقلال فرهنگی ،می فرمایند:« اگرفرهنگ و اخلاق و

عقاید و باورهای دشمنان و بیگانگان در میان این ملت رواج داشته باشد و رشد بکند،

این ملت نمی تواند ادعای استقلال کند.در دنیا، سررشته ی فرهنگ دست عده یی است که

آنها کیفیت زندگی و نشست و برخاست و اخلاق و معرفت را برای انسانهای بی گناه و بی

خبر در سرتاسر عالم رقم می زنند و تعیین سرمشق می کنند. اگر ملتی بتواند خود را از

سرایت موج مسموم فرهنگی ساخته و پرداخته ی بیگانگان حفُکند، این ملت مستقل خواهد

بود؛ اما اگر نتواند و تحت تأثیر غلبه ی فرهنگ بیگانه قرار بگیرد، این ملت، ملتی

وابسته و اسیر است.
[4]

و در ادامه می فرمایند:« باید از فرهنگ غرب گریخت. چرا که فرهنگ غرب، فرهنگ برنامه

ریزی برای فساد انسان است، فرهنگ دشمنی و بغض با ارزشها و درخشندگیها و فضیلتهای

انسانی است
.[5]


با توجه

به اینکه در چند سال اخیر مقام معظم رهبری مردم کشورمان را به  سبک زندگی اسلامی

رهنمون ساختند و همچنین در فرهنگ اسلامی و شیعی ما به جای یک روز، چندین روز به

خانمها و خانواده اختصاص دارد، یعنی برای دختران روز ولادت حضرت معصومه (س) و برای

زنان و مادران روز میلاد حضرت زهرا (س)، و همچنین اول ذیحجه روز ازدواج حضرت فاطمه

سلام الله علیها وحضرت علی (علیه السلام )، آیا باز هم باید به سراغ سنتهای منحط

بیگانه برویم و سعی در ترویج آنها داشته باشیم؟


 





 

 





پی نوشت ها:




[1]

خصال-ترجمه جعفرى ج 1 ص49




[2]

فارس 91/11/25




[3]

موسوى همدانى سید محمد باقر؛ ترجمه المیزان ج 1ص642




[4]

 سخنرانی در دیدار

با اقشار مختلف مردم و جمعی از ، و کارکنان مراکز آموزش عالی و درمانی کشور

15/09/1368




[5]

همان

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد