طلسمات

خانه » همه » مذهبی » انتظار راز نهفته در بقای تشیع است

انتظار راز نهفته در بقای تشیع است


انتظار راز نهفته در بقای تشیع است

۱۳۹۲/۰۴/۰۱


۸۶ بازدید

مهدویت و انقلاب اسلامی؛

انتظار راز نهفته در بقای تشیع است

خبرگزاری رسا ـ استاد حوزه علمیه و پژوهشگر مهدویت از انتظار به عنوان بهترین راز نهفته بقاى تشیع نام برد و گفت: روح انتظار کالبد شیعه را لبریز کرده است و پیوسته او را به تلاش، کوشش، جنبش و جوشش وا مى دارد.

مهدویت و انقلاب اسلامی؛

انتظار راز نهفته در بقای تشیع است

خبرگزاری رسا ـ استاد حوزه علمیه و پژوهشگر مهدویت از انتظار به عنوان بهترین راز نهفته بقاى تشیع نام برد و گفت: روح انتظار کالبد شیعه را لبریز کرده است و پیوسته او را به تلاش، کوشش، جنبش و جوشش وا مى دارد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، در فاصله چند روز مانده به میلاد امام زمان(عج) و نام‌گذاری این روز به نام مهدویت و انقلاب اسلامی و با توجه به اینکه انقلاب اسلامی یک انقلاب فرهنگی است بر این شدیم تا نقش فرهنگ انتظار و انقلاب را در گفت‌وگو با کارشناسان این عرصه پیگیری کنیم؛ از این رو در گفت‌وگویی با حجت‌الاسلام رحیم کارگر، استاد حوزه علمیه و پژوهشگر مهدویت به بررسی این موضوع پرداختیم.

رسا ـ در ابتدا به عنوان نخستین سؤال بفرمایید که نقش مهدویت در پیروزی انقلاب اسلامی تا چه اندازه بوده است؟

در یک ره یافت توصیفى از ریشه ها و عوامل وقوع انقلاب اسلامى ایران، مى توان به مؤلفه ها و گزاره هاى مختلفى اشاره کرد; مانند اسلام ستیزى رژیم پهلوى، گسترش فساد، ظلم و بى عدالتى، توسعه و نوسازى ناقص و نامتناسب، استبداد و اختناق مداوم، استبداد و سرکوبى آزادى خواهان، عوارض حکومت تحصیل‌دار، استحکام باورها و اعتقادات ارزشى مردم.

در این میان، یک عامل فکرى و ایدئولوژیکى که از دید تیزبین نظریه پردازان و نویسندگان داخلى و خارجى پنهان نمانده، مساله «غیبت امام زمان (عج)» و «انتظار ظهور منجى عالم بشرى » است. به نظر آنان، این باور و اعتقاد، زمینه ساز تغییر نگرش و رفتارهاى مردم ایران، تقویت بنیان هاى فکرى و فرهنگى جامعه، گسترش روزافزون اندیشه هاى اصلاح طلبانه، تلاش و کوشش براى تغییر و تحول، عدم پذیرش حاکمیت هاى سیاسى، داشتن امید و آرزو براى پیروزى در نهایت قیام و انقلاب علیه بى عدالتى ها و زمینه سازى براى انقلاب جهانى مهدى موعود، بوده است.

فرضیه علمى قابل طرح در مورد انقلاب اسلامى ایران، این است که عوامل مختلف اقتصادى، سیاسى، فرهنگى، مذهبى در شروع و پیروزى انقلاب نقش داشته است. یکى از گزاره هاى اصلى و مورد قبول عده اى از نظریه پردازان انقلاب، عامل مذهب است که در بطن آن، «انتظار»، به وضوح دیده مى شود؛ نقش و تاثیر اساسى «انتظار» در شکل گیرى مبانى فکرى و ایدئولوژیکى انقلاب، غیر قابل انکار و تردید است.

