1. رهبری حکیمانه حضرت امام و باور ایشان به مردم و در نقطه مقابل ایمان و باور مردم به حضرت امام و ایستادگی و پایداری آنان برای احیای عزت و استقلال از دست رفته خویش و حاکمیت اسلام و ارزش های دینی، زمینه ساز فرار شاه از کشور گردید.
با روشن شدن جرقه های اولیه انقلاب و فشار نیروهای مخالف رژیم و هماهنگی قیام های مردمی به رهبری امام خمینی و کشتار 17 شهریور و برگزاری مراسم چهلم های مختلف شهدا در تهران، تبریز، اصفهان، مشهد و …، و اعتصاب کارگران شرکت ملی نفت و قیام مردم قم ، کنترل امنیت کشور از دست نیروهای رژیم و حتی حکومت نظامی خارج شد و پایه های اقتدار رژیم 2500 ساله شاهنشاهی سست شده و منجر به فرار شاه گردید.
امام فرار شاه را اولین مرحله پیروزی خواندند و این واقعه را در حرکت تکاملی ملت مهم دانستند. امام از فرار شاه با عنوان طلیعه پیروزی یادکردند و فرمودند:«رفتن شاه، پیروزی نیست بلکه طلیعه پیروزی است. و البته این طلیعه را من به ملت ایران تبریک عرض می کنم. و باید توجه داشته باشند که همان طوری که طلیعه پیروزی است، طلیعه خلع سلطه اجانب است .» (صحیفه امام، ج 5، ص 484)
امام خمینی عامل فرار شاه را وحدت کلمه می نامیدند و در این باره می فرماید: «این وحدت کلمه باعث شد که نه شاه با تمام قوایی که داشت، و نه آنهایی که پشتیبانی از او می کردند مثل قدرت امریکا، مثل شوروی، چین، انگلستان – همه اینها پشتیبانی می کردند – لکن به واسطه همین قدرت ملت همه آنها هم پشتیبانی شان را از او برداشتند؛ خودش هم فرار کرد.» (همان؛ ج 6، ص 62)
امام شاه را قدرت عظیم نامید که قدرتهای دیگری از او حمایت می کردند. لذا فرار او را بیرون راندن یک قدرت عظیم خواند: « محمدرضا در عین حال که خودش یک قدرت عظیم بود، دنبال او هم همه قدرتها، همه قدرتهایی که در عالم بودند، با او موافق بودند و با ما مخالف، مع ذلک این نهضت چون یک نهضت الهی بود، نه یک نهضت مادیگرایی، نهضت ملی، یک نهضت الهی یک نهضت اسلامی بود، از این جهت پیروز شد؛ و تمام قدرتها نتوانستند این شیطان را نگه دارند. و رفت و دیگر برگشت ندارد.» (همان؛ ج 8، ص 40)
زمینه های فرار شاه از کشور
* خودکامگی رژیم شاه
رژیم پهلوی و شخص شاه که سر مست از فرو نشاندن خشم ملت در 15 خرداد 1342 با کشتار مردم وتبعید حضرت امام بود درطول سالها با بکار بردن انواع حربه ها «زور و تزویر و اختناق» تبدیل به یک دیکتا تورمغرور شده بود وبا انواع زندان و شکنجه مخا لفین رژیم را همواره سر کوب می نمود .
*قیام نوزدهم دیماه 56
در دی ماه 1356 کارتر و برژینسکی به ایران سفر کردند و کارتر از شاه بسیار تعریف و تمجید نمود وشاه که از تمجید ارباب مغرور شده بود در روز 17 دی ماه مقاله ای با عنوان«ارتجاع سرخ وسیاه»به قلم احمد رشیدی مطلق که سراسر توهین به روحانیت وشخص امام بود را در روزنامه اطلاعات چاپ نمودو با این اشتباه ،خود را در مهلکه ای قرار داد که پایانش جزسقوط و آوارگی نبود.
در روز 19دیماه 1356شهر قم تقریبا به حالت تعطیل درآمد وحوزه علمیه و مغازه ها تعطیل شد ومردم دست به تظاهرات گسترده ای در حمایت از امام و روحانیت زدند البته غیرازقم دربیشتر شهرهای دیگر نیز وضع بهمین منوال بود ومردم با ماموران انتظامی در گیر شدند که منجر به کشته وزخمی شدن تعدادی ازمردم گردید و در واقع جرقه انقلاب دراین زمان زده شد وتظاهرات وشعارهای علنی برعلیه شاه وحمایت امام واسلام وروحانیت آغاز گردید.حضرت امام درتاریخ2بهمن1356دراعلامیه ای که صادرکردند اشاره کردند که رحمت خدا بر مقتولین15خرداد1342و19دی1356وبدین وسیله تظاهرات راموردتأئید قراردادند.
در22بهمن1356مردم تبریز بمناسبت چهلم شهدای 19دی تظاهرات عظیمی ترتیب دادند که به درگیری و کشته شدن عده ای دیگردرتبریزانجامید وبه این ترتیب تظاهرات ودرگیری ومبارزه مردم علیه رژیم وشاه به شهرهای دیگرسرایت نمود.امام نیزازطریق ارسال پیام ها و اعلامیه ها خواستند که مردم باهیجان واتحاد بیشتر مبارزات خود را تا پیروزی نهایی ادامه دهند.
* کشتار 17 شهریور57
در شهریور 1357، شریف امامی با شعار دولت آشتی ملی روی کار آمد، اما کشتار مردم در 17 شهریور 1357 درهمین دولت صورت گرفت. اقدام به کشتار مردم آن هم در دولتی با چنین شعار مسالمتجویانهای ماهیت واقعی رژیم پهلوی و عدم صداقت آن را در ایجاد فضای باز و اصلاحات در کشور را آشکار کرد.
*هجرت امام به فرانسه
درهمین زمان جهت ایجاد محدودیت ومتوقف کردن فعالیتهای سیاسی حضرت امام والبته تحت فشاردولت ایران بیت حضرت امام توسط نیروی نظامی عراق محاصره گردید و رفت وآمدها محدودگردید وبه همین دلیل در12مهر امام تصمیم به ترک عراق گرفت وپس از مخالفت با ورود ایشان به کویت حضرت امام روز 14مهر به فرانسه هجرت نمود ودر منطقه ا ی در حومه پاریس مستقرگردید وبه فعالیتهای سیاسی علیه شاه ادامه داد و فضای مناسبی برای طرح دیدگاهها و هدایت انقلاب برای ایشان ایجاد گردید.
امام درمصاحبه ای با شبکه CBS آمریکا درتاریخ 5/8/57 فرمود که حکومت پهلوی باید ازبین برود وخود شاه هم بایستی محاکمه شود.
در پی تظاهرات عظیم و بی سابقه روزهای تاسوعا وعاشورای سال 1357 امام در 23 آذرخطاب به مردم پیام مهمی داد وملت را به ادامه مبارزه تا پیروزی نهایی و ارتش را به خویشتن داری دعوت کرد و فرمود که شاه باید برود.
*ادامه خشونت های رژیم شاه
تا جایی که تحولات و رخدادهای دوران انقلاب نشان میدهد رژیم پهلوی در برخورد با انقلابیون از هیچ روش قهرآمیز و سرکوبگرانهای فروگذار نکرد و بهتبع آن شخص شاه فقط زمانی تصمیم گرفت خاک ایران را ترک کند که دیگر از ادامه مقابله مؤثر با مردم ایران دچار یأس و نومیدی شده بود.
به عبارت روشنتر شاه تسلیم مردم ایران شد، اما فقط زمانی این اتفاق افتاد که دیگر تمام اهرمهای سرکوبگرانه علیه انقلابیون را بهکار گرفته بود و دیگر بهکارآمدی این شیوهها امید چندانی نداشت. ضمن اینکه خروج شاه از کشور هم هنوز بهمعنای آن نبود که او بهادامه سرکوب انقلابیون نمیاندیشید. چهاینکه بعد از خروج شاه از کشور و تا آستانه پیروزی نهایی انقلاب اسلامی صدها تن دیگر از انقلابیون در شهرها و مناطق مختلف ایران توسط نیروهای امنیتی و انتظامی بهشهادت رسیدند و هزاران تن دیگر مجروح و مصدوم شدند. حتی شاه امیدوار بود بعد از خروجش از کشور برخورد نیروهای امنیتی و انتظامی با انقلابیون سرکوبگرانهتر ادامه یابد و در همان حال بر این تصور قرار داشت که حامیان آمریکایی او نظیر سال 1332 کودتایی نظامی را علیه انقلابیون سازماندهی خواهند کرد و موجبات بازگشت دوباره او بهقدرت را فراهم میکنند.
2.طرفداران رژیم شاه، تلاش های فراوانی برای مقابله با حضرت امام و جلوگیری از انقلاب اسلامی انجام دادند. که به نمونه هایی اشاره می کنیم.
*تلاش برای راه اندازی کودتا
بعد از ناکامی رژیم پهلوی در مهار انقلاب اسلامی که در نهایت به فرار شاه از کشور انجامید، آمریکا تلاش کرد با یک کودتای سریع، مثل 28 مرداد 1332 از سقوط سلطنت جلوگیری کند. به همین خاطر ژنرال رابرت هایزر فرستاده ویژه آمریکا به ایران آمد تا زمینههای یک کودتا را در ارتش فراهم کند.
حضرت امام با هشدار به آمریکا ، از مردم و ارتشیان می خواهد که مراقب توطئه هاباشند و با هوشیاری و همراهی مردم این طرح به شکت می انجامد.
*تلاش برای جلوگیری از ورود حضرت امام به ایران
ژنرال هایزر مجری کودتا نیز در کتاب خاطرات خود به این مساله اشاره کرده و بر لزوم جلوگیری از ورود امام تا زمان تکمیل آمادگی برای کودتا که نیازمند زمانی حدودا ۱۰ الی ۲۰ روز پس از خروج از شاه از کشور بود تاکید دارد . وی در کتاب خاطرات خود چنین می نویسد : «اگر چه هنوز کار خود را کامل نکرده ایم اما فکر می کنم ظرف چند روز به آنجایی که می خواهیم می رسیم . به همین دلیل است که اگر بتوانیم چند روز مراجعت [آیت الله] خمینی را به تاخیر اندازیم برای ما واقعا فرق می کند . اگر شاه فردا برود و [آیت الله] خمینی روز بعد بیاید همه برنامه های ما نقش بر آب می شود»(خاطرات ژنرال هایزر ، ص ۲۰۸ به نقل از خاطرات سیاسی اجتماعی دکتر صادق طباطبایی ، ج۳ ، ص ۱۶۶)
به دنبال این توطئه ها، امام خمینی نیز ساکت ننشسته و اقدامات انقلابی خود را تشدید کردند. ایشان در ۲۲ دی ماه ۵۷ ودر شرایطی که از سویی هایزر در تدارک آماده سازی برای کودتا بود و از سویی دیگر هنوز شاه کشور راترک نکرده بود با صدور بیانیه ای رسما شورای انقلاب را تشکیل داد و بلافاصله پس از فرار شاه از ایران، اعلام کرد که به زودی به ایران بازخواهد گشت که این امر باعث تشدید فعالیتها برای ممانعت از ورود امام به ایران شد که در این میان دولت های آمریکا و فرانسه تلاشهای زیادی برای این کار نمود. در این زمینه دکتر صادق طباطبایی از همراهان حضرت امام در فرانسه که از نزدیک شاهد این تلاش ها بودچنین می نویسد : «با اعلام بازگشت امام به ایران پیغامها و توصیه های فراوانی به ایشان می شد که حالا به ایران نروید یا سفر را به تعویق بیاندازید و این دلسوزی ها هم از جانب دوستان و هم از طرف دشمنان صورت می گرفت. جالب اینکه کارتر هم پیام دادکه برای حفظ جان خودتان بهتر است سفر را به مدتی بعد موکول کنید. مقامات فرانسوی از طریق دوستان و آشنایان همین پیغام را می دادند . بعدها معلوم شد که ژنرال هایزر و نیز شاپور بختیار از طریق سفیر فرانسه در تهران درخواست کرده بودند که مقامات فرانسوی به هر نحو ممکن بازگشت امام را به تعویق بیاندازد .»(خاطرات سیاسی اجتماعی دکتر صادق طباطبایی ، ج۳ ، ص ۲۰۳)
بختیار نیز در اظهارات خود به تلاشهایی که برای جلوگیری از ورود حضرت امام به ایران و اقداماتی که در این راستا به واسطه دولت فرانسه انجام دادند اشاره کرده و چنین می گوید : «من می خواستم یک کاری بکنم که آیت الله خمینی نیاید مانور می دادم. اینها در تاریخ ضبط است . گاهی می گفتم تامین جانش را نمی توانم بکنم و گاهی می گفتم اگر کشته بشود چنین و چنان می شود … روی این مبنا بود که سعی کردم که آمدنشان را به تعویق بیاندازم . یک روز سفیر فرانسه را هم خواستم . به او گفتم شما می توانید این پیغام مرا به پرزیدنت ژیسکاردستن، همین امروز برسانید … مستقیما شما به او (ژیسکاردستن) بگویید که بختیار از شما خواهش می کند که به هر تقدیر و وسیله ای که میدانید آمدن آیت الله خمینی را به ایران به تعویق بیاندازید. دیگر چگونگی اش را من از اینجا نمی توانم بگویم. می دانم شما در یک مملکتی هستید که قانونی نمی توانید او را حبس کنید و چه بکنید ولی اگر بتوانید من خیلی خوشحال می شوم . من می دانم که این سفیر این اقدام را کرد و فردای آن روز آمد و به من گفت که ما اقدام کردیم . او گفت که ایشان (آیت الله خمینی) می گوید که من قانع نشدم که به ایران نروم …. »(لاجوردی، شاپور بختیار نخست وزیر ایران، تهران: زیبا، ۱۳۸۰، صص ۱۲۹ و ۱۳۰)
*توطئه برای ترور حضرت امام
در این زمان به منظور سرنگونی انقلاب اسلامی ایران طرح های خطرناکی در ایران پی ریزی شده بود. چنانکه فردوست درکتاب خاطراتش از طرح انفجار هواپیمای امام توسط کمیسیونی نام می برد که متشکل از بختیار، نماینده ساواک، سران نیروهای نظامی و انتظامی و … بود .(رک : حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، تهران:اطلاعات، ۱۳۸۱، ص ۶۰۷ و ۶۰۸) و یا توطئه ربودن و انتقال هواپیمای حامل امام به یکی از جزایر خلیج فارس به منظور ممانعت از ورود حضرت امام تا زمانی که بتوانند توطئه های خود را عملی نمایند . (رک : دکتر صادق طباطبایی ، همان ، ص ۱۷۸) و یا حداقل اجرای زود هنگام کودتای آمریکایی ارتش به فرماندهی ژنرال هایزر که همه این اقدامات خوشبختانه ناکام ماند و انقلاب اسلامی ایران به لطف خداوند به پیروزی رسید.
*ادامه توطئه ها علیه انقلاب اسلامی تا به امروز
با ناکامی دشمنان انقلاب اسلامی در جلوگیری از شکل گیری انقلاب اسلامی، دشمنی انان نه تنها پایان نیافته ، بلکه شدت یافت و از همان آغاز به رویارویی با انقلاب اسلامی پرداختند و از هیچ تلاشی فرو گذار ننمودند از دخالت در امور داخلی کشور و تبدیل شدن سفارت آمریکا به مرکز توطئه و جاسوسی علیه انقلاب، قطع رابطه با کشورمان و بلوکه کردن اموال ایران در آمریکا، حمله نظامی به طبس، طراحی کودتای نوژه گرفته تا تحریک عراق وتحمیل جنگ علیه ایران ، حمایت ، سازماندهى و هدایت مخالفان نظام، فضاسازى سیاسى و تبلیغاتى و جنگ روانی علیه نظام جمهورى اسلامى، تحریم و فشارهای اقتصادی و جنگ اقتصادی و تهاجم فرهنگی و جنگ نرم علیه انقلاب اسلامی و… که با درایت و رهبری حضرت امام و مقام معظم رهبری و پایداری و مقاومت مردم ایران همه این تلاش ها ناکام مانده است.
با روشن شدن جرقه های اولیه انقلاب و فشار نیروهای مخالف رژیم و هماهنگی قیام های مردمی به رهبری امام خمینی و کشتار 17 شهریور و برگزاری مراسم چهلم های مختلف شهدا در تهران، تبریز، اصفهان، مشهد و …، و اعتصاب کارگران شرکت ملی نفت و قیام مردم قم ، کنترل امنیت کشور از دست نیروهای رژیم و حتی حکومت نظامی خارج شد و پایه های اقتدار رژیم 2500 ساله شاهنشاهی سست شده و منجر به فرار شاه گردید.
امام فرار شاه را اولین مرحله پیروزی خواندند و این واقعه را در حرکت تکاملی ملت مهم دانستند. امام از فرار شاه با عنوان طلیعه پیروزی یادکردند و فرمودند:«رفتن شاه، پیروزی نیست بلکه طلیعه پیروزی است. و البته این طلیعه را من به ملت ایران تبریک عرض می کنم. و باید توجه داشته باشند که همان طوری که طلیعه پیروزی است، طلیعه خلع سلطه اجانب است .» (صحیفه امام، ج 5، ص 484)
امام خمینی عامل فرار شاه را وحدت کلمه می نامیدند و در این باره می فرماید: «این وحدت کلمه باعث شد که نه شاه با تمام قوایی که داشت، و نه آنهایی که پشتیبانی از او می کردند مثل قدرت امریکا، مثل شوروی، چین، انگلستان – همه اینها پشتیبانی می کردند – لکن به واسطه همین قدرت ملت همه آنها هم پشتیبانی شان را از او برداشتند؛ خودش هم فرار کرد.» (همان؛ ج 6، ص 62)
امام شاه را قدرت عظیم نامید که قدرتهای دیگری از او حمایت می کردند. لذا فرار او را بیرون راندن یک قدرت عظیم خواند: « محمدرضا در عین حال که خودش یک قدرت عظیم بود، دنبال او هم همه قدرتها، همه قدرتهایی که در عالم بودند، با او موافق بودند و با ما مخالف، مع ذلک این نهضت چون یک نهضت الهی بود، نه یک نهضت مادیگرایی، نهضت ملی، یک نهضت الهی یک نهضت اسلامی بود، از این جهت پیروز شد؛ و تمام قدرتها نتوانستند این شیطان را نگه دارند. و رفت و دیگر برگشت ندارد.» (همان؛ ج 8، ص 40)
زمینه های فرار شاه از کشور
* خودکامگی رژیم شاه
رژیم پهلوی و شخص شاه که سر مست از فرو نشاندن خشم ملت در 15 خرداد 1342 با کشتار مردم وتبعید حضرت امام بود درطول سالها با بکار بردن انواع حربه ها «زور و تزویر و اختناق» تبدیل به یک دیکتا تورمغرور شده بود وبا انواع زندان و شکنجه مخا لفین رژیم را همواره سر کوب می نمود .
*قیام نوزدهم دیماه 56
در دی ماه 1356 کارتر و برژینسکی به ایران سفر کردند و کارتر از شاه بسیار تعریف و تمجید نمود وشاه که از تمجید ارباب مغرور شده بود در روز 17 دی ماه مقاله ای با عنوان«ارتجاع سرخ وسیاه»به قلم احمد رشیدی مطلق که سراسر توهین به روحانیت وشخص امام بود را در روزنامه اطلاعات چاپ نمودو با این اشتباه ،خود را در مهلکه ای قرار داد که پایانش جزسقوط و آوارگی نبود.
در روز 19دیماه 1356شهر قم تقریبا به حالت تعطیل درآمد وحوزه علمیه و مغازه ها تعطیل شد ومردم دست به تظاهرات گسترده ای در حمایت از امام و روحانیت زدند البته غیرازقم دربیشتر شهرهای دیگر نیز وضع بهمین منوال بود ومردم با ماموران انتظامی در گیر شدند که منجر به کشته وزخمی شدن تعدادی ازمردم گردید و در واقع جرقه انقلاب دراین زمان زده شد وتظاهرات وشعارهای علنی برعلیه شاه وحمایت امام واسلام وروحانیت آغاز گردید.حضرت امام درتاریخ2بهمن1356دراعلامیه ای که صادرکردند اشاره کردند که رحمت خدا بر مقتولین15خرداد1342و19دی1356وبدین وسیله تظاهرات راموردتأئید قراردادند.
در22بهمن1356مردم تبریز بمناسبت چهلم شهدای 19دی تظاهرات عظیمی ترتیب دادند که به درگیری و کشته شدن عده ای دیگردرتبریزانجامید وبه این ترتیب تظاهرات ودرگیری ومبارزه مردم علیه رژیم وشاه به شهرهای دیگرسرایت نمود.امام نیزازطریق ارسال پیام ها و اعلامیه ها خواستند که مردم باهیجان واتحاد بیشتر مبارزات خود را تا پیروزی نهایی ادامه دهند.
* کشتار 17 شهریور57
در شهریور 1357، شریف امامی با شعار دولت آشتی ملی روی کار آمد، اما کشتار مردم در 17 شهریور 1357 درهمین دولت صورت گرفت. اقدام به کشتار مردم آن هم در دولتی با چنین شعار مسالمتجویانهای ماهیت واقعی رژیم پهلوی و عدم صداقت آن را در ایجاد فضای باز و اصلاحات در کشور را آشکار کرد.
*هجرت امام به فرانسه
درهمین زمان جهت ایجاد محدودیت ومتوقف کردن فعالیتهای سیاسی حضرت امام والبته تحت فشاردولت ایران بیت حضرت امام توسط نیروی نظامی عراق محاصره گردید و رفت وآمدها محدودگردید وبه همین دلیل در12مهر امام تصمیم به ترک عراق گرفت وپس از مخالفت با ورود ایشان به کویت حضرت امام روز 14مهر به فرانسه هجرت نمود ودر منطقه ا ی در حومه پاریس مستقرگردید وبه فعالیتهای سیاسی علیه شاه ادامه داد و فضای مناسبی برای طرح دیدگاهها و هدایت انقلاب برای ایشان ایجاد گردید.
امام درمصاحبه ای با شبکه CBS آمریکا درتاریخ 5/8/57 فرمود که حکومت پهلوی باید ازبین برود وخود شاه هم بایستی محاکمه شود.
در پی تظاهرات عظیم و بی سابقه روزهای تاسوعا وعاشورای سال 1357 امام در 23 آذرخطاب به مردم پیام مهمی داد وملت را به ادامه مبارزه تا پیروزی نهایی و ارتش را به خویشتن داری دعوت کرد و فرمود که شاه باید برود.
*ادامه خشونت های رژیم شاه
تا جایی که تحولات و رخدادهای دوران انقلاب نشان میدهد رژیم پهلوی در برخورد با انقلابیون از هیچ روش قهرآمیز و سرکوبگرانهای فروگذار نکرد و بهتبع آن شخص شاه فقط زمانی تصمیم گرفت خاک ایران را ترک کند که دیگر از ادامه مقابله مؤثر با مردم ایران دچار یأس و نومیدی شده بود.
به عبارت روشنتر شاه تسلیم مردم ایران شد، اما فقط زمانی این اتفاق افتاد که دیگر تمام اهرمهای سرکوبگرانه علیه انقلابیون را بهکار گرفته بود و دیگر بهکارآمدی این شیوهها امید چندانی نداشت. ضمن اینکه خروج شاه از کشور هم هنوز بهمعنای آن نبود که او بهادامه سرکوب انقلابیون نمیاندیشید. چهاینکه بعد از خروج شاه از کشور و تا آستانه پیروزی نهایی انقلاب اسلامی صدها تن دیگر از انقلابیون در شهرها و مناطق مختلف ایران توسط نیروهای امنیتی و انتظامی بهشهادت رسیدند و هزاران تن دیگر مجروح و مصدوم شدند. حتی شاه امیدوار بود بعد از خروجش از کشور برخورد نیروهای امنیتی و انتظامی با انقلابیون سرکوبگرانهتر ادامه یابد و در همان حال بر این تصور قرار داشت که حامیان آمریکایی او نظیر سال 1332 کودتایی نظامی را علیه انقلابیون سازماندهی خواهند کرد و موجبات بازگشت دوباره او بهقدرت را فراهم میکنند.
2.طرفداران رژیم شاه، تلاش های فراوانی برای مقابله با حضرت امام و جلوگیری از انقلاب اسلامی انجام دادند. که به نمونه هایی اشاره می کنیم.
*تلاش برای راه اندازی کودتا
بعد از ناکامی رژیم پهلوی در مهار انقلاب اسلامی که در نهایت به فرار شاه از کشور انجامید، آمریکا تلاش کرد با یک کودتای سریع، مثل 28 مرداد 1332 از سقوط سلطنت جلوگیری کند. به همین خاطر ژنرال رابرت هایزر فرستاده ویژه آمریکا به ایران آمد تا زمینههای یک کودتا را در ارتش فراهم کند.
حضرت امام با هشدار به آمریکا ، از مردم و ارتشیان می خواهد که مراقب توطئه هاباشند و با هوشیاری و همراهی مردم این طرح به شکت می انجامد.
*تلاش برای جلوگیری از ورود حضرت امام به ایران
ژنرال هایزر مجری کودتا نیز در کتاب خاطرات خود به این مساله اشاره کرده و بر لزوم جلوگیری از ورود امام تا زمان تکمیل آمادگی برای کودتا که نیازمند زمانی حدودا ۱۰ الی ۲۰ روز پس از خروج از شاه از کشور بود تاکید دارد . وی در کتاب خاطرات خود چنین می نویسد : «اگر چه هنوز کار خود را کامل نکرده ایم اما فکر می کنم ظرف چند روز به آنجایی که می خواهیم می رسیم . به همین دلیل است که اگر بتوانیم چند روز مراجعت [آیت الله] خمینی را به تاخیر اندازیم برای ما واقعا فرق می کند . اگر شاه فردا برود و [آیت الله] خمینی روز بعد بیاید همه برنامه های ما نقش بر آب می شود»(خاطرات ژنرال هایزر ، ص ۲۰۸ به نقل از خاطرات سیاسی اجتماعی دکتر صادق طباطبایی ، ج۳ ، ص ۱۶۶)
به دنبال این توطئه ها، امام خمینی نیز ساکت ننشسته و اقدامات انقلابی خود را تشدید کردند. ایشان در ۲۲ دی ماه ۵۷ ودر شرایطی که از سویی هایزر در تدارک آماده سازی برای کودتا بود و از سویی دیگر هنوز شاه کشور راترک نکرده بود با صدور بیانیه ای رسما شورای انقلاب را تشکیل داد و بلافاصله پس از فرار شاه از ایران، اعلام کرد که به زودی به ایران بازخواهد گشت که این امر باعث تشدید فعالیتها برای ممانعت از ورود امام به ایران شد که در این میان دولت های آمریکا و فرانسه تلاشهای زیادی برای این کار نمود. در این زمینه دکتر صادق طباطبایی از همراهان حضرت امام در فرانسه که از نزدیک شاهد این تلاش ها بودچنین می نویسد : «با اعلام بازگشت امام به ایران پیغامها و توصیه های فراوانی به ایشان می شد که حالا به ایران نروید یا سفر را به تعویق بیاندازید و این دلسوزی ها هم از جانب دوستان و هم از طرف دشمنان صورت می گرفت. جالب اینکه کارتر هم پیام دادکه برای حفظ جان خودتان بهتر است سفر را به مدتی بعد موکول کنید. مقامات فرانسوی از طریق دوستان و آشنایان همین پیغام را می دادند . بعدها معلوم شد که ژنرال هایزر و نیز شاپور بختیار از طریق سفیر فرانسه در تهران درخواست کرده بودند که مقامات فرانسوی به هر نحو ممکن بازگشت امام را به تعویق بیاندازد .»(خاطرات سیاسی اجتماعی دکتر صادق طباطبایی ، ج۳ ، ص ۲۰۳)
بختیار نیز در اظهارات خود به تلاشهایی که برای جلوگیری از ورود حضرت امام به ایران و اقداماتی که در این راستا به واسطه دولت فرانسه انجام دادند اشاره کرده و چنین می گوید : «من می خواستم یک کاری بکنم که آیت الله خمینی نیاید مانور می دادم. اینها در تاریخ ضبط است . گاهی می گفتم تامین جانش را نمی توانم بکنم و گاهی می گفتم اگر کشته بشود چنین و چنان می شود … روی این مبنا بود که سعی کردم که آمدنشان را به تعویق بیاندازم . یک روز سفیر فرانسه را هم خواستم . به او گفتم شما می توانید این پیغام مرا به پرزیدنت ژیسکاردستن، همین امروز برسانید … مستقیما شما به او (ژیسکاردستن) بگویید که بختیار از شما خواهش می کند که به هر تقدیر و وسیله ای که میدانید آمدن آیت الله خمینی را به ایران به تعویق بیاندازید. دیگر چگونگی اش را من از اینجا نمی توانم بگویم. می دانم شما در یک مملکتی هستید که قانونی نمی توانید او را حبس کنید و چه بکنید ولی اگر بتوانید من خیلی خوشحال می شوم . من می دانم که این سفیر این اقدام را کرد و فردای آن روز آمد و به من گفت که ما اقدام کردیم . او گفت که ایشان (آیت الله خمینی) می گوید که من قانع نشدم که به ایران نروم …. »(لاجوردی، شاپور بختیار نخست وزیر ایران، تهران: زیبا، ۱۳۸۰، صص ۱۲۹ و ۱۳۰)
*توطئه برای ترور حضرت امام
در این زمان به منظور سرنگونی انقلاب اسلامی ایران طرح های خطرناکی در ایران پی ریزی شده بود. چنانکه فردوست درکتاب خاطراتش از طرح انفجار هواپیمای امام توسط کمیسیونی نام می برد که متشکل از بختیار، نماینده ساواک، سران نیروهای نظامی و انتظامی و … بود .(رک : حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، تهران:اطلاعات، ۱۳۸۱، ص ۶۰۷ و ۶۰۸) و یا توطئه ربودن و انتقال هواپیمای حامل امام به یکی از جزایر خلیج فارس به منظور ممانعت از ورود حضرت امام تا زمانی که بتوانند توطئه های خود را عملی نمایند . (رک : دکتر صادق طباطبایی ، همان ، ص ۱۷۸) و یا حداقل اجرای زود هنگام کودتای آمریکایی ارتش به فرماندهی ژنرال هایزر که همه این اقدامات خوشبختانه ناکام ماند و انقلاب اسلامی ایران به لطف خداوند به پیروزی رسید.
*ادامه توطئه ها علیه انقلاب اسلامی تا به امروز
با ناکامی دشمنان انقلاب اسلامی در جلوگیری از شکل گیری انقلاب اسلامی، دشمنی انان نه تنها پایان نیافته ، بلکه شدت یافت و از همان آغاز به رویارویی با انقلاب اسلامی پرداختند و از هیچ تلاشی فرو گذار ننمودند از دخالت در امور داخلی کشور و تبدیل شدن سفارت آمریکا به مرکز توطئه و جاسوسی علیه انقلاب، قطع رابطه با کشورمان و بلوکه کردن اموال ایران در آمریکا، حمله نظامی به طبس، طراحی کودتای نوژه گرفته تا تحریک عراق وتحمیل جنگ علیه ایران ، حمایت ، سازماندهى و هدایت مخالفان نظام، فضاسازى سیاسى و تبلیغاتى و جنگ روانی علیه نظام جمهورى اسلامى، تحریم و فشارهای اقتصادی و جنگ اقتصادی و تهاجم فرهنگی و جنگ نرم علیه انقلاب اسلامی و… که با درایت و رهبری حضرت امام و مقام معظم رهبری و پایداری و مقاومت مردم ایران همه این تلاش ها ناکام مانده است.