یکی از ویژگی های فوق العاده‌ای که آدم‌ها دارن و بقیه موجودات از این نعمت بی‌بهره هستن اینه که آدم‌ها می‌تونن توی هر لحظه که اراده کنن به گذشته یا آینده سفر کنن. پس یه لطفی بکنید آماده شین می‌خوایم بریم سفر. اونم چه سفری. سفر به گذشته. فقط کافیه هر جا که هستید، آروم چشماتون رو ببندید، یه موسیقی بیکلام پخش کنید و خودتون رو در 150 سال پیش تصور کنید. باید بگم که اولش ممکنه بدجوری توی ذوقتون بخوره. نه اوتوبانی، نه ماشین‌های رنگ و وارنگ، نه برج‌های سر به فلک کشیده ، نه رستوران‌های پر زرق و برق، نه مراکز خرید آنچنانی، نه ازدحام جمعیت که توی فروشگاه‌ها و مغازه‌های مدرن این طرف و اون طرف میرن و کلی نه دیگه…. !!! خُب با این شرایط حتما حوصله‌مون سر میره و دوست دارین زود برگردیم به دنیای پرهیاهوی امروزی خودمون. فقط قبل اینکه برگردیم یه سوال ازتون دارم. یه چیز که خیلی نبودش توی اون دوران مشهود بود، چیه؟ حتما شما هم دارین به اون چیزی که من فکر می‌کنم، فکر می‌کنید! به نظر من توی اون زمان مفهوم “رقابت” خیلی معنا نداشت. توی اون دوره آدم‌ها و زندگی‌هاشون شبیه هم بود. اکثر مردها بیرون خونه کار می‌کردن و خیلی‌هاشون پدرپیشه و به اصلاح نون‌آور خونه بودن. نکته مثبتی که اونا داشتن این بود که مطمئن بودن با ادامه مسیر زندگی پدرانشون، می‌تونن چرخ زندگیشون رو بچرخونن و با تکرار و کپی مسیرهای قبلی حس اطمینان بیشتری داشته باشن. اینطوری بود که نیازی به نوآوری و ایجاد مسیرهای جدید به هیچ وجه احساس نمی‌شد، چون فضای رقابتی به مفهوم امروزی اصلا وجود نداشت.

خب اگه ما توی دنیای امروزی بخوایم با همون نگرش و رویکرد سنتی زندگی کنیم به قطع یقین دچار مشکل می‌شیم. پس برای داشتن یه زندگی موفق در جهان مدرن، پرسرعت و فوق رقابتی امروزی نیازمند کسب مهارت‌های مختلف و زیادی هستیم که با استفاده از اونها می‌تونیم به اهداف مدنظرمون برسیم. وقتی در مورد رقابت صحبت می‌کنیم، باید در نظر داشته باشیم که هر رقابت یک برنده و یک بازنده داره و بدون شک برای اینکه ما اون فرد بازنده نباشیم باید یک یا چند مزیت رقابتی داشته باشیم. یکی از مهمترین مزیت‌های رقابتی که هر فرد می‌تونه داشته باشه خلاقیت و نوآوریِ؛ چرا که امروز همین خلاقیت و تفاوت‌های نوآورانه است که می‌تونه در رسیدن به موفقیت بشیریت نقش بسزایی داشته باشه. توی دنیا نمونه‌های بیشماری از خلاقیت وجود داشته و داره که مسیر زندگی انسان‌ها رو تغییر داده و اتفاقات فوق العاده‌ای رو برای اونها رقم زده. در یکی از این نمونه‌های بی‌شمار میشه به استیو جابز فقید اشاره کرد که برای اولین بار با معرفی تلفن همراه هوشمند با صفحه لمسی و تغییر نگرش سنتی به تلفن همراه، به تنهایی مرزهای خلاقیت رو جابجا کرد و مسیری را بنا نهاد که تا همین لحظه اثرات آن به خوبی قابل مشاهده است. یه نمونه عینی دیگه ایلان ماسک بنیان‌گذار شرکت تسلا موتورزِ که تونسته با بهره‌مندی از خلاقیت و نوآوری‌های استثنایی در معرفی خودروی تمام الکتریکی تسلا مسیری جدید رو در صنعت خودروسازی پایه‌گذاری کنه و قطعا در سال‌های نه چندان دور آینده شاهد اثرات شگرف این اتفاق در جهان خواهیم بود.

درسته که هر کسی میتونه توی حوزه فعالیت خودش از مفهوم خلاقیت یک یا چند تفسیر متفاوت داشته باشه، اما من هم دوست دارم یه کم از تبلیغات خلاق که موضوع مورد علاقه بگم. با توجه به گستردگی حوزه تبلیغات و بودجه‌های کلانی که براش هزینه میشه، معمولا نمود خلاقیت رو در این حوزه بیشتر می‌شه دید. یعنی نگم براتون از این تبلیغات خلاق که می‌تونه شما رو وارد دنیایی بی‌نظیر کنه. اگه بخوام یه نمونه ساده رو بگم فقط کافیه عبارت بازاریابی پارتیزانی (Guerrilla marketing) رو در گوگل جستجو کنید تا مفهوم خلاقیت رو به طور عینی لمس کنید. من که عاشق این دنیام. شما رو نمی‌دونم!
در آخر می‌شه گفت که “خلاقیت” یه حسِ متفاوت، یه حال خوب، یه راه حل فوق العاده، یه کشف بی نظیر و البته تجربه قدم زدن در دنیاییِ که هیچ کس قبل از ما در اون پا نذاشته.

پس بیایید با خلاقیت، به دنیای قشنگمان زیبایی‌های بیشتری هدیه دهیم….
پانزدهم مرداد ماه هزار و سیصد و نود و نه
 

اهمیت تفکر خلاق

کلید های تفکر خلاق و تکنیک های فکری ساده هستند.

اول، مشکل یا سوال باید به وضوح و به سادگی بیان شود، به این معنی که هر شرکت کننده آن را درک کند.

زمان کمی برای بحث در مورد مشکل در دست بگیرید، و سپس آن را در یک نمودار بنویسید. به طرز چشمگیری مهارت های حل مسئله و کیفیت پاسخ های تولید شده توسط جلسه ایده پردازی را افزایش می دهد.

فکر کردن در خارج از حدود: از این تکنیک های فکری استفاده کنید

هدف از جلسه ایده پردازی می بایست بهترین ایده ها را در یک دوره زمانی خاص ایجاد کند.

یک جلسه موثر در بازه زمانی 15 تا 45 دقیقه، 30 دقیقه ایده آل است.
 

تفکر خلاق

1) اندازه گروه بهینه را تعیین کنید

بهترین تعداد شرکتک نندگان برای یک جلسه ایده پردازی بین چهار تا هفت نفر است.
کمتر از چهار، شما خطر ابتلا به تحریک کافی را ندارید. بیش از هفت نفر، و شما ممکن است دریابید که فرصت کافی برای کمک به همه وجود دارد.
 

2) قرار دادن یک رهبر برای گروه

هر جلسه ایده پردازی نیاز به یک رهبر گروه دارد. نقش رهبر این است که ایده ها را به عنوان جریان آزاد در نظر بگیریم.
رهبر گروه، تحریک کننده ایده ها است، و هر فرد را تشویق می کند که با هر چیزی که می بایست در آن شرکت کند سخن می گوید.
 

3) ضبط کننده تعیین کنید

همچنین باید در هر جلسه یک ضبط کننده وجود داشته باشد. این فرد هر ایده ای را به عنوان آن ایجاد می کند تا بتواند لیست را در زمان بعد تایپ کرده و منتشر کند.
 

4) تمرکز بر تعداد ایده ها

مهم ترین قانون ایده پردازی ، جلوگیری از ارزیابی ایده ها در طول فرآیند است. تمرکز بر روی مقدار، نه کیفیت.
ارزیابی و بحث در مورد ایده ها در یک جلسه جداگانه برگزار می شود.
 

5) مثبت نکه داشتن جوانب

کلید های تفکر خلاق و تکنیک های ایده پردازی موفق، احساسات مثبت، خنده، ایده های مسخره و کاملا انتقادی از هر نوع است.
رهبر گروه باید اطمینان حاصل کند که هیچ کس چیزی را نمی گوید که آب را بر روی ایده های دیگران قرار می دهد و تفکر را خارج از جعبه تشویق کند.

6) موافقت در موضوع در دست

وقتی که من جلسات ایده پردازی را برگزار می کنم، متوجه می شوم که بهترین راه برای رسیدن به این مسئله است که برای اولین بار در مورد این سوال یا مشکل حل شود، و دوم، برای کنار آمدن با جدول یک به یک. خیلی زود همه شروع به مشارکت خواهند کرد و جلسه خاموش و اجرا خواهد شد.
 

7) جمع آوری گروه های مختلف برای ارزیابی

هنگامی که به ارزیابی ایده ها در جلسه بعد می آیید، می تواند مفید باشد که یک گروه کاملا متفاوت از همدیگر را جمع کنیم. این گروه ایده هایی را بدون درگیر بودن خود و دلبستگی عاطفی گروه اصلی در نظر می گیرد. در نتیجه، بیشتر به لحاظ عینی آنها قادر به ارزیابی این ایده ها هستند.
 

افزایش خلاقیت

مهارت های حل مسئله را از طریق ایده پردازی گروه افزایش دهید

چیزی شگفت انگیز در مورد ایده پردازی این است که تقریبا هر گروه می تواند با تعداد باورهای باور نکردنی که از طریق این روش تحریک می شود، بیرون بیاید.
شما هرگز نمیتوانید بگویید که ایده ها برای ارائه راه حل دستیابی به موفقیت نیاز دارند، بنابراین برای کمیت تلاش کنید. ایده های بیشتری که تولید می کنید، احتمال بیشتری دارد که شما دقیقا همان ایده ای را که در زمان دقیق نیاز دارید، داشته باشید.

با تمرین کردن تکنیک های ذهن ، به طور منظم، می توانید یک ایده ای را بسازید که شما را قادر می سازد تا اهداف خود را سریع تر از آنچه که تا به حال فکر کرده اید پیاده کنید.

امروزه، در عصر اطلاعات، ایده ها ارزشمندترین ابزار تولید هستند. و از آنجا که توانایی شما برای ایجاد ایده های نوآورانه، موثر و قابل استفاده، عملا نامحدود است، آینده شما هم نامحدود است.

چگونه این تکنیک های فکری را به عمل بیاوریم

اکنون، در اینجا سه چیز است که شما می توانید بلافاصله برای قرار دادن این ایده ها به عمل و بلافاصله مهارت های حل مسئله خود را بهبود بخشد:

اولا تاخیر نداشته باشید بلافاصله سه یا چند نفر را جمع آوری کنید و یک جلسه ایده پردازی را انجام دهید. سوال و یا مشکل را در تخته سفید قرار دهید و برای حل آن تلاش کنید!

دوم، گروه می تواند در یک دوره زمانی خاص ایده تولید کند. تمرکز بر کمیت داشته باشید و نه کیفیت.

سوم، ایده ها را بعدا تجزیه و تحلیل کنید و اقدامات خوبی را انجام دهید ، ایده های بیشتری که مردم با آن مواجه می شوند پیدا می شود.
چرا باید خلاقانه فکر کنیم؟

سعی کنید همیشه خلاقیت خود را افزایش دهید و تفکر خلاق داشته باشید.
 

فوائد داشتن تفکر خلاق

داشتن مهارت تفکر خلاق در طول زندگی به غنای زندگی افراد کمک می‌کند. چرا که با استفاده از خلاقیت می‌توان چالش و هیجان بیشتری را به زندگی وارد کرد. افراد خلاق به میزان بیشتری آرزوهای خود را دنبال کرده و احساس ماجراجویی و لذت بیشتری را نیز تجربه می‌کنند. علاوه بر این‌ها خلاقیت به افکار تخیلی و تحلیلی جهت می‌دهد. آن‌ها را یکپارچه کرده و باعث ایجاد تعادل در مسیر تفکر می‌شود. برای اطلاع بیشتر از مهارت حل مسئله کلیک کنید.
 

ویژگی های افراد خلاق

افرادی که تفکر خلاق را به میزان مطلوبی در خود پرورش داده‌اند می توانند مسائل زندگی خود را به شیوه‌های متفاوت و جدیدی حل کنند. این افراد به خاطر وجود خلاقیت دارای ویژگی‌های منحصر به فردی هستند که موارد زیر نمونه‌هایی از آن‌هاست:

– به نو آوری و تصمیم گیری مستقل علاقه دارند.

– افراد با تفکر خلاق، پدیده‌های پیچیده را به پدیده‌های ساده ترجیح می‌دهند.

– از پدیده‌های جزئی قواعد کلی را استخراج کرده و بالعکس می‌توانند از یک قاعدۀ کلی راه حل جزئی و عینی استنتاج نمایند.

– می‌توانند به خوبی بین تفکر منطقی و تفکر غیر منطقی هماهنگی ایجاد کنند.

– برای آن‌ها انگیزه‌های درونی نظیر خودشکوفایی بیشتر از محرک‌ها و انگیزه‌های بیرونی نظیر تحسین دیگران، به دست آوردن پول و موارد این چنینی اهمیت دارد. برای کسب اطلاعات بیشتر از موفقیت در زندگی کلیک کنید.

منبع: سایت ویرگول
سایت دلگرم
سایت حامی هنر زندگی