دانشجوی محترم ضمن تشکر از تماس مجدد شما با این مرکز،در پاسخ به سوال شما لازم است بگوییم اولا اقداماتی که در یمن با رهبری گروه الحوثی و حمایت میلیونی مردم صورت گرفته است چهره ای حقیقی از یک انقلاب واقعی و آزادی خواهانه است که در جهت احقاق حقوق مردم این کشور برای مشارکت در تعیین سرنوشت خود پس از دهها سال حکومت دیکتاتوری در این کشور صورت گرفته است و در واقع فاز دوم انقلابی است که منجر به سرنگونی رژیم استبدادی علی عبدالله صالح در این کشور شده بود .از طرف دیگر حق مردم برای مشارکت در تعیین سرنوشت خویش ، حقی است که نه تنها هیچ یک از موازین حقوق بین المللی با آن تعارضی ندارد بلکه این موازین و قوانین مدعی آن هستند که در راستای حفظ حقوق مشروع بشریت از جمله حق حاکمیت بر سرنوشت سیاسی خود تدوین شده اند و به همین دلیل حقوقی از این قبیل در قوانین بین المللی همواره منعکس شده است (به عنوان مثال رک : منشور ملل متحد و نیز میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی مصوب 16 دسامبر 1966 که یمن یکی از کشورهای امضا کننده آن می باشد) ثانیا در خواست عبدربه منصور هادی از کشور های دیگر به منظور حمله به این کشور از چند جهت فاقد مشروعیت می باشد ، از جمله از این جهت که خود منصور هادی به دلیل اینکه در انتخاباتی فرمایشی و در راستای تداوم دیکتاتوری سلف خود به حکومت رسیده بود لذا اصل مشروعیت حکومت وی دارای ابهام ها و اشکالات فراوانی بود ، با این حال حتی اگر منصور هادی را رئیس جمهوری بدانیم که به صورت قانونی و مشروع به حکومت رسیده باشد ، اما وی پیش از اینکه پایتخت این کشور را ترک کند استعفایش را تقدیم کرده بود و به همین دلیل اساسا وی دیگر رئیس جمهور نمی باشد تا اینکه از این جایگاه درخواست کمک از کشورهای دیگر نماید ، علاوه بر این بررسی کارنامه عملکرد وی در تمام مقطع دوران ریاست جمهوری و حتی پس از فرار ، حاکی از توطئه های وی برای کشاندن کشور به جنگ داخلی و تجزیه این کشور بود که واکنش به موقع حوثی ها مانع از چنین توطئه هایی شد و طبیعی است فردی که کشور را به جنگ داخلی می کشاند ، بر طبل تفرقه و اختلافات مذهبی و سیاسی می کوبد و یا قصد دارد آن را تجزیه نماید صلاحیت ریاست بر کشور را ندارد و ملت نیز به صورت طبیعی با وی مقابله می کنند ، چنانکه بلافاصله پس از تحرکات حوثی ها ، میلیون ها یمنی در سراسر کشور به حمایت از این گروه پرداخته و حتی اکثریت نیروهای نظامی این کشور نیز به دلیل اینکه خود را متعهد به حفظ تمامیت ارضی کشور دانسته و اقدامات منصور هادی را خلاف این تعهدات می دیدند ، به سرعت از حوثی ها حمایت و پشتیبانی به عمل آوردند و امروز نیز در خدمت این گروه به عنوان مظهر اراده ملت در حال مقابله با گروهک های تروریستی و تکفیری حامی رئیس جمهور مستعفی و متجاوزان سعودی هستند . بنابر این اقدامات حوثی ها در یمن ، اقداماتی ملی ، انقلابی ، آزادی خواهانه و مطابق با حق ملت ها برای حاکمیت بر سرنوشت خویش می باشد و نباید آن را با تحرکات گروهک های تروریستی تکفیری اجاره ای در سوریه که از دهها کشور دنیا به این کشور گسیل شده و نه تنها تهدیدی برای سوریه بلکه برای تمام دنیا به شمار می آیند مورد مقایسه قرار داد . نهایتا اینکه حتی اگر منصور هادی رئیس جمهور قانونی این کشور بوده و حوثی ها گروهکی تروریستی بودند و رئیس جمهور این کشور از کشورهای منطقه جهت مقابله با این گروه دعوت به عمل می آرود قاعدتا لازم بود این کشورها تنها به حوثی ها حمله می کردند و کشور را از آنان پاکسازی می کردند و حال آنکه بررسی عملکرد رژیم سعودی در حمله به بیمارستان ها ، منازل مسکونی مردم ، اردوگاه های آوارگان و قتل عام وحشیانه مردم بی گناه حاکی از این است که هدف رژیم های مرتجع منطقه و دست نشاندگان فراری آن انتقام از ملتی است که حاضر به پذیرش سلطه آنان بر خودشان نمی باشند و از گروهی حمایت می کنند که مظهر اراده ملی آنان شده است .