خانه » همه » مذهبی » انزوا در آخرالزمان

انزوا در آخرالزمان

ابتدا باید بدانیم که به طور کلی و به عنوان یک اصل دعوت اسلام به حضور در اجتماع و بدون در متن جامعه و داشتن تعامل با افراد جامعه است . اما درعین حال حضور در جامعه دارای اسیب ها و عوارض و افاتی است که در اسلام نسبت به انها هشدار داده شده و سفارش به مراقبت ومواظبت شده است . هر چند جمع کردن میان حضوردر جامعه و رعایت دستورات اسلامی و احکام و اخلاقیات اسلامی کار آسانی نیست اما ممکن و شدنی است و دلیل بر این مدعا حضورتعداد زیادی از افراد متقی و مومن در جامعه و و فعالیت اجتماعی آنها در ابعاد مختلف است . برای موفق شدن در این زمینه لازم است فعالیت های انسان کنترل شده و همراه با مراقبت باشد و تا حد ممکن ارتباط انسان با کسانی باشد که اهل رعایت و تقوا و مراقبت هستند و نسبت به احکام دینی و دستورات اسلام تعهد و حساسیت دارند . نسبت به ارتباط با کسانی که به دستورات دیین پایبندی و تعهدی ندارند باید رابطه کمتر باشد و به حد ضرورت و نیاز اکتفا شود .در موارد زیادی با مدیریت صحیح و درایت می توان مسیر بحث ها و صحبت ها و گفتگوها در مجالس را تغییر داد و تصحیح کرد و در مسیر اسلامی و دینی قرار داد .
در این میان مساله مهم شیعه در آخرالزمان ، مساله انتظار فرج است. «انتظار» ، نه تنها جوهره اصلی حیات فکری شیعه است; بلکه باور به آن، امری بایسته و واجب است و از بهترین و با ارزش ترین اعمال به شمار می رود. امام زین العابدین علیه السلام فرموده است: «انتظار الفرج من اعظم العمل; انتظار فرج، از برترین اعمال است » . انتظار فرج، یکی از عقاید انسان ساز و انقلاب آفرین و از مهم ترین منابع الهام و شوق دهی برای زمینه سازی جهت ایجاد تحول و تکامل و سوق دادن انسان ها به سوی حکومت عدل و ایمان است. از دیدگاه اسلام، به خصوص مذهب حق تشیع، انتظار، همه گاه برانگیزنده، تحرک بخش، جنبش آفرین، سرچشمه شور مقاومت، ایثار و قیام و حرکت مستمر است. ( منتخب الاثر، ص 244، ح 1. ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام، ص 207.)
البته متاسفانه به رغم روشنی و قطعیت «انتظار» ، تفاسیر و برداشت های مختلفی از آن ارائه شده است. دو برداشت اصلی و عمده، در این زمینه، عبارت است از:
1. انتظار، به معنای قیام و انقلاب علیه دولت های ظالم و غاصب، مبارزه با فساد و تباهی برای زمینه سازی ظهور امام زمان (عج) و شکل دهی به حرکت های اصلاح طلبانه و سازنده است.
2. انتظار، به مفهوم انزوا، بی تفاوتی و بی اعتنایی نسبت به حکومت های نامشروع و یا عدم توجه به فساد و احرافات موجود در جامعه و انتظار رکود آفرین برای ظهور امام غایب است.
این اختلاف نظرها، محدود به عرصه های علمی و اندیشه ای نبود; بلکه در رفتار و فعالیت های عموم شیعیان مشهود بوده است. شهید مطهری نیز از یک منظر دیگر، به اختلاف برداشت ها از مساله «انتظار» اشاره کرده و آنها را به دو دسته اصلاحی و سازنده و مخرب و باز دارنده تقسیم کرده است: «انتظار فرج، دو گونه است: انتظاری که سازنده است، تحرک بخش است، تعهد آور است، عبادت [است] ; بلکه با فضیلت ترین عبادت است. و انتظاری که ویرانگر است، بازدارنده است، فلج کننده است و نوعی اباحی گری محسوب می شود… .
انتظار ویرانگر، برداشت قشری از مردم، از مهدویت و قیام و انقلاب مهدی موعود، این است که صرفا ماهیت انفجاری دارد و فقط و فقط، از گسترش و اشاعه و رواج ظلم ها، تبعیض ها، اختناق ها، حق کشی ها و تباهی ها ناشی می شود…» . (مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی، ص 62.)در طول تاریخ شیعه، هر چند این دو برداشت – به خصوص قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران – نشانه ها و آثاری از خود بروز داده است; اما با توجه به سیر تحولات سیاسی – اجتماعی ایران و جهان و ضرورت اقدام های اصلاح طلبانه و انقلابی، برداشت صحیح از انتظار (قیام و تلاش و کوشش) نظریه غالب در میان شیعه گشت و آثار و نتایج شگفتی نیز به بار آورد.
گفتنی است که باورها و دیدگاه های علما و مردم – به خصوص قبل از انقلاب – به تدریج به این سمت پیش می رفت که سکوت، گوشه نشینی و بی تفاوتی نسبت به مسائل جامعه، امری نادرست و غیرقابل پذیرش است و با فلسفه اصلی غیبت، ناسازگار می باشد.در حالی که پیش از آن روحیه انزوا و گوشه گیری و بی توجهی به مسائل تبلیغ می شد!! این تغییر نگرش، نقش مهم و محوری در پیروزی انقلاب اسلامی ایران، به رهبری داهیانه امام راحل قدس سره داشت. روشن است که در این دوره طلایی، افکار و آرای شیعیان و درک و فهم آنان از مساله انتظار و ارتباط آن با مسائل روز، تغییر کرد و سمت و سوی آگاهانه و انقلابی به خود گرفت.
نویسنده کتاب «مدخلی بر ریشه های انقلاب اسلامی » ضمن اشاره به ریشه های مکتبی و عقیدتی انقلاب اسلامی ایران، به اصل مهدویت و غیبت اشاره کرده، می نویسد:
«آن چه به ماهیت شورانگیز و انقلابی امامت در تشیع می افزاید، اصل مهدویت است که حمید عنایت، آن را به عنوان موجبیت تاریخی یا تاریخیت تشیع مطرح کرده است. به نظر وی، انتظار فرج و امید به رجعت امام غایب، امیدواری شیعه را برای پیروزی نهایی بر ظلم و ظلمه و به سامان آمدن جهان، می رساند و همین پیوند معنادار، بین ظهور امام زمان (عج) و تشکیل حکومت حق و عدل، دستمایه بالقوه نوعی «فعال گرایی تندرو» می شود.
از این نظر، اعتقاد به مهدویت و غیبت امام زمان (عج)، یکی از منابع اصلی حرکت و تلاش و مجاهده و حضور در اجتماع است. این اصل از چند طریق به انقلاب و مبارزه متصل می شود:
الف) مفهوم انتظار; … انتظار، یک مفهوم فعال و مثبت دارد و آن، آمادگی روحی و جسمی منتظر، برای همراهی با آن حضرت در هنگام ظهور است …;
ب) حکومت در عصر غیبت; … ملت مسلمان ایران، بر اساس اعتقاد به امامت و غیبت امام معصوم علیه السلام، به ولایت فقیه نیز همانند امامت می نگرند و اسباب و شرایط حاکمیت وی را فراهم می کنند. به همین سبب، دعوت فقیه (امام خمینی) را برای اقامه حدود الهی و تشکیل حکومت اسلامی پذیرفتند و قیام کردند و این نیز همان مایه انقلابی است که در امامت وجود داشت.
ج) مشروعیت حکومت; … نفی نظری مشروعیت همه قدرت های حاکم در عصر غیبت، همواره اندیشه ای مهم و مؤثر بوده که شیعه از آن به عنوان کاری ترین سلاح علیه حاکمان مستبد و ظالم استفاده، کرده است…» . (مدخلی بر ریشه های انقلاب اسلامی، انتشارات تهذیب، ص 90 و 91.)

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد