امام رضا (علیه السّلام) و گسترش تشیّع
۱۳۹۲/۱۲/۰۶
–
۲۴۷ بازدید
امام رضا ـ علیه السّلام ـ هشتمین امام شیعیان اثنی عشری بنا به درخواست و اجبار مأمون، خلیفه عباسی مدّتی را در ایران (مرو) حضور یافتند و در این مدّت عنوان ولایتعهدی مأمون را علی رغم میل باطنی خویش قبول کردند.[۱]و این مدّت مهمترین فصل تاریخی زندگی آن امام همام میباشد.
امام رضا ـ علیه السّلام ـ هشتمین امام شیعیان اثنی عشری بنا به درخواست و اجبار مأمون، خلیفه عباسی مدّتی را در ایران (مرو) حضور یافتند و در این مدّت عنوان ولایتعهدی مأمون را علی رغم میل باطنی خویش قبول کردند.[1]و این مدّت مهمترین فصل تاریخی زندگی آن امام همام میباشد. ا توجّه به اینکه تشیّع و محبت به اهل بیت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ از همان آغاز ورود اسلام و سپس در دوره اموی نفوذ چشمگیری در ایران و بالاخصّ در خراسان داشته ولی به خاطر خفقان موجود شیعیان نمیتوانستند فعّالیت علنی انجام دهند و این روند تا حضور امام رضا ـ علیه السّلام ـ در ایران ادامه داشت. حضور امام رضا(ع) در ایران بدین ترتیب سبب رواج تشیع گردید:
. با اینکه مأمون مسیر حرکت امام از مدینه به مرو را طوری تعیین کرده بود که امام رضا ـ علیه السّلام ـ از مناطق شیعهنشین عبور نکند ولی با این وجود امام رضا ـ علیه السّلام ـ در بین راه از آبادیهای که گذر میکردند به ابراز احساسات مردم پاسخ میدادند و پاسخ مسائلشان را با سعه صدر بیان میکردند به طوری که رجاء بن ضحاک میگوید: در هیچ شهری از شهرها فرود نمیآمدیم، مگر آنکه مردم به سراغ او میآمدند و از او در مورد مسائلشان استفتاء میکردند و معالم دینیشان را میپرسیدند و او نیز احادیث زیادی از طریق آباء طاهرینش برای آنها نقل میکرد.[2]
معروفترین رویداد در این مسیر حرکت، خطبه حضرت رضا ـ علیه السّلام ـ در جمع مردم نیشابور بوده که در آن جمع حضرت با بیان حدیث سلسله الذهب به حقّانیت خویش و آباء و اجدادش تصریح میکنند و تعداد انبوهی از علماء و طلاّب آن را ثبت کرده و دهان به دهان پخش میکنند.[3]
عملکرد امام در طول مسیر طوری بوده که میخواستند مردم را نسبت به اجداد خویش و همچنین ارتباطش را با پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ مکرر بیان کنند و این را ما در روایاتی که حضرت نقل میکنند که اغلب از اجداد طاهرینش میباشد، مشاهده میکنیم و لذا مردمی که با امام آشنا میشدند و با رفتار حاکمان عباسی و اموی و سران قبایل عرب مقایسه میکردند، شیفته امام شده به تشیّع میگرویدند. و اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ بیشتر شناخته میشدند.
. مقام علمی امام یکی از مهمترین عوامل گسترش تشیّع به حساب میآید و همچنین خنثی کننده تمام نقشههای شوم مأمون. چرا که مأمون با دعوت از دانشمندان و نخبگان میخواست که امام در جلسات مناظره شرکت کرده و به سؤالاتی که از طرف علمای ادیان و مذاهب طرح میشد پاسخ دهد، البته انگیزه مأمون شکست دادن امام و کاستن از مقام علمی و جایگاه معنوی آن حضرت نزد شیعیان و سایرین بود ولی امام با شایستگی و برتری و سعه صدر به تمام مباحثی که مطرح میشد با دلایل متّقن و محکم پاسخ میدادند و مباحثی نظیر مباحث امامت را پیش می کشیدند و راه و روش اسلام را درباره حاکمیت بیان میکردند.[4]
. در پی مهاجرت امام به ایران عده زیادی از فرزندان و نوادگان ائمه ـ علیهم السّلام ـ نیز به ایران آمدند و در شهرها و مناطق مختلف و دور افتاده ساکن شدند که این امر هم باعث آشنایی مردم با فرهنگ اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ شد و موجب گرایش مردم به شیعه و گسترش و ترویج تشیّع گردید. از طرفی هم، مأمون چون خود را طرفدار علویان معرّفی میکرد و فضای نسبتاً باز نسبت به خلفای پیش از خود به وجود آورده بود نمیتوانست مانع از تبلیغ و ترویج تشیع شود.[5] و لذا با حضور امام رضا ـ علیه السّلام ـ در ایران و مهاجرت عدهای از علویان فرصتی پیش آمده بود که اکثر مردم ایران و شهرهای شیعهنشین علناً به شیعه و علوی بودن خود افتخار کرده و آن را تبلیغ و ترویج میکردند.
. تأثیر دیگر حضور امام در ایران و گسترش تشیع؛ کرد امام رضا ـ علیه السّلام ـ بر طبق روش و سنّت پیامبر عمل در عبادات بود. آنحضرت در مدتی که در خراسان بودند در اجرای عبادات سعی داشتند که روش و سنّت نبوی ـ صلّی الله علیه و آله ـ را زنده کند و لذا وقتی مأمون از امام خواست تا نماز عید را بخواند حضرت طبق سنّت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و بدون تجمّلات شاهانه عمل کردند و تأثیر این مسئله در بین مردم به حدّی بود که مأمون دستور داد امام را از نیمه راه برگرداندند.[6]
. در مدّتی که امام در مرو بودند با ارسال نامههایی به اطراف و سران قبایل و تبیین جایگاه اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ و بیان برخی مسائل کلامی و اخلاقی که میان شیعه و سنّی از مسائل اختلافی بود،[7] میخواستند مردم بیشتر با حقایق دین و قرآن آشنا شده و وحدت بین مسلمین بر قرار شود. لذا این امر نیز باعث شد تعداد زیادی به تشیّع گرایش پیدا کرده و موجب گسترش تشیع گردد.
ابراین میتوان گفت که از همان ابتدای ورود امام به ایران حضرت روشی را انتخاب کردند که خنثی کننده نقشههای مأمون باشد و لذا با وجود اینکه امام را از مناطق شیعه نشین عبور ندادند ولی باز هم امام در ارتباطی هر چند اندک که با مردم پیدا میکردند به سؤالات مردم با سعه صدر جواب میدادند و حقانیت اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ را در مجالس مختلف بیان مینمودند و همچنین با پیروزی امام در جلسات مناظره علمی و عمل نمودن بر طبق سنّت رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ در عبادات و ارسال نامههایی برای سران قبایل مختلف و تشریح جایگاه اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ موجب گسترش تشیع در ایران شدند. و همچنین با آمدن حضرت به ایران و ایجاد فضایی مناسب. عدهای از علویان نیز عازم ایران شدند و در مناطق مختلف مسکن گزیده و به تبلیغ و ترویج علنی تشیّع و مکتب اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ پرداختند که این امر نیز باعث گسترش تشیع در ایران گردید.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
. الارشاد، شیخ مفید، ج2.
. فصول المهمه فی معرفه الائمه، ابن صباغ مالکی، ج 2.
. منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج2.
. مسند امام رضا ـ علیه السّلام ـ ، عزیز الله عطاردی.
—————————————————-
[1] . اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبین، تحقیق احمد، بیروت، مؤسسه اعلمی، چاپ دوم ، 1987م، ص 454.
[2] . صدوق، عیون اخبار الرضا، نجف، مطبعه حیدریه، 1390، ج2، ص 181 ـ 183.
[3] . عاملی، جعفرمرتضی، حیاه سیاسی امام رضا ـ علیه السّلام ـ ، قم، انتشارات جامعه مدرسین، چاپ دوم، 1362، ص 144.
[4] . حرّانی، تحف العقول عن آل الرسول، ترجمه علی اکبر غفاری، تهران، 1363، ص 513 و شوشتری، نور الله، مجالس المؤمنین، تهران، انتشارات اسلامی، (بیتا)، ج2، ص272.
[5] . خواجویان، محمّدکاظم، تاریخ تشیع، مشهد، انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد، 1379، ج4، ص110. اربلی، کشف الغمه، تحقیق سید هاشم رسولی، تبریز، ج2، صص 382 ـ 383.
[6] . مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، تحقیق: علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب اسلامی، چاپ اول، 1388 ق، ج 49، ص 490 و صدوق پیشین، ج 149.
[7] . جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران (از آغاز تا قرن هفتم) قم، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ سوم، 1371، ص 157.
. با اینکه مأمون مسیر حرکت امام از مدینه به مرو را طوری تعیین کرده بود که امام رضا ـ علیه السّلام ـ از مناطق شیعهنشین عبور نکند ولی با این وجود امام رضا ـ علیه السّلام ـ در بین راه از آبادیهای که گذر میکردند به ابراز احساسات مردم پاسخ میدادند و پاسخ مسائلشان را با سعه صدر بیان میکردند به طوری که رجاء بن ضحاک میگوید: در هیچ شهری از شهرها فرود نمیآمدیم، مگر آنکه مردم به سراغ او میآمدند و از او در مورد مسائلشان استفتاء میکردند و معالم دینیشان را میپرسیدند و او نیز احادیث زیادی از طریق آباء طاهرینش برای آنها نقل میکرد.[2]
معروفترین رویداد در این مسیر حرکت، خطبه حضرت رضا ـ علیه السّلام ـ در جمع مردم نیشابور بوده که در آن جمع حضرت با بیان حدیث سلسله الذهب به حقّانیت خویش و آباء و اجدادش تصریح میکنند و تعداد انبوهی از علماء و طلاّب آن را ثبت کرده و دهان به دهان پخش میکنند.[3]
عملکرد امام در طول مسیر طوری بوده که میخواستند مردم را نسبت به اجداد خویش و همچنین ارتباطش را با پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ مکرر بیان کنند و این را ما در روایاتی که حضرت نقل میکنند که اغلب از اجداد طاهرینش میباشد، مشاهده میکنیم و لذا مردمی که با امام آشنا میشدند و با رفتار حاکمان عباسی و اموی و سران قبایل عرب مقایسه میکردند، شیفته امام شده به تشیّع میگرویدند. و اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ بیشتر شناخته میشدند.
. مقام علمی امام یکی از مهمترین عوامل گسترش تشیّع به حساب میآید و همچنین خنثی کننده تمام نقشههای شوم مأمون. چرا که مأمون با دعوت از دانشمندان و نخبگان میخواست که امام در جلسات مناظره شرکت کرده و به سؤالاتی که از طرف علمای ادیان و مذاهب طرح میشد پاسخ دهد، البته انگیزه مأمون شکست دادن امام و کاستن از مقام علمی و جایگاه معنوی آن حضرت نزد شیعیان و سایرین بود ولی امام با شایستگی و برتری و سعه صدر به تمام مباحثی که مطرح میشد با دلایل متّقن و محکم پاسخ میدادند و مباحثی نظیر مباحث امامت را پیش می کشیدند و راه و روش اسلام را درباره حاکمیت بیان میکردند.[4]
. در پی مهاجرت امام به ایران عده زیادی از فرزندان و نوادگان ائمه ـ علیهم السّلام ـ نیز به ایران آمدند و در شهرها و مناطق مختلف و دور افتاده ساکن شدند که این امر هم باعث آشنایی مردم با فرهنگ اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ شد و موجب گرایش مردم به شیعه و گسترش و ترویج تشیّع گردید. از طرفی هم، مأمون چون خود را طرفدار علویان معرّفی میکرد و فضای نسبتاً باز نسبت به خلفای پیش از خود به وجود آورده بود نمیتوانست مانع از تبلیغ و ترویج تشیع شود.[5] و لذا با حضور امام رضا ـ علیه السّلام ـ در ایران و مهاجرت عدهای از علویان فرصتی پیش آمده بود که اکثر مردم ایران و شهرهای شیعهنشین علناً به شیعه و علوی بودن خود افتخار کرده و آن را تبلیغ و ترویج میکردند.
. تأثیر دیگر حضور امام در ایران و گسترش تشیع؛ کرد امام رضا ـ علیه السّلام ـ بر طبق روش و سنّت پیامبر عمل در عبادات بود. آنحضرت در مدتی که در خراسان بودند در اجرای عبادات سعی داشتند که روش و سنّت نبوی ـ صلّی الله علیه و آله ـ را زنده کند و لذا وقتی مأمون از امام خواست تا نماز عید را بخواند حضرت طبق سنّت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و بدون تجمّلات شاهانه عمل کردند و تأثیر این مسئله در بین مردم به حدّی بود که مأمون دستور داد امام را از نیمه راه برگرداندند.[6]
. در مدّتی که امام در مرو بودند با ارسال نامههایی به اطراف و سران قبایل و تبیین جایگاه اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ و بیان برخی مسائل کلامی و اخلاقی که میان شیعه و سنّی از مسائل اختلافی بود،[7] میخواستند مردم بیشتر با حقایق دین و قرآن آشنا شده و وحدت بین مسلمین بر قرار شود. لذا این امر نیز باعث شد تعداد زیادی به تشیّع گرایش پیدا کرده و موجب گسترش تشیع گردد.
ابراین میتوان گفت که از همان ابتدای ورود امام به ایران حضرت روشی را انتخاب کردند که خنثی کننده نقشههای مأمون باشد و لذا با وجود اینکه امام را از مناطق شیعه نشین عبور ندادند ولی باز هم امام در ارتباطی هر چند اندک که با مردم پیدا میکردند به سؤالات مردم با سعه صدر جواب میدادند و حقانیت اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ را در مجالس مختلف بیان مینمودند و همچنین با پیروزی امام در جلسات مناظره علمی و عمل نمودن بر طبق سنّت رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ در عبادات و ارسال نامههایی برای سران قبایل مختلف و تشریح جایگاه اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ موجب گسترش تشیع در ایران شدند. و همچنین با آمدن حضرت به ایران و ایجاد فضایی مناسب. عدهای از علویان نیز عازم ایران شدند و در مناطق مختلف مسکن گزیده و به تبلیغ و ترویج علنی تشیّع و مکتب اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ پرداختند که این امر نیز باعث گسترش تشیع در ایران گردید.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
. الارشاد، شیخ مفید، ج2.
. فصول المهمه فی معرفه الائمه، ابن صباغ مالکی، ج 2.
. منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج2.
. مسند امام رضا ـ علیه السّلام ـ ، عزیز الله عطاردی.
—————————————————-
[1] . اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبین، تحقیق احمد، بیروت، مؤسسه اعلمی، چاپ دوم ، 1987م، ص 454.
[2] . صدوق، عیون اخبار الرضا، نجف، مطبعه حیدریه، 1390، ج2، ص 181 ـ 183.
[3] . عاملی، جعفرمرتضی، حیاه سیاسی امام رضا ـ علیه السّلام ـ ، قم، انتشارات جامعه مدرسین، چاپ دوم، 1362، ص 144.
[4] . حرّانی، تحف العقول عن آل الرسول، ترجمه علی اکبر غفاری، تهران، 1363، ص 513 و شوشتری، نور الله، مجالس المؤمنین، تهران، انتشارات اسلامی، (بیتا)، ج2، ص272.
[5] . خواجویان، محمّدکاظم، تاریخ تشیع، مشهد، انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد، 1379، ج4، ص110. اربلی، کشف الغمه، تحقیق سید هاشم رسولی، تبریز، ج2، صص 382 ـ 383.
[6] . مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، تحقیق: علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب اسلامی، چاپ اول، 1388 ق، ج 49، ص 490 و صدوق پیشین، ج 149.
[7] . جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران (از آغاز تا قرن هفتم) قم، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ سوم، 1371، ص 157.