با توجه به مؤلفه هاى ظلم ستیزى انتظار، عدم مشروعیت حاکمان سیاسى، نصب عام فقیهان براى نیابت از امام عصر(عج)، امید به اصلاح و تعالى جامعه و نابودى مظاهر ظلم و فساد، غصب حق حاکمیت ائمه علیهم السلام، محرومیت جامعه از فیض حضور امام، زمینه سازى براى تعجیل فرج، مى توان گفت که مساله «انتظار» – به طور مستقیم یا غیر مستقیم – محور فکرى و رهبرى انقلاب اسلامى بوده و نقش عمده اى در شروع و پیروزى آن داشته است.

رسا ـ آثار و پیامدهای مسأله «امامت و ولایت » که یکى از ناب ترین و مترقى ترین نظریات سیاسى – دینى است و ریشه اى عمیق در باورها و اعتقادات شیعیان دارد، چیست؟

اعتقاد به امامت (رهبرى معصوم)، مستلزم آثار، پیامدها و نتایج درخشان و کم نظیرى است که شیعه را از سایر مکاتب و مذاهب، متمایز مى کند. مهم ترین اثر و نشانه «ولایت مدارى »، در حکومت و سیاست و حرکت هاى انقلابى و اصلاح طلبانه تبلور پیدا مى کند.

به عقیده شیعه، هر حکومتى غاصب و ظالم است، به هر شکل و در هر قالبى که باشد; مگر آن که امام معصوم علیه السلام یا نایب او، زمام حکومت را در دست گیرد. به همین دلیل شیعه در تاریخ، به طور مداوم، در یک جریان انقلابى مستمر به سر مى برند، نه آرام مى گرفتند و نه آن را رها مى کردند.

مساله امامت در شیعه، همواره تهدیدى نسبت به قدرت دولت هاى غیر مذهبى بوده است. در شیعه از لحاظ تئورى، حکومت مشروع، متعلق به امامان است .

گفتنى است که یکى از مفاهیم و عناصر پر ارج در بحث امامت، «اعتقاد به مهدویت »، «انتظار ظهور امام غایب » و «تشکیل حکومت جهانى به دست او» است. از آن جا که امامت در نزد شیعه، امرى ضرورى، مداوم و جزء جدایى ناپذیر زندگى بشرى است، نمى توان محدودیت و پایانى براى آن قائل شد. از این رو امتداد امامت، در «مهدویت » و غیبت امام دوازدهم تجلى یافته است.

«مهدویت » جایگاهى بس والا و ارجمند درفرهنگ ناب شیعه دارد؛ شیعه، حیات و بالندگى خود را مدیون آن است و با آن زندگى و رشد مى کند، نفس مى کشد، امید و آرزو و رستگارى دارد، نور و روشنایى مى گیرد و هدایت و راهنمایى مى شود.

شیعیان همواره از سوى حاکمان ظالم و دین ستیز، مورد آزار و اذیت قرار مى گرفتند و حیات دینى و معنوى شان در معرض خطر بود، از این رو باید به جایى اتکا مى داشتند، فرهنگ و مذهب خود را حفظ مى کردند، اندیشه ها و تفکرات خود را تعالى مى بخشیدند و در طوفان حوادث باقى مى ماندند. به طور قطع مى توان گفت: این نقطه اتکاء و مرکز الهام بخش، فرهنگ زنده «مهدویت » بوده است.

برنارد لوئیس در مقاله خود به نام «شیعه در تاریخ اسلام » مى گوید «سرکوبى بسیارى از قیام ها و ناپدید شدن رهبران آنها، باعث ظهور ویژگى دیگرى در دکترین شیعى شد و موضوعات و مسائلى چون مساله «غیبت و رجعت » رهبر شیعیان حضرت مهدى، آخرین امام شیعیان به وجود آمد. پیروان وى معتقدند که وى نمرده; بلکه مخفى شده و به زودى از مخفى گاه خود باز خواهد گشت و این از اساسى ترین قسمت هاى این اعتقاد به شمار مى رود. این منجى گرى تبدیل به یکى از جنبه هاى اساسى اسلام تشیع شد».

رسا ـ نظریه انتظار چه نقشی در تفکر شیعه دارد و مفاهیم و مؤلفه‌های آن کدام است؟

شاخصه و ویژگى عمده «اعتقاد به مهدویت » انتظار و آمادگى مداوم و آگاهانه براى ظهور امامى است که از دیدگان همه غایب بوده و در صدد نابودى ظلم، ستم، فساد، تباهى، بى دینى و انحراف از جهان است. شهید سید محمد باقر صدر مى نویسد «مهدویت، تبلور یک الهام فطرى است که مردم، از دریچه آن، روز موعود را مى بینند. مهدى (عج) تنها یک اندیشه نیست که ما، در انتظار ولادت او باشیم و یک پیشگویى نیست که به امید مصداق آن نشسته باشیم، بلکه مهدى یک واقعیت خارجى و آماده باش است که ما منتظر عملیات او هستیم.

تفکر «نفى هر نوع ظلم و ستم »، اینک در شخص پیشواى منتظر که به زودى ظهور خواهد کرد، تجسم یافته است، شخصیتى که به همه قدرت ها، «نه » مى گوید و تعهدى نسبت به هیچ حاکم ستمگرى ندارد» .

نظریه بى بدیل انتظار، به عنوان نقطه محورى مباحث کلامى و اعتقادى شیعه، بنیان مستحکم علوم دینى (فقه، حدیث و…) ، روح حیات سیاسى – اجتماعى شیعیان، اساس باورهاى آنان و الهام بخش حرکت هاى دینى و اصلاح طلبانه به شمار مى رود.

انتظار داراى مفاهیم و مؤلفه هاى زیادى است که در صحیفه علمى و عملى جهان تشیع، به روشنى مکتوب و مضبوط مى باشد، از جمله:

نفى وضع موجود (فساد، ظلم، بى عدالتى و تباهى)

طرد و عدم پذیرش حکومت هاى سیاسى (نامشروع دانستن آنها)

اصلاح طلبى و امید به زندگى بهتر (فرج و گشایش)

تلاش و کوشش براى پیشرفت و ترقى

قیام، انقلاب و نهضت مداوم و فعال

تشکیل حکومت هاى مشروع و دینى

عدم انقیاد و سازش در برابر ظالم و مفسدان

با توجه به این امور، به صراحت مى توان گفت که «از بهترین رازهاى نهفته بقاى تشیع، همین روح انتظارى است که کالبد شیعه را آکنده ساخته و پیوسته او را به تلاش، کوشش، جنبش و جوشش وا مى دارد.

به تعبیر دکتر على وردى (استاد جامعه شناس دانشگاه بغداد)، تشیع آتشفشان خاموش کوهسار اسلام است که گاه و بى گاه، دود، بخار، لرزه و تکان اندکى پدید مى آورد و همین تاثیر اندک، ریشه تمام انقلابات دنیاى اسلام است ».

انتظار نمایان‌گر دو موضع نفى و اثبات است و موضع اثباتى آن همواره سازنده، نشاط آور، امید برانگیز و تحرک بخش مى باشد، اما موضع نفى آن، مخرب، انحرافى و خطرناک است و همواره موجب عقب ماندگى معتقدان به آن شده است.

مساله انتظار حکومت حق و عدالت «مهدى » و قیام مصلح جهانى، در واقع مرکب از دو عنصر است، عنصر نفى و عنصر اثبات. عنصر نفى، همان بیگانگى از وضع موجود و عنصر اثبات، خواهان وضع بهتر است. اگر این دو جنبه، در روح انسان، به صورت ریشه دار حلول کند، سرچشمه دو رشته اعمال دامنه دار خواهد شد. این دو رشته اعمال، عبارت است از ترک هر گونه همکارى و هماهنگى با عوامل ظلم و فساد و حتى مبارزه و درگیرى با آنان، از یک سو و خودسازى و خودباورى و جلب آمادگى جسمى و روحى، مادى و معنوى، براى شکل گرفتن آن حکومت واحد جهانى، از سوى دیگر هر دو قسمت، کاملا سازنده و عامل تحرک، آگاهى و بیدارى است » .

«انتظار»، نه تنها جوهره اصلى حیات فکرى شیعه است، بلکه باور به آن، امرى بایسته و واجب است و از بهترین و با ارزش ترین اعمال به شمار مى رود. امام زین العابدین علیه السلام فرموده است «انتظار الفرج من اعظم العمل; انتظار فرج، از برترین اعمال است ».

انتظار فرج، یکى از عقاید انسان ساز و انقلاب آفرین و از مهم ترین منابع الهام و شوق دهى براى زمینه سازى جهت ایجاد تحول و تکامل و سوق دادن انسان ها به سوى حکومت عدل و ایمان است. از دیدگاه اسلام، به خصوص مذهب حق تشیع، انتظار، همه گاه برانگیزنده، تحرک بخش، جنبش آفرین، سرچشمه شور مقاومت، ایثار و قیام و حرکت مستمر است.

رسا ـ نظریه‌های موجود درباره انتظار را باز گو کنید.

رسا ـ تفاسیر و برداشت‌های مختلفی به رغم روشنى و قطعیت نظریه اصیل «انتظار»، از آن ارائه شده است، این نظریه‌ها کدامند؟

بخش عمده این برداشت ها، مربوط به فهم علما و دانشمندان و بخش دیگر، مربوط به برداشت عموم شیعیان از مساله «انتظار» است. دو برداشت اصلى و عمده، در این زمینه، عبارت است از:

– انتظار، به معناى قیام و انقلاب علیه دولت هاى ظالم و غاصب، مبارزه با فساد و تباهى براى زمینه سازى ظهور امام زمان (عج) و شکل دهى به حرکت هاى اصلاح طلبانه و سازنده است.

– انتظار، به مفهوم انزوا، بى تفاوتى و بى اعتنایى نسبت به حکومت هاى نامشروع و یا عدم توجه به فساد و انحرافات موجود در جامعه و انتظار رکود آفرین براى ظهور امام غایب است.

این برداشت ها، حتى در نحوه سلوک علما با حاکمان و نگرش ها و رفتارهاى سیاسى آنان، تاثیر زیادى داشته است.

نویسنده اى، با استفاده از رأى «وبر» درباره انگیزه هاى دینى عمل اجتماعى، تاثیر باور و گرایش شیعى را برنگرش هاى سیاسى متفکران شیعه مذهب، چنین بر مى شمرد:

باورهایى که موجب بروز انگیزه موافقت و همراهى با اقتدار حاکم مى گردد، باورهایى که باعث تشدید تمایلات ستیزه جویانه و مخالفت با ساخت سیاسى مستقر، به منظور از میان برداشتن نظم هنجارى حاکم مى گردد و باورهایى که بى تفاوتى و کناره جویى سیاسى را تقویت مى کند.

شهید مطهرى نیز از یک منظر دیگر، به اختلاف برداشت ها از مساله «انتظار» اشاره کرده و آنها را به دو دسته اصلاحى و سازنده و مخرب و باز دارنده تقسیم کرده است: «انتظار فرج، دو گونه است: انتظارى که سازنده است، تحرک بخش است، تعهد آور است، عبادت [است] ، بلکه با فضیلت ترین عبادت است، و انتظارى که ویرانگر است، بازدارنده است، فلج کننده است و نوعى اباحى گرى محسوب مى شود.

انتظار ویرانگر، برداشت قشرى از مردم، از مهدویت و قیام و انقلاب مهدى موعود، این است که صرفا ماهیت انفجارى دارد و فقط و فقط، از گسترش و اشاعه و رواج ظلم ها، تبعیض ها، اختناق ها، حق کشى ها و تباهى ها ناشى مى شود».

رسا ـ کدام یک از این دو نظریه، برداشت صحیح از فلسفه انتظار است؟

در طول تاریخ شیعه، هر چند این دو برداشت – به ویژه پیش از پیروزى انقلاب اسلامى ایران – نشانه ها و آثارى از خود بروز داده است؛ اما با توجه به سیر تحولات سیاسى – اجتماعى ایران و جهان و ضرورت اقدام هاى اصلاح طلبانه و انقلابى، برداشت صحیح از انتظار (قیام و تلاش و کوشش) نظریه غالب در میان شیعه گشت و آثار و نتایج شگفتى نیز به بار آورد.

روحیه اصلاح طلبى و پیشرفت، قیام و انقلاب علیه بى عدالتى ها، تلاش و کوشش براى پیشرفت و تکامل، مبارزه جویى با ظالمان و مفسدان، عدم همراهى با حاکمان نامشروع، تشکیل حکومت صالح برداشت هاى صحیح و مجاهدانه از «انتظار» است. این تغییر نگرش، نقش مهم و محورى در پیروزى انقلاب اسلامى ایران، به رهبرى داهیانه امام راحل داشت.

روشن است که در این دوره طلایى، افکار و آراى شیعیان و درک و فهم آنان از مساله انتظار و ارتباط آن با مسائل روز، تغییر کرد و سمت و سوى آگاهانه و انقلابى به خود گرفت. دکتر حمید عنایت، درباره این تغییر و تحولات مى نویسد «در طى صد ساله اخیر، درک شیعه از تمامى این مطالب (غیبت حضرت مهدى و شهادت امام حسین علیه السلام) به تدریج تغییر کرد.

بخشى به جهت هوشیارى ایرانیان و بخشى به دلیل واکنش نسبت به تغییرات اجتماعى و سیاسى و قسمتى دیگر، به لحاظ سیر تکاملى عقاید شیعه از طریق اجتهاد.

نتیجه آن به طور باورنکردنى، کنارگذاشتن تفسیرهاى دعوت به آرامش و فروتنى (تقیه) و ظاهر شدن روحیه مبارزه و جنگجویى بود. این رویه همان اصطلاح سیاسى کردن افکار مسلمانان کشورهاى دیگر است ».

با این تغییر شیوه و نگرش، قطعا راهى انتخاب مى شد که متناسب با شرایط روز و تغییرات زمان و مکان و برداشت صحیح از انتظار (قیام وانقلاب) باشد.

گزینش شیوه مبارزه و عمل انقلابى و اصلاح طلبانه، خط بطلان بر افکار انحراف آمیز و فهم نادرست از غیبت بود که برخى از شیعیان آن را محمل سستى، رکود، ضعف، ترس و همکارى با رژیم هاى ظالم قرار داده بودند.

رسا ـ رابطه انتظار و انقلاب اسلامى ایران چگونه است؟

با توجه به مطالب گذشته، روشن مى شود که پیروزى انقلاب اسلامى ایران، ثمره نگرش و فهم انقلابى، و مجاهدانه و اصلاح طلبانه از انتظار است. دکتر حمید عنایت، یکى از پیشگامان ارائه این مطلب است که در مواردى مختلف، به آن اشاره کرده و عقیده به غیبت را، یکى از عوامل پیروزى انقلاب اسلامى دانسته است:

دو نظریه تاریخى [در میان شیعه] وجود دارد که به طور بالقوه، زمینه ساز فرضیه انقلاب ایران مى تواند باشد:

اول عقیده به «غیبت » است، بر این اساس که امام دوازدهم، حضرت مهدى (عج)، در سال 893 م ناپدید (غایب) شد و در نهایت جهت ایجاد عدالت، در دنیا ظاهر خواهد شد.

به طور اصولى، شیعه متوجه شده است که بین این دو تاریخ، عدالت واقعى در دنیا وجود ندارد که به طور بالقوه، نظریه اى انقلابى است.

باورها و دیدگاه هاى علما و مردم به ویژه بعد از وقایع مشروطیت به تدریج به این سمت پیش مى رفت که سکوت، گوشه نشینى و بى تفاوتى نسبت به مسائل سیاسى و اجتماعى، امرى نادرست و غیرقابل پذیرش است و با فلسفه اصلى غیبت، ناسازگار مى باشد. این روند، در انقلاب اسلامى سال ایران از پانزدهم خرداد تا دوازدهم بهمن، به نقطه عطف و شکوفایى خودرسید و نقش مهمى در جریانات وقایع سیاسى به جاى گذاشت.

اما نقطه شکوفایى و اوج این تفکر، در عصر پیروزى انقلاب اسلامى ایران، نمودار گشت، یعنى، دوران تاریک و پر از ظلم و فساد رژیم پهلوى و آگاهى فزون تر علما و عموم شیعیان، زمینه را براى ظهور و بروز آثار و پیام هاى اصلى «انتظار» فراهم ساخت.

این رژیم که به سرعت به سمت دین ستیزى، ترویج مفاسد، ارزش زدایى، خفقان، استبداد، … پیش مى رفت، از باورهاى عمیق و درونى مردم متدین غافل بود و به روحیه ظلم ستیزى، شهادت طلبى و اصلاح گرایانه آنان توجهى نداشت; اما آحاد مردم، در پشت گرایش ظاهرى به رسوم وعادات غربى، به اسلام وفادار بودند و این پدیده خلاف قاعده اى بود که بسیارى از روشنفکران ایرانى و خارجى را بر آن داشت تا تصور کنند که گرایش هاى مذهبى رو به افول است این انقلاب [اسلامى ایران]، در جهت توسعه سطح آگاهى مذهبى به وقوع پیوست که عمق وفادارى به مذهب شیعه را نمودار کرد، اگر این حرکت، به مفهوم مرحله قطعى و نهایى خیزش عمومى، به مانند حلالى براى آن عوامل باشد، نقش مذهب، عنصر اصلى در کل مساله است.

بارزترین مشخصه آن (تفکر سیاسى اسلام شیعى و مساله انتظار)، اجازه قیام علیه حاکمان ظالم است و منشأ این قدرت مذهبى عمدتا انتظار ظهور امام غایب و آمادگى شیعیان براى ایثار، جهاد، مبارزه، اصلاح گرى، و قیام در زمان غیبت بوده است.

رسا ـ نقش رهبری امام خمینى(ره) در پیروزی انقلاب اسلامی و رابطه آن با فلسفه انتظار چیست؟

پیروزى انقلاب اسلامى ایران با رهبرى هوشیارانه و خردمندانه امام خمینى(ره)، نقطه عطفى در جهان اسلام به شمار مى آید. درست، چهارده قرن پس از بعثت آخرین پیامبر الهى، مردى مبارز، آگاه، توان مند و اصلاح گر، رهبرى توده هاى مظلوم و رنج کشیده و بى پناه ایران را بر عهده گرفت و با الهام از سالار شهیدان و برداشت صحیح از انتظار، به مبارزه با حاکمان جور و فساد پرداخت.

قیام اصلاح طلبانه امام خمینى(ره)، تبلور و نماد انتظار مردم براى ظهور نجات دهنده مستضعفان و ستم پیشگان از دست دنیا مداران فاسد و ستمگر بود.

امام راحل با تلفیق چندین مؤلفه مهم، به ویژه با تاکید بر وظیفه انقلابى شیعیان در عصر غیبت، پیام آور تازه اى از انتظار ظهور امام عصر(عج) بود؛ ایشان در راس هرم تفکرات سیاسى شیعه و در کانون مرکزى مبارزه قرار گرفت و هدف اساسى خود را تشکیل حکومت اسلامى قرار داد./979/گ402/ی

/ پایان خبر /

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد