خانه » همه » مذهبی » امامان و علم غیب

امامان و علم غیب


امامان و علم غیب

۱۳۹۳/۰۷/۱۹


۴۳۰ بازدید

(سلونی قبل ان تفقدونی و..)اگرامامان علم غیب میدانند چرا امام دراین جا اامام بعد از خودش رامعرفی نکرده است؟

لم نامحدود امیرالمؤمنین علیه السلام:سؤال کننده گرامی :
اولا: باید توجه داشت که دشمنان اهل بیت (ع ) برای محو ویا کم رنگ نمودن فضائل آن خاندان(مخصو صا آقا أمیر مؤ منان علی (ع ))ازایجاد هیچ شبهه ی دریغ نکرده ونه میکنند حتی گاهی یک مسئله را (که هیج باری علمی ندارد) با رنگ ولعاب هایی مختلف برای مغشوش نمودن اذهان پیروان اهل بیت (ع) مطرح می کنند و…
ثانیا : مطلب دراین رابطه زیاد است ان چه بطور خلا صه ومختصر می توان گفت این است که دراین سؤال ونتیجه گیری مغالطه ی روسن وواضح است چون ا مام (ع ) در این خطبه درمقام بیان اسرار وعلم نا محدود خود برای مردم جامعه بوده است واینکه اگر کسی سؤال ومسئله ی علمی دارد ازآن حضرت بپرسد نه در مقام بیان معرفی امام بعد از خود، البته ( اگر کسی ازاقا امیرالمؤ منین (ع ) ازامام وجانشین بعد از خود آن حضرت سؤال می کرد حتما ایشان جواب میداد وامام بعد از خود معرفی می کرد )چنانچه خود علماء اهل سنت در این رابطه مطالب زیادی دارند و…
احمد حنبل در مسند و ابن ابی الحدید و سلیمان بلخی نقل کرده اند که:
امیرالمؤمنین علیه السلام در بالای منبر می فرمودند:
سلونی قبل ان تفقدونی سلونی عن طرق السموات فإنی اعلم بها من طرق الارض
از من بپرسید قبل از این که مرا نیابید سؤال کنید از من از راههای آسمانها! پس به درستی که من عالم ترم به راه های آسمانها از راههای زمین.
(مسند احمد حنبل، ج1، ص83؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج2، ص286 وج6، ص136 و ج7، ص46 و57)
همچنین محمد بن طلحه شافعی و خطیب خوارزمی روایت کرده اند که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمودند:
«سلونی عن اسرار الغیوب فأنی وارث علوم الانبیاء و المرسلین»
«از من بپرسید از اسرار غیبیه پس بدرستیکه من وارث علوم انبیاء و مرسلینم.»
(مطالب السؤول محمد بن طلحه، ص26؛ مناقب خوارزمی، ص90، ح80؛ ینابیع المودة، ج1، ص213 وج3، ص211)
همچنین قریب به همین مضمون در کتب زیر نقل شده است
(تفسیر ابن کثیر، ج2، ص108؛ الاستیعاب ابن عبدالبر، ج3، ص889؛ فرائد السمطین، ج1، ص355؛ مودة القربی مسیر سید علی شافعی، ص38؛ حلیة الاولیاء حافظ ابونعیم اصفهانی، ج1، ص65؛ صحیح بخاری، ج1، ص32؛ تاریخ الخلفاء، ص185؛ عمدة القاری، ج19، ص190؛ ریاض النضرة، ج2، ص188؛ تفسیر الاتقان، ج2، ص319؛ فتح الباری، ج10، ص221؛ تهذیب التهذیب، ج7، ص337)

تمام اسرار از امیرالمؤمنین علیه السلام و در ایشان است
در ینابیع المودة نقل می کند که صاحب در المنظم ابن طلحه می گوید:
اعلم ان جمیع اسرار الکتب السماویة فی القرآن و جمیع ما فی القرآن فی الفاتحة و جمیع ما فی الفاتحة فی البسملة و جمیع ما فی البسملة فی باء البسملة و جمیع ما فی الباء البسملة فی النقطة التی هی تحت الباء قال الامام علی کرم الله وجهه انا النقطة التی تحت الباء
بدان که اسرار جمیع کتب آسمانی در قرآن است و تمام اسرار و رموز قرآن در سورۀ فاتحه است و جمیع حقایق که در سوره فاتحه است در بسمله (بسم الله الرحمن الرحیم) است و هرچه در بسمله است در باء بسمله است و تمام اسرار باء بسمله در نقطه زیر باء است و امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمودند: من آن نقطۀ زیر باء هستم.
(ینابیع المودة قندوزی، ج1، ص213)
درپایان توجه تان را به داستان در این رابطه جلب می کنم :
ادعای ابن جوزی: سلونی قبل ان تفقدونی !!ومحکوم شدنش توسط یک زن
ابن جوزی بالای منبر گفت : « سلونی قبل ان تفقدونی » ؛ بپرسید از من قبل از آن که من از میان شما بروم . پس زنی ( که باطناً شیعه بوده ) از جا برخاست و گفت : آیا این که در یک شب علی برای غسل سلمان به مدائن رفت و مراجعت کرد صحیح است؟ ابن جوزی گفت: آری . آن زن گفت: اینکه عثمان سه روز بدنش در مزبله افتاده بود و علی هم حاضر بود صحیح است؟ گفت : بلی. پس زن گفت: باید علی بر حق باشد و عثمان بر باطل یا به عکس؟ ابن جوزی گفت: ای زن اگر تو بدون اجازه شوهرت از خانه بیرون شده ای خدا تو را لعنت کند و اگر با اجازه شوهرت آمده ای خدا شوهرت را لعنت کند. زن گفت: آیا عایشه که به جنگ علی رفت با اجازه پیغمبر رفت یا بی اجازه ؟ پس ابن جوزی سکوت کرد و از منبر به زیر آمد.
.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد