خانه » همه » مذهبی » انصراف یا نداشتن خواستگار

انصراف یا نداشتن خواستگار


انصراف یا نداشتن خواستگار

۱۳۹۴/۱۱/۱۳


۱۳۸ بازدید

چرا بعضی دختران شانس دارند و خواستگاران متعدد دم خانه‌شان صف می‌کشند؛‌ ولی بعضی‌ها با این‌که سن و سالی از آن‌ها گذشته یا تا حالا خواستگار نداشتند و یا خواستگاران‌شان منصرف ‌شدند و خیلی از این دختران افسرده شدند، آیا درست است که سحر شدند و بخت‌شان بسته شده است؟ شما چه راهی پیشنهاد می‌دهید؟

گرچه نمی گوییم سحر و جادو هیچ‌گونه واقعیّتی ندارد؛ ولی از طرف دیگر نمی توان مطمئن بود هر نوع مشکلی ریشه در همین مسأله داشته باشد؛ زیرا مسائل فراوان فردی،‌ خانوادگی و اجتماعی می‌تواند به عنوان عامل نداشتن خواستگار و یا به هم خوردن خواستگاری مطرح باشد که واقع‌بینی و جامع‌نگری حکم می‌کند از تأثیر و یا عدم تأثیر آنها مطمئن گردیم و از همان ابتدا نگوییم پای سحر و جادو در میان است و یا بخت فلانی را بسته‌اند.

نیامدن خواستگار عللی دارد که هر کسی باید با توجه به شناختی که از خود و شرایطش دارد زمینه رفع آنها را جهت موفّقیّت در زمینه‌سازی ازدواج مهیّا نماید. برخی از این دلایل عبارتند از:

قصور و یا تقصیر اعضای خانواده: هر یک از رعایت نکردن احکام و آداب دینی،‌ تکبر، خودپسندی و تجملاتی بودن،‌ سخت‌گیری به ویژه در مسائل مالی و عدم رعایت آداب اجتماعی از سوی خانواده دختر می‌تواند دلیل عدم حضور خواستگار باشد که شایسته است افراد چنین خانواده‌هایی جهت تغییر سرنوشت دختر هم که شده خود را اصلاح نمایند.

مشکل جسمی: نقص عضو و یا نقص جدّی در زیبایی دختر که شایسته است چنین دخترانی برای جبران نواقص ذکر شده، استعدادهای خود را شناسایی و پرورش داده و به اصطلاح توانایی قابل توجّهی را در خود ایجاد نمایند که نواقص مورد نظر را بپوشاند.

محل زندگی نامناسب: نظیر محلّه بدنام و یا جرم‌خیز که شایسته است در چنین مواردی جهت تغییر در سرنوشت دختر هم که شده دست به هجرت زده و محل زندگی را تغییر داد.

ضعف در روابط اجتماعی نظیر انزواجویی دختر: در چنین مواردی پیشنهاد می‌گردد چنین دخترانی با حفظ عفّت و رعایت ضوابط اخلاقی و شرعی در مجامع و محافل زنانه نظیر روضه‌های خانگی، مراسم هیأت‌های مذهبی و… حضور یابند تا زمینه آشنایی مادرانی که دنبال عروس می‌گردند و یا واسطه‌های ازدواج با آن‌ها مهیّا گردد.

فقدان همتا در محل زندگی: گاهی نیز دختر در محلی زندگی می‌کند که همتایی برای ازدواج با وی نیست. به عنوان مثال دختر دارای تحصیلات عالی در حد دکترا است و یا وضع مالی پدرش بسیار بالاست که در چنین مواردی یکی از راهکارها هجرت و نقل مکان کل خانواده به محله و یا شهر بزرگ‌تر و یا میهمان شدن خود دختر (در صورت نبود مانع و با رعایت ضوابط اخلاقی و شرعی) در منزل یکی از محارم در شهری بزرگ‌تر،‌ اظهار ساده‌زیستی،‌ دوری از فخرفروشی و… است.

واقعیّت‌های اجتماعی: نداشتن خواستگار به عنوان پدیده‌ای اجتماعی واقعیّت کنونی جامعه و تقریباً‌ همگانی است؛ ‌لذا شایسته است با دیدی واقع‌بینانه به مسأله نگریسته شود؛‌ زیرا وضعیت اجتماعی و اقتصادی جامعه ، بعضی توقّعات و انتظارات خانواده ها ، دامن زدن به فرهنگ تشریفات، مشکل بیکاری پسران و عدم توانایی آنها برای تأمین نیازمندی‌های زندگی مستقل از جمله عواملی است که باعث شده سن ازدواج دختران و پسران بالا رود.

این هنر انسان است که گرچه نمی‌تواند تمام شرایط و امکانات موجود زندگی خود را بر وفق مرادش فراهم نماید؛ ولی این توانایی را دارد که خود را با شرایط موجود به گونه‌ای مناسب و فعّال وفق داده و هماهنگ سازد که نه تنها از حالت نگرانی و ناراحتی موجود به درآید، بلکه با ابتکار، خلاقّیّت و بهره‌مند شدن از دیگر توانمندی‌های خود و با استفاده از امکانات و شرایط موجود، زندگی شاد و با نشاطی را برای خود رقم زند؛‌ بنابراین بایسته است چنین دخترانی:

بپذیرند تنها فردی نیستند که با این مسأله مواجه هستند؛ لذا آن را به عنوان یک مسأله ببینند نه یک معضل و مشکل حل‌نشدنی.

بدانند زود ازدواج کردن نشانه موفقیّت در امر ازدواج و تأمین خوشبختی و سعادت نیست،‌ بلکه با کمی دقت و تفحص در بین همسایگان، فامیل و دیگران مشاهده درخواهند یافت فرآیند خواستگاری و ازدواج، معمولاً یک فرآیند طولانی مدّت و نیازمند زمان و دقت کافی است. چه بسا همین تأخیرها به مصلحت‌شان بوده، شناخت و آگاهی شان را از موضوعات و معیارهای ازدواج بیشتر و عمیق تر کرده و در نهایت موفقیّت را چندین برابر کند. خداوند در قرآن کریم می فرماید:

(((وَ عَسی أَن تَکْرَهُواْ شَیًْا وَ هُوَ خَیرٌْ لَّکُمْ وَ عَسی أَن تُحِبُّوا شَیًْا وَ هُوَ شَرٌّ لَّکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنتُمْ لَا تَعْلَمُون)))؛[ بقره، آیه 216.]

«چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آن که خیرِ شما در آن است و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شرِّ شما در آن است و خدا می داند و شما نمی‌دانید».

بپذیرند که ازدواج همه زندگی نیست، بلکه تنها یک بعد از ابعاد زندگی است؛ ‌بنابراین تا زمانی که شرایط ازدواج برای‌شان فراهم نشده، از فرصت استفاده کرده و در سایر ابعاد مثل تهذیب،‌ تحصیل در مقاطع بالاتر و… بکوشند.

از منفی‌بافی،‌ تنهایی و بیکاری اجتناب کرده و سعی کنند با دختران هم سن و سال خود در فعّالیّت‌های گروهی همچون فعّالیّت‌های ورزشی، هنری،‌ مذهبی و… شرکت نمایند.

دلیل رد خواستگارهای خود در موارد قبلی و یا دلایل اعلام شده انصرافی آن‌ها را روی کاغذی یادداشت کرده و بررسی نمایند که اگر کمبود و یا کاستی‌ای در خودشان وجود دارد درصدد رفع آن‌ها برآیند. چه بسا در انتظارات مطرح شده از سوی خود و یا خانواده‌شان به خواستگار سوءتفاهمی ایجاد شده باشد و یا آن‌ها توان خود را پایین‌تر از کمترین توقعات خانواده دختر در زمینه اقتصادی و… ارزیابی کرده باشند؛ البتّه ازدواج امری طرفینی است که تناسب و توافق دو جوان که توسّط خود او،‌ والدین و سایر اطرافیان تأثیرگذار بر تصمیم وی مورد ارزیابی قرار می‌گیرد شرط ایجاد پیوند است؛ لذا عدم تناسب دو نفر با یکدیگر، همیشه ریشه در کاستی های یک طرف ندارد، بلکه گاهی علی رغم وجود شایستگی ها،‌ صلاحیت ها و جاذبه های مختلف صرفاً به دلیل عدم توافق و عدم تناسب، پیوندی شکل نمی گیرد و این به دلیل نداشتن جاذبه کافی هم نیست، بلکه صرفاً به دلیل عدم تناسب است.

از همت خانواده‌ها، اطرافیان و افراد دلسوز و با تجربه جهت آشنایی و معرفی موارد مناسب ازدواج بهره گیرند.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد