امام رضا(ع) و نگاهی جامع به معارف مهدوی
۱۳۹۳/۰۶/۱۵
–
۶۷ بازدید
امام رضا(ع) و نگاهی جامع به معارف مهدوی
حجت الاسلام خدامراد سلیمیان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و عضو هیئت مدیرة انجمن علمی مهدویت حوزه علمیه قم، درباره جامعیت نگاه امام هشتم به مهدویّت، در یادداشتی این نگاه فراگیر را توضیح داده است.
امام رضا(ع) و نگاهی جامع به معارف مهدوی
حجت الاسلام خدامراد سلیمیان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و عضو هیئت مدیرة انجمن علمی مهدویت حوزه علمیه قم، درباره جامعیت نگاه امام هشتم به مهدویّت، در یادداشتی این نگاه فراگیر را توضیح داده است.
مهدویّت به عنوان باوری فاخر و تأثیرگزار در میان باورهای اسلامی از همان سالهای نخستین رسالت پیامبر اکرم(ص) و طلوع اسلام در کانون نگاه و توجه پیشوایان و بزرگان دین قرار گرفت. پس از پایان عمر پربرکت پیامبر اکرم(ص) این راه همچنان در سخنان ارزشمند پیشوایان معصوم(ع) با قوّت و قدرت هرچه بیشتر به تناسب شرایط هر امام، ادامه یافت.
بررسیها نشان میدهد روایات امام رضا(ع) به طور عمده همة محورهای مباحث مهدویت را کم و بیش در بر گرفته است که برخی از ای عرصه ها از این قرارند:
1ـ ولادت حضرت مهدی(عج)
یکی از رخدادهای بسیار برجسته در تاریخ بشر، ولادت آخرین ذخیرة الهی و موعود امت ها حضرت مهدی(عج) است؛ به گونهای که اصل ولادت آن حضرت، جزو مسلمات تاریخ به شمار می آید و نه فقط امامان معصوم(ع) و دانشمندان و تاریخنویسان شیعه به این مهمّ اشاره کرده اند؛ بلکه مورخان و محدثانی چند از اهل سنّت نیز به این حادثه بزرگ تصریح نموده، آن را یک واقعیت تحقق یافته دانستهاند. این ولادت نقطة عطفی در تاریخ زندگی بشر بر روی کره زمین است.
امام هشتم (ع) سالها پیش از ولادت در سخنانی به برخی از بحثهای مربوط به آن چنین اشاره فرموده است.
ـ فلسفة مخفی بودن ولادت حضرت
یکی از ویژگی های برجستة ولادت حضرت مهدی(عج)، پنهانبودن آن است. این امر در سخنان معصومین(ع) اشاره شده است و با تعابیر گوناگون و فراوانی به آن اشاره شده است و برخی از امامان به فلسفة این مخفی بودن نیز اشاره کردهاند. از جمله روایت زیر است:
ایوب بن نوح گوید به حضرت رضا(ع) عرض کردم: من امیدوارم که شما صاحب الامر باشید، و خدا امر امامت را بدون شمشیر و خونریزی به شما رساند، زیرا برای شما (به ولایت عهدی مأمون) بیعت گرفته شده و به نام شما سکّه زده اند، حضرت فرمود: هیچ کس از ما خاندان نیست که مکاتبات داشته باشد و با انگشت به سویش اشاره کنند و از او مسأله بپرسند و اموال برایش برند، جز اینکه یا ترور شود و یا در بستر خود بمیرد.
تا زمانی که خدا برای این امر (امامت) کودکی را از ما خاندان مبعوث کند که ولادت و وطن او نهانست ولی نسبت و دودمانش نهان نیست. [1]
ـ امتحان شیعیان
یکی از حکمت های پنهانیهای زندگی حضرت مهدی(عج) آزمایش مردم است. از آنجا که این نوع آزمایش، به دلیل عدم حضور ظاهری امام، بسیار مشکل و طاقتفرسا است، در تکامل روحی انسان ها نقش بسیار مهم و مؤثری دارد. با این آزمایش است که آشکار میشود چه کسی ثابت قدم و استوار، و چه کسی در ایمان و اعتقاد سست و مردد است.
محمّد بن أبی یعقوب بلخیّ گوید: شنیدم که امام رضا(ع) فرمود: شما در آتیه نزدیک به چیزی هر چه شدیدتر و بزرگتر آزمایش خواهید شد، به طفلی در شکم مادر خود، و کودکی شیرخوار امتحان خواهید شد تا آنکه گفته شود از دیده ها پنهان شد و مرد، و بگویند: دیگر امامی نیست، در حالی که رسول خدا(ص) غایب شد و باز غایب شد و غایب شد (یک بار در غار حرا و یک بار در شعب ابی طالب خانه عبد اللَّه بن ارقم و یک بار هم در غار ثور)، و این هم من که به مرگ خواهم مرد (یعنی او من نخواهد بود و من به مرگ می میرم نه به شمشیر). [2]
2ـ ویژگیهای حضرت مهدی(عج)
ـ حرمت نام بردن
در آموزههای اعتقادی شیعه، «مهدویّت»، از پر رمز و رازترین معارف اعتقادی است. از ولادت پنهان حضرت مهدی(عج) گرفته، تا پنهان زیستی او؛ از چگونگی زندگی آن حضرت گرفته تا عمر طولانی اش؛ از چگونگی غیبت ایشان گرفته تا ظهور، قیام و حکومت جهانی بر کرة زمین و… اینها، اسراری است که بر عموم مردم، پوشیده مانده و برخی جزو اسرار الهی تلقی شده است.
یکی از این موارد، نام بردن آن حضرت به نام مخصوص (م ح م د) است. این بحث همواره مورد توجه دانشمندان و بزرگان شیعه بوده و در روایات فراوانی از معصومین(ع) مورد اشاره قرار گرفته است.
مرحوم کلینی با ذکر سند به نقل از ریان بن صلت گوید از حضرت رضا(ع) شنیدم که چون راجع به قائم سؤال شد، فرمود: … وَ لَا یُسَمَّی اسْمُهُ؛[3] … و نامش برده نشود.
ـ خاتمیت مهدی
یکی از ویژگیهای حضرت مهدی(عج) خاتم الاوصیا (پایان بخش جانشینان پیامبر اکرم(ص)) بودن ایشان است. این مطلب در بیانات پیشوایان معصوم(ع) اشاره شده است و آنگاه به طور روشن بر زبان خود آن حضرت در کودکی ـ آن گاه که در آن سنین لب به سخن گشود ـ جاری شد[4]
حسن بن علی خزاز گفت: علی بن ابی حمزه خدمت حضرت رضا(ع)رسید و عرض کرد: آقا شما امام هستید؟ فرمود: آری. او گفت: من از جدت جعفر بن محمّد(ع) شنیدم که میفرمود امام نمی باشد مگر کسی که دارای فرزند باشد.
آن جناب فرمود: فراموش کرده ای یا خود را به فراموشی زده ای پیرمرد! حضرت صادق(ع) چنین نفرمود آن جناب فرمود: امام نخواهد بود مگر کسی که دارای فرزند باشد مگر آن امامی که حسین بن علی(ع) در زمان او خارج می شود و (رجعت مینماید) که او دارای فرزند نخواهد بود.
عرض کردم: راست میگویید فدایتان شوم! همین طور از جدتان شنیدم. [5]
3ـ غیبت حضرت مهدی(عج)
سالها پیش از زادهشدن حضرت مهدی(عج) آنگاه که معصومان(ع) از آن حضرت سخن میگفتند، بیدرنگ به پنهانزیستی آن حضرت نیز اشاره میکردند. این پافشاری، بیش از آنکه در جهت آگاه کردن شیعیان باشد، برای زمینهسازی و آمادهکردن آنها بود.
آنچه بر رمز و راز این مسأله میافزود، پافشاری معصومان(ع) بر سِرّ بودن این حادثه بود؛ اگر چه گاهی به تناسب، گفتههای ارزندهای دربارة آن، به پیروان خود میفرمودند.
ـ چگونگی غیبت
مرحوم کلینی با ذکر سند به نقل از ریان بن صلت گوید از حضرت رضا(ع) شنیدم که چون راجع به قائم سؤال شد، فرمود: لَا یُرَی جِسْمُهُ وَ …؛ [6] شخصش دیده نشود و … .
ـ فلسفه غیبت
بحث از چراییها و سببهای پنهانزیستی حضرت مهدی(عج) یکی از بحثهایی است که همواره مورد توجه علاقهمندان به مباحث مهدویّت بوده است. امام رضا(ع) نیز به برخی از فلسفههای غیبت اینگونه اشاره کردهاند:
-زیر بیعت کسی نبودن
مضمون برخی روایات، این است که آن حضرت، با غیبت خود، از بیعت با طاغوت های زمان در امان خواهد بود.
حسن بن علیّ بن فضّال از امام رضا(ع) نقل کرده است که حضرت فرمودند: گویا شیعه را می بینم، آن زمان که سومین نفر از فرزندانم را نمی یابند و بدنبال این هستند که کسی امور آنان را بدست گیرد و شؤونشان را تدبیر نماید ولی او را نمی یابند، عرض کردم: چرا یا ابن رسول اللَّه؟! حضرت فرمودند: زیرا امامشان غائب می گردد،عرض کردم چرا؟فرمودند: زیرا در هنگام قیام، بیعت کسی در گردن او نباشد (و با إجبار با ظالم زمان خود بیعت نکرده باشد). [7]
ـ آزمایشهای سخت
یکی دیگر از حکمت های غیبت حضرت مهدی(عج) آزمایش مردم است.
صفوان بن یحیی گوید: امام رضا(ع) فرمود: آنچه شما چشمان خود را به سویش می دارید (منتظر و چشم به راه آن هستید) واقع نخواهد شد تا اینکه پاکسازی و جداسازی شوید و تا اینکه نماند از شما مگر هر چه کمتر و کمتر.» [8]
ـ خضر از همراهان مهدی در عصر غیبت
حسن بن علیّ بن فضّال گوید از امام رضا(ع) شنیدم که می فرمود: خضر(ع) از آب حیات نوشید و او زنده است و تا نفخ صور نخواهد مرد و او نزد ما می آید و سلام می کند و آوازش را می شنویم امّا شخصش را نمی بینیم و او هر جا که یاد شود حاضر می شود و هر که او را یاد کند بایستی بر او سلام کند و او همه ساله در موسم حجّ حاضر می شود و همه مناسک را به جا می آورد و در بیابان عرفه وقوف می کند و بر دعای مؤمنین آمین می گوید و خداوند به واسطه او تنهائی قائم ما را در دوران غیبتش به انس تبدیل کند و غربت و تنهائیش را با وصلت او مرتفع سازد. [9]
4ـ انتظار حضرت مهدی(عج)
شادابی و پویایی بشر در طول دوران زندگی فردی و اجتماعی، مرهون نعمت «امید» و «انتظار» است. اگر انسان، به آینده امیدی نداشته باشد، زندگی برایش مفهوم چندانی نخواهد داشت. آنچه انسان را به زندگی امیدوار میکند و آن را جاذبهدار میسازد و نگرانیها و ناراحتیها را برای او آسان مینماید، انتظار و امید به آیندهای روشن و رشدآفرین است که در آن، به تمام نیازهای روحی و جسمی او به طور کامل پاسخ داده شود. آدمی در پرتو همین انتظار و امید، رنجها و گرفتاریها را تحمل میکند و با کشتی امید و آرزو در دریای متلاطم و طوفانزای زندگی، به سیر خود ادامه میدهد.
شیعه، با بهرهگیری از آموزههای اهل بیت(ع)، این امید و انتظار به آینده را در متعالیترین نوع خود، فراراه انسانهای آزاداندیش و آزادیخواه قرار داده است.
ـ فضیلت انتظار فرج
مرحوم عیاشی (م320ق) در تفسیر خود از احمد بن محمد گوید از امام رضا(ع) شنیدم که فرمود: چقدر صبر پیشه گرفتن و انتظار فرج کشیدن نیکو است! [10]
و در جای دیگر از آن امام همام به نقل جدّ بزرگوار خود رسول اکرم(ص) نقل کرده است: ِ افضل اعمال امت من انتظار کشیدن آنها است گشایش خدا را در امورات. [11]
5ـ اشتیاق امام رضا(ع) به حضرت مهدی(عج)
یکی از وظایف مهم شیعیان، محبت و دوستی امام است و هر قدر محبت بیشتر شد، نشان از وجود سنخیت با آن انوار مقدس است. این همسنخی نیز هر قدر افزایش یابد، نشان از تقرّب به ذات اقدس الهی است و این والاترین کمال است.
از آنجایی که خود پیشوایان معصوم(ع) به مقام والای امام و امامت شناختی کامل دارند؛ وقتی سخن از یک امام پیش میآید، در نهایت بزرگداشت از او یاد می کنند.
در منابع معتبر اولیه نقل شده است که: عبدالسلام هروی گوید: از دعبل بن خزاعی شنیدم که میگفت: بر مولای خود امام رضا(ع) قصیدة خود را خواندم که چنین آغاز میشود:
مَدَارِسُ آیَاتٍ خَلَتْ مِنْ تِلَاوَةٍ وَ مَنْزِلُ وَحْیٍ مُقْفِرُ الْعَرَصَاتِ
و چون به این ابیات رسیدم:
خُرُوجُ إِمَامٍ لا مَحَالَةَ خَارِجٌ یَقُومُ عَلَی اسْمِ اللَّهِ وَ الْبَرَکَاتِ
یُمَیِّزُ فِینَا کُلَّ حَقٍّ وَ بَاطِلٍ وَ یُجْزِی عَلَی النَّعْمَاءِ وَ النَّقِمَاتِ
امام رضا(ع) به سختی گریست. سپس سر خود را بلند کرده و به من فرمود:
یَا خُزَاعِیُّ نَطَقَ رُوحُ الْقُدُسِ عَلَی لِسَانِکَ بِهَذَیْنِ الْبَیْتَیْنِ فَهَلْ تَدْرِی مَنْ هَذَا الْإِمَامُ وَ مَتَی یَقُومُ؛ ای خزاعی! روحالقدس این دو بیت را بر زبان تو جاری کرده است آیا میدانی این امام کیست و کی قیام خواهد کرد؟
گفتم: خیر ای سرورم، جز اینکه شنیده ام امامی از شما خاندان خروج میکند و روی زمین را از فساد پاک و جهان را پر از عدل و داد می نماید،آن جناب فرمود: ای دعبل، امام پس از من فرزندم محمّد است، و پس از محمّد پسرش علیّ و پس از وی فرزندش حسن و پس از او ولدش حجّت قائم که در زمان غیبتش انتظار او را کشند و در زمان حضور و ظهورش بر همه جهانیان مطاع و فرمانده باشد، و اگر از روزگار باقی نماند مگر یک روز، خداوند، آن یک روز را طولانی میکند تا او خارج شود و روی زمین را پر از عدل و داد کند، همچنان که پر از ظلم و جور شده است، و امّا کی و در چه وقت این واقعه روی خواهد داد؟ این مانند از خبر دادن بوقت قیامت است، و پدرم برای من از پدرش از اجداد بزرگوارش حدیث کرد که برسول خدا گفتند: یا رسول اللَّه چه وقت قائمی که از ذرّیّه شماست خروج می کند؟ فرمود: مثل آن مثل ساعت قیامت است که آشکار نکند آن را مگر خداوند، بسیار گران است آن بر اهل آسمانها و اهل زمین، نمی آید آن مگر ناگهان، یعنی همان طور که قیامت وقتش برای احدی معلوم نیست این قیام نیز بر کسی معلوم نخواهد بود امّا آمدنش برای بسیاری از مردم گران تمام خواهد شد. [12]
همه کسانی که این روایت را در منابع نخستین نقل کردهاند، به همین صورت ذکر کردهاند.[13]
یادآور می شود این روایت در برخی منابع معاصرین با تفاوتهایی نقل شده که مبنای ایستادن هنگام شنیدن لقب «قائم» است در این نقل روایت است که چون دعبل، قصیدة معروف خود را برای امام رضا(ع) خواند، آن حضرت دست بر سر نهاده و به حالت تواضع ایستاد و برای فرج آن حضرت دعا کرد.[14] که البته با توجه به نقل متفاوت آن در منابع نخست، تأکید بر این نقل معاصر محل تأمل است.
6ـ ظهور حضرت مهدی(عج)
برانگیخته شدن و ظهور مهدی موعود(عج)، بزرگترین حادثهای است که در پایان دوران رخ میدهد و به آرمان بلند همة پیامبران الهی و آرزوی همة انسانها جامة عمل پوشانده میشود. ظهور او به عنوان سرآغاز بنیان جهانی است که در آن همة انسانها بر محور عدل، آخرین صفحات کتاب زندگی روی زمین را به نگارش در میآورند.
ظهور او عینیت بخشی به وعدههای همة پیامبران الهی در تحقق جامعة آرمانی بر مدار یکتاپرستی است. او نه فقط موعود آموزههای ادیان الهی که پاسخی است از خداوند به میل درونی و نیاز فطری همة انسانها.
ظهور او، برانگیخته شدن انسانی است بیمانند که برای تحقق اهداف دیرینة همة انبیا و اولیای خداوند به پا میخیزد تا به نور ایمان و عدالت، سرتاسر گیتی را روشن کند. در برخی روایات برای آن حضرت هنگام ظهور ویژگیهایی بیان شده است.
ـ ویژگیهای جسمانی مهدی هنگام ظهور
ابو صَلت هَرَوی گوید: به امام رضا(ع) گفتم: علامات ظهور قائم شما چیست؟
فرمود: نشانه اش این است که در سنّ پیری است ولی منظرش جوان است به گونه ای که بیننده می پندارد چهل ساله و یا کمتر از آن است و نشانه دیگرش آن است که به گذشت شب و روز پیر نشود تا آنکه اجلش فرا رسد. [15]
برخی با استفاده از این روایت احتمال طبیعی بودن مرگ آن حضرت را مطرح کردهاند.
ـ نشانههای ظهور
یکی از بحثهایی که به گونهای در کانون توجه علاقهمندان مباحث مهدویت و نیز دشمنان این باور قرار گرفته، بحث «نشانههای ظهور» است.
نخستین گام بررسی کامل و نتیجهبخش این بحث، مراجعه به روایات و سخنان بزرگان دین است که از رخدادهای شگرف و شگفتآور در پایان دوران حکایت دارند. و امامان معصوم به گونههای مختلفی به این امور اشاره کردهاند.
احمد بن محمّد بن أبی نصر از امام رضا(ع) روایت کرده که آن حضرت فرمود: پیش از این امر، سفیانیّ و یمانیّ و مروانیّ و شعیب بن صالح باید ظاهر شوند پس چگونه این شخص (یعنی محمّد بن ابراهیم بن اسماعیل که معروف به ابن طباطبا است) چنین ادّعا می کند؟[16]
ـ امدادهای الهی در عصر ظهور
بیگمان عواملی چند دست به هم داده و زمینههای پیروزی حضرت مهدی(عج) را در قیام جهانی فراهم میکنند. اساسیترین و اصلیترین عامل این پیروزی، شخصیت خود آن حضرت است؛ آنگاه یاران و یاوران ایشان و در کنار آن دو، امدادهای غیبی خداوند نقش آفرین است.
اگــر چه اســاس این قیــام بزرگ، بر امــور طبیعی و سنتهای جاری خداوند است؛ اما به اقتضای عظمت و گستردگی آن در همه کرة زمین، و نیز مجهز بودن دشمنان به امکانات بسیار و پیشرفته، خداوند برخی از نیروهای پنهان و فوق طبیعی را در اختیار او قرار خواهد داد تا موجبات پیروزی ایشان، هر چه بهتر فراهم شود. در برخی از سخنان پیشوایان معصوم(ع) به این امدادها اشاره شده است.
ـ نزول فرشتگان
مهم ترین مصداق کمکهای پنهان خداوند، آمدن فرشتگان به یاری پیامبران و اولیای خود است. بخش قابل توجهی از آیات قرآن، از یاری فرشتگان به پیامبر اکرم(ص) و مسلمانان در جنگهای صدر اسلام حکایت میکند.[17] در برخی روایات از فرشتگان به عنوان امدادهای الهی در قیام حضرت مهدی(ع) یاد شده است.
7ـ قیام حضرت مهدی(عج)
بر خلاف تصور برخی انسانها همواره پیشوایان معصوم(ع) از سختیهای قیام جهانی حضرت مهدی(ع) سخن به میان میآوردند.
معمّر بن خلّاد گوید: نزد امام ابی الحسن الرّضا(ع) از قائم(ع) یاد شد پس فرمود: شما امروز آسوده تر از آن روز هستید، عرض کردند: چگونه؟ فرمود: اگر قائم ما علیه السّلام خروج کند جز خون بسته شده و عرق و بر روی زین های اسبان خفتن چیزی در کار نخواهد بود و لباس قائم(ع) جز جامه خشن و خوراک او جز غذای ناگوار و نامطبوع نخواهد بود».[18]
در این روایت آن حضرت ذهنیت نادرست برخی را در این زمینه اصلاح کرده آنها را به آمادگی برای آن حرکت بزرگ جهانی توصیه کرده است. این روایت را فقط نعمانی در دو جا از کتاب خود با اندک تفاوتی نقل کرده است و مرحوم مجلسی نقل مفصلتر را انتخاب و آن را نقل کرده است با این تفاوت که به جای «وَ النَّوْمُ عَلَی السُّرُوجِ » «وَ القوْمُ عَلَی السُّرُوجِ » آورده است.[19] که البته معنای این بخش روایت متفاوت خواهد شد.
ـ انتقام حضرت مهدی از قاتلان امام حسین (ع)
یکی از ابعاد قیام حضرت مهدی(عج) ـ افزون بر جنبههای اصلاحگری، انسانسازی، عدالت گستری، کمال بخشی و احیاگری دین خداوند ـ خونخواهی از دشمنان خداوند، پیامبر اعظم(ص)، اهل بیت(ع) و همة ستمدیدگان تاریخ است. که البته در این میان خونخواهی از سید الشهدا(ع) از ویژگی خاصی برخوردار است. بنابراین با استفاده از روایات حقیقت این انتقام روشن میشود.
شیخ صدوق در دو کتاب از آثار خود نقل کرده که عبد السلام ابن صالح هروی می گوید: محضر مبارک حضرت ابی الحسن علی بن موسی الرضا(ع) عرض کردم: ای فرزند رسول خدا در باره روایتی که از امام صادق(ع) نقل شده و آن حضرت فرمودند: هر گاه حضرت قائم عجّل اللَّه تعالی فرجه الشریف خروج کنند فرزندان قاتلین امام حسین(ع) را به خاطر کردار پدرانشان می کشد چه می فرمایید؟
حضرت فرمودند: هُوَ کَذَلِکَ؛ واقع همین است.
عرض کردم: پس فرموده حقّ تعالی در قرآن: Gوَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْریF؛ «فاطر/18» (هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نگیرد) معنایش چیست؟
حضرت فرمودند: خداوند در تمام اقوالش صادق است ولی در عین حال باید توجّه داشته باشی که فرزندان قاتلین امام حسین علیه السّلام به افعال و کردار پدرانشان راضی بوده و به آنها افتخار می کردند و به مقتضای «کسی که به چیزی راضی باشد همچون شخصی است که آن چیز را انجام داده» فرزندان قاتلین همچون قاتلین سیّد الشهداء می باشند.[20]
8ـ رجعت
“رجعت” در کتاب های لغت، به معنای «بازگشت» است؛ یعنی برگشتن به جایی که پیش تر در آنجا بوده است. اما در اصطلاح مهدویّـت، «رجعت» عبارت است از: بازگشت دو گروه از مردگان ـ مؤمنان محض و کافران محض ـ به صورت های پیشین خود،[21] پس از ظهور حضرت مهدی(ع)،[22] تا مؤمنان از برپایی حکومت جهانی عدل، دلشاد و کافران، از فرومایگی و پستی ستمگران، دلگیر شوند.[23]
9ـ نزول حضرت عیسی(ع)
فرود آمدن پیامبر بزرگ خدا، عیسی بن مریم هنگام قیام امام مهدی(عج)، از دیدگاه همة مسلمانان، یک واقعیت ثابت و از اموری است که تردید در آن راه ندارد. این حادثة بزرگ از شگفت انگیزترین حوادث تاریخ، مهم ترین رخدادها، بزرگ ترین نشانه ها و پرشکوه ترین دلیلها بر حقانیت امام مهدی(ع) است.
در ادامه روایت بالا آن حضرت فرمود: هر گاه مهدیّ امّت از اولاد من خروج کند عیسی بن مریم(ع) نازل شود، و پشت سر او با او نماز گزارد.و فرمود: اسلام با غریبی شروع شد و به زودی که به غربت باز گردد، پس خوشا به حال غربا.پرسیدند: یا رسول اللَّه سپس چه خواهد شد؟فرمود: سپس حقّ به صاحبش باز خواهد گشت. [24]
به امید آن روز نورانی
پی نوشت ها:
[1] . محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج1، ص341، ح25. [2] . محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، ص180، ح27. [3] . محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج1، ص333، ح3. [4] . شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص 246، ح 215؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 441، ح 12. [5] . محمد بن جریر طبری، دلایل الامامه، ص230. [6] . محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج1، ص333، ح3. [7] . شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج1، ص273، ح6. [8] . محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، ص208، ح15. [9] . شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 390، ح4. [10] . محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر عیاشی، ج2، ص 20. [11] . شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج2، ص36، ح87؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 644، ح3. [12] . شیخ صدوق, کمال الدین و تمام النعمة, ج2, ص276, ح6. [13] . علی بن محمد خزاز قمی, کفایة الاثر, ص276؛ شیخ صدوق, عیون اخبار الرضا(ع) , ج2, ص266؛ امین الاسلام طبرسی, اعلام الوری, ص331؛ علی بن عیسی اربلی, کشف الغمة, ج2, ص328؛ علی بن عبدالکریم نیلی, منتخب الانوار المضیئة, ص39؛ محمد باقر مجلسی, بحار الانوار, ج51, ص154؛ و کتاب های دیگر. [14] . لما قرأ دعبل قصیدته المعروفه علی الرضا و ذکره عجل الله تعالی فرجه وضع الرضا(ع) یده علی رأسه و تواضع قائماً و دعی له بالفرج؛ لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص640, ح3. (لازم به ذکر است شبیه چنین تعبیری در هیچ یک از کتاب پیشینیان و پسینیان که این روایت را نقل کردهاند به چشم نمیخورد.) [15] . شیخ صدوق, کمال الدین و تمام النعمة, ج2, ص652, ح12. [16] . محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، ص253، ح12. [17]. آل عمران (3) آیات 23 ـ 25. [18] . محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، ص284، ح3؛ ص285، ح5. [19] . محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج52، ص358، ح126. [20] . شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج1، ص273، ح5؛ علل الشرایع، ج1، ص 229، ح1. [21] . شیخ مفید، اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات، (سلسله مؤلفات شیخ مفید، ج4)، ص 77. [22] . سید مرتضی، جوابات المسائل الرازیه (رسائل الشریف، ج1)، ص 125. [23] . مرحوم مظفر، عقاید الامامیه، ترجمة علیرضا مسجد جامعی، ص 294. [24] . شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج2، ص202.منبع: پایگاه اطلاع رسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی