۱۳۹۵/۰۵/۱۰
–
۷۰۳ بازدید
چرا رهبر انقلاب می فرمایند آمریکا منزوی شده است ؟ در صورتی که آمریکا همه جا دارد حرف آخر را می زند و خیلی ها دارند با آمریکا همکاری می کنند ؟
پیرامون بیانات مقام معظم رهبری در رابطه با انزوای آمریکا در جهان نکته مهم و قابل این است که اغلب افرادی که در این زمینه سوال و یا شبهه در ذهنشان ایجاد می شود، توجه کامل و جامع به فرمایشات معظم له ندارند، در صورتی که بیانات مقام معظم رهبر در موضوعات مختلف به ویژه در این موضوع به خوبی مورد توجه و مطالعه قرار گیرد، در این صورت خواهیم دید که چنین ادعایی به همراه دلایل متقن، مستندات و مصادیق روشنی ارائه گردیده است. نکته دیگر اینکه علاوه بر دیدگاه و بیانات مقام معظم رهبری در این خصوص، از سیاستمداران و اندیشمندان متعدد آمریکایی و غربی نیز دیدگاهی مبنی بر انزوای آمریکا دارند. همچنین بایستی به این نکته نیز توجه داشته باشیم که انزوای آمریکا منافاتی با زورگویی ها و اعمال نفوذهای کنونی ندارد. چرا که اگرچه آمریکا در بین دولتها و یا نهادهای بین المللی نفوذ و سلطه دارد و لکن در بین ملتهای جهان محبوبیت نداشته و منزوی است.
در ادامه جهت استحضار و اطلاع بخشهایی از بیانات مقام معظم رهبری و دیگر شخصیتها پیرامون انزوای آمریکا حضورتان تقدیم می شود:
1- « آمریکا با همه قدرت نمائی هایش، امروز در موضع ضعف است آمریکا با همه ی قدرت نمائی هایش، با همه ی هیاهوها و جنجالهایش، امروز در موضع ضعف و موضع متزلزلی است. من نمیخواهم به خبرهای پشت پرده یا به چیزهای ظاهری تمسک کنم؛ حساب من، یک حساب دو دو تا چهارتاست. ببینید، رئیس جمهور کنونی آمریکا با شعار «تغییر» سر کار آمد. تغییر یعنی چه؟ یعنی وضعیتی داریم که بسیار بد است، من میخواهم آن وضعیت را تغییر بدهم. او با این شعار آمد توی میدان، مردم هم به خاطر شعار تغییر، به او رأی دادند؛ والّا مردمِ نژادپرست حاضر نبودند به یک فردی که از نژاد سیاه است، رأی بدهند؛ اما رأی دادند، به امید تغییر. خب، اینکه شعار «تغییر» اینقدر در مردم اثر میگذارد، نشان دهنده ی وضع بد فعلی است. یعنی وضعی که در هنگام نامزد ریاست جمهوری شدن این آقا بر آمریکا حاکم بوده است، به اعتراف مردم آمریکا، وضع بدی بوده است و او قول داد که تغییر پیدا بشود. پس بدی مسلّم شد. ما نمیخواهیم این را بگوئیم؛ خود مردم آمریکا اعتراف کردند که وضعشان بد است. خب، حالا این آقا آمد سر کار؛ آیا تغییر ایجاد کرد؟ توانست تغییر بدهد؟ توانست آن وضع بد را عوض کند؟ امروز آمریکا پانزده هزار میلیارد دلار گرفتاری و بدهکاری دارد. این بدهکاری ها از تولید ناخالص ملی شان یا بیشتر است یا برابر تولید ناخالص ملی این کشور است؛ این برای یک کشور، بدبختی و گرفتاری است. آن هم که وضع سیاسی شان است: مجبور شدند بدون دستاورد از عراق بیرون بیایند. در افغانستان روزبه روز وضعشان بدتر میشود. در پاکستان که یکی از کشورهای همراه با آنها بود، روزبه روز بدنام تر میشوند. در کشورهای اسلامی، در مصر، در شمال آفریقا، در تونس، آمریکائی ها از آن هیمنه کاملاً ساقط شده اند. علاوه ی بر همه ی اینها، جنبش تسخیر وال استریت در خود شهرهای آمریکا به راه افتاده است. این وضعیت، وضعیت خوبی است؟ این حسابِ دو دو تا چهارتاست؛ این حسابِ پیچیده ای نیست. تغییر را مردم آمریکا قبول کردند؛ یعنی وضعیت کنونی بد است؛ آن وضعیت بد هم تا حالا تغییر پیدا نکرده است. بنابراین آمریکا گرفتار است.» «بیانات در حرم رضوی در آغاز سال ۹۱؛ 1391/01/01»
2- « آمریکای امروز آمریکای زمان ریگان نیست؛ اینها بمراتب عقب رفتند. در عراق وضعشان آنجوری شد؛ در افغانستان روزبه روز وضعشان بدتر شده است؛ در سیاستهای خاورمیانه ای شان شکست خوردند؛ در جنگ سی وسه روزه، عاملشان که رژیم صهیونیستی است، شکست خورد؛ در جنگ بیست و دو روزه، عاملشان که رژیم صهیونیستی است، نتوانست در مقابل یک میلیون و اندی انسان بی دفاع کاری از پیش ببرد. اینها واقعیتهای خیلی مهمی است. بنابراین اینها ضعیف شده اند. اینها نسبت به بیست سال قبل و سی سال قبل بمراتب ضعیف ترند. این هم یک واقعیت دیگر است. یک واقعیت دیگر این است که رژیمهای مخالف نظام جمهوری اسلامی درگیر بحرانند؛ همین چند دولت غربی، خودشان و اطرافیانشان دچار بحرانند. با این بحران اقتصادی ای که در اروپا وجود دارد، اتحاد اروپا جداً در تهدید است، یورو جداً مورد تهدید است. آمریکا هم به نحو دیگری؛ کسری بودجه ی فراوان، قرض فراوان، فشار مردم، حرکت ضد وال استریت، حرکت – به قول خودشان – نود و نُه درصدی. اینها حوادث مهمی است. البته وضع اروپا از آمریکا بدتر است؛ چند دولتشان سقوط کردند. الان در چندین کشور اروپائی بی ثباتی وجود دارد.» «بیانات در دیدار کارگزاران نظام؛ 1391/05/03»
3- « یکی دیگر از نشانه های این تحول اساسی ای که در نقشه ی دنیا انسان احساس میکند، افول وجهه ی آمریکاست. آمریکا به عنوان قدرت اولِ ثروت و علم و فناوری و نظامی دنیا، چندین دهه با وجهه زندگی کرد؛ که همین وجهه موجب شد نفوذ پیدا کند. در دهه های اولِ نیمه ی دوم قرن بیستم، این وجهه در اوج بود. در ایران خود ما همین جور بود؛ دولت ملی ای مثل دولت مصدق که از زیر بار انگلیس میگریخت، به دامن آمریکا پناه میبرد؛ این وجهه بود. در همه ی دنیا یک چنین حالتی بود. امروز این وجهه به طور کامل از بین رفته است؛ یعنی آمریکا به عنوان یک متهم در دنیا مطرح است. دولت آمریکا در هیچ کشوری، میان هیچ ملتی، یک وجهه ی عمومی ندارد. «مرگ بر آمریکا» دیگر جزو شعارهای اختصاصی ملت ایران نیست؛ در بسیاری از کشورها گفته میشود. یک دولتِ طرفدار ظلم، طرفدار جنگ، طرفدار انباشت تسلیحات، طرفدار سلطه ی بر ملتها، طرفدار زورگوئی، دخالت در همه جا، یک چنین عنوانی پیدا کرده؛ این هم یکی از نشانه هاست؛ بنابراین تحول در سطح جهان، یک امر قطعی است. «بیانات در دیدار کارگزاران نظام؛ 1391/05/03»
4- «آمریکا در این سی سال، بیش از سی رتبه از لحاظ اقتدار و وجاهت جهانی سقوط کرده کشور به رغم دشمن، از همه ی ابعاد پیشرفت کرد و آباد شد. کشوری که قرنهای متمادی به حکومت فردی عادت کرده بود، به حکومت استبدادی عادت کرده بود، یکی از بهترین مردم سالاری ها در این کشور رشد پیدا کرد؛ در حضور هنگام انتخابات، در حضور در مسائل عمومی و مشارکتهای عمومی. این همان انقلابی است که آمریکائی ها میخواستند نباشد، میخواستند نابود شود، میخواستند ضعیف شود، به خودشان وعده میدادند که تا چند ماه دیگر از بین خواهد رفت. آمریکائی ها به این نوکرهای مستبدِ منطقه ای شان هی دلخوشی میدادند که تا چند وقت دیگر صبر کنید، انقلاب از بین میرود و نابود میشود! انقلاب روزبه روز بحمداللّه رشد کرده. این، این طرف قضیه است. آن طرف قضیه، دولتمردان آمریکا هستند؛ دولت مستکبر آمریکاست. در دنیا هیچ کس نیست که شک داشته باشد در این که آمریکا در این سی سال، بیش از سی رتبه از لحاظ اقتدار و وجاهت جهانی سقوط کرده؛ همه این را می بینند و میدانند؛ خود آمریکائی ها هم به همین اقرار میکنند. همین سیاستمداران قدیمی کهنه کارِ آمریکائی، دولتها و دولتمردان فعلی را – که باید گفت دولتمردان و دولتزنان (!) فعلی را – مسخره میکنند که شما آمریکا را از آنجا رساندید به اینجا. راست هم میگویند؛ آمریکا سقوط کرده. امروز هیچ دولتی در دنیا به قدر دولت آمریکا منفور نیست. اگر امروز دولتهای منطقه ی ما و دولتهای دیگر جرأت کنند و یک روزی را به عنوان روز برائت و نفرت از دولت آمریکا معین کنند و به مردم بگویند در این روز بیائید راهپیمائی کنید، بزرگترین راهپیمائی تاریخ در دنیا اتفاق خواهد افتاد! این از موقعیت آبروئی آمریکا.» «بیانات در دیدار دانش آموزان و دانشجویان؛ 1391/08/10»
5- «میگویند میخواهیم ایران را منزوی کنیم؛ اما خودشان منزوی شدند. امروز در میان ملتها، هیچ دولتی در دنیا به قدر آمریکا منفور نیست. امروز آمریکا منفورترین دولتها و رژیمها در چشم ملتهای منطقه است. شما منزوی هستید که منفورید. رئیس جمهور آمریکا دو سال قبل به مصر رفت تا یک مقدار تملق اسلام و مسلمانها بکند، بلکه بتواند افکار عمومی دنیای اسلام را به خودش متوجه و منعطف کند. نتیجه چه شد؟ یک اقلیت کوچک – یعنی گروه حاکم؛ همین حسنی مبارک معزولِ برکنار شده – طرفداری کردند، اما عموم ملت مصر و عموم ملتهای منطقه فریب این ظاهرسازی را نخوردند. امروز شما میبینید شعار ضد آمریکا در همان کشورها برپاست. رئیس جمهور آمریکا به کشور افغانستان – که کشور تحت اشغال آنهاست و صد و چند ده هزار نیروی آمریکائی و ناتو در افغانستان هستند – سفر میکند، اما جرأت نمیکند از پایگاه بگرام، که پایگاه آمریکائی است، خارج شود؛ با هیچکدام از رجال سیاسی افغانستان در کابل و غیر کابل نتوانست ملاقات کند؛ رفت به پایگاه، از پایگاه آمد بیرون! شما از اکثریت مردم میترسید، از اکثریت ملتها میترسید. امروز شما از اکثریت ملت خودتان در آمریکا هم میترسید؛ نشانهاش این حرکت و جنبش وال استریت است که به نیویورک محصور نماند؛ در شهرهای متعدد دیگر در آمریکا مردم اظهار نفرت میکنند. پس شما منزوی هستید. …شما سران رژیم ایالات متحدهی آمریکا، که در عراق منفورید، در افغانستان منفورید، در مصر منفورید، در تونسِ بعد از انقلاب منفورید، در لیبی که نیروهای نظامی وارد کردید و تحرک نظامی دارید، منفورید؛ حتّی در اروپا منفورید.» (1390/07/23بیانات در اجتماع مردم گیلانغرب)
6- «اسکات بنیت»، افسر سابق آمریکایی متخصص در امور جنگ روانی و تحلیلگر امور ضد تروریستی در پاسخ به سوالی درباره سخنان «جان کری» وزیر خارجه آمریکا و ستودن نقش ایران در نبرد علیه داعش در عراق گفت: «سخنان جان کری اشاره قدرتمندی مبنی بر این است که آمریکا خود را با انزوای رو به افزایشی در اتحاد با متحدانش مواجه میبیند و پی میبرد کشورهای جهان به سرعت در حال متوجه شدن این امر هستند که آمریکا واقعا در بسیاری از این نابهنجاریها و اخلالها سرمایه گذاری کرده و مسئول است.(16 تیر 1395، مشرق)
7- سناتور میچ مک کانل، رهبر اکثریت سنای آمریکا سیاست خارجی باراک اوباما رئیس جمهور امریکا را «دیوانه کننده» خوانده وآن را نشان دهنده « به انزوا کشیده شدن آمریکا در جهان» می داند. وی سیاست خارجی اوباما را ناشی از « سقوط واقعی سیاست خارجی امریکا در عرصه بینالمللی می داند.»(20 مهر 1394، به نقل از دیده بان)
8- در مساله برجام افرادی مثل جان کری و و وندی شرمن اعترافات مهمی داشتهاند که دال بر عقب نشینی و شکست آمریکا می باشد:
الف: آنها اعتراف کردهاند که تحریمهای گذشته و توسعه تحریم علیه ایران و ایرانی بیاثر است و اثر معکوس دارد.
ب: اعتراف کردند که گزینه نظامی در قبال ایران امروز و با لحاظ شرایط نظامی ایران امکانپذیر نیست و اهدافشان را تأمین نخواهد کرد.
ج: عتراف کردند که اتحادی که آمریکا برای مقابله با ایران در میان همپیمانان اروپایی و با تلاش فراوان تدارک دیده در شرف از هم پاشیدگی است و آنها نمیتوانند این وحدت عملی و فکری را پیگیری کنند.
د: اعتراف کردند که همه اقدامات آمریکاییها در جهت تحریم ایران باعث شد که ایران ادامه برنامههای سیاسی و اقتصادی خود را در قالب گسترش همکاریها با 2کشور چین و روسیه ادامه دهد.(7 شهریور 1394، سایت همشهری آنلاین)
همچنین برای پیگیری تحولات آمریکا می توانید سایت زیر را مورد مطالعه قرار دهید: سایت مطالعات آمریکا ، http://www.asipress.ir/
در ادامه جهت استحضار و اطلاع بخشهایی از بیانات مقام معظم رهبری و دیگر شخصیتها پیرامون انزوای آمریکا حضورتان تقدیم می شود:
1- « آمریکا با همه قدرت نمائی هایش، امروز در موضع ضعف است آمریکا با همه ی قدرت نمائی هایش، با همه ی هیاهوها و جنجالهایش، امروز در موضع ضعف و موضع متزلزلی است. من نمیخواهم به خبرهای پشت پرده یا به چیزهای ظاهری تمسک کنم؛ حساب من، یک حساب دو دو تا چهارتاست. ببینید، رئیس جمهور کنونی آمریکا با شعار «تغییر» سر کار آمد. تغییر یعنی چه؟ یعنی وضعیتی داریم که بسیار بد است، من میخواهم آن وضعیت را تغییر بدهم. او با این شعار آمد توی میدان، مردم هم به خاطر شعار تغییر، به او رأی دادند؛ والّا مردمِ نژادپرست حاضر نبودند به یک فردی که از نژاد سیاه است، رأی بدهند؛ اما رأی دادند، به امید تغییر. خب، اینکه شعار «تغییر» اینقدر در مردم اثر میگذارد، نشان دهنده ی وضع بد فعلی است. یعنی وضعی که در هنگام نامزد ریاست جمهوری شدن این آقا بر آمریکا حاکم بوده است، به اعتراف مردم آمریکا، وضع بدی بوده است و او قول داد که تغییر پیدا بشود. پس بدی مسلّم شد. ما نمیخواهیم این را بگوئیم؛ خود مردم آمریکا اعتراف کردند که وضعشان بد است. خب، حالا این آقا آمد سر کار؛ آیا تغییر ایجاد کرد؟ توانست تغییر بدهد؟ توانست آن وضع بد را عوض کند؟ امروز آمریکا پانزده هزار میلیارد دلار گرفتاری و بدهکاری دارد. این بدهکاری ها از تولید ناخالص ملی شان یا بیشتر است یا برابر تولید ناخالص ملی این کشور است؛ این برای یک کشور، بدبختی و گرفتاری است. آن هم که وضع سیاسی شان است: مجبور شدند بدون دستاورد از عراق بیرون بیایند. در افغانستان روزبه روز وضعشان بدتر میشود. در پاکستان که یکی از کشورهای همراه با آنها بود، روزبه روز بدنام تر میشوند. در کشورهای اسلامی، در مصر، در شمال آفریقا، در تونس، آمریکائی ها از آن هیمنه کاملاً ساقط شده اند. علاوه ی بر همه ی اینها، جنبش تسخیر وال استریت در خود شهرهای آمریکا به راه افتاده است. این وضعیت، وضعیت خوبی است؟ این حسابِ دو دو تا چهارتاست؛ این حسابِ پیچیده ای نیست. تغییر را مردم آمریکا قبول کردند؛ یعنی وضعیت کنونی بد است؛ آن وضعیت بد هم تا حالا تغییر پیدا نکرده است. بنابراین آمریکا گرفتار است.» «بیانات در حرم رضوی در آغاز سال ۹۱؛ 1391/01/01»
2- « آمریکای امروز آمریکای زمان ریگان نیست؛ اینها بمراتب عقب رفتند. در عراق وضعشان آنجوری شد؛ در افغانستان روزبه روز وضعشان بدتر شده است؛ در سیاستهای خاورمیانه ای شان شکست خوردند؛ در جنگ سی وسه روزه، عاملشان که رژیم صهیونیستی است، شکست خورد؛ در جنگ بیست و دو روزه، عاملشان که رژیم صهیونیستی است، نتوانست در مقابل یک میلیون و اندی انسان بی دفاع کاری از پیش ببرد. اینها واقعیتهای خیلی مهمی است. بنابراین اینها ضعیف شده اند. اینها نسبت به بیست سال قبل و سی سال قبل بمراتب ضعیف ترند. این هم یک واقعیت دیگر است. یک واقعیت دیگر این است که رژیمهای مخالف نظام جمهوری اسلامی درگیر بحرانند؛ همین چند دولت غربی، خودشان و اطرافیانشان دچار بحرانند. با این بحران اقتصادی ای که در اروپا وجود دارد، اتحاد اروپا جداً در تهدید است، یورو جداً مورد تهدید است. آمریکا هم به نحو دیگری؛ کسری بودجه ی فراوان، قرض فراوان، فشار مردم، حرکت ضد وال استریت، حرکت – به قول خودشان – نود و نُه درصدی. اینها حوادث مهمی است. البته وضع اروپا از آمریکا بدتر است؛ چند دولتشان سقوط کردند. الان در چندین کشور اروپائی بی ثباتی وجود دارد.» «بیانات در دیدار کارگزاران نظام؛ 1391/05/03»
3- « یکی دیگر از نشانه های این تحول اساسی ای که در نقشه ی دنیا انسان احساس میکند، افول وجهه ی آمریکاست. آمریکا به عنوان قدرت اولِ ثروت و علم و فناوری و نظامی دنیا، چندین دهه با وجهه زندگی کرد؛ که همین وجهه موجب شد نفوذ پیدا کند. در دهه های اولِ نیمه ی دوم قرن بیستم، این وجهه در اوج بود. در ایران خود ما همین جور بود؛ دولت ملی ای مثل دولت مصدق که از زیر بار انگلیس میگریخت، به دامن آمریکا پناه میبرد؛ این وجهه بود. در همه ی دنیا یک چنین حالتی بود. امروز این وجهه به طور کامل از بین رفته است؛ یعنی آمریکا به عنوان یک متهم در دنیا مطرح است. دولت آمریکا در هیچ کشوری، میان هیچ ملتی، یک وجهه ی عمومی ندارد. «مرگ بر آمریکا» دیگر جزو شعارهای اختصاصی ملت ایران نیست؛ در بسیاری از کشورها گفته میشود. یک دولتِ طرفدار ظلم، طرفدار جنگ، طرفدار انباشت تسلیحات، طرفدار سلطه ی بر ملتها، طرفدار زورگوئی، دخالت در همه جا، یک چنین عنوانی پیدا کرده؛ این هم یکی از نشانه هاست؛ بنابراین تحول در سطح جهان، یک امر قطعی است. «بیانات در دیدار کارگزاران نظام؛ 1391/05/03»
4- «آمریکا در این سی سال، بیش از سی رتبه از لحاظ اقتدار و وجاهت جهانی سقوط کرده کشور به رغم دشمن، از همه ی ابعاد پیشرفت کرد و آباد شد. کشوری که قرنهای متمادی به حکومت فردی عادت کرده بود، به حکومت استبدادی عادت کرده بود، یکی از بهترین مردم سالاری ها در این کشور رشد پیدا کرد؛ در حضور هنگام انتخابات، در حضور در مسائل عمومی و مشارکتهای عمومی. این همان انقلابی است که آمریکائی ها میخواستند نباشد، میخواستند نابود شود، میخواستند ضعیف شود، به خودشان وعده میدادند که تا چند ماه دیگر از بین خواهد رفت. آمریکائی ها به این نوکرهای مستبدِ منطقه ای شان هی دلخوشی میدادند که تا چند وقت دیگر صبر کنید، انقلاب از بین میرود و نابود میشود! انقلاب روزبه روز بحمداللّه رشد کرده. این، این طرف قضیه است. آن طرف قضیه، دولتمردان آمریکا هستند؛ دولت مستکبر آمریکاست. در دنیا هیچ کس نیست که شک داشته باشد در این که آمریکا در این سی سال، بیش از سی رتبه از لحاظ اقتدار و وجاهت جهانی سقوط کرده؛ همه این را می بینند و میدانند؛ خود آمریکائی ها هم به همین اقرار میکنند. همین سیاستمداران قدیمی کهنه کارِ آمریکائی، دولتها و دولتمردان فعلی را – که باید گفت دولتمردان و دولتزنان (!) فعلی را – مسخره میکنند که شما آمریکا را از آنجا رساندید به اینجا. راست هم میگویند؛ آمریکا سقوط کرده. امروز هیچ دولتی در دنیا به قدر دولت آمریکا منفور نیست. اگر امروز دولتهای منطقه ی ما و دولتهای دیگر جرأت کنند و یک روزی را به عنوان روز برائت و نفرت از دولت آمریکا معین کنند و به مردم بگویند در این روز بیائید راهپیمائی کنید، بزرگترین راهپیمائی تاریخ در دنیا اتفاق خواهد افتاد! این از موقعیت آبروئی آمریکا.» «بیانات در دیدار دانش آموزان و دانشجویان؛ 1391/08/10»
5- «میگویند میخواهیم ایران را منزوی کنیم؛ اما خودشان منزوی شدند. امروز در میان ملتها، هیچ دولتی در دنیا به قدر آمریکا منفور نیست. امروز آمریکا منفورترین دولتها و رژیمها در چشم ملتهای منطقه است. شما منزوی هستید که منفورید. رئیس جمهور آمریکا دو سال قبل به مصر رفت تا یک مقدار تملق اسلام و مسلمانها بکند، بلکه بتواند افکار عمومی دنیای اسلام را به خودش متوجه و منعطف کند. نتیجه چه شد؟ یک اقلیت کوچک – یعنی گروه حاکم؛ همین حسنی مبارک معزولِ برکنار شده – طرفداری کردند، اما عموم ملت مصر و عموم ملتهای منطقه فریب این ظاهرسازی را نخوردند. امروز شما میبینید شعار ضد آمریکا در همان کشورها برپاست. رئیس جمهور آمریکا به کشور افغانستان – که کشور تحت اشغال آنهاست و صد و چند ده هزار نیروی آمریکائی و ناتو در افغانستان هستند – سفر میکند، اما جرأت نمیکند از پایگاه بگرام، که پایگاه آمریکائی است، خارج شود؛ با هیچکدام از رجال سیاسی افغانستان در کابل و غیر کابل نتوانست ملاقات کند؛ رفت به پایگاه، از پایگاه آمد بیرون! شما از اکثریت مردم میترسید، از اکثریت ملتها میترسید. امروز شما از اکثریت ملت خودتان در آمریکا هم میترسید؛ نشانهاش این حرکت و جنبش وال استریت است که به نیویورک محصور نماند؛ در شهرهای متعدد دیگر در آمریکا مردم اظهار نفرت میکنند. پس شما منزوی هستید. …شما سران رژیم ایالات متحدهی آمریکا، که در عراق منفورید، در افغانستان منفورید، در مصر منفورید، در تونسِ بعد از انقلاب منفورید، در لیبی که نیروهای نظامی وارد کردید و تحرک نظامی دارید، منفورید؛ حتّی در اروپا منفورید.» (1390/07/23بیانات در اجتماع مردم گیلانغرب)
6- «اسکات بنیت»، افسر سابق آمریکایی متخصص در امور جنگ روانی و تحلیلگر امور ضد تروریستی در پاسخ به سوالی درباره سخنان «جان کری» وزیر خارجه آمریکا و ستودن نقش ایران در نبرد علیه داعش در عراق گفت: «سخنان جان کری اشاره قدرتمندی مبنی بر این است که آمریکا خود را با انزوای رو به افزایشی در اتحاد با متحدانش مواجه میبیند و پی میبرد کشورهای جهان به سرعت در حال متوجه شدن این امر هستند که آمریکا واقعا در بسیاری از این نابهنجاریها و اخلالها سرمایه گذاری کرده و مسئول است.(16 تیر 1395، مشرق)
7- سناتور میچ مک کانل، رهبر اکثریت سنای آمریکا سیاست خارجی باراک اوباما رئیس جمهور امریکا را «دیوانه کننده» خوانده وآن را نشان دهنده « به انزوا کشیده شدن آمریکا در جهان» می داند. وی سیاست خارجی اوباما را ناشی از « سقوط واقعی سیاست خارجی امریکا در عرصه بینالمللی می داند.»(20 مهر 1394، به نقل از دیده بان)
8- در مساله برجام افرادی مثل جان کری و و وندی شرمن اعترافات مهمی داشتهاند که دال بر عقب نشینی و شکست آمریکا می باشد:
الف: آنها اعتراف کردهاند که تحریمهای گذشته و توسعه تحریم علیه ایران و ایرانی بیاثر است و اثر معکوس دارد.
ب: اعتراف کردند که گزینه نظامی در قبال ایران امروز و با لحاظ شرایط نظامی ایران امکانپذیر نیست و اهدافشان را تأمین نخواهد کرد.
ج: عتراف کردند که اتحادی که آمریکا برای مقابله با ایران در میان همپیمانان اروپایی و با تلاش فراوان تدارک دیده در شرف از هم پاشیدگی است و آنها نمیتوانند این وحدت عملی و فکری را پیگیری کنند.
د: اعتراف کردند که همه اقدامات آمریکاییها در جهت تحریم ایران باعث شد که ایران ادامه برنامههای سیاسی و اقتصادی خود را در قالب گسترش همکاریها با 2کشور چین و روسیه ادامه دهد.(7 شهریور 1394، سایت همشهری آنلاین)
همچنین برای پیگیری تحولات آمریکا می توانید سایت زیر را مورد مطالعه قرار دهید: سایت مطالعات آمریکا ، http://www.asipress.ir/