خانه » همه » مذهبی » امربمعروف کردن پیامبر (ص)

امربمعروف کردن پیامبر (ص)


امربمعروف کردن پیامبر (ص)

۱۳۹۲/۰۹/۲۴


۳۵۰ بازدید

ایا پیامبر اکرم (ص) هم امربمعروف میکردند چطوری به یک زن میگفتند موهاتو جمع کن اتیش جهنمه و…الان که مثل پیامبر ص هم حرف بزنی در جواب میگن میخوام فضول معلوم کنم و بعد میگی فضول موهاته که اومده بیرون بعد میگن همین دیگه فضولند دیگه

پرسش شما از ابعاد مختلف قابل بررسى است دراین زمینه باید گفت: بله پیامبرگرامی اسلام صلی الله علیه وآله هم آمربه معروف بودند.اینکه این همه احادیث در این زمینه ازآن حضرت آمده نشانگراینکه درمرحله اول خودشان عامل بودند.و امربه معروف می کردند. همچنین باید عرض کرد:اولاً. دین مبین اسلام بر پایه علم، آگاهى و تحقیق بنا نهاده شده و آن را از مهمترین عناصر پیشرفت و بالندگى و تکامل مادى و معنوى بشر مى داند. بر این اساس است که حتى در مهمترین محور دین یعنى قبول توحید و شهادت به یگانگى خداوند متعال بر عنصر شناخت و تحقیق خود فرد تاکید داشته و اسلامى را که در این زمینه مبتنى بر تقلید و اجبار باشد کم ارزش مى داند. البته این موضوع از نظر درونى و قلبى است لذا در زمینه اجراى آموزه ها و احکام فردى و اجتماعى جامعه هر چند موضوع شناخت و تحقیق تاثیرات شگرفى در کارایى و اثر بخشى این آموزه ها دارد، اما براى حفظ نظام جامعه اسلامى و جلوگیرى از هرگونه هنجار شکنى و هرج و مرج رعایت ضمانت هاى اجرایى و کنترل هاى دقیقى نیز لازم است که یکى از این مکانیسم کنترل اجتماعى فریضه امر به معروف و نهى از منکر مى باشد. ثانیاً. همانگونه که مى دانیم امر به معروف ونهى از منکر یکى از مهمترین وظایف و تکالیف دینى است بسیارى از آیات قرآن کریم به این فریضه اختصاص یافته و هم ردیف واجبات مهم دینى نظیر نماز و زکات و جهاد بیان گردیده است. خداوند متعال از آن جهت مسلمانان را بهترین امت مى داند که به فریضه امر به معروف و نهى از منکر عمل مى کنند. «کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّهٍ أُخْرِجَتْ لِلْنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ» (آل عمران، آیه 110) در روایات اسلامى نیز تأکیدهاى فوق العاده اى درباره این دو وظیفه مهم دیده مى شود و آن را ضامن اجراى تمام فرایض الهى و سبب امنیّت و آبادى و سبب گسترش عدالت مى شمرد.
در حدیثى از پیغمبر اکرم (ص) مى خوانیم: «مَنْ اَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهى عَنِ الْمُنْکَرِ فَهُوَ خَلیفَهُ اللهِ فى اَرْضِهِ، وَ خَلیفَهُ رَسُولِ اللهِ، وَ خَلیفَهُ کِتابِهِ) مجمع البیان 484/ 2) کسى که امر به معروف و نهى از منکر کند جانشین خداوند در زمین، و جانشین پیامبر (ص) و کتاب اوست». یعنى دقیقاً کار آنها را انجام مى دهد. در حدیث معروفى، نیز از على (ع) مى خوانیم که فرمود: «وَ ما اَعْمالُ الْبِرِّ کُلِّها وَ الْجِهادُ فى سَبیل اللهِ عِندَ الْاَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهى عَنِ الْمُنْکَرِ اِلّا کَنَفْثَهٍ فى بَحْرٍ لُجّىٍ (نهج البلاغه، کلمات قصار، 374) تمام اعمال نیک و حتّى جهاد در راه خدا، در برابر امر به معروف و نهى از منکر، همچون آب دهان است در برابر یک دریاى پهناور». (پیام قرآن ج 10، مکارم شیرازى)
ثالثاً. اجراى امر به معروف و نهى از منکر آثار و کارکردهاى بسیار مهمى در حوزه فردى و اجتماعى دارد: در حوزه اجتماعى آثار امر به معروف و نهى از منکر عبارتند از: 1. اجراى احکام اسلام. 2. عدالت اجتماعى 3. سازندگى 4. استوارى و سلامت نظام اسلامى و کارگزاران آن 5. امنیت. 6. خیر و سلامتى 7. قدرتمندى مؤمنان 8. تضعیف جبهه نفاق 9. پاکیزگى کسب و کار 10. مصلحت عمومى جامعه. و در حوزه فردى نیز آثار امر به معروف و نهى از منکر نیز در دودسته قابل تبیین است: الف: آثار دنیوى 1. سلامتى دین و دنیا 2. نصرت الهى 3. کم نشدن عمر و روزى 4. نجات از بلاها. ب. آثار اخروى آن:. 1 خشنودى خدا 2. فلاح و رستگارى 3. ثواب فراوان 4. رهایى از دوزخ 5. بهشت برین
در این زمینه هم نکته قابل توجه اینکه انجام این فریضه نیازمند شرایط و مراتبى است زمانى که شرایط انجام امر به معروف و نهى از منکر وجود داشته باشد فرد مسلمان موظف است به این فریضه اقدام نماید. این شرایط عبارتند از: الف) علم آمر به معروف و ناهى از منکر باید معروف و منکر را بشناسد.
  ب) احتمال تأثیر آمر و ناهى احتمال بدهد که امر به معروف و نهى از منکر تأثیر دارد. البته لازم نیست احتمال تأثیر حتما با همین گفتار و بالفعل باشد بلکه اگر من بگویم، شما بگوئید، دیگرى نیز بگوید و در همین گفتن ما احتمال تأثیر بدهیم بر همه واجب است اقدام کنیم.
  ج) تکرار مرتکب ترک کننده معروف و عامل به منکر، بر ادامه رفتار خویش اصرار داشته باشد. د) عدم مفسده امر به معروف و نهى از منکر در گناهان کوچک موجب خسارت سنگین جانى، آبروئى و مالى نشود (البته در منکرات بزرگ و ریشه بر انداز و نیز در دفاع، شرط اخیر مطرح نخواهد بود چرا که مصداق دو امر مقدس به نام جهاد و دفاع مى شود.) مراحل و مراتب این فریضه نیز به ترتیب عبارتند از: ترک معاشرت، ارشاد زبانى، اتمام حجت و اقدام عملى.
اکنون با توجه به مطالب فوق چند نکته شایسته است:
1 برخى از مراتب امربه معروف از وظایف نظام اسلامى است و از همین رو رهبر معظم انقلاب مراتب دوم و سوم را که نوعا منجر به برخورد عملى مى شود به عهده نیروهاى انتظامى و قضایى نهاده اند، لیکن مرتبه اول آن- که جنبه ارشادى و راهنمایى دارد- به دوش همگان است.
2 باید به دقت احکام شرعى مربوط به امربه معروف و نهى از منکر، موارد معروف و منکر یا شرایط وجوب مراتب آن و کیفیت اجراى نیکوى آن را دقیقا فراگیرند.
3. آمر به معروف و ناهى از منکر، خود را به زیور اخلاق والتزام عملى بیاراید و حتى الامکان از شیوه هاى رفتارى آموزنده و خلاق استفاده کند. 4. بهتراست امربه معروف و نهى از منکر، به طور متشکل و گروهى همراه با آموزش هاى لازم انجام گیرد.
5 عدم تأثیر آنى و فورى، نباید ما را از انجام وظایف خود بازدارد.
6 حتى الامکان باید کوشید تا فرهنگ و پذیرش عمومى نسبت به امر به معروف و نهى از منکر را بالا برد.
7 در جایى که ما مطمئن هستیم که شرایط امر به معروف موجود بوده و ما با به صورت صحیح آن را انجام داده ایم نباید از ناراحتى و یا پراکنده گى برخى دوستان و… از اطرافمان بیم داشته باشیم زیرا انسان ها در برخورد با حق، چند گونه اند:
گونه اول- انسان هاى حق گرا. چنین افرادى در صورتى که اشتباه خود را دریابند، نه تنها ناراحت نمى شوند، بلکه بسیار خرسند و شادمان مى شوند. گونه دوم- انسان هاى بى تفاوت در مقابل حقیقت. چنین افرادى از اینکه کسى روى اشتباهاتشان انگشت بگذارد، استقبال نمى کنند. گونه سوم- انسان هاى حق ستیز. این گونه افراد مسلما در برابر حرف حق، واکنش منفى نشان مى دهند. البته این گروه اندکند و غالب افراد جزو گروه اول و دوم هستند.
در اینجا یک نکته اساسى وجود دارد و آن نحوه امر به معروف و نهى از منکر است. مسلما اگر آمر به معروف، با درک درستى از طرف مقابل و ویژگى هاى روحى، اخلاقى و تربیتى او، شیوه اى کارساز و جذاب در امر به معروف برگزیند، عکس العمل مثبت طرف مقابل، بسیار بالا خواهد بود.
  ولى در عین حال براى انجام صحیح این فریضه و دستیابى به بهترین نتایج:
1- نسبت به حرمت موضوعى که در نظر دارید یقین داشته باشید.
  2- تذکر و یادآورى شما باید به تدریج و با مقدمات باشد.
  3- حتى الامکان از صراحت اجتناب نموده و با کنایه واشاره گوشزد کنید.
  4- گاهى مطلب را به صورت سؤال درآورده و در لباس شاگردى به تنبه ایشان بپردازید.
  5- خودتان در پیرامون موضوع مایه مطالعاتى داشته باشید که به مناسبت بتوانید از بازده شوم آن گناه سخن بگویید.
  6- از تندى و خشونت به شدت پرهیز کنید و با حفظ احترام ملایمت را شعار خود سازید.
  7- اگر زمینه ى مساعدى مى بینید پیشنهاد کنید موضوع را به صورت سؤال درآورده و در همین نامه ها از فتواى مرجع و عواقب سوء چنین حرامى بپرسید و پاسخ را به ایشان ارائه دهید.
  8- اگر اهل مطالعه هستند کتابى مربوط به حرمت آن موضوع و آثار شوم گناه را در دسترس ایشان قرار دهید.
  9- مطمئن باشید که یادآورى و تذکر بى تأثیر نخواهد بود. «فذکر فان الذکرى تنفع المؤمنین»، (ذاریات، آیه 55). ازاین رو تا آنجا که احتمال تأثیر مى دهید از وظیفه خود دست نکشید و مأیوس نباشید.
10- و در نهایت اگر به فرض نتیجه نگرفتید، شما وظیفه خویش را به انجام رسانده اید که «و ما على الرسول الا البلاغ المبین پیامبر وظیفه اى جز ابلاغ آشکار ندارد»، (نور، آیه 54).
 

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد