۱۳۹۶/۰۵/۱۰
–
۹۳۷ بازدید
سوال من در مورد امامزاده ها است در شهرستان گلپایگان شهر گوگد امامزاده ای وجود دارد به نام عمران ابن علی ابن ابی طالب که بسیار مورد زیارت افراد است من در مورد فرزندان حضرت علی در اینترنت سرچ کردم فرزندی به این نام پیدا نکردم برای حضرت علی خواستم ببینم آیا حضرت علی فرزندی به این نام داشته اند و صحت این امامزاده تا چه حد است متاسفانه در این چندسال به صورت قارچ گونه دارد امامزاده پیدا میشود در شهرستان های گلپایگان و خوانسار و آدم نمیداند که کدام امامزاده واقعی است و کدام دروغین البته سخن من حمل بر توهین به امامزادگان نشود اما برای آدم شبهه ایچاد میشود یا مثلا یک جا در گلپایگان هست که یک مقبره وجود دارد و بالای آن مقبره نوشته مقبره باب هفتم و توضیح دیگری نوشته نشده و ما نمیدانیم باب هفتم که بوده و چکاره بوده لطفا اگر اطلاعاتی در این خصوص دارید ارائه بدهید؟
بطور کلی میتوان گفت: اگر امامزاده ای دارای شجره نامه معتبری باشد بطور یقین این سند قابل اطمینانی برای اصالت و اعتبار آن فرد مقدس است ولی وجود شجره نامه تنها معیار معتبر برای اصالت یک امامزاده نیست. آنچه از گذشته های دور سینه به سینه از نیاکان و پیشینیان ما نقل شده مبنی بر اینکه در فلان مکان امامزادهای منتسب به یکی از ائمه اطهار (ع) آرمیده است همین شهرت دیرینه می تواند برای اصالت آن امامزاده ملاک معتبری باشد. البته با هوشیاری نباید به بعضی اشخاص فرصت طلب و سودجو اجازه سوء استفاده برای سودجویی در این زمینه داد. چون گاهی بعضی افراد ادعا می کنند که اصالت یک مکان مقدس و امامزاده ای برای آنان خواب نما شدهمهاجرت امامزادگان و اشخاص معنوی منتسب به ائمه اطهار (ع) را به کشورمان بیشتر در چهار مقطع زمانی صورت گرفته است این مقاطع ، دوره حجاج بن یوسف سقفی که عرصه بر خاندان نبوی تنگ شده بود ، دوره تشریف فرمایی امام رضا (ع) به مرو ، دوره وقوع نهضت در عراق توسط امامزادگان و شکست آن و آخرین مقطع نیز در زمان حاکمیت علویان در طبرستان است.
البته ایران همیشه مکان امنی برای آنان نبود زیرا همواره از سوی اکثر حاکمان وقت مورد آزار و فشار قرار می گرفتند و به همین لحاظ امامزادگان اکثرا در نقاط کوهستانی و بیراهه ها سکونت می یافتند.
واز آنجا که عزیمت امامزادگان به ایران اغلب به شکل گروهی انجام می شد و در طول راه عده ای از این عزیزان بر اثر شرایط سخت آب و هوایی و ابتلا به بیماری وفات می نمودند و یا بر اثر حمله اوباش ، راهزنان و یا عوامل حاکمان وقت به شهادت می رسیدند و در همان مکان دفن می شدند و این خبر یا توسط همراهان و یا توسط غافلههایی که در پیش بودند و یا در پشت سر آنان در حرکت بودند به اشخاص دیگر نقل می شد.
شاید جای سوال باشد که چرا نام امام زادگان و نیز مکان شهادت و یا وفات آنان در کتب تاریخی وجود ندارد ، میتوان گفت که چون در آن زمان امکانات ارتباطی و تجهیزات و امکاناتی برای ثبت و ضبط چنین رویدادهایی وجود نداشت و اگر در مواردی نیز فردی آن را ثبت می کرد با گذشت زمان براثر حوادثی از بین می رفت و یا به فراموشی سپرده می شد.
بهرحال شاید بتوان گفت که امامزادههای فعلی ایران از چند دسته خارج نیست :
1. سادات عالم، اصیل و شریفی که سالهای متمادی مرجع راهنمایی و ارشاد مردم بودند، مانند “شاهچراغ” در شیراز و “حضرت عبدالعظیم” در شهر ری و “آستانه” درگیلان و مانند اینها که در اصالت آنها شک و تردیدی وجود ندارد.
2. امامزادگان و یا دانشمندان ایرانی که شجرهنامه های آنها به دلایلی از بین رفته، نام صاحب اصلی این مکان مقدس هنوز مشخص نشدهاند.
3. کسانیکه در واقع بر اثر خوابنماشدنهای دروغین شیادان ساخته شدند که در آنها اثری از جسد و استخوان پوسیده وجود ندارد.
4. مقبرههایی که به سران و فرماندهان عرب در زمان خلفای بنی امیه و بنی عباس تعلق دارد که برای فتح طبرستان یا تعقیب علویان آمده و به دست مردم آنجا کشته و مدفون شدند و عوام الناس به اشتباه آنها را زیارت میکنند. نظایر این در مناطق شمالی ایران کم نیست و اسامی آنها بعضاً در کتب تاریخی ضبط شده که پژوهشگران می توانند به کتابهای مربوط به گیلان و مازندران مراجعه نمایند.
– عدهای به دسته پنجمی هم قایلند ،که ثروتمندان عصر اموال قیمتی و گرانبهای خود را مدفون و بر بالای آنها بقعه و بارگاه می ساختند و به نام امامزادهای نامگذاری میکردند؛ تا از دستبرد سارقین وتعدی حکام خود مختار در امان بمانند.
برای اطلاع دقیق از اماکن سوال شده وامثال آن باید از اداره اوقاف هر شهرستان سوال شود.
البته ایران همیشه مکان امنی برای آنان نبود زیرا همواره از سوی اکثر حاکمان وقت مورد آزار و فشار قرار می گرفتند و به همین لحاظ امامزادگان اکثرا در نقاط کوهستانی و بیراهه ها سکونت می یافتند.
واز آنجا که عزیمت امامزادگان به ایران اغلب به شکل گروهی انجام می شد و در طول راه عده ای از این عزیزان بر اثر شرایط سخت آب و هوایی و ابتلا به بیماری وفات می نمودند و یا بر اثر حمله اوباش ، راهزنان و یا عوامل حاکمان وقت به شهادت می رسیدند و در همان مکان دفن می شدند و این خبر یا توسط همراهان و یا توسط غافلههایی که در پیش بودند و یا در پشت سر آنان در حرکت بودند به اشخاص دیگر نقل می شد.
شاید جای سوال باشد که چرا نام امام زادگان و نیز مکان شهادت و یا وفات آنان در کتب تاریخی وجود ندارد ، میتوان گفت که چون در آن زمان امکانات ارتباطی و تجهیزات و امکاناتی برای ثبت و ضبط چنین رویدادهایی وجود نداشت و اگر در مواردی نیز فردی آن را ثبت می کرد با گذشت زمان براثر حوادثی از بین می رفت و یا به فراموشی سپرده می شد.
بهرحال شاید بتوان گفت که امامزادههای فعلی ایران از چند دسته خارج نیست :
1. سادات عالم، اصیل و شریفی که سالهای متمادی مرجع راهنمایی و ارشاد مردم بودند، مانند “شاهچراغ” در شیراز و “حضرت عبدالعظیم” در شهر ری و “آستانه” درگیلان و مانند اینها که در اصالت آنها شک و تردیدی وجود ندارد.
2. امامزادگان و یا دانشمندان ایرانی که شجرهنامه های آنها به دلایلی از بین رفته، نام صاحب اصلی این مکان مقدس هنوز مشخص نشدهاند.
3. کسانیکه در واقع بر اثر خوابنماشدنهای دروغین شیادان ساخته شدند که در آنها اثری از جسد و استخوان پوسیده وجود ندارد.
4. مقبرههایی که به سران و فرماندهان عرب در زمان خلفای بنی امیه و بنی عباس تعلق دارد که برای فتح طبرستان یا تعقیب علویان آمده و به دست مردم آنجا کشته و مدفون شدند و عوام الناس به اشتباه آنها را زیارت میکنند. نظایر این در مناطق شمالی ایران کم نیست و اسامی آنها بعضاً در کتب تاریخی ضبط شده که پژوهشگران می توانند به کتابهای مربوط به گیلان و مازندران مراجعه نمایند.
– عدهای به دسته پنجمی هم قایلند ،که ثروتمندان عصر اموال قیمتی و گرانبهای خود را مدفون و بر بالای آنها بقعه و بارگاه می ساختند و به نام امامزادهای نامگذاری میکردند؛ تا از دستبرد سارقین وتعدی حکام خود مختار در امان بمانند.
برای اطلاع دقیق از اماکن سوال شده وامثال آن باید از اداره اوقاف هر شهرستان سوال شود.